معاویه دو نفر جاسوس را اَجیر کرد
که هر طور شده کاری کنند که
عثمان سریعتر کشته شود!
این اتفاق افتاد
و در لا به لای شلوغی،
آن دو نفر لباس خونی عثمان را
به شام بردند و با نامهای از طرف
همسر عثمان و با موضوع خونخواهی
تحویل معاویه دادند.
معاویه بالای منبر رفت،
گریه کرد و گفت: علی قاتل است
و از روی نیرنگ او را کشته است!
و بعد از آن دستور داد
پیراهن عثمان را
از دروازه شهر آویزان کنند.
_ معاویه ۷۰ نفر را حقوق میداد
که هر روز پای دروازه شهر بنشینند
و برای پیراهن گریه کنند
فقط با هدف اینکه احساسات مردم
را علیه علی(ع) جریحه دار کند
و ناحق بودن خلافت علی را
اثبات کند و آنان را به جنگ با علی
تشویق کند و از مردم شام بیعت بگیرد
و اینکار را هم کرد...!
#پیراهنعثمان
و مال، خصلتش این است،
انسان را #بخیل میکند!
حتی صاحب مال
به خودش هم
بخل میورزد!
چه برسد به اینکه بخواهد
به مردم کمک کند...
_ اولروانشناسعالم،علیعلیهالسلام
@alaviaaat | کافی،ج۱،ص۳۰
تاریخدانان نوشته اند:
که علیعلیهالسلام بسیار با #حیا بود.
@alaviaaat | امیرگلها،ص۷۱
مرگ گذشتگان؛
همین برای #عبرت شما کافیست!
_ازهدالزاهدین،علیعلیهالسلام
@alaviaaat | نهجالبلاغه،خطبه۱۸۸
آقا امیرالمؤمنینعلیهالسلام:
خالى بودن #دل از كينه و حسادت،
از مصادیق خوشبختى بندگان است.
@alaviaaat | غررالحکم،حدیث۵۰۸۳