💞 #آخرین_عروس 💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت2⃣
در داخل شهر قدم مى زنيم، تو از #زيبايى اين #شهر تعجّب كرده اى!
اينجا #عروس شهرهاى #دنياست و مى دانم دوست دارى از #تاريخ اين شهر باخبر شوى.
الآن #عبّاسيان بر جهان #اسلام حكومت مى كنند.
آنها در ابتدا به اسم انتقام گرفتن از قاتلان #امام_حسين(ع) قيام كردند و حكومت #اُمويان را سرنگون ساختند; امّا وقتى #شيرينى حكومت را چشيدند، بزرگ ترين ستم ها را به #امامان نمودند.
حتماً شنيده اى كه "هارون"، خليفه عبّاسى، #امام_كاظم(ع) را سال ها در #بغداد زندانى كرد و سرانجام آن حضرت را #شهيد كرد.
وقتى "مأمون" به خلافت رسيد پايتخت خود را به #خراسان انتقال داد و #امام_رضا(ع) را مجبور كرد تا
#ولايت_عهدى را قبول كند و آن حضرت را مظلومانه به #شهادت رسانيد.
#امام_جواد(ع) هم به دست يكى ديگر از خلفاى عباسى به #شهادت رسيد.
وقتى حكومت به دست "متوكّل" رسيد پايتخت خود را به #سامرّا منتقل كرد و #امام_هادى(ع) را از مدينه به اين شهر آورد.
الآن #امام_هادى(ع) همراه با تنها فرزندش، #حسن_عسكرى(ع) در اين #شهر زندگى مى كنند...
#ادامه_دارد...
#بنیاد_مهدویت_استان_البرز
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
http://eitaa.com/alborzmahdaviat
✨💟الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الفرج💟✨
#آخرین_عروس 🎀
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود🎀
#قسمت2⃣1⃣
#خورشيد طلوع مى كند، شهر #سامرّا زير نور #آفتاب مى درخشد، مى دانم كه اين #شهر زيبا ديگر براى تو جلوه اى ندارد، دلت گرفته است.
طورى نگاهم مى كنى گويى كه پشيمان هستى #همسفرم شده اى:
ــ تو ديگر چه #نويسنده اى هستى❓
ــ مگر چه شده است❓
ــ مرا به اين #شهر آوردى كه بيشتر دلم را بسوزانى و فقط #مظلوميّت_امامم را به من نشان بدهى❗️
من ديگر در #شهرى كه سلام به #آفتاب جرم است نمى مانم.
ــ حق با توست. من نمى دانستم كه در اين #شهر، اين قدر #خفقان است.
تو #وسايل خودت را جمع مى كنى و مى خواهى مرا #تنها بگذارى و بروى.
تمام غم هاى #دنيا به سراغم مى آيد، من تازه به تو #عادت كرده ام. از همه دنياى به اين بزرگى، دلخوشى من فقط تو بودى❗️
تو هم كه مى خواهى #تنهايم بگذارى❗️
#سرانجام مى روى و #دل مرا همراه خود مى كشانى.
من #تصميم دارم تا #دروازه _شهر همراهت بيايم.
#نگاهت مى كنم. تو به جاى اين كه به سوى #دروازه بروى به سوى محلّه #عسكر مى روى.
فكر مى كنم مى خواهى درِ خانه #امام را براى #آخرين بار ببينى.
من هم #همراه تو مى آيم. چند #مأمور آنجا ايستاده اند.
تو مى ايستى و #لبخند مى زنى. بايد دوباره به #بهانه رفتن به خانه #قاضى از اين #كوچه عبور كنيم.
دوباره در كنار هم هستيم.
از كوچه عبور مى كنيم. عطر بال #فرشته ها را مى توان حس كرد، بوى باران، بوى #آسمان، بوى #بهشت به مشام مى رسد.
#ادامه_دارد...
#بنیاد_مهدویت_استان_البرز
💟✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج✨💟
http://eitaa.com/alborzmahdaviat
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0