eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
210 ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چون پدرش مراکشی بود، عربی را خوب میدانست. با "مسعود" رفت و آخر مجلس نشست. آن شب " ژوان" توسل خوبی پیدا کرد. این را همه بچه ها میگفتند. هفته ی آینده آمد با لباس مرتب و عطر زده گفت: -بریم دعای . گفتند: -حالا که دعای کمیل نمیروند. تا شب خیلی بیتاب بود.یک روز بچه های کانون، دیدند که ژوان نماز میخواند اما دستهایش را روی هم نگزاشته، هفته ی بعد دیدند که بر مهر سجده میکند. "مسعود" شدن او را جشن گرفت. وقتی از او پرسیدند کی تورا شیعه کرد؟ جواب داد: -دعای کمیل (ع). گفت: میخوام اسمم رو بزارم علی مسعود گفت: نه بزار شیعه بودنت یه راز باشه بین خودت و خدا با امیرالمومنین (ع). گفت: پس چی؟ _هر چی دوست داری _کمال.. چه اسم زیبایی برای خودش انتخاب کرد مسیحی بود، شد مسلمان اهل سنت و بعد شیعه در حالی که هنوز ۱۷ بهار از عمرش نگزشته بود. مادرش خیلی ناراحت بود میگفت:-شما بچه ی منو منحرف میکنید. بچه ها گفتند : چند وقتی مادرتو بیار کانون و بلاخره آورد وقتی دید بچه ها اهل فساد و انحراف نیستن خیالش راحت شد. کتابخانه کانون بسیار غنی بود، کمال هم کتاب میخواند مخصوصا کتابهای مطهری. خیلی سوال میکرد بسیار تیز هوش بود و زود جواب را میگرفت. یک روز گفت : _مسعود میخوام برم طلبه بشم .. ... 👉 @Alamdarkomeil 👈