#مشاوره 🔸️بدترین مشاوره 🔖طلبه ای خدمت استاد می رود، استاد از او می پرسد: خب چه می کنی؟ _الفیه حفظ می کنم. (این به عنوان مثال است مثلا می گوید: تفسیر می خوانم یا تاریخ می خوانم یا نهج البلاغه می خوانم یا ادبیات عرب تدریس می کنم یا هرچیزی که طلبه به آن اشتیاق دارد) 🔸️استاد تاملی می کند و برای اینکه آن طلبه را از چاه ظلمت! خارج کند می گوید: ♦️♦️شما الفیه را که یک سُنّی سروده چرا حفظ می کنی؟ اصلا چه به درد می خورد؟ برو قرآن حفظ کن پسرم! قرآن را اگر حفظ کنی چه و چه خواهد شد و.... 📍طلبه بیچاره الفیه را کنار می گذارد و شروع می کند به حفظ قرآن اما پس مدت کوتاهی آن را رها می کند (چون بدون علاقه شروع کرد) دیگر نه الفیه را حفظ می کند و نه قرآن. این یک مثال از بیشمار مشاوره های اینچنینی است که در حوزه علمیه جریان دارد. ⚘بهترین مشاوره تشویق استعداد و سوق دادن و شکوفا کردن توانایی های طرف مقابل است نه تحمیل نظریات خشک ما. 📖اگر آن طلبه طبق علاقه خود اشعار نحو را حفظ می کرد و حافظه اش قوی می شد چه بسا سراغ قرآن و حدیث و... هم با قوت و توان می رفت اما کشتنِ استعداد این توفیق را از او و از هزاران نفر مثل او گرفت. ⚘⚘نقاط قوت را تقویت کنیم، استعدادها را ببینیم، تمرکز روی علاقه ها یعنی کار بر روی یک نقطه کوچک مثل اتم که اگر درست انجام شود مثل انرژی اتمی قدرتی جهانی می شود! تمرکز کن... #مدیر_نوشت https://eitaa.com/dehban_ir @al_nahw

📌تحلیلگر صرفی نور 🔅 یکی از نیازهای زیربنایی متن کاوی، تجزیه صرفی و ساخت‌واژی کلمات و شناسایی وندهای کلمه و اطلاعاتی از قبیل نوع کلمه، ریشه، سرواژه (مصدر فعل و مفرد اسم جمع) و … است که در اکثر فعالیت های هوشمند متن‌کاوی از جمله مشابه یابی، رده بندی، بهبود نتایج موتورهای جستجو و … کاربرد دارد. 💠 تحلیلگر صرفی نور، شامل دو بخش کلی است: هسته تجزیه صرفی کلمات با استفاده از تکنیک‌های قانون محور و سیستم مرتب‌سازی تحلیل‌ها با استفاده از تکنیک‌های یادگیری ماشین. 🔰 در مرحله اول فرایندهایی از قبیل شناسایی پیشوندها و پسوندها، شناسایی حروف اصلی کلمه، تحلیل تخصصی قواعد زبانی عربی (از جمله اعلال، ادغام، ابدال و … ) انجام می شود که طی این فرایندها از مجموعه دادگان جانبی زبانشناسی (مثل بانک کلمات جامد عربی، جمع‌های‌ مکسر‌، صفات مشبهه و …) استفاده می شود و در نهایت، تمامی تحلیل‌های ممکن به‌ازای یک کلمه بهمراه بیش از 20 ویژگی صرفی شناسایی ارائه می شوند. 🔰 در مرحله دوم با استفاده از روشهای یادگیری ماشین و تحلیل کلمات همسایه و بهره گیری از پیکره های از پیش‌تأیید شده توسط انسان، تحلیل‌ها امتیازدهی می شوند. ▪️از کاربردهای مهم ابزارهای تحلیلگر صرفی، شناسایی کلمات هم‌خانواده با یک کلمه است؛ که در همین راستا از تحلیلگر صرفی نور برای بهبود نتایج موتورهای جستجو در پایگاههای قاموس، حدیث، نورلایب بهره‌برداری شده‌است. ▫️از این ابزار برای تولید پیکره صرفی اختصاصی قرآن نیز استفاده شده است. موتور صرفی نور: 💎 https://ai.inoor.ir/noor-morphological-analyzer/ @al_nahw

جلسات تمهید سیوطی در دوره تابستان توفیق بود در خدمت طلاب عزیز مدرسه حضرت آیت الله مجتهدی ره بودم این تقریر یکی از عزیزان از همان جلسات است. @al_nahw

تمهید سیوطی ، فلسفه علم نحو تقریر دوم از جلسات فلسفه نحو و تمهید سیوطی در مشهد @al_nahw

♨️تنبیه امام صادق برای درس خواندن♨️ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَوَدِدْتُ أَنَ أَصْحَابِی ضُرِبَتْ رُؤُوسُهُمْ بِالسِّیَاطِ حَتّی یَتَفَقَّهُوا. دوست دارم با تازيانه بر سر اصحابم بزنند تا دين را خوب بفهمند. نام کتاب : الكافي- ط الاسلامی، جلد : 1 صفحه : 31 #تفقه @al_nahw

سرفصلهای کتابشناسی بسیار مهم 👈یکی از نکاتی که در کنار تحصیل برای طلبه ها ضروری است، شناخت منابع، کتب مرجع و میراث علماء ماضی و معاصر و شخصیت نگارندگان آن تراث است. اگر این شناخت تراث شیعی و کتابشناسی و شخصیت شناسی نه به صورت خام بلکه در کنار یادگیری مبانی آن عالم در کتاب درسی انجام شود، علاوه بر حرکت از سطح به عمق در یک مطلب، و جلوگیری از یکنواختی و خستگی در درس خواندن آثار دیگری هم به دنبال دارد از جمله: ـ ایجاد مقدمات انجام تحقیق و فراهم شدن روحیه پژوهش ـ تسلط به منابع و نویسندگان صاحب نظر در موضوع و علم مورد نظر ـ آشنا شدن با سیر تکامل یک مبحث یا نظریه بین عالمان و یا نزد یک متخصص و عالم ـ بررسی جامع نظرات یک نویسنده در کتب مختلفش برای عدم انتساب تک بُعدی یک نظریه به مؤلف. ـ آشنایی با تاریخ یک علم یا یک مبحث علمی ـ آمادگی برای ورود به درس خارج * روشن است که آثار مذکور در هر سطح علمی به مناسب حال طلبه و محقق، مورد انتظار است و به مرور زمان إرتقاء پیدا می کند. یک پرونده دیجیتالی به این موضوع اختصاص داده و جمع آوری تحقیقات کتابشناسی، را با قانون های زیر به پیش ببرید: الف: شناسنامه کتاب: نام کامل کتاب، نام مؤلف، تاریخ والدت، تاریخ وفات، ناشر، تاریخ نشر، تعداد جلد، تاریخ تألیف، موضوع کتاب ب: مؤلف کتاب: ـ زندگینامه مختصر و یادداشت نکات بارز در زندگی علمی مؤلف که معموال توسط محقق در ابتدای کتاب میآید. (لازم نیست در اولین مراجعه همه نکات بررسی شود بلکه به مرور زمان و در مراجعات متعدد در طول سالیان متمادی باید اضافه و تکمیل شود.) ـ اساتید بارز و تأثیرگذار در روش علمی نویسنده ـ شاگردان برجسته مکتب درسی مؤلف ـ کتابهای دیگر مؤلف به تفکیک علوم مختلف مانند اصول، فلسفه، فقه و ... ـ سیره فردی (علمی و معنوی) و اجتماعی مؤلف. (نسبت به شخصیت شناسی وقت زیادی اختصاص ندهید آنچه مهم است محتوای تحقیق و تأمل کردن شما در مطلب است لذا در آینده و مراجعات بعدی هم می توانید حجم تحقیق در شخصیتشناسی را بالا ببرید. نسبت به شخصیت شناسی باید با کتب تراجم آشنا شوید) ج: محتوای کتاب ـ موضوع کتاب مربوط به کدام علم است. ـ کتاب مورد تحقیق و سایر کتب مؤلف شرح است یا مستقل. ـ در اولین مراجعه و تحقیق فقط به رؤوس مطالب و سرفصلهای کتاب که در فهرست ذکر شده اکتفا شود. اگر در فهرست عنوان یا مطلبی توجه شما را به خود جلب کرد مراجعه کنید و آن عنوان را یادداشت کنید. ـ زمان تألیف کتاب در صورت ذکر در مقدمه توسط محقق. (دانستن زمان تألیف مخصوصا نسبت به عالمانی که کتب متعدد دارند برای دانستن آخرین نظریه یک عالم مفید است.) ـ یادداشت کردن مطلبی که به آن جهت به کتاب مراجعه شده است. (توجه داشته باشید که هم در کتاب درسیتان اشاره کنید که به این منبع مراجعه کرده اید و در کجا یادداشت برداری کرده اید، هم در متن تحقیق اشاره کنید این تحقیق برای چه مطلبی و کدام نکته در کتاب درسی انجام شده است و اینها را دقیق آدرس دهی کنید تا در آینده سردرگم نشوید.) ـ محتوای مراجعه را در مباحثه تان هم مطرح کنید تا برداشت خودتان از متن آن کتاب را راستی آزمایی کنید و اگر نکتهای در نقد یا تأیید آن مطلب به ذهنتان رسید حتما یادداشت نمایید. @al_nahw

*فائدة لطيفة* بقلم الاستاذ ابو محمد رستم وفقه الله ورد في حاشية السرائر من موسوعة ابن إدريس الحلي ج٤ ص٢٧٢ : يشير المؤلّف إلى قوله ( عليه السلام ) : ( أنا أفصح العرب بيد أنّي من قريش ) . موسوعة أطراف الحديث النبوي الشريف ٢ : ٥٠٧ . وقد رواه المفيد في الاختصاص : ١٨٣ ، ط النجف ولكن في ص ١٨٧ ط إيران سلسلة مؤلفات الشيخ المفيد ( ميد أنّي ) وهو غلط لم ينبّه عليه . انتهى. أقول : وقوله : وهو غلط لم ينبّه عليه، وهم منه واشتباه فليس هو بغلط. قال ابن دريد : وَتقول الْعَرَب: مَيْد أَنِّي وبَيْدَ أَنِّي، فِي معنى غير أَنِّي، وَفِي الحَدِيث: بَيْدَ أَنِّي من قُرَيْش. قَالَ الراجز: عَمْداً فعلتُ ذَاك بَيْدَ أنّي إخالُ إِن هَلَكْتُ لم تُرِنّي ويُروى: مَيْدَ أَنِّي.(١) وقال ابن منظور : وَمَيْدَ: لُغَةٌ فِي بَيْدَ بِمَعْنَى غَيْرٍ، وَقِيلَ: مَعْنَاهُمَا عَلَى أَنَّ، وَفِي الْحَدِيثِ: أَنَا أَفْصَحُ الْعَرَبِ مَيْدَ أَنِّي مِنْ قُرَيْشٍ وَنَشَأْتُ فِي بَنِي سَعْدِ بْنِ بَكْرٍ، وَفَسَّرَهُ بَعْضُهُمْ: مِنْ أَجْلِ أَنِّي، وَفِي الْحَدِيثِ: نَحْنُ الْآخِرُونَ السَّابِقُونَ مَيْدَ أَنَّا أُوتِينَا الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ.(٢) 👈والميم والباء حرفان شفويان أي يخرجان من الشفة وليس من المنكر في العربية أن يتعاقب حرفان على موضع واحد إذا كان مخرجهما متماثلا أو متقاربا أو متجانسا سماعا ومن ذلك قولهم في لازب لازم وفي الحبل الحمل. قَالَ أَبُو عُبَيْد: وَفِيه لُغَة أُخْرَى مَيْد - بِالْمِيم - وَالْعرب تفعل هَذَا تدخل الْمِيم على الْبَاء والباءَ على الْمِيم كَقَوْلِك: أغْمَطَتْ عَلَيْهِ الحَّمى وأغْبَطَت. وَقَوله: سَمَّدَ رَأسه وسبد رَأسه وَهَذَا كثير فِي الْكَلَام.(٣) وقال ابن جني : وأخبرنا أبو علي بإسناده إلى الأصمعي قال: كان أبو سوار الغنوي يقول: باسمك؟ يريد: ما اسمك؟ فهذه الباء بدل من الميم. وقالوا: بعكوكة، وأصلها: معكوكة، فالباء بدل من الميم، لأنها من الشدة، وهي من المعك.(٤) وقد روي قوله : "بيد أني" بالميم في موارد كثيرة من كتب اللغة، وغريب الحديث، ومظان مختلفة في أبواب شتى. _ (١)انظر : جمهرة اللغة ج٢ ص٦٨٦. (٢) انظر :  لسان العرب مادة ميد. (٣)انظر : غريب الحديث -لأبي عبيد - ط الهندية ج١ ص١٣٩. (٤)انظر : سر صناعة الإعراب ج١ ص١٣١. @al_nahw

❗طلبه هایی که می گویند: ❗درس را متوجه نمی شوم، ❗یاد می گیرم بعد فراموش می کنم، ❗فقر و نداری اذیتم می کند ❗متن زیر را حتما بخوانند❗ ⚘ مرحوم ملاصالح مازندرانی می‌ گوید: ⚘ من حجّت بر طالبان علم هستم، چون کسی از من فقیرتر نبود و برخی اوقاتی جز نور مستراح نوری نداشتم (که مطالعه کنم) ⚘ ذهن و حافظه‌ام از همه بدتر بود، طوری که گاهی مسیر منزلم را گم می‌کردم و اسمِ بچه‌هایم را فراموش می‌کردم. ⚘ سی سال از عمرم گذشته بود که به آموختن الفبا مشغول شدم. بسیار تلاش کردم تا خدا آن‌چه را دارم به من عطا کرد. 📚 خاتمه مستدرک‌الوسائل، ج۲۰ ص۱۹۷ @al_nahw

🔺️حاج آقا فردا درس تشریف میارید؟ 🔸️قاعده بین التعطیلین تعطیل😊 ⚘آیت الله حق شناس ره ⚘جملات حاج آقا ره موقع تعارف شیرینی را از دست ندهید. @al_nahw

🖌 علّامه نجم الدين سليمان بن عبد القوي طوفي حنبلي  چنین می‌گوید: 🔷 "در شرافت علم عربیّت همین بس که فردی چون (امیرالمومنین) علی بن ابی طالب ( صلوات الله علیه ) آن را بنا نهاده و در راه گسترش و انتشار آن اهتمام ورزیده است، کسی که مظهر راستی و درستی بوده و - همانگونه که رسول خدا صلوات الله علیه و (آله) در حقّش دعا کرده بود - همواره حق  گرد مدار وجودش حرکت می‌کند." 📚 الصعقة الغضبية في الردّ علی منکري العربية، نجم الدين سليمان بن عبد القوي الطوفي، ص ۲۶۰ @al_nahw

🔸اخلاق کم نظیر مجلسی اوّل در «روضة المتقین» در شرح مشیخه ذیل عنوان «أبو یحیی الصنایعی» به تناسب اینکه وی کتابی در فضیلت سوره قدر دارد و شیخ طوسی از وی در باب زیارات، روایاتی نقل کرده است که مشتمل بر ثوابهای فراوان است، از استادش شیخ بهایی به عظمت یاد می‌کند و می‌گوید: زمانی که من در درس شیخ بهایی شرکت می‌کردم، یک روز در باره روایات «ثواب‌الأعمال» اشکال کرد که اگر مثلا فلان عمل ثواب هزار حج داشته باشد، برای خود حج قدر و منزلتی نمی‌ماند. من از آن روایات دفاع کردم و شیخ بهایی در آن مجلس هیچ پاسخی نداد، بلکه تا آخر عمر هم راجع به اشتباه و نظائر این روایات مطلبی نگفت. با اینک من در آن موقع اصغر شاگردان شیخ بهایی بودم و ظاهراً به بلوغ هم نرسیده بودم و در مجلس درس شیخ، غالب فضلای عصر حاضر بودند و شیخ چون به تمام علوم احاطه داشت، به راحتی می‌توانست مرا اسکات کند ولی أنانیت به خرج نداد و حرف مرا پذیرفت. ما چنین فردی را به چشم دیدیم که در اخلاق نظیر نداشت و الآن هم «تشاهد فی أبناء هذا الزمان ما تشاهد!» فإنه قال في الدرس إنا نعلم قطعا أن أمثال هذه الأخبار كاذبة فإنه ورد أن ثواب إطعام المؤمن ألف ألف حجة فحينئذ لا يبقى للحجة مقدار فذكرت أنه لا يمكن إنكار أمثال هذه الأخبار فإنها متواترة معنى و قلت، أنتم تروون: (إن ضربه علي عليه السلام أفضل من عبادة الثقلين إلى يوم القيمة) و تعتقدونه و لا شك أن ذلك بسبب علو شأنه عليه السلام بل كل فعل من أفعاله عليه السلام كذلك و كذلك كل واحد من الأئمة عليهم السلام بالنظر إلى غيرهم. فأي استبعاد في أن يكون ثواب خلص أوليائهم كذلك كما وقع في إطعام المسكين و اليتيم و الأسير هذه المثوبات العظيمة و كانت فضة الخادمة فيهم مع أنه فرق بين الثواب الاستحقاقي و التفضلي كما تقولون دائما فاستحسن كلامي و لم يتكلم بعده بما كان يتكلم قبله. و هو شيخنا الأعظم بهاء الملة و الدين رضي الله تعالى عنه- و كان إنصافه فوق أن يوصف مع أني حين ما تكلمت بذلك كنت أصغر تلامذته و أحقرهم و مظنوني‌ إني لم أكن إذ ذاك بالغا و كثيرا ما كان يرجع عن اعتقاده بقولي و قول أمثالي و في ذلك الزمان كان يحضر أكثر فضلاء العصر في مجلسه العالي مع أن إسكاتى كان في غاية السهولة لكثرة تبحره في جميع العلوم و تشاهد في أبناء هذا الزمان ما تشاهد، أصلح الله أحوالنا و أحوالهم بجاه محمد و آله الطاهرين. 🔺روضة المتّقین ج۱۴، ص 404-405 @al_nahw

كتاب اثر اللغة في اختلاف المجتهدين عبدالوهاب عبد السلام طويلة 🔑البته نسبت به فقه اهل سنت نوشته شده است اما بي فايده نيست زيرا هم مشتركات فقهي فراوان وجود دارد و روش كار او مهم است. @al_nahw