eitaa logo
آلاچیق 🏡
1.2هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
57 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌❌🎥 آنجلینا جولی عضو فعال بسیج شد!! 🔻«در اسنادی که به دست مون رسید. مشخص شد خانم اما واتسون مدتی فرمانده حوزه خواهران بسیج هنرمندان هالیوود بودن. آقای رابرت دنیرو از مربیان حلقه های صالحین بودن. خانم آنجلینا جولی هم بسیج عادی هستن که احتمالا با مواضع اخیرشون خود به خود کارت فعالی‌شون صادر میشه» @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🎥استاد قرائتی : وقتی قراره در مستراح هم درس بگیری @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🔴 میخوای من کلا بمیرم شما راحت باشی ❌❌استدلال قوی و عالی دکتر غلامی، ✖️در برخورد و توضیح دادن حد پوشش با شخص بی‌ ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥رمان زیبای ناحله 🌿اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ🌿 با باد سردی ک تو صورتم خورد لرزیدم و دوطرف سوییشرتم و محکم تر جمع کردم... همینطور که سعی میکردم قدمامو بلندتر وردارم زیر لب به آسمون و زمین غر میزدم حالا ی روز که من بدبخت باید پیاده برم کلاس، هوا انقدر سرد شده... لباس گرم ترم نپوشیدم لااقل. مسیر هم که تاکسی خور نیس اه اه اه کل راهو مشغول غر زدن بودم انقدر تند تند قدم برمیداشتم ک نفسام ب شماره افتاد دیگه نزدیکای خونه معلمم بودم کوچه ی تاریک و که دیدم یاد حرف بابام افتادم که گفته بود اینجا خطرناکه سعی کن تنها نیای با احتیاط قدم ور میداشتم یخورده که گذشت حس کردم یکی پشت سرمه وقدم ب قدم همراهم میاد به خیال اینکه توهم زدم بی تفاوت به راهم ادامه دادم اما هر چی بیشتر میرفتم این توهم جدی تر از ی توهم ب نظر میرسید قدمامو تند کردم و به فرض اینکه یه ادم عادیه و داره راه خودشو میره و کاری با من نداره برگشتم عقب تا مطمئن شم بدبختانه درست حدس نزده بودم از شدت ترس سرگیجه گرفتم‌ اب دهنم و به زحمت قورت دادم وسعی کردم نفسای عمیق بکشم تا خواستم فرار و بر قرار ترجیح بدم و در برم یهو یه دستی محکم نشست رو صورتم و کشیدم عقب هرکاری کردم دستش و از رو دهنم ور دارم نشد چاقوشو گذاش رو صورتم و در گوشم گفت :هییییس خانوم خوشگلهه تو که نمیخوای صورتت شطرنجی شه ها ؟ لحن بدش ترسم و بیشتر کرد از اینهمه بد بیاری داشت گریه ام میگرفت خدایا غلط کردم اگه گناهیی کردم این بارم ببخش منو . از دست این مردتیکه نجاتم بده اخه چرا اینجا پرنده پر نمیزنه ؟؟ چسبوندم به دیوار و گفت :یالا کوله ات و خالی کن با دستای لرزون کاری ک گفت و انجام دادم‌ وسایل و ک داشتم میریختم پایین چشم خورد ب اینه شکسته تو کیفم ب سختی انداختمش داخل استینم کیف پولم و گذاشت تو جیبش بقیه چیزای کیفمم ی نگا انداخت و با نگاهی پر از شرارت و چشایی ک شده بودن هاله خون سرتا پام و با دقت برانداز میکرد چسبید بهم از قیافه نکرش چندشم شد دهنش بوی گند سیگار میداد با پشت دستش صورتم و لمس کرد و گفت:جوووون حس کردم اگه یه دیقه ی دیگه تو این وضع بمونم ممکنه رو قیافه نحسش بالا بیارم اب دهنم‌و جمع کردم و تف کردم تو صورتش محکم با پشت دست کوبید تو دهنم و فکم و گرفت و گفت: خوبه خوشم میاد از دخترای این مدلی داشتم فکر میکردم یه ادم چوب کبریت مفنگی چجوری میتونی انقدر زور داشته باشه فاصله امون داشت کم تر میشد با اینکه چادری نبودم و حجابم با مانتو بود ولی تا الان هیچ وقت ب هیچ نامحرمی انقدر نزدیک نشده بودم از عذابی که داشتم میکشیدم بغضم ترکید و زدم زیر گریه ولی نگاه خبیثش هنوز مثه قبل بود آینه رو تو دستم گرفتم وقتی دیدم تو ی باغ دیگه اس از فرصت استفاده کردم و با تمام زور ناچیزم آینه رو از قسمت تیزیش کشیدم رو کمرش صدای آخش بلند شد دیگه صبر نکردم ببینیم چی میشه با تمام قدرت دوییدم از شانس خیلی بدم پاهام به یه سنگ گنده گیر کرد و با صورت خوردم زمین دیگه نشد بلند شم بهم رسیده بود به نهایت ضعف رسیدم و دیگه نتونستم نقش دخترای شجاع و بازی کنم گریه ام ب هق هق تبدیل شده بود هم از ترس هم از درد اینبار تو نگاهش هیچی جز خشم ندیدم بلندم کرد و دنبال خودش کشوند هرچی فحشم از بچگی یاد گرفته بود و نثارم کرد همش چهره ی پدرم میومدم تو ذهنم و از خودم بدم میومد مقاومت کردم ،از تقلاهای من کلافه شده بود چاقوش و گذاشت زیر گلوم و گفت : دخترجون من صبرم خیلی کمه میفهمی ؟ خیلی کم یهو .... : فاطمه زهرا درزی،غزاله میرزاپور @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 اگر اعصاب ندارید ، دیر شام نخورید... 🔅 مصرف شام در ساعات پایانی شب ، در افراد استرسی و عصبانی بیشتر باعث چاقی مي شود. @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹حمید رضا گودرزی🌹 در کربلای چهار غواص بود و بشهادت رسید‌.. ‌ 📩مادرم پدرم می دانم حالا هم برای دیدن من درون لباس دامادی دیر نشده است آیا مرا نمی بینید که در در کنار عروسم و در جوار فرزندم سر افراز ایستاده ام مادرم هنوز هم برای جبران زحمات شما دیر نشده است انشاء الله در آخرت اگر من واقعی بودم از شما شفاعت می کنم و انقدر در کنار درب خواهم ایستاد تا شما بیائید. . ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات @Alachiigh
⭕️💢⭕️ ♨️بی‌شرفی، در قاب تصویر! 📌 کودک‌کشی/نسل‌کشی سالگرد @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️❌🎥 بازتاب سخنرانی رئیسی در نشست مشترک سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب در شبکه صهیونیستی @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃 سراسری سرود /با اهدا جوایز ارزنده قلــــــــــه نزدیـــــــــــکه ⛰ ✨سرودی جذاب و امروزی با اجرای نوجوانان غیور این مرز و بوم 🌱مدارس، مساجد، پایگاههای بسیج، مهدهای کودک...... همه دعوتید🤝 🌱منتظر آثار ارسالی و تک تک شما عزیزان هستیم. 😍 🍀مهلت ارسال آثار از ۱۰ آبان ماه تا ۵ آذرماه میباشد.(احتمال تمدید وجود دارد) ارسال آثار به آیدی ذیل در و @Biineshaan به بهترین آثار گروهی و فردی جوایز ارزنده ای اهدا میگردد.(توضیحات در لینک پست اعلام شده) ✅لینک صوت سرود👇👇 https://eitaa.com/roshangari_samen/19531 ✅لینک متن سرود 👇👇 https://eitaa.com/roshangari_samen/19532 ✅لینک متن تعداد جوایز و شرایط ویژه مسابقه https://eitaa.com/roshangari_samen/19535 ✅لینک کلیپ تصویری سرود👇 https://eitaa.com/roshangari_samen/19533 🍃🌹🍃
آلاچیق 🏡
💥رمان زیبای ناحله 🌿اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ🌿 #ناحله_۱ #قسمت
🌿اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ🌿: ی صدایی از پشت سرش بلند شد (صبر منم خیلی کمه) با شنیدن این صدا دلم اروم شد ولی اشکام بی اختیار رو گونه ام جاری بود ولم کرد ی نگاه ب پشت سرش انداخت وقتی کنار رفت تازه متوجه شدم صدای کی بود صاحب صدا قبل اینکه این آشغال فرار کنه یقش و گرفت و کوبید زمین دستش درد نکنه تا جون داش زدتش.‌‌. اون پسری هم که باهاش بود یه قدم اومد جلو ... ترسیدم ...خودمو کشیدم عقب ی دستمال گرفت سمتم با تعجب به زاویه دیدش نگاه میکردم سرشو گرفته بود اون سمت خیابون دستاش از عصبانیت میلرزید مزه ی شورِ خون و رو لبم حس کردم لبم بخاطر ضربه ای که زده بود پاره شده بودو خونریزی میکرد. دستمالو ازش گرفتمو تشکر کردم. ازم دور شد. اون یکی دوستش اومد جلو ... جلو حرف زدنمو گرف _نامرد در رفت وگرنه میکشتمش ... بابا مگه ناموس ندارین خودتون ... رو کرد به منو ادامه داد شما خوبین ؟ جاییتون که آسیب ندید ...؟ ازش تشکر کردمو گفتم که نه تقریبا سالمم چیزیم نشده ... هنوز به خاطر شوکی که بم وارد شد از چشام‌اشک میومد انگار کنترلشون دست خودم نبود دستمال و گذاشتم رو جای دستای کثیفش... اه چقدر از خودم بدم اومد پسره ادامه داد _ما میتونیم برسونیمتون سعی کردم آروم باشم +نه ممنون مزاحمتون نمیشم خودم میرم _تعارف میکنین ؟ +نه ! پسره باشه ای گفت و رفت سمت دوستش ... همین طور که کتاباو وسایلامو از رو زمین جمع میکردم به زور پاشدم که لباسامو که پر از خاک شده بود بتکونم به خودم لعنت فرستادم که چرا گذاشتم برن ... وای حالا چجوری دوباره این همه راهو برم اگه دوباره ... حتی فکرشم وحشتناکه .... اه اخه تو چرا بیشتر اصرار نکردی که من قبول کنم . مشغول کلنجار رفتن با خودم بودم که دیدم یهو یه اِل نود وایستاده جلوم توشو نگاه کردم دیدم دیدم همونایین که بهم کمک کردن .‌‌ کاش از خدا یه چی دیگه میخواسم ... همون پسره دوباره گف میرسونیمتون ... بدون اینکه دیگه چیزی بگه پریدم تو ماشین ... تنم میلرزید خون خشکیده رو لبمو با دستمال پاک کردم . چند بار دیگه دست به سر و روم کشیدم که عادی به نظر برسم. وای حالا نمیدونم اگه مامان اینا رو ببینم چی بگم دوباره همون پسره روشو کرد سمت صندلی عقب و ازم ادرس خونمونو پرسید . اصلا نمیدونم چی گفتم بهش فقط لای حرفام فهمیدم گفتم شریعتی اگه میشه منو پیاده کنین ... با تعجب داشت به من نگاه میکرد که اون دوستش که در حال رانندگی بود یقه لباسشو کشید و روشو کرد سمت خودش. کل راه تو سکوت گذشت... وقتی رسیدیم شریعتی تشکر کردمو پیاده شدم ... حتی بدون اینکه چیزی تعارف کنم ...اصلا حالم خوب نبود . دائم سرم گیج میرفت . همش حالت تهوع داشتم . به هر زوری شده بود خودمو رسوندم خونه... :فاطمه زهرا درزی_غزاله میرزاپور @Alachiigh
🔴 سيب زمینی پخته شده در آتش ... ۱ساعته در معده هضم خواهد شد 🔴 سیب زمینی آب پز : ۲ ساعته هضم ميشود 🔴سیب زمینی سرخ کرده : ۱۲ ساعت نصفش هضم و نصفش از طريق روده دفع می شود ! @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید عباسعلی فرمنی🌹 ... . ▫️در نماز جمعه هر هفته اسماء مبارک شهدای همان هفته را میخوانند.هفته اول دی ماه لیست را به میدهند تا بخواند.فامیلی را مینویسند.شب جمعه به خواب پدرش میاد و میگه : ‌ بابا جان فردا قراره تو اسمم را به اشتباه بخوانند برو دفتر بگو نام فلان شماره عباسعلی فرمنی است نه فرضی. پدر بزرگوار شهید همین خواب را عملی میکند.بزرگواری هم این بود حتی خودش را معرفی نمیکند که مجری ایشان را بشناسد.و یکی از برادران پدر شهید را معرفی میکند. ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌❌ آقای ظریف کی خسته هست؟ 🔻ظریف: "من هم معتقدم مردم از پرداخت هزینه(در خصوص غزه) خسته شده‌اند" 👈 آقای ظریف؛ سران جنایتکار نظام های سیاسی آمریکا انگلیس و فرانسه، انواع سلاح‌ها، موشک‌ها، پهپاد، بمب‌های فسفری و... را برای نابودی و نسل کشی مردم بی دفاع و مظلوم غزه در اختیار رژیم کودک کش اسرائیل قرار می دهند و هرگز خسته نمی شوند! 🔺 آیا شما از اینکه زنان، کودکان و حتی مجروحان غزه در بیمارستان ها هم امنیت ندارند، احساس خستگی نمی کنید؟! 🔺 به نظر شما آیا کشورهای اسلامی و مسلمانان باید صرفا نظاره‌گر قتل‌عام و کشتارجمعی مردم غزه باشند یا باید اقدام عملی در مقابل رژیم جنایتکار و قاتل مردم غزه از خود نشان دهند؟ 👈 آقای ظریف؛ این روزها و همه روزه، مردم دنیا از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه با تظاهرات میلیونی خود از مردم بی پناه غزه جانانه حمایت می کنند و خسته نمی شوند؟ 🔹آقای ظریف؛ وجدانت را قاضی کن؛ کی خسته هست. شما یا مردم ایران؟ کی خسته هست شما یا مردم با غیرت و غمبار دنیا؟ 👈 آقای ظریف؛ در مقابل این فرمایش پیامبر اسلام چه توجیهی دارید که فرمود" مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ" آن‌که صبح کند و دغدغه مسلمانان را نداشته باشد، مسلمان نیست. 🔺آقای ظریف؛ شما که مردم ایران را در داستان برجام نافرجام خسته کردید چه جوابی دارید؟ آقای ظریف !!!!!؟؟؟؟؟ همین... ✍ محمدعلی برزگر @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨❌❌بالاخره این اختلاس ۳هزار میلیاردی چی شد؟ خوردن و بردن و کسی هم نتونست کاری بکنه؟ ببینید... @Alachiigh
🔴 هـــــــــــــــــــــــــــــــــشدار! 🔻جمهوری اسلامی تقلبی با ولی فقیه تقلبی! @Alachiigh