که البته بزرگان ما ابوالوقت هستن و مسلما این امر با قوانین طبیعت و فیزیک تطبیق نداره ولی از جهت سیطره و غلبه داشتن تجرد نفس بر زمان قابل توجیه هست.

حالا سر بحث زمان شد خیلیا فیلمای نولان و نظریات متافیزیک میاد تو ذهنشون. ببینید، آقایون علوم تجربی میگن حس و عقل کافیه و نیاز به ابزار شناخت دیگه‌ای مثل وحی و اینا نداریم. حالا جالب اینجاس خود اینا حرف خودشون رو نقض می‌کنن. فی‌المثل پایه‌ی متافیزیک و اینا حدس و گمانه. مثلا در باب انبساط جهان وقتی دیگه حرفی برا گفتن ندارن میان میگن انرژی و ماده تاریک! خب اینو از کجا میگن؟ کدوم عقلی تایید می‌کنه، کجا حس میشه؟

حالا جای خنده‌دار این بحث اونجاس که هنوز علم تجربی فرضیه‌س، آقایون براش شاهد از قرآن میارن. مثلا در باب گردبودن زمین میگن که قرآن هم گفته «رب المشرقین و رب المغربین» و این دستخوش بعضیا میشه برای ایجاد شبهه. درحالی که صریحا روایت داریم از امیرالمومنین که منظور از مشرقین و مغربین، تابستان و زمستان هست. و هکذا خیلی دیگه از مسائل که نمود این تقابل و تطابق علم و دین تو همین قضیه کرونا هم بود.

یه سوال: تصورتون از خدا چیه؟ payamenashenas.ir/alm

ولی اگه الان اینجا نبودم میخواستم یه طلبه باشم تو نجف تو قرن دهم هجری

ولی اگه الان اینجا نبودم میخواستم با امین قدیم باب القبله باشم تو یک شب جمعه خلوت

فرمود: ما وقتی مشتاق و دل‌تنگ چهره پیامبر می‌شدیم به چهره‌اش نگاه می‌کردیم. #شه‌زاده

از اونجا که ماه فرو ماند از جمال محمد قاعدتا جلو شبیه‌ترین مردم به پیامبر هم کم میاره.

ولی این‌که شب ولادت سرداران کربلا در به در این مقتل و اون مقتلیم خودش اوج غم رو می‌رسونه... که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها:))

. تفأل زدم به قرآن سوره سجده باز شد «الف لام میم » . «ام یقولون افتراه» می گویند دروغ است ؟ نه از بل هو الحق بفهمید که حق است حق . الحق مع علی و علی مع الحق. و سجده باز شد که سجده کنید حق را.🌱 . @alef_laam_mim

یک سال گذشت و الف‌لام‌میم یک‌ساله شد.

خیلی چیزا رو باید گفت و هیچ چیز نباید گفت.

#پیام_ناشناس سلام برای یک ساله شدن الف لام میم سه حرف است مضمون سی‌پاره‌ی دل الف.لام.ميم از لبم می‌تراود حوالی عضو شدنم داخل کانال رو یادم نیست ذاتا دلیلش رو ربط میدهم به اوقاتی که از اول پیام های کانال رو شروع به خوندن میکنم انقدری که خسته شوم! عادته بدیست و برخی کانال ها شاید بارها و بارها پیام هاشونو زیر و رو زدم :) فروردین یا اردیبهشت همان اول اول ها و اتفاقی به کسی میشناختمتان که قلمش شبیه امیرخانیست... در بند کانال نیستید و به قول خودتان تنور هم که نیست! حق گفتن ها و شور برومند آن داستانک ها که می چسبند به دل آن حرف های قلمبه سلبمه که نشات گرفته از دروس حوزه... (بماند که وقتی میخونمشون و سر و تهش رو نمیفهمم پدر نت و کتاب و اطرافیان رو در میارم که این ینی چی) _گلِ بی خار کجاست؟! همه اش حسنِ خداداد است، جخ این یک عیبش را هم تحمل... جمع اینها میشود تفاوت این جذابه حداقل برای من حق همراتون یاعلی مددی

سلام حسابی چوب کاری فرمودید، خیلی ممنون:)

توضیح خال بت چه بود غیر زلف بت این نکته را مگر بشکافد قصیده ای یارب سزاست سجده کنم در برابرش دستت درست باد که بت آفریده ای

هم دوره‌ای‌هام امسال باید کنکور بدن و من دارم فکر می‌کنم ابن جنی باباش جن بوده یا نه، یا این‌که سیبویه لپاش همیشه گل انداخته بوده واقعا یا نه.

صدامونو می‌شنوی؟

هر گلی عطر و بوی خودشُ داره، بوی تند گل نرگس تویی.

عید من اون روزیه که مجازیا به جای عیدکم مبروک بگن عیدتون مبارک😁

وفا رساند بدانجا که در تو گم باشم سگ تو بودم دیشب کنون جناب توام

در گوشه‌ی اتاقم، در انزوای کامل در دست کهنه دیوان، جامی شراب واصل اشعار آب‌دار را، از مصرعی به مصرع خواننده‌ام من امشب، عقلم دوباره زائل کردم به خون وضویی، حالا دگر اذان است به به عجب نمازی، امشب شده‌ست حاصل

*

البته که اون پیام هم در مقام مدح بود😅

یک کاسه‌ی حلیمی، در دست یک یتیمی می‌خورد و ناله می‌کرد، ای وای روغنش کو؟!

نشنیدستی تو نام من در عالم من هیچ‌کسم، هیچ‌کسم، هیچ‌کسم

چون درگذرم به باده شوئید مرا تلقین ز شراب ناب گوئید مرا خواهید به روز حشر یابید مرا از خاک در می‌کده جوئید مرا #خیام

شادی روح مادربزرگی که امشب شب اول قبرشونه فاتحه‌ای عنایت بفرمائید.

با شاهد شوخ شنگ و با بربط و نی کنجی و فراغتی و یک شیشه‌ی می چون گرم شود ز باده ما را رگ و پی منت نبریم یک جو از حاتم طی #حافظ

منو به روزای قدیم برگردون...