🔹 برگی از تاریخ استان البرز
اعتراض دانش آموزان دبیرستان بوعلی کرج
روزنامه کیهان، شماره های ۱۰۸۶۶ و ۱۰۸۶۷، ۵ و ۶ آذر ۱۳۵۸، صفحه های ۱۱ و ۲
🔗 البرز پژوهی @alborzology
۵ آذر ۱۴۰۳
🔹برگی از تاریخ استان البرز
مصاحبه مطبوعاتی شیخ علی تهرانی درباره مسائل روز
روزنامه کیهان، شماره ۱۱۱۵۱، پنج شنبه ۶ آذر ۱۳۵۹، صفحه های ۱ و ۱۱
✍ شیخ علی مرادخانی ارنگه معروف به شیخ علی تهرانی در روز ۲۷ مهر ۱۴۰۱ در سن ۹۶ سالگی در شهر تهران درگذشت. او در ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ در محله سرچشمه تهران در یک خانواده اهل روستای ارنگه از توابع بخش آسارا شهرستان کرج متولد شد.
🔗 البرز پژوهی @alborzology
۵ آذر ۱۴۰۳
🔹دو اثر از شادروان استاد سید حسین میرخانی (درگذشت ۱۳۶۱ش) خوشنویس صاحب سبک البرزی و از بنیان گذاران انجمن خوشنویسان ایران که ریشه در روستای تالیان شهرستان ساوجبلاغ دارد.
🔗 البرز پژوهی @alborzology
۵ آذر ۱۴۰۳
4_5920169017997267955.mp3
16.7M
🔹 تاریخ فرهنگ و هنر البرز به روایت حسین عسکری - ۲۳
به مناسبت ۲ آذر ۱۳۰۵ سالروز درگذشت استاد غلام حسین خان طالقانی مشهور به درویش خان
رادیو البرز
برنامه زنده شب نشینی با تاریخ
دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳
تهیه کننده: رضا غیور
۹ دقیقه
🎧 برنامه های اول تا دهم
🎧 برنامه های یازدهم تا بیستم
🎧 برنامه بیست و یکم
🎧 برنامه بیست و دوم
🔗 البرز پژوهی @alborzology
۵ آذر ۱۴۰۳
▪️ کوچ «شیخ علی»
انا لله و انا الیه راجعون
شادروان حاج شیخ علی قورچیان پیر روشن ضمیر و نیکوکار صادق و محبوب، سحرگاه دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ در ۸۳ سالگی درگذشت.
کانال البرزپژوهی این سوگ را به خانواده ارجمندش و دوستدارانش تسلیت عرض می کند.
✍ یادداشت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
🔗 البرز پژوهی @alborzology
۵ آذر ۱۴۰۳
بازنشر به مناسبت درگذشت شادروان شیخ علی قورچیان
▪️دیداری خوش و خاطره ای شیرین از شیخ نظرآباد
✍ استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
۷ خرداد ۱۳۹۹
🔗 البرز پژوهی @alborzology
۵ آذر ۱۴۰۳
بازنشر به مناسبت درگذشت شادروان شیخ علی قورچیان
🔹دیداری خوش و خاطره ای شیرین از شیخ نظرآباد
✍ استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
۷ خرداد ۱۳۹۹
اگر در یک برنامه مسابقه هوش و حافظه و دانستنی های دانشنامه ای، از مشارکت کنندگان در برنامه پرسیده شود مثلاً اینکه سیدجمال الدین کیست؟ یا نام چه کسی و چه مکان و مقامی است؟ مشارکت کنندگان می توانند پاسخ های متعدد و متفاوت به سوال مجری برنامه بدهند و از قضا همه پاسخ ها هم راست و درست از بوته آزمون بیرون آید؛ مثلاً این که نام چهره نامدار مسلمان عصر قاجاریست یا اینکه نام شهر و شهرک یا حومه و ناحیه ای در این یا آن استان است. یا نام خیابانیست در این یا آن شهر و روستا. یا حتی نام فروشگاه و رستوران و دیزی سرا و کله پزیست! در گوشه این یا در آن شهر و محله و بازار. ملاحظه می کنید که چه بازی ها که با نام بزرگان می توان کرد.
ناحیه فقیرنشین و خُرد سیدجمال الدین در بال غربی شهر و شهرستان نظرآباد مقدم در غرب استان جدیدالتاسیس البرز واقع شده است. این ناحیه شهرکی چونان بسیاری از خُرد شهرهای جامعه پساانقلاب ما معلول علیل و مولود ناقص الخلقه مدیریت غلط و بی طرح و برنامه شهری مدیران و نودولتیان جامعه پساانقلاب میهن ماست. مدیران و نودولتیانی که نه از مقتضیات و ملزومات و پیچیدگی های دنیای مدرن آگاهی و فهم درست و راست داشته اند و نه از اصول و قواعد و ضوابط و هندسه و مهندسی و معماری و طراحی و برنامه ریزی و پی افکندن و بنیاد نهادن بناها و بافت ها و مجتمع ها و فضاهای شهری دنیای مدرن چیزی می دانسته اند و تعریفی درست و دقیق داشته اند.
در این ناحیه و خُرد شهر نازیبا و شلخته و بی رنگ و رمق به لحاظ معماری و نسبتاً فقیرنشین، شیخی شریف سکنی دارد که هم نامش «علی» [۱] است و هم صفتش آراسته به پارسایی علوی. مردی از تبار نیکان و صالحان. شیخی اصیل و شریف از جنس شرافتمندان و انسان های اصیل روزگار. تن و اندامش میان قامت است و سینه اش ستبر و محاسنش سپید و چهره اش دلنشین و رنگ چشمانش عسلی و نگاهش چونان عسل ناب و شیرین و معطر و مطهر. زبانش ساده و نرم و مردمانه اما به غایت حکیمانه و پر از عطر و بوی خوش فرزانگی و فرهمندی.
تنور جانش گرم خدا و چراغ دلش تابناک از روشنگاه ملکوت و ملکوتیان. دهانش پر از ذکر و تسبیح و تلمیح و تسجید حق. هم خود و هم خانه و هم بانوی خانه، میزبانان همیشه صمیمی و نیکخواه میهمانی اند که بسیارشان برای حل مشکلات و تنگی های معیشتی و دفع و رفع بلا و بیماری دل به دعای شیخ شریف سپرده و به نزدش می آیند و برگه و سیاهه دعایی از شیخ برمی گیرند و خانه را ترک می گویند.
شیخ ما نیز نیک می داند و می فهمد دعاهایش بهانه اند و او خود نیز بهانه ای چراغ بر کف در میانه ایستاده است و فروغی را که از آن سوی برجانش تابیده، آمده است بر کنجی و گوشه ای تاریک بتابد و راه بنماید و گره از کار میهمانانش بگشاید و دفع و رفع بلا کند. به تعبیر حضرت حافظ علیه الرحمه:
ندیم و مطرب و ساقی همه اوست
خیال آب و گل در ره بهانه
کعبه و قبله و آتش و آتشکده و کنیسه و کنشت و مسجد و منبر و حریم و حرم این امام و آن زاده امام، این قدیس و آن قسیس همه بهانه اند. زندگی آدمی با بهانه آغاز می شود. نوزاد آدمی گریه را بهانه می کند تا هرچه آسان تر و روان تر چنگ در آغوش مادر افکند و از پستان مادر شیر بکشد و بچشد و بنوشد.
ادامه یادداشت 👇
۵ آذر ۱۴۰۳