🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🔅 عروس آسمانی 🔅
🌷«شهید مرضیه بلوایه» همعروس «شهید عصمت پورانوری» است. دو تازه عروسی که با هم و به همراه مادرشوهرشان «شهید فاطمه صدف ساز» در ۱۹ آذرماه ۱۳۶۰ در حمله هوایی رژیم بعث عراق به دزفول به شهادت می رسند.
🌹 از «عصمت» در الف دزفول زیاد گفته ام و مردم هم به لطف کتاب «عصمت» ، شهید عصمت پورانوری را خوب می شناسند. حس کردم باید از «مرضیه» هم گفت. نوعروس شانزده ساله ای که در ایمان و حجاب و حیا و عفاف و سبک زندگی مؤمنانه و ازدواجی ساده و بی غَل و غش، شبیه عصمت است، اما از او کمتر گفته شده است.
🌴 به لطف حضرت زهرا(س) و با عنایت شهید ، در 5 قسمت و در روایتی کوتاه و داستانی و البته مستند در الف دزفول از «شهید مرضیه بلوایه» روایت کرده ام.
🔅⭕️لینک این 5 قسمت به صورت یکجا تقدیم می گردد👇🏻 :
1️⃣ عروس آسمانی ( قسمت اول ) :
🌐https://alefdezful.com/1020
2️⃣ عروس آسمانی ( قسمت دوم ) :
🌐https://alefdezful.com/1021
3️⃣ عروس آسمانی ( قسمت سوم ) :
🌐https://alefdezful.com/1022
4️⃣ عروس آسمانی ( قسمت چهارم ) :
🌐https://alefdezful.com/1025
5️⃣ عروس آسمانی ( قسمت آخر ) :
🌐https://alefdezful.com/1026
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌷 دوستان بزرگوار من در «هیات رزمندگان اسلام شهرستان دزفول» در اقدامی زیبا و قابل تقدیر ، این روایت را به صورت پادکست در پنج قسمت تهیه و تدوین کرده اند که همینجا دست بوس تلاش ارزشمند این عزیزان هستم.
1️⃣ ✅ هر روز یک قسمت از این پادکست که حاصل زحمات این بزرگواران هست تقدیم می شود.
🤲🏻 به امید اینکه همیشه زمانه و زندگی شهدای والامقام الگو و سرلوحه زیستنمان باشد. ان شاالله
✴️ لینک عضویت کانال هیات رزمندگان اسلام دزفول👇🏼
🆔 https://eitaa.com/Razmandegan_Dezful
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
32.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅به نام خدا🔅
🎤 پادکست عروس آسمانی ( قسمت اول )
📀 تهیه شده توسط هیات رزمندگان اسلام شهرستان دزفول
✍🏻یکی از موضوعات کمتر روایت شده هشت سال دفاع مقدس ، روایت بانوان شهید است. شهرستان دزفول با دارا بودن قریب به 400 بانوی شهید ، صدرنشین تعداد بانوان شهید کشور است، شهدایی که نام و یاد و روایت زیستنشان می تواند الگویی بی بدیل برای نسل امروز باشد.
❤️«عروس آسمانی» روایت «شهید مرضیه بلوایه» ، شهید شانزده ساله دزفولی است که چند ماه پس از عقد و اردواجش در حادثه اصابت راکت هواپیماهای رژیم بعثی به پل قدیم دزفول در مورخ 19 آذرماه 1360 به شهادت می رسد.
🌷«عروس آسمانی » روایتی داستان گونه و مستند از زمانه و زندگی بانوی شهیدی است که طول عمری کوتاه و عرض عمری عمیق دارد و می تواند برای بسیاری از دختران این مرز و بوم الگویی دست یافتنی و عملی، برای طی طریق کمال و رسیدن به رضایت و قرب الهی باشد.
5️⃣🎁 این روایت در پنج قسمت تقدیم شما می گردد، امید که خط و نشانی باشد برای آنانکه در جستجوی صراط مستقیم الهی هستند.
✴️ لینک عضویت کانال هیات رزمندگان اسلام دزفول👇🏼
🆔 https://eitaa.com/Razmandegan_Dezful
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🆔 https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🔅#سلمان🔅
🌷7️⃣ قسمت هفتم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅«سلمان» یک داستان است. اما معمولاً قصه ها را حقایقی که دور و بر آدم ها رقم می خورد می سازند. «سلمان» حقایقی است که در قالب یک داستان روایت می شود تا به برخی ها بر نخورد وگرنه کوچه پس کوچه های این دیار پر است از «عمار»های قصه ی سلمان.
✍️ هر روز یک قسمت از قصه ی «سلمان» در الف دزفول منتشر می شود.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
. . . رضا انگار که نکته مهمی یادش آمده باشد حرف های علی را برید و گفت:
– راستی سلمان! بابات وصیت نامه داره؟!
سلمان لبخند تلخی روی لبش آورد و با اشاره ی سر پاسخ مثبت داد.
مهدی که کارهای گرافیکی مسجد و هیات را انجام می داد و طراحی ها و پوستر هایش شاهکار بود رو کرد به سلمان و گفت:
خب خیلی خوبه! وصیتنامه بابات رو بیار که چاپ کنیم و تو هیات پخش کنیم!
– آره سلمان! مهدی راست میگه! حتما اسکنش کن که با دست خط خود بابات باشه! اینطوری خیلی تأثیرگذار تره. مهدی هم حتما روش کار میکنه و یه کار خوب و تمیز ان شاالله چاپ می کنیم.
علی سری به تاسف تکان داد :
وصیت شهدا باید خونده بشه! باید عمل بشه! هر چقدر هم مهدی روی طراحی و چاپش زحمت بکشه، اگر ما به این وصیت ها عمل نکنیم ، بی فایده است. خدا می دونه تو این وصیت نامه های شهدا چه رمز و رازهایی وجود داره و ما بی خبریم؟!
رمز و راز؟! سلمان با تعجب می پرسد و همزمان نگاهش را در چشم های غمگین علی قفل می کند.
– چه رمز و رازی علی آقا؟!
– آره برادر ! رمز و راز ! می دونی چرا می گم رمز و راز؟! آخه حضرت امام درباره ی وصیت شهدا یه جمله ی عجیب و غریب داره!! صبر کن الان بهت می گم.
گوشی اش را از جیبش در می آورد و چند بار انگشت اشاره اش را می چرخاند روی صفحه ی گوشی و بالا و پایین می کند:
– آهان! پیداش کردم! همه تون خوب گوش بدین. این جمله ی مرحوم امام خمینیه:
«پنجاه سال عبادت كردید، و خدا قبول كند، یك روز هم یكى از این وصیت نامه ها را بگیرید و مطالعه كنید و تفكر كنید»
حتما باید یه رمز و رازی تو وصیت شهدا باشه که امام کنار ۵۰ سال عبادت، دستور به خوندن وصیت نامه ها داده! تازه تأکید امام فقط رو خوندن نیست. بیشترش رو تفکر و تأمل کردن رو وصیت نامه ی شهداست. چیزی که ما خیلی بهش توجه نداریم. نه تو زندگی شخصیمون و نه تو کارای مسجد و جلسه قرآن و هیأت!
رضا دستش را از روی شانه ی سلمان بر می دارد و چند باری می کشد به ریش نرم و حالت گرفته اش.
– آره! منم این جمله ی امام رو شنیده بودم علی! اما واقعاً موندم که چرا خیلی از مردم و مسئولینمون ، حتی گاهی خودِ ماها بی خیال این وصیت نامه ها شدیم و بهش عمل نمی کنیم؟!
اصلاً عمل کردن پیشکش! بعضی مسئولین حتی سراغ حرف و خواسته های شهدا نمی رن که ببینن چی خواستن؟
درخواست های یه آدمی رو که از دنیا رفته، باید انجام داد. اینو هم قانون میگه و هم شرع. حالا چه برسه به خواسته های شهدا! اونایی که جونشون رو برا دین و مملکت و ناموسشون دادن و همه مدیون اونا هستن؟!
علی با آهِ سردی که می کشد ، حرف رضا را تایید می کند:
– ببینید بچه ها! ما همه مون باید دغدغه مون این باشه که خلاف جهت شهدا حرکت نکنیم. درسته خیلی از مردم و مسئولینمون بی خیال شهدا شدن! درسته حتی بعضی از اونایی که یه روزی با شهدا بودن و کنارشون جنگیدن هم، امروز پول و پست و مقام و خیلی چیزای دیگه راهشون رو عوض کرده!
اما تکلیف ما اینه که تا میتونیم تلاش کنیم راه اونا و یاد اونا زنده بمونه و فراموش نشه! حضرت آقا میگه زنده نگهداشتن یاد شهدا، کمتر از شهادت نیست! باید قهرمان هایی مثل بابای سلمان رو به مردم معرفی کنیم!
– راستی سلمان! عکس وصیتنامه بابات همراهت نیست ببینیمش!؟
سلمان رو به مهدی شانه هایش را بالا می اندازد و می گوید:
نه مهدی جان! اصلاً به عکس احتیاجی نیست! شاید تعجب کنی اگه بهت بگم وصیت نامه ی بابام فقط یک خطه! یک خط!
چهره ی سلمان سیبل نگاه همگی بچه ها می شود و تعجب در قیافه ی هر کدامشان یک جور خودش را نشان می دهد، اما پرسش همه ، یکی است. همه با هم ، آهنگین و کشدار حرف سلمان را تکرار می کنند:
یه خط . . . . ؟
و سلمان با بغض سرش را می اندازد پایین و می گوید:
آره! فقط یک خط . . . .
⚠️ ادامه دارد .....
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🆔 https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
📹 دانلود کنید
✳️🎁 اختصاصی الف دزفول
🎁 تجدید خاطره ای پس از 21 سال
⚫️ به مناسبت بیست و یکمین سالروز تشییع و تدفین هشت شهید گمنام دفاع مقدس مدفون در مرکز فرهنگی دفاع مقدس دزفول
🗓بیست و یک سال پیش در 28 صفر سال 1423 هجری قمری مصادف با 21 اردیبهشت ماه سال 1381، همزمان با سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) ، امام رضا(ع) و رسول مکرم اسلام (ص) ، پیکر پاک و مطهر 8 شهید گمنام هشت سال دفاع مقدس در مرکز فرهنگی دفاع مقدس دزفول به خاک سپرده شد.
📽 انتشار تصاویر تشییع و تدفین و کلیپ بخش هایی از مراسم تشییع این هشت شهید گمنام برای اولین بار در الف دزفول
🎥فیلمی که با تمام کهنگی اش، یاد و خاطره ی آن روز را زنده می کند. شهدای گمنامی که یادمانشان فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشت و امروزه میزبان عاشقانی است که دل در گرو محبت شهدا دارند.
🌹 به امید نیم نگاهی از این غریب های بی نام و نشان
🖐🏻 با تشکر از دوست بزرگوارم جناب آقای پیش نظری برای ارسال این فیلم ارزشمند
🌹 تصاویر و کلیپ را در الف دزفول ببینید 👇🏼
🌎 https://alefdezful.com/t3uu
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🆔 https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌹اینجا روی دوش هیچ کسی درجه نیست
⚫️🌴 به مناسبت اربعین رحلت جانباز سرافراز هشت سال دفاع مقدس، حاج ناصر اسدمسجدی
✍🏻 متنی متفاوت ، جملاتی خاص و عباراتی ویژه ، از زبان حاج ناصر برای همرزمانش اما به قلم الف دزفول
🌹تمام این متن تصاویر ذهنی و تصویرسازی های من از پرواز حاج ناصر است. تلفیقی از آیات و روایات و آنچه عمدتاً در رویاهای صادقه از شهدا روایت می شود.
🌴در این متن ، حاج ناصر از لحظات عروجش می گوید و اتفاقاتی که پس از آن بر او گذشته است. متنی متفاوت که من قدری به خود جرأت و جسارت داده ام در نگارش آن . . . .
⌛️ به زودی در الف دزفول
⏳ منتظر باشید . . . .
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🔅#سلمان🔅
🌷8️⃣ قسمت هشتم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅«سلمان» یک داستان است. اما معمولاً قصه ها را حقایقی که دور و بر آدم ها رقم می خورد می سازند. «سلمان» حقایقی است که در قالب یک داستان روایت می شود تا به برخی ها بر نخورد وگرنه کوچه پس کوچه های این دیار پر است از «عمار»های قصه ی سلمان.
✍️ هر روز یک قسمت از قصه ی «سلمان» در الف دزفول منتشر می شود.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
تخت حاج عمار خالی است و فقط یک گلدان شمعدانی در کنار عکس او روی تخت خودنمایی می کند. از کپسول اکسیژن و دستگاه اکسیژن ساز دیگر خبری نیست. همان فردای روزی که حاج عمار تشییع شد، از بنیاد تماس گرفتند که دستگاه و کپسول را بیاورید و تحویل بدهید.
انگار توی مغز سلمان آب جوش ریخته باشند، صدایش را بلند کرده بود و گفته بود: نگران نباشید. اختلاسشان نمی کنیم. بگذارید کفن بابایم خشک شود، برایتان می آورم.
نیمه شب است و فکر و خیال ها و خاطرات نمی گذارد خواب به چشمان سلمان بیاید. باز هم به دور از چشم مادر و سارا ، آرام و بی صدا آمده است در اتاق بابا، سجاده ی او را پهن کرده و مشغول نماز خواندن است. این سفارش حاج عمار است که برای آرامش گرفتن در هر تلاطمی برود سراغ حرف زدن با خدا.
سلمان سلام نماز را می دهد و چشمش که به تسبیح و شیشه ی عطر بابا می افتد، نا خودآگاه اشک از چشمانش سرازیر می شود.
سرِ شیشه ی عطر را باز می کند و عطر بابایش می پیچد توی اتاق.
قرآن بابا را برمی دارد و لای آن را باز می کند و باز هم چشمش می خورد به وصیتنامه ی بابا! یاد حرف های دیشب علی در حیاط مسجد می افتد که می گفت : « حتما باید رمز و رازی در وصیت شهدا باشد که امام دستور به خواندن وصیت نامه ها داده است» .
برگه را بر می دارد. می بوسد و چند بار بو می کند و به چشم هایش می کشد و از پشت پرده ی اشک، همان یک خط وصیت بابایش را برای بار چندم مرور می کند.
بسم الله الرحمن الرحیم.
فقط نگذارید حرف رهبری روی زمین بماند. همین. به تکلیفتان عمل کنید و بدانید که عاقبت بخیری در تداوم راه شهدا است.
والسلام
عمار حسینی ۳۰/ شهریور /۱۳۹۴
چند بار همین یک خط وصیت بابا را مرور می کند و دنبال رمز و رازی می گردد که علی درباره اش حرف زده بود. نگاهش را می دوزد به قاب عکس بابا و شروع می کند به حرف زدن.
– سردرگُمم بابا! یه خط وصیت نوشتی که در عین سادگی یه عالمه معنی و مفهوم داره! یه عالمه رمز و راز! تو این اوضاع بد روزگار که خیلی انقلابی های قدیمی هم به حرف آقا گوش نمیدن، من چیکار کنم که حرفش رو زمین نمونه؟!
من یه نفرم نه یه لشکر. چه کاری ازم ساخته اس آخه؟!
من چیکار کنم که به تکلیفم عمل کرده باشم. الان واقعا تکلیف من چیه؟ درس خوندن؟ مسجد رفتن؟ زیر پر و بال سارا و مامان رو گرفتن؟ من باید چیکار کنم که به وصیتت عمل کرده باشم؟! که تو و رفیقای شهیدتو راضی نگه دارم!
خودت یه راهی نشونم بده بابا! خودت یه نشونه بفرست برام!
و بغض مثل سنگ بزرگی که مسیر عبور چشمه ای را ببندد، راه گلوی سلمان را می بندد. اختیار صدایش را دارد که بلند نشود و مادر و سارا را بیدار نکند، اما اختیار اشک هایش را نه.
آشوبی است توی دلش که آرام نمی شود. مثل آتشفشانی که لحظه به لحظه بیشتر گُر می گیرد. وصیت نامه ی بابا را دوباره می گذارد لای قرآن و دوباره محو تصویر بابا می شود. انگار بابایش هم محو چهره ی سلمان است. سلمان دست هایش را ستون می کند و پاهای بی حس و لَختش را روی زمین دنبال خودش می کشد و آرام آرام به تخت بابا نزدیک می شود. با این پرده ی اشکی که چشمانش را پوشانده است، تصویر بابا از نزدیک هم واضح نیست چه برسد از چند متر دورتر. نگاهش را در چشمان خسته ی بابایش گره می زند و دوباره سرِ درد دلش باز می شود.
⚠️ ادامه دارد .....
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅به نام خدا🔅
🎤 پادکست عروس آسمانی ( قسمت دوم )
📀 تهیه شده توسط هیات رزمندگان اسلام شهرستان دزفول
✍🏻یکی از موضوعات کمتر روایت شده هشت سال دفاع مقدس ، روایت بانوان شهید است. شهرستان دزفول با دارا بودن قریب به 400 بانوی شهید ، صدرنشین تعداد بانوان شهید کشور است، شهدایی که نام و یاد و روایت زیستنشان می تواند الگویی بی بدیل برای نسل امروز باشد.
❤️«عروس آسمانی» روایت «شهید مرضیه بلوایه» ، شهید شانزده ساله دزفولی است که چند ماه پس از عقد و اردواجش در حادثه اصابت راکت هواپیماهای رژیم بعثی به پل قدیم دزفول در مورخ 19 آذرماه 1360 به شهادت می رسد.
🌷«عروس آسمانی » روایتی داستان گونه و مستند از زمانه و زندگی بانوی شهیدی است که طول عمری کوتاه و عرض عمری عمیق دارد و می تواند برای بسیاری از دختران این مرز و بوم الگویی دست یافتنی و عملی، برای طی طریق کمال و رسیدن به رضایت و قرب الهی باشد.
5️⃣🎁 این روایت در پنج قسمت تقدیم شما می گردد، امید که خط و نشانی باشد برای آنانکه در جستجوی صراط مستقیم الهی هستند.
✴️ لینک عضویت کانال هیات رزمندگان اسلام دزفول👇🏼
🆔 https://eitaa.com/Razmandegan_Dezful
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🆔 https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌹دیدن همیشه چشم نمی خواهد
⚫️🌴 به مناسبت اربعین رحلت جانباز سرافراز هشت سال دفاع مقدس، حاج ناصر اسدمسجدی
✍🏻 متنی متفاوت ، جملاتی خاص و عباراتی ویژه ، از زبان حاج ناصر برای ما ، اما به قلم الف دزفول
🌹تمام این واژه ها تصویر ذهنی من از عروج حاج ناصر است. متنی که قدری به خود جرأت و جسارت دادم برای نوشتن آن. متنی که بر اساس شناختم از حاج ناصر و شهدا و آیات و روایات و نقل قول های دیدار شهدا پس از شهادت است.
🌴در این متن ، حاج ناصر از لحظات عروجش می گوید و اتفاقاتی که پس از آن بر او گذشته است و توصیه هایی که برای ما دارد. رازهایی را که افشا می کند و خبرهایی از آینده که برایمان می گوید و مواردی که مرورش خالی از لطف نیست.
🎁 الف دزفول را در خلوتی آرام مرور کنید 👇🏼
🌎 https://alefdezful.com/6qr4
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌷 انا لله و انا الیه راجعون🌷
🌴 و مادری دیگر از مادران صبور شهدا آسمانی شد
🏴 «حاجیه خانم منور خادمعلی» مادر شهید والامقام «عبدالامیر خادمعلی» دارفانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
💐الف دزفول ضایعه درگذشت این مادر بزرگوار را حضور خانواده محترم ایشان و مردم شهید پرور دزفول تسلیت عرض می نماید.
🔅غفران و رحمت الهی برای آنمرحومه و صبر و اجر برای بازماندگان از خدای متعال مسئلت دارم .
🌹 شهید عبدالامیر خادمعلی متولد 1344 در مورخ 27 بهمن ماه 1364 در عملیات والفجر8 در منطقه اروندرود به شهادت رسید. مزار مطهر این شهید والامقام در گلزار شهدای بهشت علی دزفول زیارتگاه عاشقان است.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌷 انا لله و انا الیه راجعون🌷
🌴 و مادری دیگر از مادران صبور شهدا آسمانی شد
🏴 «حاجیه خانم فخرینه فرخ نیا » مادر شهید والامقام «رضا فرخ نیا» دارفانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
💐الف دزفول ضایعه درگذشت این مادر بزرگوار را حضور خانواده محترم ایشان و مردم شهید پرور دزفول تسلیت عرض می نماید.
🔅غفران و رحمت الهی برای آنمرحومه و صبر و اجر برای بازماندگان از خدای متعال مسئلت دارم .
🌹 شهید رضا فرخ نیا متولد 1346در مورخ 8 اسفندماه 1365در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه به شهادت رسید. مزار مطهر این شهید والامقام در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول زیارتگاه عاشقان است.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
⚫️ عجب ایام تلخی . . . .
🌹🌹 در کمتر از 24 ساعت دو مادر شهید را از دست دادیم . . . .
سرمایه هایی که در بی خیالی ما آدم ها دارند می روند و ما نمی دانیم چه ثروت هایی را داریم از دست می دهیم
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🔅#سلمان🔅
🌷9️⃣ قسمت نهم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅«سلمان» یک داستان است. اما معمولاً قصه ها را حقایقی که دور و بر آدم ها رقم می خورد می سازند. «سلمان» حقایقی است که در قالب یک داستان روایت می شود تا به برخی ها بر نخورد وگرنه کوچه پس کوچه های این دیار پر است از «عمار»های قصه ی سلمان.
✍️ هر روز یک قسمت از قصه ی «سلمان» در الف دزفول منتشر می شود.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
. . . نگاهش را در چشمان خسته ی بابایش گره می زند و دوباره سرِ درد دلش باز می شود.
بابا ! هیچکس ندونه تو که خوب می دونی! یادته چقدر با هم درباره ی شهادت حرف می زدیم. اونقده از رفقای شهیدت برام گفتی که عشق شهادت بدجوری تو دلم افتاد!
این تنها رازیه که از مامان و سارا پنهونش کردم. این تنها آرزوییه که از نوجوونی امونمو بریده! آرزویی که تو و رفیقات به دلم انداختین. الانم که تو رفتی، دیگه اصلا جرات نمیکنم از این آرزو با هیچکس حرف بزنم!
یادته بهت می گفتم: منم دوست دارم شهید بشم، اما با این وضعیت پاهام . . . .
تو می گفتی: شهادت یه رتبه است، مردش باشی بهش می رسی. فقط باید بخوای! باید زحمت بکشی! می گفتی: برا شهادت پا لازم نداری! دل لازم داری! یه دل بزرگ! یه عقل عاشق و یه عشق عاقل! یادته می گفتی: توی اون دل فقط و فقط باید خدا رو راه بدی و نه هیچکس دیگه! ..
خیلی تمرین کردم برسم به اون چیزایی که گفتی بابا! اما نشد! انگاری یه جای کار می لنگه!!! من چیکار کنم بابا! من چیکار باید بکنم بابا! کاش بودی! کاش بودی و دوباره با هم حرف می زدیم…
سلمان سرش را به پایه ی تخت تکیه می دهد و دستش را می کشد روی برگ های گلدان شمعدانی. گره نگاهش را از قاب عکس بابا باز نمی کند و همچنان درد دل هایش را می ریزد روی دایره. . .
گرمی دستی را روی شانه اش احساس می کند:
– سلمان!… سلمان بابا!….
سلمان چشمانش را باز می کند واز آنچه که پیش رویش می بیند، شوکه می شود. باور کردنی نیست. بدنش یخ می کند و انگار که دست ها و حتی زبانش هم به درد پاهایش مبتلا شده اند، سست و بی حرکت ، نای تکان خوردن ندارند. بابا زانو می زند و سلمان در آغوش بابایش گم می شود.
سلمان تمام انرژی اش را برای چرخاندن زبانش به کار می گیرد و با لکنت می گوید:
– بابا. . . بابا … خو… خودتی؟! بر…برگشتی یا. . . یا دارم. .. یا دارم خواب می . . . می بینم؟!
بابا در حالی که سر سلمان را به سینه اش می فشارد می گوید:
– مهم نیست. مهم اینه که الان کنارتم.
سلمان که نمی تواند از آغوش خوش عطر و بوی بابا دل بکند، لبخندش را می پاشد به صورت بابا و بعد آبشار نگاهش را میریزد از سر تا پای بابایش .
– بابا! انگار حالت خوب شده؟! نه؟! دیگه سرفه نمی کنی؟ دیگه نفست تنگ نمیشه؟! نه؟! دیگه موج سراغت نمیاد بابا؟! خوب شدی انگار؟! آره؟ خوب شدی بابا؟!
کل چهره ی بابا تبدیل می شود به یک لبخند شیرین و تو دل برو.
– آره پسرم. دیگه از اون دردا خبری نیست! دیگه همه چی تموم شد. هر چی درد بود مال دنیا بود. اینجا دیگه دردی نیست فدات شم! اومدم پیش بچه ها! اینجا همه چی عالیه و بچه ها مثل اون روزا همه دور هم جمعن. دیگه نگران من نباشین بابا! به مامانت و سارا هم بگو دیگه گریه نکنن! من خودم همیشه کنارتون هستم و همه چی رو می بینم!
مامانت خیلی از دست بنیاد دلخوره که نذاشتن منو کنار بچه ها دفن کنن! خیلی دلخوره، اما به خاطر تو به روش نمیاره که بازم تو ناراحت نشی. بهش بگو مهم نیست که تو قطعه شهدا نیستم. مهم اینه که الان پیش دوستامم. بگو دیگه گریه نکنه. بگو این خداست که درباره ی شهادت یه نفر تصمیم می گیره نه آدما! بگو اونایی که اذیتش کردن، اینجا بدجوری باید جواب پس بدن!
سلمان حیرت زده می پرسد:
اینکه میگی همیشه کنارتون هستم، یعنی ما هر وقت بخوایم می تونیم ببینیمت؟
بابا می خندد و دوباره سر سلمان را می چسباند به سینه اش.
– تا خدا چی بخواد! الان فقط اومدم سوالت رو جواب بدم و برم. اومدم درباره وصیتنامه م حرف بزنم. مگه نه دنبال این بودی که چیکار باید بکنی؟ تکلیفت چیه؟ یا نه؟
سلمان شگفت زده از حرف بابایش، می پرسد:
– آره! اما شما از کجا می دونی بابا؟!
بابا فقط ریز می خندد.
⚠️ ادامه دارد .....
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🎁 امیر در سینه کش خاكريز افتاده بود
✍🏻 روایت شهادت شهید عبدالامیر خادمعلی
⚫️چند روز پیش بود که دوستی پیشنهاد داد بروم و با مادر شهید عبدالامیر خادمعلی حرف بزنم و از پسر شهیدش بنویسم. می گفت خانه ای ساده و کاهگلی دارند در کوچه پس کوچه های اطراف مسجد میان دره و همان دوستی که پیشنهاد داده بود، دیروز اطلاعیه تشییع و ترحیم مادر عبدالامیر را فرستاد. به همین سادگی داریم این گنجینه ها را بدون اینکه خاطرات و زمانه و زندگیشان را ثبت کرده باشیم از دست می دهیم و کَکمان هم نمی گزد.
🌹نمی دانم چه غربتی سرتاپای امیر را گرفته که استمدادم از چند نفر از بچه های خاک جبهه خورده برای خاطره گفتن از امیر بی نتیجه ماند. تنها جایی که از امیر رد و نشانی هست، در خاطرات حاج مهران موحد از آن پاتک جهنمی ۲۷ بهمن ماه ۶۴ است. روایت حاج مهران را از آن روز تقدیم می کنم.
✍🏻 به همراه تصویر وصیتنامه امیر با دستخط خودش
🌹 الف دزفول را ببینید 👇🏼
🌎 https://alefdezful.com/s784
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🆔 https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc