eitaa logo
علویات
325 دنبال‌کننده
38 عکس
11 ویدیو
0 فایل
عَلی‌اَبوتُراب‌است،خاک‌باش! بَهر بَهره‌ای اَز بَحر عَلی؛ جَمعیم
مشاهده در ایتا
دانلود
قافله چندین ساعت در راه بود. همه خسته شده بودند. به محلی برای استراحت رسیدند. او نیز مانند دیگران شتر خود را خواباند، و به طرف آب رفت برای وضو. چند قدمی که رفت، مکث کرد و دوباره برگشت؛ بدون‌ اینکه با کسی سخن بگوید! همه گفتند: حتما اینجا را برای استراحت نپسندیده. چشم ها و گوش ها، همه‌ منتظرِ فرمان و دستوری از او بودند. به سمت شتر خودش برگشت زانو بندها را برداشت زانوهای شتر را بست و دوباره به سمت آب رفت برای وضو! فریاد ها بلند شد که یا رسول‌الله، چرا به ما از همانجا دستور ندادید که با افتخار زانو بندهای شتر شما را ببندیم؟! به خودتان هم زحمت برگشتن نمیدادید! فرمود: هیچوقت از دیگران، در‌کارهای خود کمک نخواهید، به دیگران تکیه نکنید، حتی برای یک قطعه چوب مسواک! | کحل‌البصر،محدث‌قمی،ص۶۹
سه انگشت خود را جمع کرد و همینطور که آرام به سینه‌ی مَرد ضربه میزد، فرمود: آمده‌ای از خوبی و بدی بپرسی؟! _ از خود بپرس! خوبی؛ همان کاری است که دلت با آن آرام میگیرد، و گناه، همان کاری است که در دلت نگرانی و تردید بیندازد؛ حتی اگر فتوا دهندگان فتوایی جز این بدهند! _ پیامبر‌رحمت‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله @alaviaaat | کنزالعمّال،حدیث۷۲۷۸
گاهی اوقات مؤمن در حالت غم و اندوه روز را به شب میرساند و شب را به صبح؛ چون او چیزی غیر از غم نیست! _امیرمومنان‌علی‌علیه‌السلام @alaviaaat | المؤمن،ج ۱، ص۴۴
مشکلات زندگی سنگین است؛ لطفاً برای حمل، از ذکر استفاده کنید. @alaviaaat | یاعلی مدد است
اما زیاد؛ • كينه به وجود می‌آورد، • به دشمنى ختم‌ میشود، • و از بى ادبىِ فرد است! _مولای‌متقین‌، علی‌علیه‌السلام @alaviaaat | بحارالانوار،ج۲۹،ص۱۶۶
عدی‌بن‌حاتم برای معاویه ، امیرالمومنین را توصیف میکرد. میگفت: از ما فاصله نمیگرفت، اصلا از خودمان بود... @alaviaaat | علی‌خورشید‌بی‌غروب،ص۱۲۰
باختند! آنها که با غیر تو بستند علی‌ جان... @alaviaaat | مولا
چشمِ شخصی در یک نزاع آسیب دیده بود، اما ظاهراً سالم بود. اميرمومنان‌علیه‌السلام دستور داد چشم دیگر او را که سالم بود‌ با پارچه‌ای بستند؛ بعد از آن تخم‌مرغی را به دست یک نفر دادند. مقابل شخص آسیب دیده ایستاد. مولا فرمود: آيا تخم مرغ را مى بينى؟! هر وقت مرد آسیب دیده میگفت: "آرى" شخصی که تخم مرغ در دستش بود اندكى عقب تر میرفت تا جایی كه مَرد دیگر نمیتوانست تخم مرغ را ببیند. آن مكان را علامت گذاشتند. و بعد چشم ضربه خورده اش را بستند. دوباره شخصی که تخم مرغ در دستش بود،كم كم از او دور مى شد و مَرد با چشم سالم خود به آن نگاه مى كرد، تا آن كه تخم مرغ از ديدش پنهان شد. بين آن دو مكان را اندازه گرفتند و بر اساس آن نسبتِ دید به او غرامت پرداخته شد. | الكافى،ج۷،ص۳۲۳
بالا بروید، پایین بیایید، بالاخره به این باور میرسید که ما هیچ پناهگاهی جز امام حسین‌علیه‌السلام نداریم. @alaviaaat