eitaa logo
مشکات الهدی
178 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
4 فایل
مجموعه سخنرانی ها وکتاب های حجت الاسلام و المسلمین دکتر هادی عامری بامحوریت قرآن وعترت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸خواص عاشورایی: حصَیْنُ بْنُ نُمَیْر 🔻حصَیْنُ بْنُ نُمَیْر در دوران قیام‌ مسلم بن عقیل در کوفه، رئیس پلیس ابن زیاد بود. هم او بود که قیس بن مسهر را دستگیر کرد و نزد ابن زیاد فرستاد که به دنبال آن قیس به شهادت رسید. 🔺در واقعه عاشورا ابن زیاد او را پنجم محرم با لشگر انبوهی بر سر راه امام حسین علیه السلام به «قادسیه» فرستاد. او در شهادت حبیب بن مظاهر نیز دست داشت و بعد از شهادت آن بزرگوار، سر مقدس او را در کوفه بر گردن اسب خویش آویخت تا به قصر ابن زیاد ببرد. 🔹چهار سال بعد از واقعه عاشورا، زمانی که "عبدالله بن زبیر" در شهر مکه بر ضد یزید حاکم وقت، سر به مخالفت برداشت و به کعبه پناه برد، حصین بن نمیر بر کوه "ابوقبیس" منجیق گذاشت و کعبه را هدف قرار داد. ♦️در سرکوبی نهضت توابین به سرکردگی سلیمان بن صرد خزاعی نیز، حصین به‌عنوان فرمانده کل سپاه شام، با وی جنگید تا اینکه سلیمان کشته شد. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔸خواص عاشورایی: عبدالله بن حسن علیه السلام 🔻عبدالله بن حسن یکی از فرزندان امام حسن مجتبی علیه السلام است که در واقعه کربلا به شهادت رسید. بیشتر تاریخ نگاران نوشته‌اند که عبدالله بن حسن، روز عاشورا و هنگام شهادت نابالغ بوده است. 🔺هنگامی که سپاه کوفه امام حسین(ع) را محاصره کرد، عبدالله به سوی عموی خود حرکت کرد، امام حسین(ع) از حضرت زینب خواست که مانع او شود اما نتوانست جلوی عبدالله را بگیرد. عبدالله گفت به خدا قسم از عمویم جدا نمی‌شوم و شتابان خود را به امام رساند. 🔹بحر بن کعب تیمی با شمشیری به سمت امام حسین حمله‌ور شد، عبدالله به او گفت وای بر تو‌ ای ناپاک زاده، می‌خواهی عموی مرا بکشی؟ بحر بن کعب با شمشیر ضربه‌ای زد، عبدالله دست خود را جلو آورد، ضربه بر دست او فرود آمد و دستش به پوست آویخته شد. ♦️امام حسین(ع) او را در آغوش گرفت و فرمود‌: ای فرزند برادر صبر پیشه کن و این واقعه را برای خودت خیر بدان زیرا خداوند تو را به پدران صالحت ملحق می‌سازد. سپس حرمله بن کاهل اسدی با تیر او را به شهادت رساند. ✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️دعوت حبیب بن مظاهر از بنی اسد برای یاری امام حسین 🔻در شب ششم محرم جناب حبیب بن مظاهر اسدی با اذن امام حسین‌ علیه‌السلام براى آوردن یاور و کمک، به قبیله بنى‌اسد که نزدیک کربلا بودند رفت و به عنوان بزرگ آنان گفت: بهترین ارمغان را برایتان آورده‏ ام، شما را به یاری پسر رسول خدا دعوت می‏کنم. 🔺اسدیان که تعدادشان به 90 نفر می‏ رسید برخاستند و برای یاری امام حسین علیه‏ السلام حرکت کردند. در این میان مردی مخفیانه عمر بن سعد را آگاه کرد و او مردی بنام "ازْرَق" را با 400 سوار به سویشان فرستاد. 🔹آنان در میان راه با یکدیگر درگیر شدند، در حالی که فاصله چندانی با امام حسین ع نداشتند. در این میان جمعى از بنى‌اسد شهید و زخمى و بقیه ناگزیر به فرار شدند. سپس حبیب بن مظاهر خدمت امام حسین علیه‌السلام آمد و جریان را عرض کرد. امام علیه‏ السلام فرمودند: "لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه " ✾📚 @Dastan 📚✾
🔸خواص عاشورایی: قاسم بن الحسن علیه السلام 🔻قاسم فرزند امام حسن (علیه‌السلام) بود که در دو سالگی پدر بزرگوارش را از دست داد و تا هنگام شهادت در دامان پرمهر و عطوفت عموی گرامی خود، امام حسین (علیه‌السلام)، پرورش یافت و در واقعه کربلا به اتفاق مادر و دیگر برادران و خواهران خود حضور داشت. 🔺در شب عاشورا، آنگاه که امام حسین (علیه‌السلام) خطبه خواند و به یاران خود فرمود: «فردا من و شما همه کشته خواهیم شد» وی پنداشت این افتخار از آنِ مردان و بزرگسالان است و شامل نوجوانان نمی‌شود. از این‌رو پرسید: «آیا من هم فردا کشته خواهم شد؟» 🔹امام (ع) با مهربانی پرسید: «فرزندم، مرگ در نزد تو چگونه است؟» عرض کرد: «أحلى‌ مِنَ العَسَل»؛ «شیرین‌تر از عسل» حضرت فرمود: آری به خدا سوگند، عمو به فدایت، تو از آنان هستی که پس از گرفتار شدن به بلایی سخت کشته خواهی شد. ♦️روز عاشورا ابتدا امام حسين (علیه‌السلام) به او اجازه ميدان رفتن نداد؛ امّا قاسم دست و پاى امام (علیه‌السلام) را بوسيد و پافشارى و التماس كرد و با نشان دادن بازوبندی که پدرش امام حسن (ع) به بازویش بسته بود و در او وصیت کرده بود که هرگز دست از یاری عمویت برندار؛ اذن میدان گرفت. وی سرانجام پس از کشتن تعدادی از دشمنان خدا، به درجه رفیع شهادت نایل آمد. ✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️بستن آب بر سپاه امام حسین در کربلا 🔺نامه ابن زیاد در هفتم محرم سال ۶۱ هجرى به عمر بن سعد رسید و به وی دستور داد که بر امام حسین علیه‌السلام سخت گیرد و میان او و آب فرات حایل گردد و نگذارد که آن حضرت و یارانش از رود فرات استفاده کنند تا در فشار قرار گرفته و تسلیم گردند. 🔻عمر بن سعد که به خاطر دلبستگی به حکومت "ری" حاضر به انجام هر کاری شده بود، فرمان عبیدالله را بی‌درنگ به اجرا درآورد و عمرو بن حجاج زبیدی را با پانصد سواره نظام، موکل آب فرات نمود تا از دسترسی یاران امام حسین‌ علیه‌السلام به شریعه فرات جلوگیری نماید. 🔹 سپاهیان عمر بن سعد از روز هفتم محرم با شدت تمام از آب فرات مراقبت کرده و مانع دستیابی یاران امام حسین علیه‌السلام به آن شدند لیکن علیرغم سخت‌گیری و تلاش پی‌گیر آنان، یاران امام حسین ع تا شب عاشورا از تاریکی شب استفاده کرده و خود را به رود فرات رسانیده و آب خیمه‌ها را تأمین می‌کردند. ✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️السَّلام عَلی الطِفل الرَضیع الشَهید 🔻چون امام حسین علیه‌السّلام در عصر عاشورا خویشتن را تنها و بی یاور دید، آخرین حجت را بر مردم تمام کرد و برای هدایت آنان بانگ برآورد: «آیا مدافعی هست که از حریم رسول خدا دفاع کند؟ آیا یکتاپرستی هست که از خدا بترسد و ما را یاری دهد؟ آیا فریادرسی هست که به خاطر خدا ما را یاری رساند؟ 🔺صدای این کمک خواهی امام که به خیمه ها رسید و بانوان دریافتند که امام دیگر یاوری ندارد، صدایشان به شیون و گریه بلند شد. امام به سوی خیمه ها رفت، تا برای آخرین بار اهل خیمه را ببیند و با آنان وداع کند. امام صدای فرزند شش ماهه اش علی اصغر را شنید که از شدت تشنگی و گرسنگی می گریست. ♦️پس فرمود: پسر کوچکم علی را به من دهید تا برای آخرین بار او را ببینم و با او وداع کنم. سپس او را در آغوش گرفت و به بیرون خیمه آورد و به سوی دشمن رفت و در مقابل لشکر یزید ایستاد و فرمود: « ای مردم! اگر به من رحم نمی کنید بر این طفل ترحم نمایید. او از تشنگی می‌سوزد در حالی‌که هیچ گناهی ندارد. او را با جرعه‌ای آب سیراب سازید.» 🔹اما گویی تمامی رذالت دنیا در اعماق وجودشان ریشه دوانده بود؛ زیرا به جای آنکه فرزند رسول خدا ص را به مشتی آب میهمان کنند، «حرمله بن کاهل» تیری در کمان نهاد و گلوی طفل را نشانه گرفت. امام کف دست خود را از خون گلوی علی پر کرد و به سوی آسمان‌ پاشید و فرمود: «خدایا بین ما و مردمی که ما را دعوت کرده‌اند تا یاریمان کنند، امّا ما را می‌کشند، خودت داوری کن» ✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️ورود شمر به کربلا 🔻در پیش از ظهر روز نهم محرم -روز تاسوعا-، شمر بن ذی الجوشن به همراه چهارهزار نفر سپاهی به سرزمین کربلا وارد شد. او حامل نامه‌ای از سوی عبیدالله بن زیاد خطاب به عمر بن سعد بود که پس از رسیدن به کربلا، نامه را به پسر سعد داد. 🔺در این نامه، ابن زیاد از او خواسته بود که یا امام حسین(ع) را مجبور به پذیرش بیعت کند و یا با او بجنگد. عبیدالله همچنین در این نامه عمر بن سعد را تهدید کرد که اگر چنانچه از فرمان او سرباز زند از فرماندهی لشکر کناره بگیرد و مسئولیت آن را به شمر بن ذی الجوشن واگذار نماید. ▪️عمر سعد دریافت که موقعیتش در خطر است و شمر سر جانشینی او را دارد. پس خطاب به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه خرابت کند. ای پیس! نگذاشتی کار به صلح بینجامد. حسین هرگز تسلیم نخواهد شد. او فرزند علی بن ابی طالب است. ♦️ابن سعد به شمر گفت: «‌امارت لشکر را به تو واگذار نخواهم کرد من در تو شایستگی این کار را نمی‌بینم پس خود این کار را به پایان خواهم رساند؛ تو فرمانده پیاده نظام لشکر باش.» ✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️امان نامه برای فرزندان ام البنین سلام الله علیها 🔻شمر با حضرت ام البنین سلام الله علیها از یک قبیله بودند. عصر تاسوعا شمر در برابر یاران امام حسین علیه السلام ایستاد و فریاد کشید: «پسران خواهر ما کجا هستند؟» منظور او حضرت عباس علیه السلام و برادران ایشان یعنی عبدالله، عثمان و جعفر بود. 🔺حضرت عباس و برادران ایشان که نزد اباعبدالله ع نشسته بودند سکوت کردند و جواب شمر را ندادند. امام حسین علیه السلام فرمودند: «پاسخ او را بدهید، هرچند که فاسق است.» حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و برادران ایشان از خیمه بیرون آمده و فرمودند: «چه می‌گویی؟» 🔸شمر گفت: «ای پسران خواهر ما! شما در امان هستید. خودتان را به‌خاطر حسین به کشتن ندهید و به فرمان امیرالمؤمنین یزید درآیید تا در امان باشید.» ♦️حضرت عباس ع و برادرانشان پاسخ دادند : «دستت بریده شود ای شمر. امان‌نامه آورده‌ای؟ خداوند تو و امان‌نامه‌ات را لعنت کند. ای دشمن خدا! از ما می‌خواهی که برادرمان حسین ع فرزند فاطمه زهرا س و رسول خدا ص را رها کنیم و به فرمان لعنت شدگان و فرزند لعنت شدگان درآییم؟ هرگز! آیا ما در امان باشیم و فرزند پیغمبر را امانی نباشد؟!» 🔸شمر با شنیدن پاسخ کوبنده حضرت عباس علیه السلام و برادرانش در حالی که خشمگین بود و ناسزا می‌گفت، به لشکرگاه خودش برگشت. ✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️آماده شدن عمر سعد برای جنگ با سیدالشهدا علیه السلام 🔺در عصر روز نهم محرم عمر بن سعد به سپاهیانش فرمان داد تا برای جنگ آماده شوند. او در میان سپاهیان خود ندا داد : ‌ای لشکریان خدا! سوار شوید و به بهشت بشارت دهید. پس کوفیان خیمه‌های امام حسین(ع) و یارانش را محاصره کردند. 🔸هیاهو و سر و صدای لشکر که بلند شد، حضرت زینب سلام الله علیها، خدمت برادر رفت و فرمود: «آیا صداهایی که نزدیک می‌شوند را می‌شنوید؟‌» امام فرمود: «هم‌اکنون جدم رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که به من فرمود: تو [به زودی] نزد ما خواهی آمد.‌» 🔹سپس امام(ع) به حضرت عباس(ع) فرمود: «جانم به فدایت؛ بر اسب خود بنشین و نزد آنها برو و بپرس که چه می‌خواهند و برای چه به پیش آمده‌اند؟‌» حضرت عباس(ع) با بیست سوار نزد سپاه دشمن آمد و فرمود: «‌چه رخ داده و چه می‌خواهید؟‌» ♦️گفتند: «‌فرمان امیر است که به شما بگوییم یا بیعت کنید و یا آماده کارزار شوید.‌» عباس(ع) فرمود: «‌از جای خود حرکت نکنید تا نزد ابی عبدالله(ع) رفته و پیام شما را به عرض ایشان برسانم.‌» پس عباس(ع) به تنهایی نزد امام حسین(ع) آمد تا موضوع را به ایشان خبر دهد. ◾️امام(ع) به حضرت عباس(ع) فرمودند: «‌اگر می‌توانی آنها را راضی کن که جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند و امشب را به ما مهلت دهند تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خدا می‌داند که من نماز و تلاوت کتاب او را بسیار دوست می‌دارم.» ✾📚 @Dastan 📚✾
🔸خواص عاشورایی: حضرت عباس (علیه السلام) _ قسمت اول 🔺عباس بن علی بن ابی‌طالب علیهماالسلام مشهور به ابوالفضل پنجمین پسر امام علی(ع) و اولین فرزند ام‌البنین (س) است. وقتی او در 4 شعبان ۲۶ق به دنیا آمد، امام علی ع بازوانش را بوسید و گریه کرد و فرمود دو بازوی عباس در راه کمک به حسین(ع) جدا می‌شود . 🔻حضرت عباس (علیه السلام) از جمال و زیبایی ویژه ای برخوردار بود؛ به‌گونه‌ای که سیمای دلربای او جلب توجه میکرد و چهره‌اش مانند ماه تمام، تابناک بود. لذا، او را «قمر بنى هاشم» می‌خواندند. القاب دیگر حضرت باب الحوائج، باب الحسین ع و سقّا است. یکی از فضائل عباس(ع) که دوست و دشمن آن را ستوده‌اند، شجاعت او است. کرم و بخشش عباس(ع) از دیگر فضائل او و ضرب‌المثل بوده است. 🔸روز عاشورا سقاى کربلا مشک آب بدوش افکند و در مقابل لشکر دشمن ایستاد و پس از نصیحت مردم، به ابن سعد خطاب کرد: پسر سعد! این حسین و پسر دختر رسول خدا است که شما همه یاران و اهل بیت او را کشتید. زنان و فرزندانشان تشنه اند، آنها را آب بدهید که دلهاى آنان از تشنگى مى‌سوزد. همه سپاه در سکوت فرو رفتند، شمر صدا زد: پسر ابو تراب اگر همه دنیا را آب بگیرد و در اختیار ما باشد یک قطره به شما نمى دهیم مگر آنکه بیعت یزید را بپذیرید. 🔹آن‌گاه که همه یاران امام (علیه‌السلام) و شماری از بنی‌هاشم به شهادت رسیدند، حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) به برادران خود عثمان و عبداللَّه و جعفر فرمود: جانم فدایتان پیش تازید و از سرورتان حمایت کنید، تا این‌که در برابرش به کام مرگ فرو روید .
🔸خواص عاشورایی: حضرت عباس (علیه السلام) _ قسمت دوم ▪️سپس عباس ع قصد کرد تا برای خیمه‌ها آب بیاورد. او به سمت شریعه فرات حمله کرد و توانست از بین نگهبانان شریعه خود را به آب برساند. حضرت لحظه‌ای به آب نگریست و مشتی از آب را برداشت و روی آب ریخت. سپس مَشک را از آب پر کرد و راهی خیمه ها شد. ♦️لشگر کوفه راه را بر او بستند و از هر طرف او را محاصره کردند. عباس با آنها پیکار می کرد. ناگاه زید بن ورقاء از پشت نخلی بیرون پرید و ضربه‌ای به دست راستش وارد کرد و دست او را قطع کرد. عباس شمشیر را به دست چپش گرفت و به نبرد با دشمن ادامه داد. حکیم بن طفیل نیز از پشت درخت ضربه‌ای به دست چپش وارد کرد و سپس عمودی بر سر عباس ع وارد کرد و او را به زمین انداخت. 🔸عباس علیه السلام خطاب به امام فریاد زد : برادر، برادرت را دریاب. چون امام حسین علیه السلام برادر را در کنار فرات بر زمین دید، به سبب جراحات و شهادت برادر به شدت گریه کرد، و (با حالت انکسار) فرمود: الآنَ اِنکَسرَ ظَهری و قَلَّت حیلَتی؛ «اکنون کمرم شکست و رشته تدبیرم گسسته شد». 🔹امام سجاد(ع): «خداوند عمویم عباس را رحمت کند که خود را فدای برادرش کرد و در این راه دو دستش قطع شد، خداوند عوض دو دست قطع‌شده او دو بال در آخرت به او عطا کرد تا با آن دو بال همراه با فرشتگان در بهشت پرواز کند ... او نزد خداوند منزلت و جایگاه بالایی دارد که همه شهدا در روز قیامت به او غبطه می‌خورند» ✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️وقایع روز عاشورا_ قسمت اول 🔹صبح عاشورا امام حسین(ع) پس از اقامه نماز صبح، صفوف نیروهای خود که۳۲ تن سواره و ۴۰ تن پیاده بودند را منظم کرد. سپس برای اتمام حجت، سوار بر اسب شد و همراه با گروهی از یاران به سوی لشکر دشمن پیش رفت و آنان را موعظه نمود. 🔸پس از سخنان امام، زهیر بن قین آغاز به سخن کرد و از فضایل حسین(ع) گفت و به موعظه پرداخت. قبل از آغاز جنگ حر بن یزید ریاحی از لشکر عمر بن سعد جداشد و به اردوگاه حسین(ع) پیوست. 🔻سپس با فرمان عمر بن سعد حمله به لشگر امام حسین علیه السلام با تیرباران کردن اصحاب آغاز شد. طبق بعضی روایات تاریخی، تا ۵۰ تن از یاران امام، در این حمله به شهادت رسیدند. پس از آن، یاران امام به صورت فردی و یا دو نفری به مبارزه رفتند. 🔺اصحاب اجازه نمی‌دادند کسی از سپاه دشمن به حسین(ع) نزدیک شود. ظهر عاشورا و در بحبوحه تیرباران دشمن حضرت نماز ظهر را به جماعت برگزار کردتد. پس از شهادت یاران غیر بنی هاشم امام حسین(ع) در صبح و بعداز ظهر عاشورا، یاران بنی‌هاشمی امام برای نبرد پیش آمدند. ♦️اولین کسی که از بنی هاشم از حسین(ع) اجازه میدان طلبید و به شهادت رسید، علی اکبر بود. پس از او دیگر خاندان امام نیز به میدان رفتند و به شهادت رسیدند. پس از شهادت بنی‌هاشم، امام حسین(ع) عازم نبرد شد اما از سپاه کوفه تا مدتی کسی برای رویارویی با آن حضرت پا پیش نمی‌نهاد. ✅علیرغم تنهایی حسین(ع) و زخم‌های سنگینی که بر جان و بدن او وارد شده بود، امام بی‌مهابا دشمن را تارومار می‌کرد، تا آنکه از شدت جراحات بی رمق از اسب بر زمین افتاد .
⭕️وقایع روز عاشورا_ قسمت دوم 🔹پس از آن ذوالجناح بر بالین او آمد و به دور پیکر امام می‌چرخید و او را می‌بویید. سپس پیشانی‌اش را به خون بدن امام حسین آغشته کرد و در حالیکه پاهایش را بر زمین می‌کوبید و شیهه سر می‌داد به سوی خیمه‌گاه رفت . ♦️وقتی که اهل بیت امام حسین ذوالجناح را به آن حال دیدند از خیمه‌ها بیرون آمده و دور ذوالجناح گرد آمدند و دست بر سر و صورت و پای او می‌کشیدند. ام کلثوم دو دست خود را بر بالای سر خویش گذاشت و گفت: وامحمداه واجداه وانبیاه 🔸پس از شهادت حسین(ع)، سپاه دشمن به خیمه‌ها هجوم بردند و آنچه بود به غنیمت گرفتند. آنان در این امر بر یکدیگر سبقت می‌رفتند. شمر به قصد کشتن امام سجاد(ع) همراه گروهی از سپاهیان، وارد خیمه‌گاه شدند که زینب(س) مانع این کار شد. 🔻به دستور عمر بن سعد و برای اجرای فرمان ابن زیاد، ده نفر داوطلب از سپاهیان کوفه، با اسبان‌شان بدن امام حسین(ع) را لگدکوب کردند و استخوان‌های سینه و پشت آن حضرت را درهم شکستند. 🔺عمر بن سعد در همان روز سر حسین(ع) را به همراه سر شهدای کربلا که 72 سر بود با شمر و خولی و روانه کوفه کرد. امام سجاد(ع) که بیمار بود، به همراه حضرت زینب(س) و بقیه بازماندگان، به اسارت گرفته و به کوفه نزد ابن زیاد و سپس به دربار یزید در شام فرستاده شدند. 💠به دستور عمر بن سعد اجساد لشکریان کوفه دفن شدند؛ اما پیکرهای حسین(ع) و یارانش بر زمین ماند. سه روز بعد جماعتی از بنی‌اسد که در نزدیکی کربلا منزل داشتند، بر امام حسین(ع) و یارانش نماز گزاردند و آنان را دفن کردند. ✾📚 @Dastan 📚✾
[ عکس ] 🔸خواص عاشورایی: حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) _ قسمت اول 💠مادر سیدالشهداء (علیه‌السّلام) فاطمه زهرا بنت رسول‌الله (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) است که قرآن کریم در آیه تطهیر به طهارت وی شهادت داده است . پدر ایشان نیز حضرت علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام)، امیر مؤمنان و مولای متقیان است. 🔺روز عاشورا بعد از آن که امام (علیه‌السّلام) تمام یاران خود را از دست داد و یکه و تنها ماند، به فرمان عمر سعد از هر سو امام (علیه‌السّلام) را محاصره و به او حمله کردند. به این ترتیب بین حضرت و خیمه‌ها فاصله ایجاد کردند. 🔻امام، دشمن را به مبارزه طلبید. هر کس از جنگاوران نامدار دشمن را که به او نزدیک می‌شد، از تیغ می‌گذراند و گروه بسیاری را به هلاکت رساند. امام (ع) شجاعانه می‌جنگید و به سپاه دشمن که تعداد آنان به سی هزار رسیده بود، یورش می‌برد و آنان همانند ملخ‌های پراکنده شده، از برابر وی فرار می‌کردند. 🔹عمر سعد به سپاهش گفت: وای بر شما آیا می‌دانید با چه کسی مبارزه می‌کنید؟ این شخص فرزند قَتّال (بسیار کشنده) عرب است؛ از هر سو بر او یورش برید. پس گروهی بزرگ از نیزه‌داران و تیراندازان به او حمله کردند. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔸خواص عاشورایی: حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) _ قسمت دوم 💠امام حسین (علیه‌السّلام) آنقدر جنگید تا آنکه پیکر پاکش ده‌ها زخم برداشت و در حالی‌که از نبرد، ناتوان شده بود، ایستاد تا‌ اندکی بیاساید. در همان حال که ایستاده بود، سنگی آمد و بر پیشانی او خورد و خون از پیشانی‌اش جاری گشت. 🔹گوشه جامه را برگرفت تا با آن، خون از پیشانی‌اش پاک کند که تیر سه شعبه حرمله آمد و در قلب حضرت جای گرفت. امام حسین (علیه‌السّلام) فرمود: «بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله». سپس تیر را گرفت و از پشت بیرون کشید. ♦️خون، همچون ناودان جاری شد. دست خود را روی زخم گذاشت، چون پر از خون شد، به طرف آسمان پاشید، حتی یک قطره هم برنگشت. سپس بار دیگر دست را پر از خون کرد و آن را به سر و صورت و محاسنش کشید و فرمود: به خدا سوگند، این‌گونه خون‌آلود خواهم بود تا جدم را دیدار کنم. ✅آنگاه سنان بن انس (یا شمر بن ذی‌الجوشن) لعنت الله علیه، از اسب پیاده شد و محاسن حسین (علیه‌السّلام) را گرفت و با شمشیر بر گلوی وی می‌زد و می‌گفت: «به خدا سوگند، سرت را از تنت جدا می‌کنم، در حالی‌که می‌دانم تو پسر رسول خدایی ». سپس سر مبارک امام را از تن جدا کرد و آن را به خولی داد. ✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️وقایع روز یازدهم محرم _ قسمت اول 🔹پس از شهادت امام حسین علیه‌السّلام ، کوفیان خيمه‏‌های امام را سوزانده و از به يغما بُردن جزئي‏‌ترين وسايل دريغ نكردند. عمر بن سعد به همراه یارانش تا ظهر روز 11 محرم در سرزمین کربلا ماندند و به تدفین کشتگان خود پرداختند. 🔺آن‌گاه در حالی‌که اجساد بی سر و مطهر امام (ع) و یارانش را بر روی زمین رها کرده بودند، زنان و دختران سالار شهیدان را در برابر دیدگان هزاران دشمن با رویی گشوده و بدون چادر، بر شترهای بی‌جهاز سوار کردند و همانند اسیران کافر با غل و زنجیر به سوی کوفه حرکت دادند. 🔻سپاه کوفه کاروان اسرا را از میان قتلگاه عبور دادند. تا داغ اهل بیت پیامبر (ص) را تازه کنند. پس آنان شروع به شیون و زاری کردند و به صورت‌های خویش می‌زدند. حضرت زینب (س) چون نظرش به بدن مبارک برادرش امام حسین علیه‌السلام افتاد، فرمود: یا محمداه صلى علیک ملیک السّماء؛ ♦️این حسین توست که با اعضاى پاره‌پاره در خون خویش آغشته است، این‌ها دختران تواند که اسیر شده‌اند. .سکینه (س) دختر امام حسین (ع)، پیش آمد و جنازه پدر را در آغوش گرفت و به عزاداری پرداخت. گروهی از یاران عمر بن سعد پیش آمدند و او را به زور از پیکر پاک پدرش جدا کردند و کشان کشان نزد دیگر اسرا بردند. ✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️وقایع روز یازدهم محرم _ قسمت دوم 💠بسیاری از مورخان بر این اعتقادند که در روز یازدهم محرم و پس از عزیمت سپاه عمر بن سعد به سوی کوفه، گروهی از بنی اسد ، خود را به اجساد مطهر امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش رسانده بر آنان نماز گزارده و آنان را دفن نمودند. برخی دیگر روز سیزدهم را زمان دفن شهدای کربلا بیان کرده‌اند. ♦️بر اساس برخی منابع شیعی از آنجا که بدنهای بی سر شهدا قابل شناسایی نبودند، امام سجاد علیه السلام که در اسارت به سر می‌بردند با معجزه الهی خود را به کربلا رسانده و در تدفین امام حسین (ع) و یارانشان شرکت کردند. 🔻دشمنان زمانی که اهل بیت رسالت را به شهر کوفه وارد نمودند سرهای شهدا را پیش روی آنان حرکت داده وارد شهر کردند و در کوچه و بازار گرداندند . بسیاری از مردم کوفه به تماشای اسرا آمدند و برخی از آنان چون اسرا را در این وضع ناگوار دیدند، صدا به گریه و زاری بلند کردند. 🔸آن روز عبیدالله بن زیاد در قصر دار الاماره نشست و بار عام داد و دستور داد تا سر امام حسین (علیه‌السّلام) را در پیش روی او قرار دادند، سپس دستور داد تا اهل بیت امام را بر او وارد کردند. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔸خواص عاشورایی: امام سجاد علیه السلام_ قسمت اول 💠حضرت علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب، مشهور به امام سجاد یا زین العابدین علیه السلام چهارمین امام شیعیان تا ۳۴ سال بعد از امام حسین ع امامت شیعه را بر عهده داشتند. ایشان در ۵ شعبان سال ۳۸ ق متولد شدند . مادر مکرمه ایشان شهربانو دختر آخرین پادشاه سلسله ساسانی بود. 🔹در زمان واقعه کربلا ، امام سجاد (ع) ۲۳ سال داشتند و در آن روز به شدت بیمار بودند. هنگام بردن اسیران از کربلا به کوفه، بر گردن امام سجاد(ع) غل و زنجیر نهادند و چون بیمار بودند هر دو پای ایشان را بر شکم شتر بستند. 🔺امام در کوفه با ایراد خطبه ای مهم، مردم را متوجه جنایتى که نسبت به خود و امت اسلامى رواداشته اند، کردند. زمانی که از امام سجاد (علیه السلام) پرسیده شد سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ حضرت سه بار فرمود: الشام 🔻امام زین العابدین علیه السلام در شام و در مسجد اموی با بیان خطبه ای غرّا در میان مردم ، یزید و امویان را رسوا نمودند. پس از این رسوایی، یزید رویکرد خود را با اهل بیت تغییر داد و تصمیم به دلجویی از آنان گرفت و پس از مدتی با عزت و احترام تمام آنان را به مدینه بازگرداند. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔸خواص عاشورایی: امام سجاد علیه السلام_ قسمت دوم 💠حضرت زین‌العابدین (علیه‌السلام) برای پدرش ۳۴ سال گریست، و این در حالی بود که این مدت روزها را روزه می‌گرفت و شب‌ها را به نماز می‌ایستاد. در دوره امامت ایشان خفقان شدید و جو رعب و وحشت بر بلاد اسلامی حاکم بود. ♦️همچنین انحرافات عقیدتی و فکری متعددی نیز جامعه شیعه را دستخوش نوسانات جدی کرده بود. لذا امام سجاد (ع) بالاترین بهره را از روش‌های تعلیم غیرمستقیم برده و بخصوص از سلاح دعا و تقیه حداکثر استفاده را نمودند و شاگردان برجسته‌ای نیز تربیت کردند. 🔻واقعه حره، نهضت توابین و قیام مختار در زمان امام سجاد(ع) روی داده است. مجموعه ادعیه و مناجات‌های امام سجاد(ع) در کتاب صحیفه سجادیه گرد آمده است. رسالة الحقوق از فرمایشات ایشان است. 🔺امام سجاد(ع) به دستور ولید بن عبد الملک ،در ۱۲ محرم سال ۹۵ ق در ۵۷ سالگی با سمّ به شهادت رسیدند. مدفن ایشان در قبرستان بقیع کنار قبر مطهر امام حسن مجتبی، امام باقر و امام صادق علیهم السلام است. ✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️ورود اهل بیت علیهم السلام به کوفه 💠روز 12محرم روز ورود اهل بیت(علیهم السلام) با حالت اسارت به کوفه است. دراین روز ابن زیاد فرمان داد که احدی حق ندارد با اسلحه ازخانه بیرون آید ،چرا که نگران بود شیعیان امیرالمومنین قیام کنند. سپس فرمان داد سرهای شهدا را پیش روی اهل بیت آورده حرکت دهند و اسرا را در کوی و بازار بگردانند. ♦️زنان کوفه که براى تماشای کاروان اسرا به بالاى بام‌ها رفته بودند دیدند امام سجاد علیه‌السلام در حالى که بیمارند و به خاطر غل و زنجیرها خون از رگ‌هاى گردنشان جارى است، بر شترى برهنه سوارند. 🔹همچنین رأس شریف امام حسین(ع) در نوک نیزه این آیه مبارکه را تلاوت مى نماید: «اَمْ حَسِبْتَ أَنّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَالرَقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً» (کهف، ۹). 🔸مردم با دیدن حالت رقت انگیز ذریه پیامبر(صلی الله علیه وآله) و سرهای بر نیزه، صدا به گریه بلند نمودند. سپس حضرت زینب علیهاالسلام مردم را امر به سکوت نمود و شروع به خواندن خطبه‌اى کوبنده و رسواکننده نمود. ✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️مجلس عبیدالله ابن زیاد 💠پس از آنکه اسرا و سرهای مقدس شهدا را در کوفه گردانیدند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و دستور داد سر مطهر امام حسین(ع) را در برابرش گذاشتند، آنگاه اسرا را در حالی که به طناب بسته بودند، وارد مجلس کرده، در برابر تخت آن ملعون ایستاده نگاه داشتند. مردم و درباریان به تماشا ایستاده بودند. 🔺عبیدالله، با اشاره به حضرت زینب (س) گفت: «این زن کیست؟» گفتند: «زینب دختر علی بن ابی طالب (ع) است»؛ ابن زیاد به او گفت: سپاس خدایی را که شما را رسوا کرد، کشت و دروغ گویی‌تان را برملا کرد. حضرت زینب (س) فرمود: سپاس خدای را که به واسطه محمد (ص) ما را گرامی داشته و پاک گردانده است. نه چنین است که تو می‌گویی. تنها فاسق است که رسوا می‌شود... 🔻ابن زیاد پرسید: رفتار خدا را با خاندانت چگونه دیدی؟ فرمود: «جز زیبایی چیز دیگری ندیدم؛ خداوند شهادت را برایشان نوشته بود، پس به سوی آرامگاه‌های خود رفتند. به زودی خدا تو و آنان را جمع خواهد کرد و آنان در پیشگاه خدا دادخواهی می‌کنند.» ابن زیاد خشمگین شد. سپس با چوب دستی خود بر دندانها و لبان مبارک امام حسین (علیه السلام) زد. ♦️دو تن از صحابی رسول خدا (ص) به این عمل ابن زیاد اعتراض کردند و به وی گفتند: «من خودم شاهد بودم که رسول الله (ص) بر موضع چوب دستی تو بوسه می‌زد». 🔹پس از مجلس شوم ابن زیاد، اهل بیت(ع) را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه کردند. عبیدالله نامه‌ای به یزید نوشت و اخبار تازه را به او داد و پرسید اکنون چه کند؟ یزید نیز دستور داد اسرا را با سرهای شهدا به شام بفرستد. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸خواص عاشورایی: عَبدُالله بْن عَفیف اَزْدی ♦️عَبدُالله بْن عَفیف از یاران امام علی(ع) و امام حسین(ع) بود. او در جنگ‌های جمل و صفین چشمانش را در رکاب علی(ع) از دست داده بود. او نخستین شیعه‌ای است که پس از شهادت امام حسین(ع) به شهادت رسید. 🔺پس از شهادت امام حسین(ع)، عبیدالله بن زیاد در کوفه به منبر رفت و با اشاره به امام حسین(ع) گفت: خدای را سپاس که ... دروغگو پسر دروغگو را کشت. هنوز سخن ابن زیاد تمام نشده بود که عبدالله بن عفیف گفت: اى پسر مرجانه! دروغگو پسر دروغگو، تو و پدرت هستيد و نيز كسى است كه به تو حكومت داد و پدرش. کجایند فرزندان مهاجر و انصار که از این ناپاک، انتقام بگیرند. 🔻ابن زیاد برافروخت و دستور داد او را دستگیر کنند. او با سردادن شعار طایفه‌اش (یا مبرور)، آنها را به کمک فراخواند، طایفه‌اش او را از مجلس بیرون بردند. ولی شب هنگام ماموران ابن زیاد خانه‌اش را محاصره کردند. وی نابینا بود اما دخترش صفیه او را به جنگ راهنمایی می‌کرد. بالاخره او را دستگیر کرده و به دستور ابن زیاد گردنش را زدند و بدنش را در کناسه کوفه به‌دار آویختند. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔸خواص عاشورایی: سعید بن عبد اللّه حَنَفى 🔹سعید (سعد) بن عبد اللّه از افراد نامدار حاضر در واقعه كربلاست. او يكى از دعوت كنندگان امام حسين عليه السلام به كوفه بود و همراه دومين گروهى كه نامه كوفيان را براى امام ع آوردند، به حضور ايشان آمد. 🔺شب عاشورا او اینگونه به اباعبدالله ع اظهار ارادت و وفادارى كرد : اگر مى‌دانستم كه كشته مى‌شوم و بار ديگر زنده مى‌شوم و زنده زنده، سوزانده و تكّه تكّه مى‌شوم و هفتاد بار با من، چنين مى‌كنند، باز از تو جدا نمى‌شدم تا در راه تو بميرم. 🔻ظهر عاشورا که امام با جمعی از اصحاب، نماز خوف خواندند، سعيد بن عبد اللّه حنفى، جلوى امام ع ايستاد و با جانش از او محافظت كرد و اجازه نداد تیرهایی که از چپ و راست می‌باریدند، به امام اصابت کند. ♦️پس از اتمام نماز، او بر اثرِ تيرهايى كه خورده بود، به زمين افتاد، در حالى كه مى‌گفت: خدايا ! دشمنان را همچون عاد و ثمود ، لعنت كن. افزون بر جاى ضربه‌هاى شمشير و زخم نيزه‌ها، سيزده تير در بدن او يافتند. ✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️معجزات سر مقدس امام، از کوفه تا شام ♦️ابن زیاد در روز 15 (یا 19) محرم سر مقدس امام حسین (علیه السلام) و دیگر شهدا را به همراه کودکان و زنان ، با شمربن ذی الجوشن به شام فرستاد و به دست و پا و گردن مبارک امام سجاد (علیه السلام) زنجیر انداخت و اسراء را سوار بر شتر بی‌ جهاز نمود. آن شقى، اهل بیت عصمت و طهارت را مانند اسیران کفار، شهر به شهر با ذلت راهی شام کرد به گونه ای که مردم به تماشاى آن ها مى‌آمدند. 🔹یکی از حوادث خارق‌العاده‌ای که گزارش آن در بسیاری از منابع هست، دست یا قلمی آهنین است که در برابر مامورانی که در حال عیش و نوش در اولین شب بعد از حرکت داشتند بود که از دیوار برآمد و شعر زیر را در نکوهش قاتلان امام حسین (علیه‌السّلام)، با خون بر روی دیوار نوشت: 🔻«اَتَرْجُو اُمَّةٌ قَتَلَتْ حُسَیْنًا ••• شَفَاعَةَ جَدِّهِ یَوْمَ الْحِسَابِ» «آیا امتی که حسین را به قتل رساند، به شفاعت جدش در روز حساب امیدوار است؟»... چون ماموران ابن زیاد چنین معجزه‌ای را از سر امام (ع) دیدند، سر را رها کرده، پا به فرار گذاشتند ، ولی دوباره برگشتند. 🔹همچنین حارث بن وُکَیدَه میگوید: من از حاملان سر حسین (ع) بودم که شنیدم سر بر روی نیزه، سوره کهف را می‌خواند. در خود شک کردم که من صدای ابی عبدالله را می‌شنوم. دوباره شنیدم: ‌ای پسر وکیده آیا دانستی که همه ما ائمه زنده‌ایم و نزد پروردگارمان روزی می‌خوریم؟ با خود‌ اندیشیدم که سر را سرقت کنم. فرمود: ‌ای پسر وکیده، این کار برای تو ممکن نیست. این گروه را رهایشان کن. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔸خواص عاشورایی: حسن بن حسن (حسن مُثَنّیٰ) 💠حسن مُثَنّیٰ، فرزند امام حسن مجتبی(ع)، همسر فاطمه دختر امام حسین(ع) و از بزرگان علویان بود. او در واقعه کربلا در لشکر امام حسین(ع) بود و مجروح شد ولی نهایتا از معرکه نجات یافت و در کوفه تحت درمان قرار گرفت. او پس از بهبودی، از کوفه به مدینه بازگشت. 🔹شیخ مفید در مورد او می نویسد: «حسن مثنی شخصیتی جلیل القدر، سرآمد خوبان روزگار، اهل فضل و تقوا و پارسایی و متولی صدقات و امور خیریه جدش امیرمؤمنان علی علیه السلام در عصر خود بود». 🔻حسن مثنی، روز عاشورا از حریم عموی بزرگوارش با تمام وجود دفاع کرد؛ اما دست تقدیر و شدت جراحات وارده موجب شد که او بعد از آن همه جانبازی، از آن پیکار سهمناک جان سالم بدر برد و بعد از بازیابی سلامت خود، به عنوان شاهد صادقی، دیده ها و شنیده های خود را به دیگران بازگو کرد. 🔻او بعد از مبارزات سختی که با تمام وجود در مقابل لشکر یزید انجام داد، به شدت زخمی شده و به اسارت دشمن درآمد. یکی از سربازان عمر بن سعد به نام اسماء بن خارجه فزاری، که از بستگان مادرش بود، او را از اسارت دشمن نجات داد و در منزل خود در کوفه برد و او را مداوا کرد و پس از بهبودی، او را به مدینه روانه کرد. ✾📚 @Dastan 📚✾