eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.4هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
نام شرکت کنندگان سیزدهمین مسابقه ۱_ عبدالرضا قنبری از جهرم ۲_ زهرا منصوری از کرمان ۳_ امیر مهدی اکبری از فارس ۴_ هاشم اکبری از صفا شهر فارس ۵_ نیایش جعفری از تهران ۶_ زهرا شهابی ۷_ زهرا اکبری باصری از شیراز ۸_نرگس مرادی نیا ازاستان خوزستان ۹_فاطمه تیموری از مشهد ۱۰_زهره آذریان شهرستان پلدختر ۱۱_دینا یوسفی از شیراز ۱۲_سمیه اکبری از صفاشهر ۱۳_ مرضیه باصری از جهرم ۱۴_ صالح محمدزاده مقدم از مشهد ۱۵_ رضوان اکبری از شیراز ۱۶_ متین یوسفی از شیراز ۱۷_مریم مرادیان از خوزستان ۱۸_ ملیحه رجائی از مشهد ۱۹_فاطمه چمانی ازیزد ۲۰_ مرسانا بهرامی نیکخو از بندر عباس ۲۱_ کارن رستمیان از خراسان رضوی ۲۲_ کیوان رستمیان از گناباد ۲۳_ کیان رستمیان راد از گناباد ۲۴_ آذر عالی پور از استان اصفهان ۲۵_ اکرم عقدایی مشهد ۲۷_ زهرا شهابی از بیرجند ۲۹_ اکرم عقدایی مشهد ۳۰_ بهاره بابایی از زایل ۳۱_ زهرا جوانبخت ۳۲_ طیبه جوانبخت ۳۳_ سیدمحمد مهدوی از مشهد ۳۴_ فاطمه حسین زاده از مشهد ۳۵_ فاطمه جوانبخت از نهبندان ۳۶_ طاها رئیسی ۳۷_ حسین جوانبخت ۳۸_ علی جوانبخت ۳۹_ مهدی زارع ابرکوه ۴۰_ سیده کوثر پورجلال ۴۱_ فاطمه صادقپور از تبریز ۴۲_ غلامرضا رستمیان راد از گناباد ۴۳_ زهره اشنار از گناباد ۴۴_ فاطمه جوانبخت از نهبندان ۴۵_ فاطمه حسین زاده از مشهد ۴۶_ سیدمحمد مهدوی از مشهد ۴۷_ محمدحسین مهدوی از مشهد ۴۸_ حمیدمزدوریان شرق گل ۴۹_ سهیلا تشرفی سمنان ۵۰_ زهرا بابائی از زاهدان ۵۱_ طاها جوانبخت از نهبندان ۵۲_ محمدجعفری از قم ۵۳_ طیبه ناظوی از مشهد ۵۴_ زهرا فضلی ۵۵_ فاطمه زراعتی ۵۶_ زهرا رنجبر از بیضا ۵۷_ نرگس سادات حسینی ۵۸_ مهدیه جعفری از قم ۵۹_ فاطمه زابلی از زابل ۶۰_ فاطمه پور جلال از مسجد سلیمان ۶۱_ مریم زابلی از نهبندان ۶۲_ هانیه شوریده از مسجد سلیمان ۶۲_ حسن جوانبخت از خراسان جنوبی دوستان عزیزی که نامشون از قلم افتاده لطفا تا آخر وقت شنبه نامشون رو با همون آیدی که جواب هارو فرستادید به آیدی زیر نام و نام خانوادگی و شهرتون رو ارسال کنید 👇👇 @Yare_mahdii313
💖شب ها درخانه خدا را بکوب تنها جایی است که ساعت کاری ندارد و ورود برای عموم ازاد است. دوستان✨🌙   @hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄ بنام‌دوست﷽ گشاییم دفترصبح را به‌ فر عشق فروزان کنیم محفل را بسم الله النور روزمان را بانام زیبایت آغازمیکنیم دراین روز بما رحمت وبرکت ببخش وکمک‌مان کن تازیباترین روز را داشته باشیم سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚 🦋🌹🖤🇮🇷🇮🇷🏴🏴
من و این روضه ها الحمدلله  من و یاد شما الحمدلله من و ماه محرم زنده بودن  بود حسن عطا الحمدلله                     @Aksneveshteheitaa                🏴🖤🏴
🔹 🦚 چند وقت میگذره و هیچ کس هیچی نمیفهمه تا اینکه حوریه،اورهان خان رو دنیا میاره و میشه خانوم عمارت و برای خودش کلی عزت و احترام داشته و اژدرخان کلمه ای روی حرفش حرف نمیاورده،حتی حرفش از خانوم بزرگم بیشتر برو داشته تا اینکه حوریه دوباره حامله میشه و ماه های اولش بوده که زیور برای کلفتی میاد عمارت و ندیمه نورگل خاتون میشه،زیور هم ولایتی حوریه بوده و وقتی میبینتش به نورگل خاتون همه جیک و پیکشو میگه و وقتی نورگل خاتون میفهمه که حوریه قبلا شوهر داشته و این قضیه رو از خان مخفی کرده میره و ازش توضیح میخواد اونم شروع میکنه به داد و بیداد که داری بهم تهمت میزنی،حوریه هنوز نمیدونسته که زیور همه چیزو گفته فکر میکرده نورگل از حسودی و روی هوا حرف زده میخواسته با کولی بازی سر و ته قضیه رو هم بیاره ولی به ضرر خودش میشه اژدر خان میفهمه و از نورگل توضیح میخواد اونم مجبور میشه زیور رو وارد ماجرا کنه و زیور همه چیز رو میگه! داشتم از تعجب شاخ در میاورم همه اینا چطور ممکن بود؟با تعجب لب زدم:-یعنی حوریه قبلا شوهر داشته؟بعدش چی شد؟ اژدرخان خان حرفای زیور رو باور کرد؟ -نه خانوم جان مثل اینکه اول باور نکرده چون حوریه همش تو گوشش میخونده که نورگل از حسودی اون حرفارو زده و طلا به زیور داده که پشتش دروغ ببافه و میخواد خرابش کنه،اما چون شک میکنه آدم میفرسته دهی که زیور گفته بوده و میگه پرس و جو کنن و میفهمه که بله حوریه خاتون قبلا شوهر داشته و چون شوهرش عصبی بوده جدا شده و برای اینکه توی دهشون بی آبرو شده بودن کوچ میکنن ده ما،وقتی هم اژدرخان میره خواستگاری از ترس اینکه از دستش ندن راستشو نمیگن و شب عروسی دوا به خوردش میدن! از تعجب کم مونده بود پس بیفتم حتی دیگه غذا خوردنم فراموشم شده بود:-پس چرا خان حوریه رو طلاق نداد؟ -خانوم جان گفتم که حوریه خاتون باردار بود و اول خان بهش گفته بوده که بچتو دنیا آوردی پرتت میکنم بیرون اما بعدا اینقدر التماس میکنه که خان هم چون عاشقش بوده میذاره بمونه! -خب قضیه زیور این وسط چیه؟اون چجوری زن خان شد؟ ساره ضربه ای به صورتش زد و گفت:-یادم رفت اینجاشو بگم خان تا این جریان رو میفهمه برای تنبیه حوریه همون روز زیور رو عقد میکنه و باهاش میره حجله،بعدم که زیور آتاش خان رو باردار میشه دیگه نگهش میداره و بعد از تولد آوان وقتی میبینه بچه عیب و ایراد داره و دیگه حوریه نمیتونه بچه دار شه میره طرف زیور و فرحناز به دنیا میاد! متعجب بهش زل زده بودمو سعی داشتم همه چیزایی که فهمیده بودمو توی مغزم کنار هم بچینم:-پس برای این حوریه از نورگل کینه به دل گرفته چون خیال میکنه تقصیره اونه که لو رفته! -آره خانوم جان اگه همون اول همه چیز رو به نورگل خاتون میگفت و کولی بازی در نمیاورد اونم به خان چیزی نمیگفت،من چندین ساله همه آدمای این عمارت رو میشناسم نورگل خاتون خیلی زن خوبیه! با صدا در هر دو ترسیده بهم چسبیدیم:-پاشین ببینم عروسا،برین به جای دیگه پچ پچ کنین که من میخوام بخوابم،از صبح تا شب توی این عمارت اعصابی برای آدم نمیمونه هر کس یه چیزی میگه! -مگه چه خبر شده بی بی؟ -چمیدونم دختر اگه تو میدونی منم میدونم،همه در گوشی حرف میزنن ولی انگار یه خبراییه!🦋🦋🦋🦋 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
نام شرکت کنندگان سیزدهمین مسابقه ۱_ عبدالرضا قنبری از جهرم ۲_ زهرا منصوری از کرمان ۳_ امیر مهدی اکبری از فارس ۴_ هاشم اکبری از صفا شهر فارس ۵_ نیایش جعفری از تهران ۶_ زهرا شهابی ۷_ زهرا اکبری باصری از شیراز ۸_نرگس مرادی نیا ازاستان خوزستان ۹_فاطمه تیموری از مشهد ۱۰_زهره آذریان شهرستان پلدختر ۱۱_دینا یوسفی از شیراز ۱۲_سمیه اکبری از صفاشهر ۱۳_ مرضیه باصری از جهرم ۱۴_ صالح محمدزاده مقدم از مشهد ۱۵_ رضوان اکبری از شیراز ۱۶_ متین یوسفی از شیراز ۱۷_مریم مرادیان از خوزستان ۱۸_ ملیحه رجائی از مشهد ۱۹_فاطمه چمانی ازیزد ۲۰_ مرسانا بهرامی نیکخو از بندر عباس ۲۱_ کارن رستمیان از خراسان رضوی ۲۲_ کیوان رستمیان از گناباد ۲۳_ کیان رستمیان راد از گناباد ۲۴_ آذر عالی پور از استان اصفهان ۲۵_ اکرم عقدایی مشهد ۲۷_ زهرا شهابی از بیرجند ۲۹_ اکرم عقدایی مشهد ۳۰_ بهاره بابایی از زایل ۳۱_ زهرا جوانبخت ۳۲_ طیبه جوانبخت ۳۳_ سیدمحمد مهدوی از مشهد ۳۴_ فاطمه حسین زاده از مشهد ۳۵_ فاطمه جوانبخت از نهبندان ۳۶_ طاها رئیسی ۳۷_ حسین جوانبخت ۳۸_ علی جوانبخت ۳۹_ مهدی زارع ابرکوه ۴۰_ سیده کوثر پورجلال ۴۱_ فاطمه صادقپور از تبریز ۴۲_ غلامرضا رستمیان راد از گناباد ۴۳_ زهره اشنار از گناباد ۴۴_ فاطمه جوانبخت از نهبندان ۴۵_ فاطمه حسین زاده از مشهد ۴۶_ سیدمحمد مهدوی از مشهد ۴۷_ محمدحسین مهدوی از مشهد ۴۸_ حمیدمزدوریان شرق گل ۴۹_ سهیلا تشرفی سمنان ۵۰_ زهرا بابائی از زاهدان ۵۱_ طاها جوانبخت از نهبندان ۵۲_ محمدجعفری از قم ۵۳_ طیبه ناظوی از مشهد ۵۴_ زهرا فضلی ۵۵_ فاطمه زراعتی ۵۶_ زهرا رنجبر از بیضا ۵۷_ نرگس سادات حسینی ۵۸_ مهدیه جعفری از قم ۵۹_ فاطمه زابلی از زابل ۶۰_ فاطمه پور جلال از مسجد سلیمان ۶۱_ مریم زابلی از نهبندان ۶۲_ هانیه شوریده از مسجد سلیمان ۶۲_ حسن جوانبخت از خراسان جنوبی دوستان عزیزی که نامشون از قلم افتاده لطفا تا آخر وقت شنبه نامشون رو با همون آیدی که جواب هارو فرستادید به آیدی زیر نام و نام خانوادگی و شهرتون رو ارسال کنید 👇👇 @Yare_mahdii313
رخصت دهید شال محرم بیاورید پیـراهـن عــزای مـرا هم بیاورید یک نخ از آن عبای مبارک به ما بده آقا عزا شروع شده پرچم بیاورید...!!                    @Aksneveshteheitaa                🏴🖤🏴
Meysam Motiee - Khabar Kon [128].mp3
9.04M
... خبر کن ای دل همین امشب تمام غم های عالم را ... 🎤حاج میثم مطیعی                    @Aksneveshteheitaa                🏴🖤🏴
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🌴 🌴 🌴 مسجد كوفه پر از جمعيّت مى شود; همه مى خواهند ببينند كه چه خبر شده است. امير كوفه (نُعمان) به بالاى منبر مى رود و چنين مى گويد: اى مردم! به سوى فتنه ها نرويد كه باعث ريخته شدن خون هاى زيادى خواهد شد! با كسانى كه با ما جنگ نكنند، كارى نداريم; امّا اگر آنان دست به شمشير ببرند، ما هم تا پاى جان با آنها به جنگ خواهيم پرداخت. مثل اين كه زياد جاى نگرانى نيست; چرا كه سياست امير كوفه همان سياست حفظ آرامش است. گوش كن! يك نفر از ميان جمعيّت بلند شده است و با صداى بلند امير كوفه را خطاب قرار مى دهد و چنين مى گويد: "اى امير كوفه! اين فتنه اى كه كوفه را آشفته كرده است، جز با شمشير پايان نمى گيرد، اين سخن تو نشانگر ضعف توست". خدايا! اين كيست كه چنين گستاخانه سخن مى گويد؟! او عبد الله حَضرَمى است كه از طرفداران سرسخت يزيد است; او از اينكه دوستان مسلم در اين شهر به آزادى، رفت و آمد مى كنند، سخت غضبناك شده است. به راستى امير كوفه جواب او را چگونه خواهد داد؟ آيا سخن او را خواهد پذيرفت؟ آيا او دستور حمله به مسلم و دستگيرى او را خواهد داد؟ امير كوفه جواب مى دهد: "من اطاعت از خدا را بيشتر از معصيت خدا دوست دارم". چون سخن او به اينجا مى رسد، از منبر پايين مى آيد و به سوى قصر خود مى رود. خواننده محترم! دلم مى خواهد، روى اين سخن امير كوفه خوب فكر كنى. اين يك سند تاريخى بسيار مهم است. آرى، فضاى عمومى كوفه به گونه اى آماده شده است كه امير كوفه هم مى داند كه اگر براى مقابله با مسلم و ياران او اقدامى انجام دهد، معصيت خدا را نموده است. اين يك برگ برنده در دست مسلم است. در واقع اين سخن امير كوفه نشان دهنده اين است كه مسلم و يارانش به يك حركت فرهنگى دست زده اند و تا حدود زيادى در اين كار موفّق بوده اند.🏴🏴🏴🏴 <========●●●●●========> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef <==≈=====●●●●●========>
┄┅─✵💔✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🌹❤️🇮🇷🇮🇷🏴🏴
سلام آقا صدای پای تو خبر از آمدن باران می دهد ای بهار سبز هستی ماه محرم هم آمده است کی می آیی ای صاحب عزا                    @Aksneveshteheitaa                🏴🖤🏴
🔹 🦚 ساره وحشت زده سینی رو برداشت و زیر لبی نوش جانی گفت و از اتاق بیرون رفت و منم اجبارا کنار بی بی جای گرفتم اما از هجوم فکرایی که توی ذهنم میومد خوابم نمیبرد،این عمارت چه ماجراهایی رو به چشم دیده بود و اگه میتونست حرفی بزنه آجر به آجرش حرف برای گفتن داشت،حالا میفهمیدم بی بی راجع به چی حرف میزدن،حوریه به خاطر نفرتش از نورگل به ساواش دارو خورونده بود و هنوز معلوم نبود برای فرحناز چه فکرایی تو سرش داره که با اون به زیور ضربه بزنه،هرچند با بی آبرو کردن فرحناز و ازدواج اجباری آتاش با من هم به زیور کم ضربه نزده بود،اصلا نکنه مردن آتاش هم زیر سر حوریه باشه؟سرمو به طرفین تکون دادم تا افکار منفی از ذهنم پاک بشه حوریه هر چی باشه آدمکش نیست بلاخره اونم یه مادره،چجور به مرگ پسر جوون کسی راضی بشه! *** از گرمای نور خورشید که از پنجره روی پلکام میتابید چشممو باز کردم خبری از بی بی نبود،حتما متوجه شده بود دیشب تا نیمه های شب بیدار بودمو برای همین بیدارم نکرده بود،از سر جام بلند شدمو رختخوابمو جمع کردمو موهامو شونه کردمو بافتم چارقدمو سرم زدم که از اتاق بیرون برم که سهیلا جلوی روم سبز شد،بی توجه بهش راهمو کج کردم:-کجا میری؟دنبالم بیا خاله کارت داره! -دارم میرم مستراح بعدش میام! -نمیشه الان باید بیای وگرنه خاله عصبانی میشه! کلافه نفسمو بیرون دادمو پشت سرش راه افتادم و همین که وارد اتاق حوریه شدم با دیدن جمیله تموم تنم یخ بست! -بیا بخواب دختر جمیله میخواد معاینت کنه،باید ازت مطمئن بشم بعد برای آوانم بگیرمت! نگاهی به چهره جمیله انداختم حالش دست کمی از من نداشت... میدونستم سهیلا به تلافی حرفای دیشب اورهان در موردم یه حرفایی به حوریه زده و الان میخوان با کمک هم منو از سر راهشون کنار بزنن،هر چند اورهان درموردم همه چیز رو میدونست اما نمیخواستم تن به کاری که ازم میخواستن بدم،مطمئنن میخواستن آبرومو جلوی همه ببرن و اینجوری آبروی آقامم میرفت،نگاهی به چهره وحشت زده جمیله انداختم و تموم خشممو ریختم توی صدامو لب زدم:-من نمیخوام معاینم کنین،نمیخوام زن آوان هم بشم،دست از سرم بردارین وگرنه یه بلایی سر خودم میارم اونموقع تاوانشو فرحناز پس میده! بدون اینکه منتظر جواب حوریه بشم با عجله روی پاشنه پا چرخیدم به سمت در و خواستم برم بیرون که سهیلا دست به کمر ایستاده رو به روم قرار گرفت:-خیال کردی به همین راحتی میذارم هووم بشی؟حتی نخوای زن آوان هم بشی نمیذارم همینجوری از این عمارت پاتو بیرون بذاری،بی آبروت میکنم به همه نشون میدم چه مار خوش خط و خالی هستی! دندونامو به هم فشردمو داد زدم:-ولم کن هر چی باشم از تو یکی بهترم که میخواستی شوهرتو چیزخور کنی از سر راهم برو کنار وگرنه جیغ میزنم! با دستش ضربه ی محکمی به قفسه سینم‌کوبید و هلم داد وسط اتاق،حوریه پوزخند صداداری زد و در جواب حرفم گفت:-تاوانشو فرحناز میده؟چه بهتر،فکر کردی من الان به فکر فرحنازم؟زود باش لباستو در بیار غلط اضافی هم نکن دیگه هیچ راه فراری نداری،بلاخره دستت برای همه رو میشه همه میفهمن چه آشغالی هستی و برای پسرم چه نقشه هایی کشیدی!🌳🌳🌳🌳 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🏴🏴🏴
کاروان را باز گردان ای عزیز فاطمه در همین جا قلب زینب... زار و مضطر میشود 💔😭 بازگرد آقا که با دست پلید حرمله غنچه ی شش ماهه ی باغ تو پرپر میشود                    @Aksneveshteheitaa                🏴🖤🏴
نام شرکت کنندگان سیزدهمین مسابقه ۱_ عبدالرضا قنبری از جهرم ۲_ زهرا منصوری از کرمان ۳_ امیر مهدی اکبری از فارس ۴_ هاشم اکبری از صفا شهر فارس ۵_ نیایش جعفری از تهران ۶_ زهرا شهابی ۷_ زهرا اکبری باصری از شیراز ۸_نرگس مرادی نیا ازاستان خوزستان ۹_فاطمه تیموری از مشهد ۱۰_زهره آذریان شهرستان پلدختر ۱۱_دینا یوسفی از شیراز ۱۲_سمیه اکبری از صفاشهر ۱۳_ مرضیه باصری از جهرم ۱۴_ صالح محمدزاده مقدم از مشهد ۱۵_ رضوان اکبری از شیراز ۱۶_ متین یوسفی از شیراز ۱۷_مریم مرادیان از خوزستان ۱۸_ ملیحه رجائی از مشهد ۱۹_فاطمه چمانی ازیزد ۲۰_ مرسانا بهرامی نیکخو از بندر عباس ۲۱_ کارن رستمیان از خراسان رضوی ۲۲_ کیوان رستمیان از گناباد ۲۳_ کیان رستمیان راد از گناباد ۲۴_ آذر عالی پور از استان اصفهان ۲۵_ اکرم عقدایی مشهد ۲۷_ زهرا شهابی از بیرجند ۲۹_ اکرم عقدایی مشهد ۳۰_ بهاره بابایی از زایل ۳۱_ زهرا جوانبخت ۳۲_ طیبه جوانبخت ۳۳_ سیدمحمد مهدوی از مشهد ۳۴_ فاطمه حسین زاده از مشهد ۳۵_ فاطمه جوانبخت از نهبندان ۳۶_ طاها رئیسی ۳۷_ حسین جوانبخت ۳۸_ علی جوانبخت ۳۹_ مهدیه زارع زاده ابرکوه ۴۰_ سیده کوثر پورجلال ۴۱_ فاطمه صادقپور از تبریز ۴۲_ غلامرضا رستمیان راد از گناباد ۴۳_ زهره اشنار از گناباد ۴۴_ فاطمه جوانبخت از نهبندان ۴۵_ فاطمه حسین زاده از مشهد ۴۶_ سیدمحمد مهدوی از مشهد ۴۷_ محمدحسین مهدوی از مشهد ۴۸_ حمیدمزدوریان شرق گل ۴۹_ سهیلا تشرفی سمنان ۵۰_ زهرا بابائی از زاهدان ۵۱_ طاها جوانبخت از نهبندان ۵۲_ محمدجعفری از قم ۵۳_ طیبه ناظوی از مشهد ۵۴_ زهرا فضلی ۵۵_ فاطمه زراعتی ۵۶_ زهرا رنجبر از بیضا ۵۷_ نرگس سادات حسینی ۵۸_ مهدیه جعفری از قم ۵۹_ فاطمه زابلی از زابل ۶۰_ فاطمه پور جلال از مسجد سلیمان ۶۱_ مریم زابلی از نهبندان ۶۲_ هانیه شوریده از مسجد سلیمان ۶۲_ حسن جوانبخت از خراسان جنوبی ۶۴_ مریم مرادی نیا از خوزستان ۶۵_ محترم پهلوان از سمنان ۶۶_ مختار تشرفی از سمنان دوستان عزیزی که نامشون از قلم افتاده لطفا تا آخر وقت شنبه نامشون رو با همون آیدی که جواب هارو فرستادید به آیدی زیر نام و نام خانوادگی و شهرتون رو ارسال کنید 👇👇 @Yare_mahdii313
باز این چه شورش است که در خلق عالم است.... بسم الله الرحمن الرحیم سیزدهمین قرعه‌کشی هم به لطف خدا انجام شد ۱۲_سمیه اکبری از صفاشهر ۳۹_ مهدیه زارع زاده ابرکوه ۵۱_ طاها جوانبخت از نهبندان دوستانی که نامشون برده شد با همون آیدی که جواب هارو ارسال کردن شماره کارتش رو به آیدی زیر ارسال کنند. از همه ی دوستان عزیزی که در مسابقه شرکت کردند سپاسگزارم 🌹🌹🌹 @Yare_mahdii313
اینم جایزه ی دوست عزیزمون خانم سمیه اکبری مبارکتون باشه🌷🌷🌷
و اینم جایزه ی خانم مهدیه زارع مبارکتون باشه🌷🌷🌷🌷
و آقای طاها جوانبخت مبارکتون باشه 🌷🌷🌷
هدایت شده از 🌷دلنوشته و حدیث🌷
ممنونم از همه ی دوستان عزیز که در مسابقه شرکت کردند💐💐 هدف از برگزاری این مسابقات فقط اینه که اطلاعات دینی شما عزیزان بالا تر بره ببخشید که بضاعت مالیه ما کمه...... ارزش شما عزیزان خیلی بالاتر از این حرفهاست🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @kamali220
                   @Aksneveshteheitaa                🏴🖤🏴
                   @Aksneveshteheitaa                🏴🖤🏴
                   @Aksneveshteheitaa                🏴🖤🏴
                   @Aksneveshteheitaa                🏴🖤🏴