4_5920169017997267955.mp3
16.7M
🔹 تاریخ فرهنگ و هنر البرز به روایت حسین عسکری - ۲۳
به مناسبت ۲ آذر ۱۳۰۵ سالروز درگذشت استاد غلام حسین خان طالقانی مشهور به درویش خان
رادیو البرز
برنامه زنده شب نشینی با تاریخ
دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳
تهیه کننده: رضا غیور
۹ دقیقه
🎧 برنامه های اول تا دهم
🎧 برنامه های یازدهم تا بیستم
🎧 برنامه بیست و یکم
🎧 برنامه بیست و دوم
🔗 البرز پژوهی @alborzology
▪️ کوچ «شیخ علی»
انا لله و انا الیه راجعون
شادروان حاج شیخ علی قورچیان پیر روشن ضمیر و نیکوکار صادق و محبوب، سحرگاه دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ در ۸۳ سالگی درگذشت.
کانال البرزپژوهی این سوگ را به خانواده ارجمندش و دوستدارانش تسلیت عرض می کند.
✍ یادداشت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
🔗 البرز پژوهی @alborzology
بازنشر به مناسبت درگذشت شادروان شیخ علی قورچیان
▪️دیداری خوش و خاطره ای شیرین از شیخ نظرآباد
✍ استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
۷ خرداد ۱۳۹۹
🔗 البرز پژوهی @alborzology
بازنشر به مناسبت درگذشت شادروان شیخ علی قورچیان
🔹دیداری خوش و خاطره ای شیرین از شیخ نظرآباد
✍ استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
۷ خرداد ۱۳۹۹
اگر در یک برنامه مسابقه هوش و حافظه و دانستنی های دانشنامه ای، از مشارکت کنندگان در برنامه پرسیده شود مثلاً اینکه سیدجمال الدین کیست؟ یا نام چه کسی و چه مکان و مقامی است؟ مشارکت کنندگان می توانند پاسخ های متعدد و متفاوت به سوال مجری برنامه بدهند و از قضا همه پاسخ ها هم راست و درست از بوته آزمون بیرون آید؛ مثلاً این که نام چهره نامدار مسلمان عصر قاجاریست یا اینکه نام شهر و شهرک یا حومه و ناحیه ای در این یا آن استان است. یا نام خیابانیست در این یا آن شهر و روستا. یا حتی نام فروشگاه و رستوران و دیزی سرا و کله پزیست! در گوشه این یا در آن شهر و محله و بازار. ملاحظه می کنید که چه بازی ها که با نام بزرگان می توان کرد.
ناحیه فقیرنشین و خُرد سیدجمال الدین در بال غربی شهر و شهرستان نظرآباد مقدم در غرب استان جدیدالتاسیس البرز واقع شده است. این ناحیه شهرکی چونان بسیاری از خُرد شهرهای جامعه پساانقلاب ما معلول علیل و مولود ناقص الخلقه مدیریت غلط و بی طرح و برنامه شهری مدیران و نودولتیان جامعه پساانقلاب میهن ماست. مدیران و نودولتیانی که نه از مقتضیات و ملزومات و پیچیدگی های دنیای مدرن آگاهی و فهم درست و راست داشته اند و نه از اصول و قواعد و ضوابط و هندسه و مهندسی و معماری و طراحی و برنامه ریزی و پی افکندن و بنیاد نهادن بناها و بافت ها و مجتمع ها و فضاهای شهری دنیای مدرن چیزی می دانسته اند و تعریفی درست و دقیق داشته اند.
در این ناحیه و خُرد شهر نازیبا و شلخته و بی رنگ و رمق به لحاظ معماری و نسبتاً فقیرنشین، شیخی شریف سکنی دارد که هم نامش «علی» [۱] است و هم صفتش آراسته به پارسایی علوی. مردی از تبار نیکان و صالحان. شیخی اصیل و شریف از جنس شرافتمندان و انسان های اصیل روزگار. تن و اندامش میان قامت است و سینه اش ستبر و محاسنش سپید و چهره اش دلنشین و رنگ چشمانش عسلی و نگاهش چونان عسل ناب و شیرین و معطر و مطهر. زبانش ساده و نرم و مردمانه اما به غایت حکیمانه و پر از عطر و بوی خوش فرزانگی و فرهمندی.
تنور جانش گرم خدا و چراغ دلش تابناک از روشنگاه ملکوت و ملکوتیان. دهانش پر از ذکر و تسبیح و تلمیح و تسجید حق. هم خود و هم خانه و هم بانوی خانه، میزبانان همیشه صمیمی و نیکخواه میهمانی اند که بسیارشان برای حل مشکلات و تنگی های معیشتی و دفع و رفع بلا و بیماری دل به دعای شیخ شریف سپرده و به نزدش می آیند و برگه و سیاهه دعایی از شیخ برمی گیرند و خانه را ترک می گویند.
شیخ ما نیز نیک می داند و می فهمد دعاهایش بهانه اند و او خود نیز بهانه ای چراغ بر کف در میانه ایستاده است و فروغی را که از آن سوی برجانش تابیده، آمده است بر کنجی و گوشه ای تاریک بتابد و راه بنماید و گره از کار میهمانانش بگشاید و دفع و رفع بلا کند. به تعبیر حضرت حافظ علیه الرحمه:
ندیم و مطرب و ساقی همه اوست
خیال آب و گل در ره بهانه
کعبه و قبله و آتش و آتشکده و کنیسه و کنشت و مسجد و منبر و حریم و حرم این امام و آن زاده امام، این قدیس و آن قسیس همه بهانه اند. زندگی آدمی با بهانه آغاز می شود. نوزاد آدمی گریه را بهانه می کند تا هرچه آسان تر و روان تر چنگ در آغوش مادر افکند و از پستان مادر شیر بکشد و بچشد و بنوشد.
ادامه یادداشت 👇
ادامه یادداشت 👇
سه ماه پیش از شیوع بلا و بیماری و ویروس همه گیر کرونا در یکی از غروب های سرد زمستانی به اتفاق همسر به دیدار شیخ شریف رفتیم. چونان همیشه با اشتیاق ما را پذیرفت. گرم و صمیمانه و ساده و بی تکلّف پذیرایمان شد و پذیراییمان کرد. دقایقی که در محضرشان بودیم مراجعه کننده ای را نپذیرفت. همسر ایشان که از نیک زنان است از بی احتیاطی های شیخ به سلامتش گله مند بود و از اینکه علیرغم کهولت سن، شیخ در هوای سرد زمستانی تا صبحگاه در حیاط به دعا و ذکر می نشیند و تسبیح می گوید، نگران بود. نگران بود سرمای زمستانی بیمارش کند و سلامتش را به مخاطره افکند. شیخ تنور جانش چنان گرم خدا بود و چراغ دلش چنان تابناک به نور آنسو با چهره ای گشاده و سکوتی دلنشین و صمیمی نگرانی بانوی شریف خانه را می شنید و نرم و آرام نگاهی به ما می افکند و چیزی نمی گفت و ما را و همسرش به درستی کاری که می کرد و راهی که می رفت و ذکرها و تسبیحات و ندبه ها و نیایش های شنبانگاهی که تا صبحگاه با آنسو داشت قانع می کرد. سنگینی و وقار سکوتش چنان پر قوّت و نیرومند بود که جایی و مقامی برای سخن گفتن و زبان به بحث و مجادله گشودن نمی گذاشت و تو را تسلیم سکوتش می کرد و خاموش می نشستی و سکوت می کردی و لب به سخن نمی گشودی. کسی که تنور جانش به آنسوی گرم است صعبی و سختی دهر و گرمی و سردی تابستان و زمستان برایش بی معنیست. مشکل اینجاست که همگان چنین نیستند. اندکان چنین اند و بسیاران در معرض حوادث روزگار آفت گیر و آسیب پذیر و در برابر سرد و گرم روزگار شکننده.
به تعبیر حضرت مولوی در مثنوی:
زان جهان اندک ترشح میرسد
تا نغرد در جهان حرص و حسد
گر ترشح بیشتر گردد ز غیب
نه هنر ماند درین عالم نه عیب
اگر این اندک ترشحات غیبی نبود، غرش حرص و حسد بر سر جامعه و جهان بشری چه می آورد و انسان با خود چه می کرد. اتفاقاً اینک که غیبت آن ترشحات اندک غیبی و قدسی را تجربه می کنیم و از هر گوشه جامعه و جهان بشری ما زوزه گرگ های طمع و غرش حرص و حسدِ حرص ورزان و حاسدان به گوش می رسد. و چه گوشخراش و هراسناک هم به گوش می رسد. از شیخ پرسیدم دچار قبض هم می شوند. گفتند خیر. این مرحله را پشت سر نهاده اند. فکر خوب و قول خوب و فعل خوب، انبساط آور است و نشاط انگیز و شکرش انبساط آورتر. فکر بد و قول بد و فعل بد، هم قبض را دامن می زند هم سنگین است و ملال آور و ذکر عفو و استغفار از آن واجب. استغفار هفتاد مرتبه در سه گاه نماز. در پس پشت این نکته ها و گفته های ساده شیخ احساس می کردم چه حکمت و فرزانگی و فرهمندی عمیق و تجربه زندگی انسانی نهان است که هشت دهه زندگی را با فکر و قول و فعل نیک به تعبیر اشو زرتشت به سر کرده است و چه نیک رستگاری را در اتفاق و اتحاد فکر و قول و فعل نیک زیسته و یافته و دریافته است. تعبیر قرآن شریف را ببینید: «أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ: آگاه باشيد، كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مىشوند» (یونس/۶۲).
انسان وقتی تنور جانش به درست اندیشیدن و راست گفتن و راستی کردار آراسته است همیشه در انبساط است و در نشاط روحی و شعف و شرف معنوی. فکر بد و قول بد و فعل بد غم انگیز است و نشاط را از انسان می رباید و می ستاند و اضطراب و هراس و حزن را دامن می زند.
------------------------------▪️
[۱]. حاج شیخ علی قورچیان معروف به «شیخ علی» متولد ۸ بهمن ۱۳۲۰ در روستای صمغ آباد طالقان و ساکن محله سیدجمال الدین شهر نظرآباد استان البرز بود. او در سحرگاه دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ در ۸۳ سالگی درگذشت.
🔗 البرز پژوهی @alborzology
▪️پیام تسلیت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی به مناسبت درگذشت شیخ علی قورچیان
انسانی و جانی و جهانی از ایمان و اخلاق و معنویت و منش نیک و نیک اندیش و نیک خواه و نیک خو و حلقه ای از سلسله نیک مردان روزگار، ما را وداع گفت و به آن سو به رحمت و مغفرت حق که جان و زبانش گرم به امید وایمان بود؛ شتافت.
«علی» به نام بود و شهره به «شیخ» لیکن نه شیخ بود و نه مدعی شیخوخیت. به صفت جانش آراسته به اوصاف علوی بود. چراغ زندگی ساده و گرمش هماره فروزان به ندبه و نیایش و دعا بود برای رفع ودفع بلا از تن و جان دیگران نه برای راحت تن و شهرت نام خود.
در روزگار گرم و رونق بازار دعاگریزان و دعاستیزان و اعجاز طبابت طبیبان، او حبیب بیماران بود و سخاوتمندانه و صمیمی و صمیمانه دستگیر دل شکستگان و نیازمندان. ایمان و اخلاق و معنویت ساده و صمیمی و زلالش تصویری زنده و راستین و اصیل و شیرین و دلنشین و امید و ایمان بخش از صفای باطنش بود و آراسته به زیبایی و سخاوت و همت و شکوه و جلالت زیست مومنانه.
رحمت و مغفرت حق بر ایشان باد! و عمر با عزت خاندان و خویشان و دوستانش بلند باد!
آمین!
۵ آذر ۱۴۰۳
🔗 البرز پژوهی @alborzology
🔹 بازتاب...
جناب آقای دکتر عسکری سلام.
در صفحه البرز پژوهی مطلبی درباره دیدار استاد دکتر حکمت اله صالحی با مرحوم شیخ علی قورچیان درج شده بود. بر خود لازم دانستم مطلبی هم درباره استاد علی قورچیان قهرمان جهان در رشته ورزش کمانگیری روی اسب بیان نمایم.
نامبرده نیز اصالتاً طالقانی می باشند. ایشان بیش از ده مدال طلا و نقره و برنز جهانی در هنر رزمی مذکور کسب کرده و همچنین نوازنده سه تار و عود در گروه سراج بوده اند. در برخی از آلبوم های حسام الدین سراج از جمله "آیینه رو" ساز نواخته و اجراهای تصویری نیز با مرحوم استاد رضوی سروستانی داشته اند.
فرزند ایشان، گرشا قورچیان ملی پوش هنرهای رزمی سواره، برای نخستین بار در آذر ۱۴۰۲ مدال طلای مسابقات جام جهانی هنرهای رزمی سواره را در شهر العلا عربستان به نام ایران ثبت کرد.
✍ قاسم حسنی (البرز پژوه)
۶ آذر ۱۴۰۳
🔗 البرز پژوهی @alborzology