eitaa logo
البیان
11.6هزار دنبال‌کننده
776 عکس
179 ویدیو
69 فایل
بازتاب اندیشه های استاد آیت الله عبدالکریم فرحانی 📌 تبیین مکتب فقه الخمینی(ره) 📌 روش تحصیل در مسیر اجتهاد 📌 امتداد حکمت و تمدن نوین اسلامی 📌 اخلاق و معنویت ارتباط با ادمین: @admin_albayan
مشاهده در ایتا
دانلود
نقد امام خمینی (ره) به مسلک مقدمیت.mp3
2.01M
🔉 💠 نقد امام خمینی (ره) به مسلک مقدمیت در بر اساس دقت در معنای و 🔰استاد آیت الله فرحانی 📌 درس خارج اصول ۹۵/۸/۸ @albayann 📌 متن بیانات استاد را 👇 👇 👇 👇 👇
💠 نقد امام خمینی (ره) به مسلک مقدمیت در بر اساس دقت در معنای و 🔰استاد آیت الله فرحانی ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 🔺بحث ما در مسألۀ ضد و در مسألۀ مسلک مقدمیت بود. آخوند خراسانی در مسلک مقدمیت برای اثبات حرمت ضد، عبارتی دارند که از این عبارت سه حد وسط به دست می آید. حضرت امام (ره) دیدگاه آخوند را در هر سه حدوسط مورد نقد قرار می دهند. 🔺کسانی که در مسلک مقدمیت عدم یک ضد را مقدمۀ وجود ضد دیگر می دانند، یا عدم یک ضد را مقارن با وجود ضد دیگر می دانند، یا بین عدم یک ضد و وجود یک ضد تمانع قائل اند، خلاصۀ فرمایششان به این برمی گردد که به عنوان مثال بیاض و سواد، ضد یکدیگرند. بر اساس این نگاه عدم سواد مقدمۀ تحقق بیاض است و عدم بیاض مقدمۀ تحقق سواد است. یا اینکه بین عدم سواد و بیاض مقارنت وجودی در کار است. یا بین عدم سواد و بیاض معاندت وجودی در کار است. امام (ره) می فرمایند که تمام فرمایشات آخوند و محقق قوچانی، حول این محور می چرخد که رابطه ای بین عدم یک ضد و وجود ضد دیگر وجود داشته باشد. آن رابطه یا مقدمه وجودی بودن یا مقارنت و یا معاندت است. 🔺امام می فرماید که مشکل اصلی این دیدگاه، این است که را نفهمیده است. اگر یک اصولی ای، معنای درست سلب تحصیلی را بفهمد، اینگونه حرف نمی زند. امام می فرماید که سلب تحصیلی در واقع نقیض آن امر وجودی است. مثلا سلب تحصیلی سواد، نقیض سواد (عدم سواد) است. عدم سواد را باید با دقت تصویر کنیم. یک بار مراد از عدم سواد این است که سلب قید نمی پذیرد ولو اینکه مسلوب (سواد)، مقید است. یک بار مراد از عدم سواد این است که سلب، مقید است. اگر به زعم این که در نقیضین اجتماع رتبه شرط است و وقتی که سواد در این رتبه است، عدم سواد هم باید در این رتبه باشد. یا به این گمان که «درتناقض هشت وحدت شرط دان»‌ و اگر قیدی در امر وجودی باشد، باید در امر عدمی هم این قید باشد، اگر به این زعم بگوییم که سلب مقید است و السلب المقید را نقیض آن امر وجودی قراردهیم، در واقع بین یک امر وجودی با یک امر وجودی دیگر، تقابل درست کرده ایم. چونکه السلب المقید (سلبی که مقید است) عدم مضاف است و عدم المضاف له حظ من الوجود و یک امر وجودی است و وقتی که در مقابل امر وجودی دیگر قرار می گیرد، بین آن دو تقابل ایجاد می شود. 🔺تصویر صحیح سلب تحصیلی این است که امر وجودی (سواد) مقید است اما عدم سواد و سلب سواد، هیچ قیدی ندارد و فقط مسلوب است که مقید است. لذا بزرگانی مثل امام و علامه طباطبایی که معنای سلب تحصیلی را با دقت فلسفی تبیین می کنند و معنایش را می فهمند، می گویند که در سلب تحصیلی امر وجودی نمی تواند باشد. بله! ذهن می تواند اشتباه کند و سلب مقید را با السلب المقید خلط کند، بعد فکر کند سلب، مقید شده است. 🔺حرف اصلی امام این است. ایشان می فرماید که اگر کسی این را خوب بفهمد، آن موقع دیگر نمی تواند بگوید عدم سواد در رتبۀ بیاض است. نمی شود. چون بیاض امر وجودی است ولی عدم سواد حکمی نمی پذیرد. همچنین نمی تواند بگوید عدم سواد مقدمۀ تحقق بیاض است. کما اینکه نمی تواند بگوید عدم سواد مقارن با تحقق بیاض است. همچنین در معاندت هم همین مسئله مطرح است. می گوییم سواد با عدم سواد معاند است. اما این صحیح نیست چون عدم شیئیتی ندارد که بخواهد معاند با چیزی باشد. 🔺خدا مقام معظم رهبری را حفظ کند. ایشان می فرماید که نگذارید فلسفه از حوزه بیرون برود (۸۲/۱۰/۲۹). اگر فلسفه از حوزه رفت، کار حوزه خراب می شود. بدون فلسفه نمی توانیم عدم امکان اجتماع سلب تحصیلی با چیزی را به درستی تعقل کنیم. عدم اجتماع عدم را با چیزی؛ عدم مقارنت عدم را با چیزی؛ عدم معاندت عدم را با چیزی؛ عدم تقدم عدم را بر چیزی؛ عدم تأخر عدم را از چیزی نمی توان به درستی تعقل کرد؛ بدون فلسفه نمی توانیم این ها را بفهمیم. 🔺همچنین اگر شما به معنای درست فلسفی، سلب تحصیلی را تعقل کنید، دیگر نمی توانید بگویید اجتماع نقیضین جایز است. غربی ها مشکلشان این است. به قول آقای مطهری وقتی غربی ها میگویند که اجتماع نقیضین جایز است. آدم خنده اش می گیرد. چون نقیض اصلا شیئتی ندارد که با چیزی اجتماع کند. شهید مطهری بر سر درس اصول استادش حضرت امام (ره) این را خوب یاد گرفته بود که سلب تحصیلی نمی تواند حظی از وجود داشته باشد. از این جهت هم فرقی بین مکاتب فلسفی نیست. نه اصالة الماهیتی؛ نه اصالة الوجود متوسط؛ نه اصالة الوجود اعلی؛ هیچکدام نمی گویند که اجتماع نقیضین دارم. 🔺این حرفی که در مسلک مقدمیت زده می شود، عین حرف هگل است. هگل می گفت که عدم دیوار همان وجود ضد است و اجتماع نقیضین محقق می شود. خدا بیامرزد آقای مطهری را که می گفت تمام دقت طلبه ها مربوط به علم اصول است. @albayann