شَعْبَانُ الَّذِی حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ
خدایا، این ماه همون ماه شعبانی هست که گره خورده و پیچیده شده با رحمت و رضوانت.
الفلاممیم
شَعْبَانُ الَّذِی حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ خدایا، این ماه همون ماه شعبانی هس
الَّذِی كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَدْأَبُ فِی صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ فِی لَيَالِيهِ وَ أَيَّامِهِ بُخُوعاً لَكَ فِی إِكْرَامِهِ وَ إِعْظَامِهِ إِلَى مَحَلِّ حِمَامِهِ
خدایا، این همون ماهیه که پیامبرت تا دم مرگ هم با روزه گرفتن و شب زنده داری اکرامش میکرد.
الفلاممیم
دنیایِ ما سینهزنا به دنیا خوش اومدی♥️
ما کی باشیم که در وصف تو قلم بزنیم؟!
عشق چهارحرفی ما!
الفلاممیم
ما کی باشیم که در وصف تو قلم بزنیم؟! عشق چهارحرفی ما!
اگه درختای عالم همه مداد بشن،
دریاها همه مرکب بشن،
جنها بشینن بشمرن،
آدما همه بنویسن،
والله نمیتونن فضائل شما اونجور که باید بنویسن.
هدایت شده از عُـرف
ذکر ″لا اله الا الله″ را ذکر اخلاص گفته اند از آن رو که هنگام گفتنش لب ها به هم نمیخورند
قائلینش غافل شده اند از نام تو و پدرت حضرت ارباب
#ذکرعلیعبادة♥️
الفلاممیم
مقامش علمداریه ولی خودش خواسته بهش بگن ساقی♥️
جاش اون بالا بالاهاس ولی خودش خواسته زانوش بشه رکاب برا مخدرات حرم
هدایت شده از الفلاممیم
نقاب به صورت دارد و به میدان آمده. بچه سال است.
معاویه ابو شعثاء را می خواند. ابو شعثاء یلی است برای خودش و به جنگ آوری معروف.
_به جنگش برو
_امیر برای من زشت نیست به جنگ یک بچه بروم؟
ابوشعثاء پسرش را راهی میدان می کند. گرد و خاک از میدان جنگ بلند می شود .
هر دو سپاه آرام اند. گرد و خاک ها کم کم می نشیند . پسر ابو شعثاء غرق خون است.
دومین پسرش را به میدان می فرستد.
سومی ، چهارمی .... هفت پسرش را به میدان می فرستد .
یک به یکشان را نوجوان به هلاکت می رساند.
ابو شعثاء خودش راهی میدان می شود.
ابو شعثاء تا به خودش بجنبد نوجوان با یک ضربه او را به هلاکت می رساند .
نوجوان به نزد سردار صفین ، حضرت ابوتراب بر می گردد.
حضرت نقاب از صورت نوجوان بر می دارد. و ماه نمایان می شود.
حضرت قمر سیزده سال دارد.سیزده سال. سیزده جام عسل.💛