گمان نکن که پس از محکم شدن ریشه گناهان
انسان بتواند توبه نماید،
یا آنکه بتواند به شرايط آن قیام نماید.
پس بهار توبه
(ایام جوانی) است
كه بار گناهان كمتر
و كدورت قلبى
و ظلمت باطنی ناقصتر
و شرایط توبه سهلتر و آسانتر است.
انسان در پیرى
حرص
و طمع
و حب جاه و مال و طول املش
بیشتر است.
شرح چهل حدیث حضرت امام خمینی
هدایت شده از حاج مهدی رسولی
سرود | قال الحیدر ابوتراب - حاج مهدی رسولی.mp3
12.06M
سرود | قال الحیدر ابوتراب...
بامـداحی: #حاج_مهدی_رسولی
ویژه عید سعید #غدیر_خم
[ @mahdirasuli_ir ]
[ @sarallah_zanjan ]
علویه سادات
سرود | قال الحیدر ابوتراب... بامـداحی: #حاج_مهدی_رسولی ویژه عید سعید #غدیر_خم [ @mahdirasuli_ir ]
آیت الله کوهستانی رحمهالله علیه:
آن قدر حضرت علی اکبر علیهالسلام
در قیامت شفاعت میکند
که نوبت به امام حسین علیهالسلام نمیرسد.
🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
🍂جمیل صالحی کلید انداخت و همزمان در آهنی را با ضرب لگد باز کرد. روی دیوار سیمانی حیاط دست کشید و کلید چراغ را زد. حیاط که روشن شد، خانه مخلوطی بود از قشنگی و زشتی.
🍁من مطمئن بودم خانه روی دست جمیل صالحی باد کرده است. وقتی از دو پله حیاط آمدیم بالا و وسط کوچه باریکه ایستادیم با خودم گفتم میرویم همان چهلمتری خیابان توحید را میخریم، همانکه از بالای پشت بامش گنبد حرم دیده میشد. توی همین فکرها بودم که جمیل کلید را گذاشت بین دستهای همسرم و با لهجه گفت: فردا توی روشنی روز بیا با خانمت خونه رو ببین، خوشت میاد. انگار قرار بود با طلوع خورشید خانه، رنگ و لعاب بگیرد و قشنگ شود!
🌱فرداش دوباره آمدیم. باید سالها توی یک محله دور از مرکز شهر، دور از محل تحصیل، دور از خانه مادرت، دور از یک بقالی کوچک زندگی کرده باشی تا ارزش خانه جمیل دستت بیاید. از در خانه جمیل صالحی پایت را که میگذاشتی بیرون، قدم بعدی حرم بود، حوزه بود، بقالی آقای استکانی و میوهفروشی برادران اصفهانی بود. توی روشنایی روز، خانه جمیل با اغماض، خوب بود.
🌿خانه را از جمیل صالحی خریدیم. با ما راه آمد و ارزان هم حساب کرد. جمیل بود ولی کریم هم بود. عراقی بود، مهندس یک رشتهای بود و همان موقع جنگ، برای اینکه مجبور نشود روی برادرهای ایرانیش اسلحه بکشد، از رژیم بعث فرار کرده بود سمت ایران. همینجا ازدواج کرده بود ولی اینکه چطور با زهراخانم آشنا شده بود را نمیدانم. روی دیوار حیاط، پرچم ایران بود، یک پرچم کوچک عراق هم روی دیوار هست که توی عکس نیافتاده. جمیل میگفت خانه را خودش ساخته، خودش و خانمش.
🌾من زهراخانم را فقط یکبار دیدم، ظهر یک روز بهاری بود. از توی آیفون دیدم زنی چادر سیاهش را به دندان گرفته و میگوید که زن جمیل صالحی است. رفتم جلوی در و تعارفش کردم که بیاید داخل. قبول نکرد، روی پله حیاط نشست و گفت که آمده از خانه و همسایههای قدیمی سر بزند. بعد نگاهش به شاخههای بریده درخت انگور قلاب شد و دلخور پرسید که با درختاش چه کردیم؟!
درخت را خودش کاشته بود، یک نهال نازک و نارس را رسانده بود به یک درخت تنومند که آبغوره و انگور و دلمه و سایه داشت. ما غورهها را حیف و میل نکرده بودیم، یک قوطی از آبغورههای درخت را دادم بهش و گفتم: هرسلازم بود زهراخانم، شته افتاده بود به برگهاش، باز شاخههاش بزرگ میشن، جوونه میزنن.
🌳خانه جمیل صالحی و زهراخانم حالا قشنگ شده؛ این را خودشان گفتند. ما پوست انداختیم، تا خرخره مقروض شدیم، هرچی داشتیم را دادیم رفت تا خانه را نو نوار کنیم، رنگ بپاشیم به سر و شکل خانه، حمام را بیاوریم تو، آشپزخانه را از سینک گوشهی اتاق ارتقا بدهیم به یک جای دلباز و حالا خانه قشنگ شده.
البته ناگفته نماند که این زمستان، سقف شیروانی خانه نم زد، تابستان هم دیوار مشترک با خانهی فرخندهخواه لُم انداخت و چند تا گیر و گور ریز و درشت و سوراخ سمبهی وا هم هست که 《درست میشود》انشاءالله.
#قله_نزدیک_است
#من_رای_میدهم
هدایت شده از جذبه عشق
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور محترم احبّه و اعزّه از طلاّب معظّم و غیرهم
📝سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
شرکت در انتخابات لازم و ضروری است و عزیزان به اشخاصی رأی دهند که صلاحیّت تام داشته و در مسیر اسلام و انقلاب حرکت میکنند. توفیق همگان را از درگاه ربوبی مسئلت دارم. و السلام علیکم
▫️اقلّ العباد السید محمدصادق الحسینی الطهرانی
⚪️ @jazbeh_eshgh