شرح حکمت ۴١٧
🔸مراحل استغفار كامل:
امام(عليه السلام) در اين گفتار بسيار پرمعنا، حقيقت استغفار را بيان مى كند. استغفارى كه انسان را از تمام آثار گناه پاك مى سازد و شستشو مى دهد. داستان اين گفتار از اين قرار است:
«شخصى در حضور امام(عليه السلام) (از روى غفلت و بى خبرى) گفت: استغفرالله. امام(عليه السلام) (كه احساس كرد استغفار او ظاهرى بيش ندارد او را مخاطب ساخته) فرمود: مادرت به عزايت بنشيند»; (لِقَائِل قَالَ بِحَضْرَتِهِ: «أَسْتَغْفِرُ اللّهَ»: ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ).
✅ جمله (ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ) يعنى مادرت تو را از دست بدهد كه نتيجه آن اين است كه او عزادار مى شود.
البته منظور از اين جمله واقعاً نفرين به مرگ نيست بلكه اين، تعبيرى است كه هنگام #نهى_اكيد از چيزى، در ادبيات عرب به كار مى رود. همان گونه كه ما وقتى كسى كار بدى انجام مى دهد و مى خواهيم به شدّت او را نهى كنيم مى گوييم: خدا مرگت دهد چرا اين كار را مى كنى؟😐 اين در واقع نفرين جدى به مرگ نيست بلكه اشاره به نهى شديد است. به هر حال، از قرائن معلوم مى شود كه شخص مزبور انسان آلوده به گناهى بوده كه استغفارش ظاهرى و يا بسيار كم محتوا بوده است.❌
❇امام(عليه السلام) در اين جا فرصت را غنيمت مى شمرد تا كامل ترين مرحله توبه و استغفار را بيان كند.
✴نخست به او مى فرمايد: «مى دانى استغفار يعنى چه؟»; (أَتَدْرِي مَا الاِسْتِغْفَارُ؟). اين استفهام در واقع استفهام انكارى است يعنى تو حقيقت استغفار را نمى دانى، بگذار براى تو شرح دهم.
✴سپس مى افزايد: «استغفار مقام بلندمرتبه گان است»; (الاِسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ).
✅بعضى گفته اند كه ذكر عليين به صيغه جمع به منظور تأكيد است يعنى (عُلُوٌّ فِى عُلُوّ) ولى در كلام امام(عليه السلام) به معناى اشخاص والامقام مى باشد و معناى جمله اين است كه استغفار، مقام بلندپايگان نزد خداست و آن ها هستند كه از هر ترك اولايى استغفار مى كنند; استغفارى كه جامع شرايط باشد👌
✴آنگاه امام(عليه السلام) در تفسير اين سخن مى فرمايد: «استغفار واژه اى
است كه بر شش معنا اطلاق مى شود (و مراحل شش گانه اى دارد)»; (وَهُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَان).
1⃣«نخست پشيمانى از اعمال گذشته 2⃣ تصميم بر ترك هميشگى آن ها در آينده است»; (أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى، وَالثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً).
كسى كه از گذشته خويش واقعاً پشيمان 😥است بايد تصميم بر ترك آن ها در آينده داشته باشد. چگونه ممكن است كسى از خدا تقاضاى عفو گناهى را كند اما در عين حال از انجام آن پشيمان نباشد و يا تصميم به تكرار آن در آينده داشته باشد؟ بدون آنها توبه مفهومى نخواهد داشت.
✅ لذا در حديثى از امام باقر(عليه السلام) در كتاب شريف كافى مى خوانيم: «كسى كه به گناه خود ادامه مى دهد و در عين حال استغفار مى كند گويى دارد (خود را يا حكم گناه را يا نعوذ بالله خدا را) مسخره مى كند».😱
3⃣آنگاه مى فرمايد: «سوم اين است كه حقوقى را كه از مردم ضايع كرده اى به آن ها بازگردانى تا به هنگام ملاقات پروردگار (به هنگام مرگ يا محشور شدن در قيامت) حق كسى بر تو نباشد
4⃣ هر واجبى كه از تو فوت شده است حق آن را ادا كنى (و قضاى آن را به جاى آورى)»; (وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الَْمخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللّهَ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ، وَالرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَة عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا).
اين دو قسمت 👆در حقيقت از آثار قطعى پشيمانى واقعى از گناه است زيرا كسى كه از كارى پشيمان شده سعى مى كند آن را جبران نمايد و جبران، در ضايع كردن حقوق مردم، بازگرداندن حقوق به آن ها و در تضييع حق الله #قضاى آن است. بديهى است كه اين دو ركن در مواردى است كه قابل جبران باشد.😐
اما گناهانى كه از طريق قضا كردن يا اداى حقوق مردم قابل جبران نيست تنها با انجام اعمال صالح ديگر مى توان آثار آن را از روح و جان شست.
به همين دليل در آيات بسيارى بعد از ذكر توبه، ذكر اصلاح (جبران با اعمال صالحه) آمده است
✅ ازجمله در سوره بقره آيه 159 و 160
👈در واقع شخص گنهكار به خصوص كسى كه اصرار بر گناه داشته مانند بيمارى 🤒است كه نيروهاى خود را از دست داده است; هنگامى كه بيمارى قطع شد بايد به تقويت خويشتن بپردازد تا نيروهاى از دست رفته بازگردد و به صورت نخستين درآيد. تأثير گناه بر روح انسان نيز همين
گونه است و جبران و اصلاح آن نيز از طريق انجام #اعمال_صالحه است.👌
آنگاه امام(عليه السلام) به سراغ
5⃣ و 6⃣در آخرين اركان توبه و بالاترين مراحل مى فرمايد: « گوشت هايى را كه براثر حرام بر اندامت روييده با اندوه بر گناه آب كنى تا چيزى از آن باقى نماند و پوست به
استخوانت بچسبد و گوشت تازه در ميان آن ها برويد و به همان اندازه كه لذت و شيرينى گناه را به جسمت