جشن میلاد امام حسین (ع) در ملکوت
ابن عباس از پیامبر گرامی نقل می کند:
وقتی امام حسین (ع) بهدنیا آمد، خداوند در عالم ملکوت به فرشته خازن و عهده دار آتش جهنم، وحی کرد که به خاطر مولودی که به پیامبرش عطا کرده است، آتش جهنم را بر اهلش خاموش کند و به رضوان، نگهبان بهشت وحی کرد که بهشت را بیاراید و آن را خوشبو گرداند و به حورالعین وحی فرمود که خود را بیارایند و به دیدار یکدیگر بروند و به ملائکه وحی فرمود که در صفوفی بایستند و به تسبیح و تحمید و تمجید و تکبیر بپردازند.
👳شريح کيست؟
شريح بن حارث، ابواميه از قبيله «بنى کنده» بود و اينکه بعضى شريح بن هانى گفته اند، نادرست است; در اينکه آيا او از صحابه بود يا نه در ميان مورخان گفتگو است.
📚 در کتاب اسدالغابة آمده است که او زمان پيغمبر اکرم را درک کرد ولى هرگز حضرت را ملاقات ننمود. بعضى گفته اند ملاقات کرد و نزد پيامبر آمد و مسلمان شد سپس عرض کرد: اى رسول خدا من خانواده اى پر جمعيّت در يمن دارم; پيامبر فرمود: آنها را نزد من بياور; ولى هنگامى که آنها را به مدينه آورد پيغمبر اکرم رحلت فرموده بود.
ابن اثير در اسدالغابة مى گويد: عمر او را قاضى کوفه قرار داد و اين منصب تا زمان امير مؤمنان على(عليه السلام) ادامه داشت و حضرت نيز او را به موجب سوابقش در اين کار ابقا فرمود; ولى طبق روايت معتبرى که در کتاب وسائل الشيعه آمده به او شرط کرد حکم نهايى را بدون اطّلاع آن حضرت صادر نکند!
اين منصب حتى تا زمان حجاج ادامه داشت.
📖جمعى از مورخان او را فردى باهوش و زيرک دانسته اند; ولى اين دليل نمى شود که خطاهاى مهمى نيز در امر قضا مرتکب نشده باشد که نمونه هاى آن نيز در کتب حديث آمده است.(
📕دميرى نويسنده کتاب حياة الحيوان مى نويسد: کسى به شعبى (يکى از تابعين) گفت: اين ضرب المثلى که معروف شده: «إنَّ شُرَيْحاً کانَ أدْهى مِنَ الثَّعْلَب وأحْيَل; شريح از روباه مکارتر است» به چه معناست; شعبى در جواب گفت: شريح در ايامى که بيمارى طاعون به صورت همه گير (در کوفه) آمده بود، به سوى سرزمين نجف رفت هنگامى که نماز مى خواند روباهى مى آمد و در مقابل او مى ايستاد و ادا و اطوار او را در مى آورد و مايه هواس پرتى او در نماز مى شد شريح براى گرفتن اين روباه تدبيرى انديشيد; پيراهن خود را بر سر چوبى کرد و آستين هايش را مشخص نمود و شب کلاه خود را بر سر آن نهاد روباه آمد در مقابل آن آدمک ايستاد و همان کارها را تکرار کرد. شريح ناگهان از پشت سر آمد و روباه را گرفت، لذا گفته مى شود شريح از روباه هم مکارتر است.😳
ابن خلکان او را از تابعين مى شمرد; هرچند دوران جاهليّت را درک کرده بود. وى معتقد است شريح شصت و پنج سال بر مسند قضا نشسته بود و در اين مدت تنها سه سال، آن هم در زمان فتنه عبدالله بن زبير از قضاوت امتناع ورزيد و سرانجام در زمان حجاج استعفاى خود را به او داد و ديگر تا آخر عمر قضاوت نکرد.
او کوسه بود و مويى بر صورت نداشت.😐 در مورد سن او اختلاف است; بعضى سن او را صد و بيست سال و بعضى صد و ده سال و بعضى کمتر يا بيشتر از آن شمرده اند.
✅بى شک او سرانجام گرفتار سوء عاقبت شد; يکى از شواهد آن داستانى است که طبرى در تاريخ خود از ابومخنف نقل کرده است. او مى گويد: هنگامى که ابن زياد هانى بن عروه را دستگير کرد او فرياد مى زد: کجا هستند دينداران و اهل اين شهر که مرا در برابر دشمنشان تنها گذاردند. اين سخن را مى گفت در حالى که خون بر محاسن او جارى بود در اين هنگام صداى فريادهايى بر در قصر دارالاماره شنيده شد و معلوم شد به طايفه بنى مذحج خبر داده اند که بزرگ آنها هانى کشته شده آنها حرکت کردند و قصر را احاطه نمودند عبيدالله بن زياد به شريح قاضى گفت: بيا تماشا کن هانى زنده است سپس بيرون رو و به مردم خبر بده که او زنده است و او را ديده اى. شريح هم اين کار را انجام داد و مردم پراکنده شدند (سپس ابن زياد) هانى را به قتل رساند.😱
در واقع شريح که مى دانست جان هانى در خطر است چرا ياران و حاميان او را امر به بازگشت کرد و رضايت ابن زياد را بر رضايت خدا مقدم داشت.⁉
موضع گيرى هاى نامناسب يا سکوت معنادار در برابر امر شهادت امام حسين(عليه السلام) و اسارت اسيران در آن زمان که در کوفه بود نيز نشانه ديگرى از خباثت و ضعف نفس اوست و اگر او قبيله بنى مذحج را به هنگامى که دارالاماره را در محاصره خود داشتند امر به بازگشت نمى کرد اوضاع کوفه و آينده ياران امام حسين(عليه السلام) به شکل ديگرى رقم مى خورد.
از روايتى که ابى مخنف در کتاب مقتل الحسين خود نقل کرده استفاده مى شود هنگامى که مختار بر سر کار آمد او را به سبب کوتاهى هايى که در امر يارى ياران امام حسين(عليه السلام) کرده بود از منصبش عزل کرد.
#شرح-نامه۴
📜از نامه هاى امام(عليه السلام) است که به بعضى از سران سپاهش نوشته.
📨نامه در یک نگاه:
محتواى نامه روشن است. امام(علیه السلام) به یکى از فرماندهان لشکرش دستور مى دهد که در مقابل گروهى شورشى ایستادگى کند. نخست آنها را نصیحت کند که به راه راست باز گردند و اگر نپذیرفتند با نیروى نظامى آنها را بر سر جاى خود بنشاند.
همان گونه که بعداً اشاره خواهیم کرد مخاطب این نامه عثمان بن حنیف فرماندار بصره بود که در عین حال فرماندهى لشکر را نیز بر عهده داشت و لذا مرحوم سیّد رضى عنوان نامه را «إلى بَعْضِ أُمَراءِ جَیْشِهِ» قرار داده است.
✅افراد سست را کنار بزن:
قبل از ورود در تفسير اين نامه بايد به شأن صدور آن توجّه کنيم. جريان آن گونه که مرحوم شيخ مفيد در کتاب الجَمَل نوشته است چنين بود:
📚«بعد از قتل عثمان و بيعت عامه مردم با امير مؤمنان على(عليه السلام) هنگامى که طلحه و زبير به اهداف خود (که خلافت يا لا اقل امارت بخشى از جهان اسلام بود)، نرسيدند، از مدينه به سمت مکّه حرکت کردند و در مکّه عبدالله بن زبير را نزد عايشه فرستادند که به او بگويد امير المؤمنين عثمان مظلوم کشته شد و على بن ابى طالب امور مردم را قبضه کرد و به وسيله سفيهانى که قتل عثمان را بر عهده گرفتند بر همه چيز غلبه يافت و ما از اين مى ترسيم که مفاسدى از اين طريق در جهان اسلام پيدا شود. اگر مصلحت مى بينى در سفر به بصره همراه ما باش اميد است خداوند به وسيله تو اختلاف اين امّت را التيام بخشد و شکاف ميان آنها را پر کند و پراکندگى آنها را بر طرف سازد و امورشان را بدين طريق اصلاح نمايد. 😳عبدالله نزد عايشه آمد و پيام را رساند. عايشه در ابتدا امتناع ورزيد سپس فرداى آن روز موافقت خود را اعلام کرد .
هنگامى که طلحه و زبير به اتفاق عايشه و گروه شورشيان به بصره رسيدند عثمان بن حنيف فرماندار امير مؤمنان على(عليه السلام) در بصره نامه اى براى آن حضرت نوشت و آن حضرت را در جريان امور گذاشت حضرت نامه مورد بحث👆 را مرقوم داشت و براى عثمان بن حنيف فرستاد و دستور داد به اتفاق گروه وفاداران به امام(عليه السلام) از اهالى بصره در مقابل مخالفان بايستند».
📖اکنون به شرح نامه مى پردازيم.
🖌 امام(عليه السلام) مى فرمايد: «مخالفان را (کسانى که فرمان تو را در مقابله با لشکريان طلحه و زبير پذيرا نيستند) نصيحت کن اگر به سايه اطاعت باز گردند (و تسليم فرمان تو شوند) اين همان چيزى است که ما دوست داريم (و از آنها مى خواهيم) و اگر حوادث، آنان را به سوى اختلاف و عصيان کشاند با کمک کسانى که از تو اطاعت مى کنند با کسانى که نافرمانى تو را مى کنند پيکار کن و با کسانى که مطيع اند از کسانى که سستى مى ورزند خود را بى نياز ساز»; (فَإِنْ عَادُوا إِلَى ظِلِّ الطَّاعَةِ فَذَاکَ الَّذِي نُحِبُّ، وَإِنْ تَوَافَتِ الاُْمُورُ بِالْقَوْمِ إِلَى الشِّقَاقِ الْعِصْيَانِ فَانْهَدْ بِمَنْ أَطَاعَکَ إِلَى مَنْ عَصَاکَ وَاسْتَغْنِ بِمَنِ انْقَادَ مَعَکَ عَمَّنْ تَقَاعَسَ عَنْکَ).
✅تعبير به «ظِلِّ الطَّاعَةِ» (سايه اطاعت) تعبير لطيفى است و اشاره به اين دارد که عصيان و سرکشى و مخالفت، همچون آفتاب سوزان🌞 است و اطاعت و تسليم در برابر فرماندهان عدل، سايه لذت بخشى است که به جامعه آرامش مى دهد.
✅تفاوت شقاق و عصيان در اين است که شقاق به معناى جدايى است و عصيان و نافرمانى چيزى فراتر از جدايى است.
👈آن گاه امام(عليه السلام) در پايان اين نامه اشاره به دليل دستور خود پرداخته مى فرمايد: «زيرا سست عنصران و کسانى که از جنگ با دشمن کراهت دارند غيابشان بهتر از حضورشان است و قعود آنها از جنگ از قيامشان کارسازتر است»; (فَإِنَّ الْمُتَکَارِهَ مَغِيبُهُ خَيْرٌ مِنْ مَشْهَدِهِ، وَقُعُودُهُ أَغْنَى مِنْ نُهُوضِهِ).
👆اين همان چيزى است که قرآن مجيد نيز درباره گروهى از منافقان در سوره توبه اشاره کرده، مى فرمايد: «(لَوْ خَرَجُوا فِيکُمْ مَّا زَادُوکُمْ إِلاَّ خَبَالا وَ لاََوْضَعُوا خِلاَلَکُمْ يَبْغُونَکُمُ الْفِتْنَةَ); اگر آنها همراه شما (به سوى ميدان جهاد) خارج مى شدند جز اضطراب و ترديد و فساد، چيزى بر شما نمى افزودند و به سرعت در بين شما به فتنه انگيزى (و ايجاد تفرقه و نفاق) مى پرداختند»
هدایت شده از سلامتکده ی بانو 💎
23.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#راز_افزایش_روزی👌
↩ راز افزایش روزی در هر زمینه ای مادی و معنوی👌👌 ↙️
💥کلیپی فوق العاده به همه توصیه می کنیم یک بار ببینید😍
@khaleeleila
#سریع_بفرست_به_گلبانویی_که_دوستش_داری 👏👏
هدایت شده از 💌نامه ای برای پدر بنویسیم😢✏📄
💖🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼💖
#امام_زمانم_آقا_جانم💖
🌹 عباس راضی ميشود از دسٺ آنکه
🌼 هر دم دعاے العجل مهدے بخواند
🌹 دارد هواے نوڪری را که در عالم
🌼 دربست پاےِ حضرت مهدی بماند
#اللهـم_عجـل_لولیـک_الفـرجــــ💖 #عباس_امام_زمان_عج_باشیم 🌺
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
@namebepedar
#لحظه_هاتون_مهدوی
امام زمانم
غریبانه ڪجا بـه سر میبرید
وقتے مــا این روزها سرگــرم جشن و سرور جدّ بزرگوارتان هستیم😔💔
به گمانم امشب میروید بقیــــــــع😢😢 کنار قبر بی چراغ امام سجّاد علیه السلام
راستی دیشب و دو شب پیش که کربلا رفتید و بین الحرمین نماز و دعا خواندید
به یاد این نوکرِ خاندانتان بودید؟؟
پرتوقع شدم ببخش آقا😔😔
دوری تان عقل از من ربوده
اما
قسم به عظمت و هیبت حیدری عموی شما عباس علیه السلام
قسم به عطشانی لب جدّ بزرگوارتان امام حسین علیه السلام
خادمتان منِ حقیـــــــر
هرجا رفتم و نشستم در هر کف زدنی نام شما را زمزمه کردم و با بغض فرج شما را طلبیدم
آنگاه که اشک غلطید روی گونه ام
از غربت و مظلومیت ثارالله
اشک را واسطه کردم برای دعای تعجیل در فرجِ تان
نیمه شعبان نزدیک و دوباره قرار است نام زیبایت در جهان طنین انداز شود
امــــــا
راستش نامت کفایت نمیکند دلم دارد میمیرد از دوری تان
دلم منتظر صدای حیدری شماست 😭😭😭😭
کی میشود ندای زیبای أنا المهدی شما را بشنوم و سجده ی شکر گذارم...
قطعاً نیمه ی شعبان میهمان مادر در بقیع میشوید😭😭😭😭
نه
نمیدانم شاید هم به سامراء مشرف شوید
فقط خدا کند نامم از قلـــــم نیفتد و برای عاقبت بخیر شدن این حقیر دعاکنید.😢😢
خادم درگاهتان:
#خادم_المهدی(بانو_نقیبی)
دلنوشته
شب ولادت امام سجاد علیه السلام
۲۱ فروردین ماه ۱۳۹۸
ساعت ۲۰
️تعجیــل در ظهورش صلوات
@alafvalafv
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#طرح_بزرگ_هدیه_ویژه_فرخنده_میلاد_حضرت_بقیه_الله_الاعظم_ارواحنا_فداه🌹
🌹زمان: از #اول_شعبان تا #پانزدهم_شعبان
🌼ختم ۱۰۰۰ مرتبه #آیت_الکرسی
🌼 ۵۹ هزار مرتبه ذکر شریف #صلوات با و عجل فرجهم
🌹 نیت 👇
🌼 سلامتی❤️ و تعجیل در امر #فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🌼خشنودی قلب نازنین آقا جانمون
🌼 سلامتی مقام معظم #رهبری
🌼 بر آورده شدن #حاجات
🌼 سلامتی و شفای #جانبازان عزیز و بیماران
🌼گشایش #مشکلات شیعیان
🌼رفع مشکلات هم وطنان #سیل_زده
با همکاری اعضاء محترم گروه ختم قرآن (نور علی نور) 🌹و خانواده با نشاط🌹
مهدی یاوران منتظر جهت شرکت در #ختم تعداد مورد نظر را به این #آیدی اطلاع دهید.
@ya_mahdl313
👆👆👆👆👆👏👏👏
🌷اعیاد شعبانیه مبارک باد🌷
❤️بدو اسمت رو توی لیست منتظران ثبت کن🏃
🔸در تکمیل شرح نامه دیشب(نامه۴)
❌جنايات شورشيان جمل:
از تاريخ طبرى و بعضى کتب ديگر و همچنين خطبه 172 که سابقا به طور مشروح درباره آن سخن گفتيم استفاده مى شود که بعد از ورود طلحه و زبير و لشکر آنها به بصره، عثمان بن حنيف طى نامه فوق که از سوى امير مؤمنان على(عليه السلام) به او رسيد مأمور شد با آنها به مقابله برخيزد تا امام(عليه السلام) و لشکريانش وارد شوند; ولى مردم بصره به دو گروه تقسيم شدند; گروهى مى گفتند ما بايد به يارى نماينده امام(عليه السلام) برخيزيم و گروه ديگر مى گفتند: شورشيان راست مى گويند ما بايد به حمايت عايشه همسر پيغمبر و همراهانش برخيزيم و اين دو گروه با هم به مقابله برخاستند و قابل توجّه اينکه (جارية بن قدامه) يکى از سران قبايل بصره، در مقابل عايشه آمد و گفت: اى ام المؤمنين به خدا قتل عثمان نزد ما کم اهمّيّت تر است از اينکه تو از خانه ات بيرون آمده اى و ستر و حرمت پيغمبر را کنار زده اى و بر اين شتر ملعون سوار شده اى و خود را در معرض تير و شمشير مخالفان قرار داده اى و احترام خود را پايمال ساخته اى. اگر به ميل خود آمده اى به خانه ات برگرد و اگر تو را با اکراه آورده اند از مردم کمک بخواه تا به خانه ات برگردى.
به هر حال طلحه و زبير و همدستانش در زير لباس خود زره پوشيدند و هنگام نماز صبح به مسجد آمدند. عثمان بن حنيف بى خبر از اين جريان به هنگام نماز به مسجد آمد تا با مردم نماز بخواند. ياران طلحه و زبير او را عقب کشيدند و زبير را براى نماز جلو آورند. گروه پاسداران بيت المال که «سبابجة» ناميده مى شدند جلو آمدند و زبير را از مسجد بيرون کردند و عثمان را براى نماز جلو آورند; ولى ياران زبير حمله کردند و عثمان بن حنيف و يارانش را عقب راندند. اين جنگ و گريز تا نزديک طلوع آفتاب ادامه يافت. جمعى فرياد کشيدند: اى اصحاب محمد از خدا بترسيد آفتاب دارد طلوع ميکند نماز چه شد.
سرانجام زبير غالب شد و نماز را با مردم خواند و بعد از نماز، زبير با ياران مسلح خود به عثمان بن حنيف و طرفدارانش حمله کردند و او را گرفتند و تا سرحد مرگ زدند و تمام موهاى صورت و ابروها و مژه هاى چشمانش را کندند و سرانجام گروهى را شکنجه کردند و کشتند.
امام(عليه السلام) در خطبه 172 به اين مسأله اشاره کرده مى فرمايد: «به خدا سوگند اگر آنها تنها يک نفر را بدون گناه مى کشتند، خونشان براى من حلال بود تا چه رسد به اينکه گروه عظيمى از مسلمانان را به قتل رساندند».
البتّه اين درگيرى غير از درگيرى ديگرى است که بر سر امامت نماز بين طلحه و زبير واقع شده که هرکدام مى خواستند امامت جماعت را عهده دار شوند که عايشه ميانجى گرى کرد و بنا شد پسر زبير امامت جماعت را بر عهده بگيرد.
طرفداران طلحه و زبير و عايشه جنايات عجيبى را مرتکب شدند از جمله «سبابجه» که هفتاد نفر و به روايتى چهارصد نفر بودند همه را به دستور عايشه سر بريدند و اين اوضاع خونبار همچنان ادامه يافت تا لشکر امام(عليه السلام) وارد شد و شورشيان جمل را تار و مار کرد و طلحه و زبير کشته شدند و عايشه را با گروهى تحت الحفظ به مدينه بازگرداندند و آرامش به بصره بازگشت
امام(عليه السلام) در اين نامه اشاره به نکته مهمى کرده است که سزاوار است مورد توجّه همه مديران وفرماندهان باشد و آن اينکه هرگز افراد سست اراده و خالى از انگيزه و تصميم را به حساب نياورند و آنها را به صورت سياهى لشکر با خود به صحنه نکشانند، ⚠چرا که خطر و ضرر آنها بيش از سود و منفعت آنهاست، عدم حضور آنها در صحنه، مايه آرامش مبارزان است و حضورشان مايه ناراحتى و تنش.
شبيه اين معنا همان گونه که اشاره شد در قرآن مجيد نيز در داستان جنگ تبوک (و همچنين جنگ احد) آمده است;
✅در مورد اوّل مى فرمايد: «(لَوْ خَرَجُوا فِيکُمْ ما زادُوکُمْ إِلاّ خَبالاً وَ لاََوْضَعُوا خِلالَکُمْ يَبْغُونَکُمُ الْفِتْنَة); اگر آنها همراه شما (به سوى ميدان جهاد) خارج مى شدند جز اضطراب و ترديد و فساد، چيزى بر شما نمى افزودند; و به سرعت در ميان شما به فتنه انگيزى (و ايجاد تفرقه و نفاق) مى پرداختند».توبه/۴۷
✅در مورد داستان جنگ احد، در آيه بعد از آن مى فرمايد: «(لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَقَلَّبُوا لَکَ الاُْمُورَ حَتّى جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللهِ وَهُمْ کارِهُونَ); آنها پيش از اين (نيز) در پى فتنه انگيزى بودند، و کارها را بر تو دگرگون (و آشفته) ساختند; تا آنکه حق فرا رسيد، و فرمان خدا آشکار گشت (و پيروز شديد) در حالى که آنها ناراضى بودند».توبه/۴۸
🔰کوتاه سخن اينکه آيات فوق، درس بزرگى به همه مسلمانان مى دهد که هيچ گاه در فکر افزودن سياهى لشکر و کميّت و تعداد نباشند، بلکه به اين فکر باشند که افراد مخلص و باايمان را انتخاب کنند هرچند نفراتشان ظاهراً کم باشد; همان گونه که در آيات مربوط به داستان بنى اسرائيل و طالوت و جالوت نيز آمده است: (کَمْ مِنْ فِئَة قَلِيلَة غَلَبَتْ فِئَةً کَثيرَةً بِإِذْنِ اللهِ):چه بسا که گروه کمی بر گروه بسیاری پیروز می شوند.👌بقره/۲۴۹