✍بررسی روایات مربوط به #آذربایجان در آخرالزمان
🔹این ٣ روایت تا چه اندازه سندیتش موثق هست ؟
روایت اول👈عن مکحول، قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و سلّم: «للترک خرجتان: إحداهما یخربون آذربیجان، و الثانیه یشرعون على ثنی الفرات»[1]
.یزید بن جابر و غیر او از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله روایت کرده که فرمود: طایفه ترک را دو خروج خواهد بود اول آنکه آذربایجان را خراب میکنند دوم آنکه بسوى نهر فرات سرعت مینمایند
روایت دوم👈… یَخْرُجُ الشَرُوسِیُّ مِنْ أَرْمِینِیَّهَ وَ آذَرْبِیجَانَ یُرِیدُ وَرَاءَ الرَّیِّ الْجَبَلَ الْأَسْوَدَ الْمُتَلَاحِمَ بِالْجَبَلِ الْأَحْمَرِ لَزِیقَ جَبَلِ طَالَقَانَ فَیَکُونُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْمَرْوَزِیِّ وَقْعَهٌ صَیْلَمَانِیَّهٌ یَشِیبُ فِیهَا الصَّغِیرُ وَ یَهْرَمُ مِنْهَا الْکَبِیرُ وَ یَظْهَرُ الْقَتْلُ بَیْنَهُمَا فَعِنْدَهَا تَوَقَّعُوا خُرُوجَهُ إِلَى الزَّوْرَاء…[2]
از ارمنستان و آذربایجان شروسی «سروسى» به شورش برخیزد و قصد سرزمینهاى وراى رى را داشته باشد هم آنجا که آن کوه سیاه به آن کوه سرخ بهم پیوسته و نزدیک به کوه طالقان است و میان او و مروزى نبرد سختى درگیرد که کودکان در آن پیر شوند و بزرگان در آن به نهایت پیرى رسند و کشتار در میان آنها ظاهر گردد، در چنین هنگامى منتظر خروج او باشید تا به «زوراء» درآید
روایت سوم👈عن ابی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّهُ قَالَ لِی أَبِی ع لَا بُدَّ لِنَارٍ مِنْ آذَرْبِیجَانَ لَا یَقُومُ لَهَا شَیْءٌ وَ إِذَا کَانَ ذَلِکَ فَکُونُوا أَحْلَاسَ بُیُوتِکُمْ وَ أَلْبِدُوا مَا أَلْبَدْنَا فَإِذَا تَحَرَّکَ مُتَحَرِّکُنَا فَاسْعَوْا إِلَیْهِ وَ لَوْ حَبْواً وَ اللَّهِ لَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ یُبَایِعُ النَّاسَ عَلَى کِتَابٍ جَدِیدٍ عَلَى الْعَرَبِ شَدِیدٌ وَ قَالَ وَیْلٌ لِطُغَاهِ الْعَرَبِ مِنْ شَرٍّ قَدِ اقْتَرَبَ.[3]
ابوبصیر از امام صادق روایت میکند که پدرم- یعنى امام باقر علیه السّلام- به من فرمود: لا جرم باید آتشى از آذربایجان برافروزد که چیزى در برابرش نتواند ایستاد، پس چون چنین شود در خانه هاى خود بمانید و تا زمانى که ما آرام هستیم شما نیز آرام باشید، و چون حرکت کننده ما به فعّالیت پرداخت به سوى او بشتابید اگر چه بر سر زانوان، به خدا سوگند گویى من هم اکنون بدو مى نگرم که در میان رکن و مقام از مردم بر فرمانى جدید که بر عرب سخت گران است بیعت مىگیرد، فرمود: و واى بر عرب از شرّى که به زودى فرا میرسد».
🔹بررسی روایات👇👇
صرف نظر از صحت اسناد این احادیث، [چون برخی از راویان این احادیث یا ضعیفاند؛ مانند کعب الاحبار در روایت دوم، یا یا مجهولاند؛ مانند احمد بن يوسف بن يعقوب جُعفی در روایت اول]درباره متن آنها باید به چند نکته توجه داشت:
1⃣. نام و منطقه آذربایجان در آن موقع بوده؛ و اینگونه نیست که تنها در این دسته از روایات آمده باشد، بلکه در روایات دیگر در موضوعات مختلف به تناسب نام «آذربیجان» آمده است. همچنین اگر به منابع تاریخی و جغرافیای جهان مراجعه شود، دانسته میشود که این نام، نامی تاریخی است که بر منطقه آذربایجان ایران اطلاق میشده است. و حتی درباره اردبیل که یکی از مناطق آذربایجان است، گفتهاند: «نامبردارترين شهر آذربايجان است. پيش از اسلام مركز آن بخش بود».[5]
#ادامه_دارد...
╔═.🍃.═══╗
@alamatha
╚═══.🍃.═╝
⭕️ بررسی روایات مربوط به #آذربایجان در آخرالزمان
ادامهٔ بررسی روایات👇
🔹ابن فقیه همدانی گوید: «آذربايجان [به نام] آذرباد بن ايران بن اسود بن سام بن نوح [ناميده شده] است و گويند: آذرباد بن بيوراسب. آنجا را مغيرة بن شعبه، در سال 22ق با كارزار گشود و بر آن خراج نهاد. واقد مرا خبر داد كه چون عرب به آذربايجان شدند، عشاير آنان نيز از مصر و شام به سوى ايشان آمدند. و هر قوم، بر هر چه توانستند دست يافتند بدين گونه مردم آذربايجان به مزارعه براى آنان به كار پرداختند ... حد آذربايجان از مرز برذعه (بردع) تا مرز زنجان است و از شهرهاى آن است: بر كرى، سلماس، موقان، خوى، ورثان، بيلقان، مراغه، نيريز، و تبريز».[6]
👈اما منطقهای که اکنون کشور جمهوری آذربایجان یا آذربایجان قفقاز نام دارد، در گذشته، أرّان[7] یا آران[8] نامیده میشد. حدود آران، در دورههای مختلف تا اندازهای متغیر بوده است. درباره محدوده اران نظریههای متفاوتی وجود دارد. با این وصف، محدوده کنونی جمهوری آذربایجان را در بر میگرفته است. البته منطقه آذربایجان قدیم که همه در کشور ایران بود، شامل برخی از مناطق جمهوری آذربایجان کنونی بوده است؛ و بعداً از ایران جدا شدند.
2⃣. در روایت اول؛ میتوان از: «به ناچار در آذربايجان آتشى روشن شود كه هيچ چيز در مقابلش توان مقاومت ندارد»، چنين استفاده کرد که آن جنبشی است هدايتگر که در آذربايجان و يا از ناحيه اهالی آن سامان به وجود آمده که لازم است بعد از آن، انتظار و درنگ نموده، تا نشانههای نزديک آن آغاز گردد.
به دیگر سخن؛ اين روايت به طور کلی به شیعيان دستور میدهد که بردبار و خوددار باشند و در انتظار فرج باشند و نسبت به امر خداوند و تدبیر او شتابزدگى نکنند.[9]
3⃣. اصل روایت سوم اینگونه است؛ رسول خدا(ص) فرمود: هر كس آيه «فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ...»[روم/١٧] را تا «...وَ كَذلِكَ تُخْرَجُونَ»[روم/١٩] بخواند، به شماره هر دانه برف كه بر كوه سبلان است حسنه برايش نوشته شود، گفته شد يا رسول اللَّه! سبلان چيست؟ فرمود: «زمينى در ارمنيه و آذربايجان كه يک چشمه از بهشت دارد و قبرى از پيغمبران».[10]
[1]سیدبن طاووس، التشريف بالمنن في التعريف بالفتن ج ۱، ص ۱۹۱
[2]. ر.ک: يعقوبى، احمد بن اسحاق، البلدان، محقق و مصحح: ضناوى، محمد امين، ص 78 – 81، دار الك
تب العلمية، بيروت، چاپ اول، 1422ق؛ ابن فقيه، احمد بن محمد، البلدان، محقق و مصحح: الهادى، يوسف، ص 581 – 582، عالم الكتب، بيروت، چاپ اول، 1416ق.
[3]بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۳
الغيبة (للنعمانی) ج ۱، ص ۲۶۳
[5]. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 1، ص 145، دار صادر، بیروت، چاپ دوم، 1995م.
[6]. ابن فقيه، احمد بن محمد، البلدان، ص 581 – 582؛ ترجمه مختصر البلدان، حکیمی، محمد رضا، ص 126 و 128، بنياد فرهنگ ايران، تهران، چاپ اول، 1379ش.
[7]. معجم البلدان، ج 1، ص 136؛ قزوینى، زکریا بن محمد، آثار البلاد و اخبار العباد، ص 493، دار صادر، بیروت، چاپ اول، 1998م.
[8]. كسروى، احمد، تاريخ هيجده ساله آذربايجان: بازمانده تاريخ مشروطه ايران، ص 873، انتشارات اميركبير، تهران، چاپ سيزدهم، 1384ش.
[9]. نعمانی این روایت را در بابی با عنوان آورده است: «ما روي فيما أمر به الشيعة من الصبر و الكف و الانتظار للفرج و ترك الاستعجال بأمر الله و تدبيره»؛ الغیبة، ص 194.
[10]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 57، ص 122، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. البته در نسخه بحار الأنوار بجای «سبلان»، «سیلان» نوشته شده است که ظاهراً اشتباه باشد؛ چون توضیح و شرح خود علامه مجلسی در ذیل این روایت، مطابقت با کوه سبلان دارد؛ به علاوه؛ در خود روایت نیز نام آذربایجان آمده است که کوه سبلان در آن قرار دارد
╔═.🍃.═══╗
@alamatha
╚═══.🍃.═╝