روایت یک خبرنگار از فرماندهای در زیر آتش:
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، محمدجعفر محمدزاده معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در دوره نوجوانی به عنوان خبرنگار و عکاس به جبهه اعزام شد، وی یکی از خاطرات خود را از مقاومت و فرماندهی شهید «حسینعلی اکبری» بیان کرده است.
در بمباران هوایی بعثیها هر کدام از ما دنبال جایی میگشتیم تا پناه بگیریم؛ بمبها به صورت خیلی وحشتناک روی شهر سنندج میبارید؛ ما هم در حاشیه شهر بودیم؛ شهید اکبری در این سختیها با آرامش و لبخند بچهها را هدایت میکرد انگار که او زیر یک سقف فولادی ایستاده و آسیبی نمیبیند.
در واقع شهید اکبری فوق تصور بشری بود، مگر میشود یک انسان از جنس ما در برابر آن همه بمبی که میریزد، خم به ابرو نیاورد و احساسی نداشته باشد.
یک بار دیگر به سوله فرماندهی برای امضای حکم مأموریت رفتم؛ شهید اکبری در حال خواندن نماز بود؛ ایستادم تا نمازش تمام شد؛ او بعد از نماز به سجده رفت؛ سجدهاش طولانی شد وقتی که دیدم هنوز در سجده است، در زدم تا متوجه شود؛ هرچه به در زدم و او را صدا کردم، شهید اکبری در این عالم نبود که صدای مرا بشنود که چند روز بعد هم در شلمچه به شهادت رسید.
🇮🇷کانال راز دل با شهدا
#آلبوم_خاطرات_دفاع_مقدس
https://eitaa.com/albom_shohada
اللهم عجل لولیک الفرج
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
فرازی از وصیت نامه سردار شهید حسینعلی اکبری :
"... بدانید دشمن درصدد است این آتش را از ما بگیرد و ما بایستی تو دهنی به دشمن بزنیم و محیط خود را یک محیط الهی نمائیم، که چشم دشمنان اسلام کور شود و از مکرشان نا امید گردند و به قول امیر المومنین :" کوهها از جا تکان خوردند تو از جای خود تکان نخور "ما بايد به دشمن ثابت کنیم که در این زمان پیرو رهبر کبیر انقلاب و دلسوز و رنج کشیده و رنجکش مسلیمن هستیم و تفاله های داخلی و خارجی را کنار خواهیم زد و تا رفع فتنه از عالم به جنگ و مبارزه ادامه خواهیم داد .
برادران بدانید شهدائی که با ایثار خونشان درخت اسلام را آبیاری کردند و باز شهدائی دیگر این درخت را آبیاری خواهند کرد شما وارث آنها هستید و نگهدارانده این درخت هر چند که خداوند نگهدار همه هست و خون شهدا اثرش بس عمیق در حفظ این درخت است و شما هم باشید که تکلیف خود را انجام بدهید و با توکل بر خدا تمام مشکلات را حل بنمائید
🇮🇷کانال راز دل با شهدا
#آلبوم_خاطرات_دفاع_مقدس
https://eitaa.com/albom_shohada
اللهم عجل لولیک الفرج
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید محمدجواد تندگویان بالاترین مقام کشوری جمهوری اسلامی ایران بود که در دوران هشت ساله دفاع مقدس توسط رژیم بعثی به اسارت گرفته شد. مرور زندگی و فعالیت های این وزیر نفت کابینه شهید محمدعلی رجایی که درست چهل روز پس از آغاز جنگ تحمیلی اسیر شد به خوبی حکایت مجاهدت ها و مظلومیت های یاران خمینی کبیر را بازنمایی می کند.
شهید تندگویان که حضرت آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری به زیبایی تمام او را شهید غریب خوانده اند با همکاری مشترک دشمن رودر رو و ستون پنجم داخلی اسیر و سال های سال سخت ترین شکنجه های جسمی و روحی و نیز درد دوری از خانواده و میهن را تاب آورد و حاضر نشد حتی کلامی علیه یاران، همرزمان و هم میهنان خود بگوید. او جان شیرین خود را در اوج جوانی بر سر اهداف والایش گذاشت و با سربلندی تمام به دیار باقی شتافت.
شهید#محمدجواد_تندگویان🕊🌹
#الگوی_خودسازی
#واحد_امور_شهدا_و_دفاع_مقدس
#آلبوم_خاطرات_دفاع_مقدس
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه
#حوزه_حضرت_زینب_س
#ناحیه_مقاومت_بسیج_کاشان
#کنگره_ملی_شهدای_استان_اصفهان
#ستارگاندرخشان
#شهیدوطن
https://eitaa.com/albom_shohada
اللهم عجل لولیک الفرج
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
بسم الله الرحمن الرحیم
#لیست_چله_شهدا
۱_ شهید حجت الله شجاعی 🌷
۲_شهید عبدالحمید تقیزاده بهبهانی 🌷
۳_شهید مصطفی صدر زاده 🌷
۴_شهید حمیدرضا زمانی 🌷
۵_شهید عبدالمهدی مغفوری 🌷
۶_شهید غلامعلی فرامرزی دادنجانی 🌷
۷_شهید قدرت اله شجاعی 🌷
۸_شهید کریم کاویانی 🌷
۹_شهید رضا ایزدیار 🌷
۱۰_شهید صمصام طور🌷
۱۱_شهید عباسعلی فتاحی 🌷
۱۲_شهید محمدجواد روزی طلب 🌷
۱۳_شهید سعید حمیدیاصیل 🌷
۱۴_شهید علیرضا قلی پور 🌷
۱۵_شهید سید مرتضی محمدی شیخ شعبانی🌷
۱۶_شهید علی اکبر رجبی 🌷
۱۷_شهید سبزعلی شمسی 🌷
۱۸_شهید مهدی میرزایی 🌷
۱۹_شهید رضا اسماعیلی 🌷
۲۰_شهید ابوالفضل راه چمنی 🌷
۲۱_شهید سیدرضا حسینی 🌷
۲۲_شهید ادواردو آنیلی 🌷
۲۳_شهید عبدالنبی یحیایی 🌷
۲۴_شهید سجاد عفتی🌷
۲۵_شهید سیدمرتضی طباطبائیان 🌷
۲۶_شهید آرمان علیوردی 🌷
۲۷_شهید روحالله عجمیان 🌷
۲۸_شهید حمیدرضا الداغی 🌷
۲۹_شهید مهدی قدیری 🌷
۳۰_شهید مجتبی قاضی زاده 🌷
۳۱_شهید نصرالله ایزدی 🌷
۳۲_شهید یوسف داور پناه 🌷
۳۳_شهید حسینعلی اکبری 🌷
۳۴_شهید سید میلاد مصطفوی 🌷
۳۵_شهید امید اکبری
۳۶_شهید میلاد حیدری
۳۷_شهید حمید سیاهکالی
۳۸_شهید بابک نوری
۳۹_شهید عباس دانشگر
۴۰_همه شهدای گمنام
🇮🇷کانال راز دل با شهدا
#آلبوم_خاطرات_دفاع_مقدس
https://eitaa.com/albom_shohada
اللهم عجل لولیک الفرج
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
🧡 توسل امروز
اول سلام بر سید و سالار شهیدان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
👈صد صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرستیم و ثواب آن را به روح شهدای کربلا و شهید سید میلاد مصطفوی هدیه می کنیم
🌱از این شهیدان که زنده و جاویدان هستند میخواهیم که برای ما از خداوند عنایت خاصه بخواهند
🇮🇷کانال راز دل با شهدا
#آلبوم_خاطرات_دفاع_مقدس
https://eitaa.com/albom_shohada
اللهم عجل لولیک الفرج
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید سید محمد مصطفوی
#چله_شهدا #روز_سیوچهارم
در پانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در شهرستان بهار استان همدان دیده به جهان گشود. از خانواده مذهبی بودند. پدرش سید هاشم نام داشت و با شغل رانندگی کامیون اهمیت زیادی به روزی حلال می داد. مادرش مدرس قرآن بود و مسئول هیئت مذهبی و یک سال قبل از شهادت سید میلاد دارفانی را وداع گفت. نام مستعارش سید میلاد بود و یک برادر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر از خود داشت. سید میلاد تحصیلاتش را در شهر بهار گذراند و از همان دوران ابتدایی از نماز و روزه اش غافل نبود و هر چه خود را بیشتر می شناخت اعتقاداتش بیشتر می شد. در سن نوجوانی وارد عرصه ورزش شد. در رشته کشتی شروع به فعالیت کرد و توانست در این مدت به مقام هایی در سطح شهر و استان و کشوری نائل گردد. سید میلاد فردی بسیار شوخ طبع و مردم دار بود. از سال ۱۳۸۰ هر هفته یک هفته قبل از شروع سال جدید تا یک ماه ابتدا سال جدید در راهیان نور خادم زائران راهیان نور بود. وی تحصیلات دانشگاهی را در رشته مهندسی عمران در دانشگاه همدان گذراند و از همان ابتدا در بسیج دانشجویی مشغول فعالیت بود.
در دوران جوانی نماز شب را به برنامه هایش افزوده بود. سرکشی به خانواده شهدا از برنامه های اصلی اش در زندگی بود خادم الشهدایی تا جایی در وجودش رفته بود که شهادت بزرگترین آرزویش شده بود و همیشه از مادرش التماس دعای شهادت میکرد.
🇮🇷کانال راز دل با شهدا
#آلبوم_خاطرات_دفاع_مقدس
https://eitaa.com/albom_shohada
اللهم عجل لولیک الفرج
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
در سال ۱۳۸۸ و پس از گرفتن مدرک کارشناسی از دانشگاه همدان در سال ۱۳۸۹ بخدمت سربازی اعزام گردید. سپس به شهرش باز گشت و در عمران و شهرسازی و همکاری با وزارت راه و ترابری مشغول بکار شد. حضور در مساجد و هیئت های مذهبی را از وظایفش می دانست . از سوابقش می توان به همکاری و فعالیت در هیئت های مذهبی شهرستان و فعالیت در گردان ۱۶۵ امام حسین (ع) بهار و همکاری با کانون های جوانان در عرصه فرهنگی و علمی اشاره کرد . وی پس از انجام پروژه های ساختمانی و شرکت در رزمایش های بیت المقدس و آموزش های سپاه در منطقه در ۱۴ مهر ماه سال ۱۳۹۴ بهمراه جمعی از رزمندگان اسلام و مدافعان حرم حضرت زینب کبری (س) عازم کشور سوریه و وارد استان حلب از مناطق سوری گردید و در تاریخ ۲۵ مهر ماه ۱۳۹۴ در منطقه ازگله (روستای شقیدله) در بیست کیلومتری شهر حلب در حین عملیات آزاد سازی حلب و در درگیری با گروهک های تکفیری و النصره به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر مطهرش پس از بیست روز به کشورش باز گشت و در گلزار شهدای شهر آیت الله شیخ محمد بهاری در کنار مزار مادرش آرام گرفت.
شهید سید محمد مصطفوی
#چله_شهدا #روز_سیوچهارم
🇮🇷کانال راز دل با شهدا
#آلبوم_خاطرات_دفاع_مقدس
https://eitaa.com/albom_shohada
اللهم عجل لولیک الفرج
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
«سیدمیلاد»، شهیدی که نه سر داشت نه دست
روایت خوابی که کار داعش را بر هم زد
#چله_شهدا #روز_سیوچهارم
به نقل از پدر شهید: درست ۱۳ مهر سال ۹۴ بود که حول و حوش ساعت ۱۰ شب تلفن سیدمیلاد به صدا در آمد و همین تماس چند دقیقهای آغازی شد برای خداحافظی ما.
مهران بودم که میلاد تماس گرفت و گفت بابا میخواهم بروم سوریه بالاغیرتاً اجازه بده، من پارسال پیش از فوت مامان از او اجازه گرفتم تو هم اجازه بده گفتم صبر کن تا برسم خانه با هم صحبت میکنیم.
دمدمای صبح رسیدم و بعد از نماز رفتم سر مزار مادرش بدون اینکه خبر داشته باشد او هم آمد؛ همانجا گفتم به سن و سالی رسیدی که هر کاری به صلاحت باشد را انجام دهی نیاز به اجازه نیست برو خدا به همراهت.
بنا شد رضایتنامه امضا کنم، گفتم بنویس تا من امضا کنم، دو صفحه رضایتنامه نوشت اما دلش راضی نشد گفت بیا با هم بریم پیش فرمانده و حضوری باهاش صحبت کن؛ حرم عمه سادات مدافع میخواست مگر میشد نروم؛ رفتیم و به محض دیدار گفت بفرمایید پدر شهید آمده!
بالاخره سیدمیلاد در اوج درگیری بعد از رشادتهای به یادماندنی در ۲۵ مهر با اصابت گلوله قناصه به گلویش در جنوب حلب شهید شد و به خواسته قلبیاش رسید اما پیکرش نیامد، آنقدر آتش دشمن سنگین بود که همرزمانش فقط توانسته بودند پیکرش را چندصد متر عقب بیاورند و در پستویی زیر شاخ و برگ درختان زیتون پنهان کنند. باز هم حرف، حرف خودش شد به همرزمانش سپرده بود «من شهید شدم پیکرم را به عقب نیاورید»، چرخ گردون چرخید و چرخید تا میلاد به خواسته دلش برسد.
اینجا جنوب حلب، سیدمیلاد ۲۹ ساله مهمان خانم حضرت زینب(س) است با چشم برهمزدنی از شهرستان بهار پر گشود و در رزم حق علیه باطل جنگید و بیسر چون حسین(ع) و بیدست چون عباس(ع) به بزم شهدای کربلا دعوت شد.
دو سه هفتهای از شهادتش گذشت و خبری از جسدش نشد، یکی دو بار رفتند برای انتقال پیکر اما میلاد در جایی که نشان کرده بودند نبود تا اینکه دو شب متوالی به خواب همرزمش میآید و میگوید «دوست داشتم همین جا پیش عمه جانم حضرت زینب(س) بمانم اما بابام خیلی اذیت میشه فقط و فقط به خاطر بابا انشاءالله خیلی زود برمیگردم» و نام و نشان جایی که بود را میدهد. این خواب راهی شد برای یافتن پیکر سید میلاد اما پیکری بیسر و بیدست و بیپا.
روز تشییع با اصرار دوستان و نزدیکان پیکر میلاد را ندیدم و دیدار ما ماند به قیامت و وداع آخر شد همان شب ۱۳ مهر و شام دو نفری پدر و فرزندی. هرچند روز خاکسپاری کم از صحرای محشر نداشت و تا چشم کار میکرد جمعیت بود اصلا ولولهای در شهر به راه افتاد و پیکر تکه تکه شده سید میلاد روی دوش مردم به خانه ابدی رسید
🇮🇷کانال راز دل با شهدا
#آلبوم_خاطرات_دفاع_مقدس
https://eitaa.com/albom_shohada
اللهم عجل لولیک الفرج
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─