🌹شهید_مصطفی_چمران🌹
نهیب مردانگی و شرف، لحظه ای که مرد را از نامرد تشخیص میدهند،
من #آزاده_ام،
من ازجهان دست شسته ام،
من از مرگ وحشتی ندارم
و با بساطت به آغوش مرگ فرو می روم.
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
@Alachiigh
♦️هنری کیسینجر مُرد...
❌ هنری کیسینجر وزیرخارجه پیشین امریکا و فرد تاثیر گذار در سیاست خارجی آمریکا درجنگ و ویرانی کشورها از شیلی تا آرژانتین، فلسطین، سوریه، عراق، ایران، اندونزی، ویتنام، لائوس، کامبوج، بنگلادش، و از آفریقای جنوبی و آنگولا تا جامائیکا و مسئول مرگ میلیون ها انسان بی گناه در سن ١٠٠ سالگی مرد.
➖الی جهنم و بئس المصیر
🔰تیتر امروز اینترسپت
"هنری کیسینجر، دیپلمات ارشد آمریکایی که مسئول مرگ میلیونها نفر بود، در ۱۰۰ سالگی درگذشت."
🔰براساس محاسبه دکتر گرندن، استاد تاریخ دانشگاه ییل و نویسنده کتاب بیوگرافی کسینجر، وی بانی کشتار حداقل ۳ میلیون نفر انسان در دوره مسئولیتش بوده.
🔰به گزارش نیویورکتایمز کیسینجر در سال ۱۹۲۳ در یک خانواده یهودی در آلمان به دنیا آمد و در سال ۱۹۳۸ به همراه خانوادهاش به ایالات متحده گریخت. او در دانشگاه هاروارد تحصیل کرد و در زمینه روابط بینالملل به شهرت رسید. در سال ۱۹۶۹ کیسینجر به عنوان مشاور امنیت ملی در دولت ریچارد نیکسون منصوب شد.
#مرگ_قاتل
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خیانتی که در آخرالزمان،
🔻پدران و مادران در حق فرزندان شان می کنند!
✖️حتی مذهبیها...
پیامبر ص فرمود: من از آنها بیزارم!
#حجاب
#آخرالزمان
#والدین
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺👆توماج صالحی بازداشت شد🎥
دقیقا همینطوری شد که می بینید..👆
🔹مرکز رسانهای قوه قضائیه:
توماح صالحی که چندی پیش با رای دیوانعالی مبنی بر بررسیِ مجدد پروندهاش در دادگستری، آزاد شده بود پس از برخی اظهارنظرهای کذب و بدون سند که در فضای مجازی منتشر کرد به اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی بازداشت شد.
#توماج_صالحی
#دروغ
@Alachiigh
❌👆به این عمامه بهسر اصلاحاتی و خودتحقیر و بیعلم بگویید در مورد اتفاق سالها پیشِ بازی النصر و سپاهان و حرکت جوانمردانه بازیکن سپاهان در گل نکردن پنالتی اشتباه ، تحقیق کند‼️
#سرطان_اصلاحات
#متن_اختصاصی
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
🌿اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ🌿 #ناحله #قسمت_نوزدهم محمد : پنجره
🌿اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ🌿
#ناحله
#قسمت_بیستم
کسی که پشت خط بود و هنوز نفهمیده بودم کیه بلنددد گفت :
+ دوست ریحان جونم . ممنون میشم گوشیش و بدین بهش
بعد تموم شدن جملش تماس قطع شد
با چشایی که از جاشون در اومده بودن به صفحه گوشیم نگاه کردم و بلندزدم زیر خنده
که ریحانه زد رو بازوم و گفت :
+هییییس بابا بیدار شد
صدام و پایین تر اوردم ولی نمیتونستم کنترل کنم خندمو
از تو اینه ب ریحانه نگاه کردم و گفتم : _واییی تو چجوریی کنار این دوستای خلت دووم میاری
ریحانه :
+چیشدد کییی بوووود چی گفتتتت !؟
_اوووو یواااش نمیرییی از فضولی زنگ بزن بش میگم بهت بعدش
+ حداقل بگو کی بود
_فک کنم این دوست جیغ جیغوت بود ک دم مدرستون ازش خداحافظی کردی
از اینکه دوسش و جیغ جیغو خطاب کردم خندش گرفت و گفت:
+نه بابا فاطمه خیلی خانوم و آرومه
_بعله کاملاا مشهوده چقدر آروم و خانومه
داشت شماره میگرفت ک گفت :
+عه داداش من گوشیم شارژ نداره
گوشیم و دادم بهش و گفتم :
_ بیا با گوشی من بزن
ریحانه از تعجب چشاش چهارتا شد و گفت
+چییییییی؟؟؟ با گوشییییییییی تو زنگ بزنممم ب دوستم ؟؟؟؟؟؟دختره ها!!
خندیدم و گفتم :
_اره بزن.اینی که من دیدمم باید بره با عروسکاش بازی کنه خطرناک نیس !
ریحانه هنوزم ترید داشت
بلاخره شماره دوسش و گرفت
تو فکر بودم .
اصلا متوجه حرفاشون نشدم .
با خداحافظی ریحانه از دوستش به خودم اومدم .
یادِ اون شب دوباره عصبیم کرده بود.
از تو آینه به ریحانه نگاه کردم .
_ریحانه جان
+جانم داداش؟
_این دوستتو چقد میشناسیش؟
+هیچی تقریبا در حد یه همکلاسی .با اینکه چند ساله باهمیم زیادم صمیمی نیستیم
راستش دخترِ خیلی آرومیه .
دوس نداره زیاد با کسی دم خور شه .
برا همین با هیچکس گرم نمیگیره .
_اها پس مغروره
+نه اتفاقا. فاطمه دختر خیلی خوبیه
_تو که میگی نمیشناسیش بعد چطور دختره خوبیه ؟
+عه خب کامل نمیشناسمش و از جزئیات زندگیش خبر ندارم ولی میدونم دختر خوبیه
_که اینطور . داداش داره ؟
+تک بچه اس
_ازدواج کرده ؟
زد زیر خنده
+اوه اوه تو چیکار به اونش داری اقا دادا؟
_عهههه پروشدیااا
اخه یه جا با یه نفر دیدمش ...
لا اله الا الله
لبشو گزیدو محکم زد رو دستش .
+ای وایِ من .
محمد!!!!داداشم تو که اینطوری نبودی !!.
از کی تا حالا مردمو دید میزنی ؟
از کی تا حالا داداشم آبرویِ یه مومن و میبره ؟؟
وای محمددد!! باورم نمیشههه این حرف از دهن تو در اومده باشه .
محمد خودتی اصن ؟ ببینمت !!
چجوری قضاوت میکنی اخه !
چی میگی توووو !؟
از یه ریز حرف زدنش خندم گرفته بود.
راسم میگف بچه !
خودمم دلیل تغییر یهوییمو نفهمیده بودم.
نمیدونم چرا انقد رو مخم بود .
دوباره از آینه نگاش کردم
_خلاصه زیاد باهاش گرم نشو . ب نظر دختر خوبی نمیاد .
+محمد خدایی از تو توقع این حرفا رو ندارم .
از کی تا حالا انقد مغرور و از خود مطمئن شدی که تو یه نگاه تعیین میکنی کی بده کی خوب ؟
مگه من دست پرورده ی خودت نیسم !؟
عه عه عه . ببین دوستات چقدر روت تاثیر منفی گذاشتن.
بهتره تو روابطتو با اونا قطع کنی ن من .
اینو گفت و از پنجره محو تماشای جاده شد .
یهو انگار که چیزی یادش اومده باشه برگشت سمتم.
+نگفتی واس چی ریسه رفتی از خنده؟!
_وای دوباره یادم اوردی .
اینو گفتمو زدم زیر خنده .
_این دوستت پزشکیَم میخاد قبول شه لابد ؟
+خب اره چشه مگه ؟
_هیچی خواهرم هیچی
زنگ میزنه به گوشیت میگه الو بفرمایین!دختره ی خل و چل !
ریحانه چن ثانیه مکث کرد وبعدش زد زیر خنده
انقدر باهم خندیدیم و بیچاره رو سوژه کردیم ،دل درد گرفتیم
___نزدیکای تهران بودیم زدم کنار که یه کش و قوسی به بدنم بدم .
به ریحانه نگاه کردم که مظلومانه زیر چادر خوابیده بود .
عادتش بود تو ماشین اینجوری میخوابید.
چادرشو دادم کنار تا بیدارش کنم از منظره لذت ببره.
وقتی دیدم چجوری خابیده دلم رفت براش.
صورتشو نوازش کردم و بیخیال بیدار کردنش شدم .
ریحانه ی بیچاره .
تنها تکیه گاهش من بودم .
من باید جای تمام نداشته هاشو پر میکردم .
واسه همین خیلی تو رفتارم باهاش دقت میکردم و میکنم
همیشه سعی میکنم جوری باشم که همه خواسته هاشو به خودم بگه نه به غریبه !
تو همین افکار بودم که صداش بلند شد .
کلافه گفت
+رسیدیم ؟
_نه خواهری .
خسته شدم نگه داشتم.
دوس داری بیا قدم بزنیم .
اینو گفتمو نگام برگشت سمت بابا که از اول راه خواب بود و جیکَم نزد .
بیچاره .
به خاطر دردی که داشت چقدر زجر میکشید...
همیشه به خاطر این قضیه ناراحت بودم تا فهمیدم خودمم به دردش دچار شدم ...
ولی ارثیه ی فراموش نشدنیمو با تمومِ تراژدی هاش دوس داشتم
اما من فقط یک هزارم دردشو داشتم ...
و اون هر روز با هزار تا درد دیگه هم دست و پنجه نرم می کرد
#نویسنده : فاطمه زهرادرزی،غزاله میرزاپور
#رمان_مذهبی
@Alachiigh
04-Zamine.mp3
6.35M
🏴«صلی الله عَلَیکِ یا فاطمهَ الزَهراء» 🤚
🏴«صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ»🤚
🙏🖤💔
مادری کن جان علی مراقبم باش
👤 حاجسیدمجید #بنی_فاطمه
#فاطمیه
#هیئت_مجازی
#شب_زیارتی_امام_حسین_علیه_السلام
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
@Alachiigh
🌹شهید محمود کاوه🌹
از سرشب حالتی داشت که احساس کردم میخواهد چیزی به من بگوید بالاخره سر صحبت را باز کرد و گفت:
"بابا خبر داری ضد انقلاب تو کردستان خیلی شلوغ کرده؟ اجازه میدی برم اونجا؟" گفتم: بله چرا اجازه ندم فرمان امامه همه باید دفاع کنیم، گفت:
میدونید اونجا چه خبره! جنگ جنگه نامردیه؛ احتمال برگشت ضعیفه! گفتم: میدونم؛ از همون اول که به دنیا اومدی با خدا عهد کردم که تو را وقف راه حق و دین کنم آرزویم بود تو در این راه باشی.
خندید و صورتم را بوسید...
بعدها به یکی از خواهرانش گفته بود:
"آن شب آقاجان امتحان اللهیش را خوب پس داد! "
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
@Alachiigh
❌🔴 پدر معنوی شان مرده است و عزادارند.
🔻میدانی؟
✖️پدر معنوی اصلاح طلبان مرده است،
✖️و این عاشق دلداده نظم جنایت پیشه آمریکایی عزادار مرگ اوست،
✖️کسی که قاتل میلیونها انسان (پس از صد سال زندگی مملو از جنایت) در جهان هستی است.
✖️زید آبادی در این نوشته چرک و عفن اینچنین او را با حقه و کلک های زبانی بزرگ جلوه میدهد
✖️و در مدح و ستایش چنین خونخواری از هیچ کم نمیگذارد
✖️و این جانی و قاتل را با انیشتین تراز میکند!
❌نه تنها از نظر سیاسی که ظاهرا از نظر عقلی هم از حیز انتفاع ساقط شده است!
#عموفیدل
#مرگ_قاتل
#کیسینجر
@Alachiigh
❌🔴ما این شکلی بودیم تا سروکله ایراناینترنشنال و منوتو با پولهای عربستان و اسرائیل پیدا شد..
⭕️اول گفتند این پرچم شما نیست پرچم نظامه
یکسری باورشون شد!
بعد گفتن این تیم ملی شما نیست تیم نظامه
باز یکسری باورشون شد!
الان میگن این کشور شما نیست مال نظامه بذارید بهش حمله کنند!
«سعا»
#ایران_ما
@Alachiigh