نمودار فقه.pdf
135.4K
💠تقریر بیانات استاد حاج آقا میرهاشم حسینی حفظه الله در دوره مبادی فقه و اصول
🔸️مقرر: مهدی دهبان
🔸️نواقص نمودار به خاطر تقریر و برداشت از بیانات است.
🔺️انتشار برای اولین بار🔺️
@aletra
عدم قول به فصل.mp3
3.95M
▪️تفاوت سه اصطلاح:
🔸️عدم قول به فصل
🔸️قول به فصل
🔸️قول به عدم فصل
🔺️به همراه توضیح خرق اجماع و احداث قول ثالث
استاد دهبان
@aletra
هدایت شده از اندیشکده مستعدان
🔰موضوع شناسی در جرایم حقوقی و کیفری
📝به قلم استاد گرانقدر، حجت الاسلام و المسلمین #دهبان
#محاربه
#جرائم
از مهمترین چالشهای اجرای قوانین قضایی تشخیص موضوع است. و یکی از بزنگاه های تشخیص موضوع مبحث معاونت و مشارکت در جرایم حقوقی و کیفری می باشد.
گاهی دلیلی در فقه امامیه از توسعه قابل قبولی برخوردار است اما این توسعه توأم با برداشت فقهاء نیست یعنی فاصله ای وجود دارد بین قلمرو دلالی و برداشت محدود فقیه از قواعد.
در بحث معاونت و مشارکت در جرم عناوین متعددی در فقه امامیه وجود دارد که بعضا فقها آن عناوین را تحت یک موضوع طرح و بحث می کنند و حال آنکه قابلیت جداسازی هم در حدّ و هم در حجّت وجود دارد. چرا که بعضا عناوین ادغام شده تفاوت ماهوی باهم دارند.
ده عنوان زیر را کوتاه از نظر بگذرانیم:
۱.مقدمات حرام (کمک به نفس برای معصیت)
۲.تعاون بر اثم (غیر از اعانه است)
۳. تعاون بر ظلم(غیر از اعانه است)
۴. اعانه بر ظلم(علی الظاهر با عنوان ۶ یکی باشد)
۵. اعانه بر اثم
٦. معونة الظالمين (فی ظلمهم)
٧. اعوان الظلمة (حتی بدون عمل)
٨. عمل للظالمين (مطلق)
٩. قبول ولایت من الظالم أو الجائر
١٠. جوائز السلطان و عماله(مطلق المال المأخوذ منهم)
در یک نگاه آنچه که در طول وقوع حرام از دیگری واقع میشود،عنوانش اعانه خواهد بود. اما در عرض، تعاون می شود. حال اگر عنوان تجاوز به حق دیگری بود می شود ظلم اگر حرام در افعال مکلف بود اثم خواهد شد.
💠بعد از روشن شدن معانی اعانه و تعاون باید دانست که عنوان معونه از عناوین خاص است و برای آن دلیل جدا وجود دارد. معونة الظالم را همۀ علما حرام میدانند. عدّهای از علما اعانۀ بر اثم را حرام نمیدانند؛ چرا كه در آیۀ مبارکه از عنوان تعاون بر اثم استفاده شده است. تفاوت اين دو در اين است كه تعاون بر اثم زمانى محقق مىشود كه عمل حرامى ـ مثل دزدی کردن ـ را چند نفر با هم انجام دهند، امّا «اعانه» طولی است؛ به اين معنا كه هر یک مقدّمهاى را به انجام مىرسانند تا نوبت به شخص آخر میرسد كه حرام را انجام میدهد. در خصوص «معونة الظالم» چون عنوان خاصّی دارد، ولو به صورت اعانه هم باشد حرام است. عمل و کسب در این جا به معنای کارمندی است، نه به معنای کارگری. بنابراين حتّی اگر به شكل کارگری هم نباشد، باز هم حرام است.
سزاوار بود فقهاء بین اعانه بر اثم و اعانه بر ظلم و تعاون بر اثم و تعاون بر ظلم فرق بگذارند البته در متون فقهی برخی از فقها به بعضی از این عناوین اشاره شده است.
مقدمه حرام در فعل نفس است و در اصول فقه از آن بحث می شود.
اگر کسی در تقویت اعمال مجرمانه شرکت کند (آن هم نه بصورت اعانه و نه بصورت تعاون) یعنی بدون انجام جرم باعث تقویت و تحکیم جرم شود (مانند شرکت در اغتشاشات مشروط بر اینکه تعاون و اعانه بر ظلم نکند) تحت عنوان اعوان الظلمه قرار گرفته می توان علیه او اعلان جرم نمود.
عمل للظالمین در صورتی که عناوین پیش گفته برآن صدق نکند ایرادی ندارد مانند خیاطی که برای یک مُجرم خیاطی کند. عنوان قبول ولایت در کشورهای غیر اسلامی و یا متخاصم رخ می دهد که به جزء استثنائاتی(مانند کمک به جامعه شیعه) همه موارد آن حرام و در صورت وجود قانون جرم است.
مبحث جوائز السلطان (اخذ اموال مجرمان) در تحت عناوینی چون پولشوئی و اقدام علیه امنیت اقتصادی و... می رود.
نکته: در بحث کتاب القصاص عنوان "سبب و مباشر" هم معاضد این بحث است.
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
روش شناسی شیخ اعظم(۱)
#فقه
ایشان در مکاسب بسیاری مواقع از بررسی فتوا شروع می کنند و بعد به بررسی ادله می پردازند (و بعد مفهوم شناسی و...)
اگر بررسی فتوا به حد شهرت یا اجماع و اتفاق برسد ایشان در حد دلیل قرار می دهند اما اگر به این نرسید در مشخص کردن محل نزاع بصورت نفی یا اثبات از آن بهره می برند.
در حد دلیل به معنای حجت بودن نیست، چون ممکن است فقیهی دلیلی را حجت نداند، اما به دو صورت از آن بهره ببرد؛ اول به صورت معاضد و کمک کننده به ادله دیگر یعنی شواهد اقامه کند تا به اطمینان برسد.
دوم برای از کار انداختن یک دلیل یعنی مثلا شهرت یا اجماع اگرچه نتواند خودش حجت باشد اما این قابلیت را دارد که یک فتوا یا روایت را از حجیت بیندازد و للتفصیل محل آخر.
@aletra
Mohandesi-e-Estenbat-Heydari-Fasaei-www.Ziaossalehin.ir-1398.pdf
1.43M
مهندسی استنباط استاد حیدری فسایی
تقریرات کامل (۲۱ جلسه)
@aletra
Derakhtvare.03.Vaziri.pdf
2.16M
📌دوستان زیادی درخواست کردند تمام رشته های تخصصی حوزه علمیه را یکجا معرفی کنم.
📌این فایل توسط معاونت آموزش حوزه تهیه شده است و با احترام تقدیم به عزیزان
@aletra
مناهج صناعة الإستنباط الفقهي ، بحوث الشيخ محمد السند - نازك الحسناوي.pdf
28.79M
هدایت شده از اندیشکده مستعدان
🔰مهر السنة ۵۰۰ سکه درهم یا ۵۰۰ درهم؟ (۱)
به قلم استاد گرانقدر اندیشکده مستعدان، حجت الاسلام و المسلمین #دهبان
کلمه درهم لفظ مشترک است بین واحد پول و واحد اندازه گیری مثل لفظ پوند در انگلیسی که هم واحد پول کشور است هم واحد اندازهگیری و سنجش.
در روایات که عبارت ۵۰۰ درهم برای مهر السنة به کار رفته منظور ۵۰۰ سکه درهم نیست بلکه درهم یک واحد اندازهگیری در میان حجاز بوده است(شواهدی برای چنین برداشتی وجود دارد).
🔸️اینک روایات مهر السنة:
🔺️عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ وجَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه ع قَالَ كَانَ صَدَاقُ النَّبِيِّ ص اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أُوقِيَّةً ونَشّاً والأُوقِيَّةُ أَرْبَعُونَ دِرْهَماً و النَّشُّ عِشْرُونَ دِرْهَماً وهُوَ نِصْفُ الأُوقِيَّةِ
🔺️مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ سَاقَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى أَزْوَاجِهِ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أُوقِيَّةً وَ نَشّاً وَ الْأُوقِيَّةُ أَرْبَعُونَ دِرْهَماً وَ النَّشُّ نِصْفُ الْأُوقِيَّةِ عِشْرُونَ دِرْهَماً فَكَانَ ذَلِكَ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ قُلْتُ بِوَزْنِنَا قَالَ نَعَمْ.
🔺️عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَيْنِ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّه ع - عَنِ الصَّدَاقِ هَلْ لَه وَقْتٌ قَالَ لَا ثُمَّ قَالَ كَانَ صَدَاقُ النَّبِيِّ ص اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أُوقِيَّةً ونَشّاً والنَّشُّ نِصْفُ الأُوقِيَّةِ والأُوقِيَّةُ أَرْبَعُونَ دِرْهَماً فَذَلِكَ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ
🔺️ورَوَى حَمَّادٌ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي يَحْيَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه ع قَالَ وكَانَتِ الدَّرَاهِمُ وَزْنَ سِتَّةٍ يَوْمَئِذٍ
📚الكافي 5 /376و375
قرائن متعددی در روایات مهرالسنة وجود دارد که منظور درهم به معنای وزن باشد:
▪️تکرار کلمه وزن
▪️معیارهای وزنی مثل اوقیه و نشّ
✅یکی از قرائن مهم که دلالت می کند درهم به معنی سکه درهم نیست بلکه معیار وزنی است، روایت زیر می باشد:
🔺️الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي رَجُلٍ تَزَوَّجَ امْرَأَةً عَلَى حُكْمِهَا أَوْ عَلَى حُكْمِهِ فَمَاتَ أَوْ مَاتَتْ قَبْلَ أَنْ يَدْخُلَ بِهَا قَالَ لَهَا الْمُتْعَةُ وَ الْمِيرَاثُ وَ لَا مَهْرَ لَهَا قُلْتُ فَإِنْ طَلَّقَهَا وَ قَدْ تَزَوَّجَهَا عَلَى حُكْمِهَا قَالَ إِذَا طَلَّقَهَا وَ قَدْ تَزَوَّجَهَا عَلَى حُكْمِهَا لَا يُجَاوِزُ حُكْمُهَا عَلَيْهِ أَكْثَرَ مِنْ وَزْنِ خَمْسِمِائَةِ دِرْهَمٍ فِضَّةً مُهُورِ نِسَاءِ رَسُولِ اللَّهِ ص.
سکه درهم سکه نقره است پس عبارت درهم فضه اشتباه خواهد شد مگر اینکه درهم را معیار وزن بگیریم تا عبارت روشن شود ۵۰۰ درهم نقره.
❗اما متاسفانه محققین کافی چه چاپ اسلامیه چه چاپ دار الحدیث با اینکه اعتراف کردند در تمام نسخ کافی و تهذیب و استبصار متن همینگونه است به خاطر عبارت فقیه کلمه فضه را زاید دانسته اند! علت حکم به زیادت هم روشن است! نتوانستند جمع کنند بین کلمه درهم و کلمه نقره!
درحالی که اشاره شد هیچ اشکالی ندارد بلکه درست آن همین متن است و در اهل سنت هم همینگونه آمده:
أن النبي صلى الله عليه وسلم أصدق خديجة" من مال أبي طالب على ما مر فنسب إليه لوقوع النكاح له، "اثنتي عشرة أوقية ذهبًا ونشًا" وظاهر كلام الطبري حمله على ظاهره وأن الذي من أبي طالب غيره، "قالوا وكل أوقية أربعون درهمًا قال المحب الطبري" فتكون جملة الصداق خمسمائة درهم شرعي، انتهى
📚شرح الزرقاني علي المواهب اللدنيه بالمنح المحمديه/ الزرقاني، محمد بن عبد الباقي 1/ 378
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
هدایت شده از اندیشکده مستعدان
مهر السنة ۵۰۰ سکه درهم یا ۵۰۰ درهم؟ (۲)
به قلم استاد گرانقدر اندیشکده مستعدان، حجت الاسلام و المسلمین #دهبان
🔺️در کتاب عقد المنیر مهر السنة را ۵۰۰ درهم شرعی می داند که به اوزان دیگر درآورده تا محاسبه آن به سهولت انجام پذیرد:
وأما مهر السنة. فهو خمسمائة درهم شرعي، توازن👈 ثلاثمائة وخمسين مثقالا شرعيا، و👈مائتين واثنين وستين مثقالا صيرفيا ونصف مثقال صيرفي. و 6300 حبة من الحمصة.
العقد المنير نویسنده : الحسيني المازندراني، السيد موسى جلد : 1 صفحه : 287
https://lib.eshia.ir/15286/1/287
پس ٥٠٠ درهم شرعی یعنی: ٣٥٠ مثقال شرعي و همچنین برابر با ۲۶۲/۵ مثقال صيرفي خواهد بود.
📌هر مثقال نقره برابر با 4/6083 گرم می باشد. مثقال از واحد های رایج اندازه گیری جرم در کشورهای اسلامی بوده است و بر 3 نوع است:
۱. مثقال شرعی
۲. مثقال صیرفی
۳. مثقال معمولی.
هر مثقال شرعی برابر ۳٫۴۵۶ گرم
هر مثقال صیرفی برابر ۴٫۶۰۸ گرم
هر مثقال معمولی نیز برابر با ۴٫۶۸۷۵ گرم
📌پس بنابراین چه با مثقال صیرفی چه با مثقال شرعی حساب کنیم باید یک عدد استخراج شود:👇👇👇
ضرب مثقال صیرفی در گرم:
1٬209٫6= ۴/۶۰۸ × ۲۶۲/۵
ضرب مثقال شرعی در گرم:
1٬209٫6 = ۳/۴۵۶ × ۳۵۰
قیمت نقره در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۲:
هرگرم نقره ۹۹۹: ۴۰,۷۷۰ تومان
هرگرم نقره ۹۲۵: ۳۷,۷۵۰ تومان
هر مثقال (ساچمه): ۱۸۷,۸۵۰ تومان
مهر السنه بر اساس نقره ۹۹۹ یعنی ضرب قیمت در گرم:
49٬315٫392= ۴۰/۷۷۰ × 1٬209٫6
چهل و نه میلیون و سیصد و پانزده هزار تومان
مهر السنه بر اساس نقره ۹۲۵ :
45٬662٫4= ۳۷/۷۵۰ × 1٬209٫6
چهل و پنج میلیون و ششصد و شصت و دو هزار و چهارصد تومان
🔺️یک نکته دیگر ارزش نقره در طول تاریخ کمی متفاوت بوده است.
🔺️نکته بعدی با توجه به نوسانات طلا و سقوط ارزش ریال در ایران زیاد بودن این قیمت (۴۹ یا ۴۵ میلیون) نباید ما را متعجب کند.
پس ارزش واقعی مهر السنه باز کمتر از این حد است.
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
اختلاف فتاوی علامه
بارها فقهاء عظام درباره علامه و شهید اول می فرمایند: ایشان در این کتاب از نظرش برگشته است.
علامه گاهی یک مطلبی را در قواعد، منتهی، نهایة، ارشاد، تذکره چند جور می گوید.
فقهاء یا برداشت تهافت دارند یا می گویند از رأیش بگشته و نظرش عوض شده!
شهید ثانی درباره شهید اول هم این نکته را زیاد دارد اما شاید محمل دیگری بتوان برای این تغییر نظر یافت.
فخر المحققین(۷۷۰ه) فرزند علامه(۷۲۴ه) دو شرح بر قواعد علامه نوشته است:
جامع الفوائد في شرح خطبه القواعد
ایضاح الفوائد شرح مشکلات قواعد (شرح تمام عبارات نیست)
کتاب شرح خطبه را با ایضاح یکجا چاپ کرده اند در صفحه ۹ یک توضیحی پیرامون اختلافات نظرات علامه ارائه کرده که بسیار جای تامل و دقت دارد. قبل از بیان متن دونکته از متن باید برجسته شود:
اول: عبارت إشتغلت علی والدي، این نشان می دهد که با مبنای پدر کاملا آشناست و این نظریه اصطیاد از خود علامه است!
دوم : فقد يظن كثير من الجهال المقلدين تناقض الاحكام نظریه متناقض بودن فتاوی را به مقلدین جاهل نسبت می دهد:
أقول: إني لما اشتغلت على والدي قدس اللّه سره في المعقول و المنقول و قرأت عليه كثيرا من كتب أصحابنا فالتمست منه ان يعمل لي كتابا في الفقه جامعا لقواعده حاويا لفرائده مشتملا على غوامضه و دقائقه جامعا لاسراره و حقائقه يبنى (يبتني- خ ل) مسائله على علم (علمي- خ ل) الأصولين و على علم البرهان و ان يشير عند كل قاعدة الى ما يلزمها من الحكم و ان كان قد ذكر من قبل ذلك ما فيه (ما ينافي- خ ل) معتقده و فتواه و ما يلزم من نص على قاعدة أخرى و فحواها ليتنبّه المجتهد على أصول الاحكام و قواعد فتاوى الحلال و الحرام فقد يظن كثير من الجهال المقلدين تناقض الاحكام فيه و لم يعلموا ان المراد ما ذكرناه فيظنون ان عليه سؤالا واردا و لم يعلموا انهم لم يفهموا من كلامه حرفا واحدا كما قيل (ويل للشعر الجيّد من رواة السوء).
إيضاح الفوائد في شرح مشكلات القواعد/الحلي، فخر المحققين ج1ص9
ترجمه برخی عبارات متن:
علم الاصولین: کلام و اصول فقه
برهان: منطق
فحوا: مفهوم مخالف
مفاد این عبارت این است:
اگر علامه اختلاف فتاوی دارد، چون از زوایای مختلف مسئله را دیده است، گاهی حسب قواعد است گاهی نص است، گاهی مفهوم موافقت و مفهوم مخالفت، لوازم اجتهاد است پس این کتب فتوائی نیست، کتب علمی روی مبانی است مثلا در قواعد طبق قاعده فتوا داده، (فقه علی القاعده) در مختلف الشیعة طبق روایات و فتاوای شیعه فتوا داده است، در تذکره طبق فقه خلاف (فقه مقارَن) فتوا داده است.
این نشان می دهد که علامه فوق العاده توانمند است که می تواند یک دوره فقه را روی قواعد بیاورد از اول طهارت تا دیات، باز یک دوره فقه را روی روایات بیاورد، باز یک دوره فقه را روی فقه اسلامی بیاورد، از اول طهارت تا آخر دیات را بتواند از پنج زاویه فقه بیاورد.
فخر المحققين در واقع می خواهد بگوید:
اگر فتاوا عوض شد چون زاویه عوض شده است، یک جا فقه قاعده ای است، یک جا فقه روایی است، یک جا فقه فتاوای اصحاب است، یک جا فقه اسلامی است، فقه خلاف است.
@aletra
نگاهى به مکاتب اجتهادى نجف.pdf
569.2K
نگاهی به مکاتب مختلف اجتهادی
آیت الله شب زنده دار
@aletra
📍چه کسانی جلوی سنت پیامبر را گرفتند؟
🔑سنت یکی از منابع مهم شریعت پیامبر است. اما خلیفه اول اهل سنت با سنت مخالفت کرد!
پیامبر ص فرمودند: بزودی مردی بر تخت سلطنت تکیه می زند و چیزی از کارهای من (سنت من) به او عرضه می شود که یا دستور دادم یا نهی کردم
او می گوید: ما نمی دانیم هرچه در کتاب خدا بیاید آن را می پذیریم و الا نه قبول نداریم.
📂ما أخرجهُ أبو داود (4605) والترمذي (2663) وابن ماجة (13) عن أَبِي رَافِعٍ رضي الله عنه عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: لَا أُلْفِيَنَّ أَحَدَكُمْ مُتَّكِئًا عَلَى أَرِيكَتِهِ يَأْتِيهِ الْأَمْرُ مِنْ أَمْرِي مِمَّا أَمَرْتُ بِهِ أَوْ نَهَيْتُ عَنْهُ فَيَقُولُ : لَا نَدْرِي ، مَا وَجَدْنَا فِي كِتَابِ اللَّهِ اتَّبَعْنَاهُ ، وإلا فَلاَ ) وصححه الألباني في "صحيح أبي داود" وغيره.
🔑پیامبر ص فرمودند:
بزودی مردی می آید که تکیه زده بر تخت قدرت برایش حدیثی از احادیث من خوانده می شود، او می گوید:
بین ما و بین شما کتاب خداست آنچه در کتاب خدا پیدا کنیم که حلال است حلال می دانیم آنچه که پیدا کنیم حرام است حرام می دانیم!
📂وروى الترمذي (2664) وابن ماجة (12) عَنْ الْمِقْدَامِ بْنِ مَعْدِ يكَرِبَ الْكِنْدِيِّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ : ( يُوشِكُ الرَّجُلُ مُتَّكِئًا عَلَى أَرِيكَتِهِ يُحَدَّثُ بِحَدِيثٍ مِنْ حَدِيثِي فَيَقُولُ : بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مَا وَجَدْنَا فِيهِ مِنْ حَلَالٍ اسْتَحْلَلْنَاهُ وَمَا وَجَدْنَا فِيهِ مِنْ حَرَامٍ حَرَّمْنَاهُ . أَلَّا وَإِنَّ مَا حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِثْلُ مَا حَرَّمَ اللَّهُ )
🔍به نظر شما آن شخص کیست که چنین حرفی را بعد از پیامبر زده است؟ در روایت زیر پاسخ را ببینید.
💡ابن أبي مُليكة: «أنّ الصدِّيق جمع الناس بعد وفاة نبيّهم، فقال: إنَّكم تحدّثون عن رسول الله (ص) أحاديث تختلفون فيها، والناس بعدكم أشدّ اختلافاً، فلا تحدّثوا عن رسول الله شيئاً. فمن سألكم فقولوا: بيننا وبينكم كتاب الله، فاستحلّوا حلاله، وحرّموا حرامه».
تذكرة الحفّاظ 1: 2 3، حجّيّة السنّة: 394.
🗝ابوبکر بعد از وفات پیامبر ص مردم را جمع کرد و گفت:
مردم شما از پیامبر حدیث نقل می کنید، و در آن اختلاف دارید و مردم بعد از شما اختلافشان بیشتر می شود، ازاین به بعد کسی چیزی از پیامبر ص نقل نکند، اگر از شما سوالی پرسید، بگوئید بین ما و بین شما کتاب خداست، حلال های آن را حلال بدانید و حرام هایش را حرام بدانید!
@aletra
Sound record (2024-07-27 10_05_08).m4a
48.71M
🔺جلسه اول
▪️کتاب لمعه شهید اول چگونه تدوین شده است؟
▫️ شرح لمعه شهید ثانی از کجا آمد؟
@aletra
Sound_record_(2024-08-03_10_07_21).m4a
43.36M
🔺 جلسه دوم
▪️انواع فقه نگاری سهگانه
▫️تاریخ فقه نگاری
▪️اهداف رفتاری شرح لمعه
▫️میانبر به سمت اجتهاد
▪️انواع مباحثه
@aletra
Sound_record_(2024-08-04_10_15_34).m4a
39.39M
🔺 جلسه سوم
▪️طبقه بندی فقه از دیدگاه فقیهان شیعه
@aletra
Sound_record_(2024-07-31_09_54_02).m4a
37.7M
🔺جلسه چهارم
▪️ توضیحاتی پیرامون کتاب "تاریخ فقه و فقها" نوشته دکتر ابوالقاسم گرجی
@aletra
Sound_record_(2024-07-30_10_11_17).m4a
39.77M
🔺جلسه پنجم
▪️ ادامه توضیحات پیرامون کتاب "تاریخ فقه و فقها" نوشته دکتر ابوالقاسم گرجی
@aletra
Sound_record_(2024-07-29_10_11_35).m4a
40.36M
🔺 جلسه ششم
▪️روش شناسی علّامه حلّی در فقه و اعتبار سنجی احادیث
@aletra
Sound_record_(2024-07-28_10_08_16).m4a
42.26M
🔺 جلسه هفتم
▪️نوع فقه نگاری شهید اول در لمعه
▫️نکاتی پیرامون طلبگی ...
@aletra
#اجتهاد
حقائق الأصول(سید محسن حکیم) ؛ ج1 ؛ ص95
«فائدة»: حدث بعض الأعاظم دام تأييده- أنه حضر يوما منزل الآخوند (ملا فتح علي قدس سره) مع جماعة من الأعيان منهم السيد إسماعيل الصدر (ره) و الحاج النوري صاحب المستدرك (ره) و السيد حسن الصدر دام ظله فتلا الآخوند (ره) قوله تعالى: (و اعلموا أن فيكم رَسولَ اللَّهِ لو يُطيعكم في كثير مِن الأمر لعنتم و لكن اللَّه حبب إليكم الإيمان ... الآية) ثم شرع في تفسير قوله: تعالى فيها: حبب إليكم ... الآية و بعد بيان طويل فسرها بمعنى لما سمعوه منه استوضحوه و استغربوا من عدم انتقالهم إليه قبل بيانه لهم، فحضروا عنده في اليوم الثاني ففسرها بمعنى آخر غير الأول فاستوضحوه أيضا و تعجبوا من عدم انتقالهم إليه قبل بيانه، ثم حضروا عنده في اليوم الثالث فكان مثل ما كان في اليومين الأولين و لم يزالوا على هذه الحال كلما حضروا عنده يوما ذكر لها معنى إلى ما يقرب من ثلاثين يوما فذكر لها ما يقرب من ثلاثين معنى و كلما سمعوا منه معنى استوضحوه، و قد نقل الثقات لهذا المفسر كرامات قدس اللَّه روحه.
آیت الله سید محسن حکیم می نویسد: «یکى از بزرگان مى گوید: روزى به منزل آخوند ملافتحعلى سلطان آبادى رفته بودم. آن روز علماى بزرگى همچون سید اسماعیل صدر، حاجى نورى صاحب مستدرک، سید حسن صدر نیز با من همراه بودند. آخوند آیه «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ...» (حجرات، ۷) را تلاوت کرده و آنگاه به شرح و تفسیر آن پرداخت. حاضرین گفتند قبل از توضیحات شما ما این معنى را درک نکرده بودیم. آنان روز دوم نیز در جلسه قرآن آخوند حضور یافتند و ایشان تفسیر تازه اى براى آنان بیان کرد. بزرگان حاضر باز هم از اینکه چنین تفسیرى را تا بحال نشنیده اند، تعحب کرده و شگفت زده شدند. روز سوم نیز به مجلس تفسیر آخوند آمدند و سخن تازه اى در تفسیر آیه استماع کردند. تا سى روز مى آمدند و معناى جدیدى براى آیه یاد مى گرفتند که قبلا نمى دانستند.»
📜خدا رحمت کند مرحوم آیت الله حق شناس ره درباره سید محسن حکیم ره می فرمودند:
مرد مؤدب تاريخ!
📒منظور ایشان از بعض الاعاظم: آخوند ملاعلى همدانى فرمود: این بزرگمرد مرحوم آقا میرزا حسین نائینى است. (تاریخ حکما متاخر، ص ۲۵۲).
📙و منظور ایشان آیه هفتم سوره مبارکه حجرات است:
📖 وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ ۚ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ.
📑و بدانید که پیامبر خدا در میان شماست [و بر شما واجب است در همه امور از او پیروی کنید]، اگر او در بسیاری از کارها از شما پیروی کند، قطعاً دچار گرفتاری و زحمت می شوید، ولی خدا ایمان را محبوب شما قرار داد و آن را در دل هایتان بیاراست، و کفر و بدکاری و نافرمانی را ناخوشایند شما ساخت، اینان [که دارای این ویژگی ها هستند] هدایت یافته اند.
@aletra
فرق بین موضوع و متعلق:
گاهی در متون اصولی عبارت موضوع الحکم و گاهی عبارت متعلق الحکم دیده می شود.
فرق بین «موضوع» و «متعلق» چیست؟
اگر حکمی به اعیان خارجى مرتبط شود، مانند (علما) در «اکرم العلماء» و (ید) در «فاقطعوا أیدیهما»، آن اعیان خارجى را (موضوع) مىگویند.
اگر حکم مربوط به فعلى از افعال باشد آن فعل را (متعلق) مىگویند.
مقصود از حکم در عبارتهای بالا اعم حکم مولوی و وضعی است!
بنابراین در عبارت اکرم العلماء کلمه اکرم حکم نیست بلکه حکم وجوب مولوی است!
در عبارت الخمر نجس کلمه نجس حکم وضعی است یا در جمله البیع یوجب الملكية خود ملکیت حکم وضعی است.
به عنوان نمونه در جایی که شارع بگوید: (اکرم العلماء) (وجوب) حکم است و (اکرام) متعلق حکم است زیرا اکرام از افعال مکلفین است. و (علماء) موضوع حکم مىباشد چون از اعیان خارجیه است. وجوب اکرام، جمیع افراد علما را شامل مىشود که همه آنها واجب الاکرام مىباشند، همچنین در این مثال متعلق وجوب (اکرام) است و اکرام، افراد و مصادیق طولى و عرضى دارد (از قبیل سلام کردن، کفش جفت کردن و سر و دست تکان دادن و پول دادن و دعوت و مهمانى دادن و...) و حکم، همه افراد متعلق را شامل مىشود.
@aletra