eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.9هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
950 ویدیو
118 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بر کرده ی ناصحیح ، رحمی بنما هرچند شدم وقیح ، رحمی بنما یارب ز گناهِ خلوتم میترسم یا مَن سَتَرَ القَبیح ، رحمی بنما @aleyasein
زبان به مدح گشودن اگرچه آسان نیست تو راست آن همه خوبی که جای کتمان نیست ز عطر نام تو بوی بهشت می‎آید خمینی دگری، بر کسی که پنهان نیست شهید زنده‌ای و روح جاری اخلاص کسی چنان که تو، هم‌پایۀ شهیدان نیست سزاست این که چنین تشنۀ کلام توام که هیچ باغچه‌ای بی‌نیاز باران نیست ولایت تو همان عشق خاندان «علی»ست ز سعی از تو سرودن دلم پشیمان نیست! @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آسمان خشک و خسیس، ابرها بی‌ضربان ناودان‌ها خاموش، جوی‌ها بی‌جریان حسرت جرعۀ آب، روی لب‌های سفال غنچۀ یک روزه، خاک شد در گلدان آن همه گندمزار، جز نمک خوشه نداد دست بر زانو داشت، پیرمرد دهقان ناگهان جار زدند: آی مردم! فردا، می‌رود دریایی به نماز باران ای تو معنای حیات! گام بردار که مَرو این زمین‌خورۀ پیر، شده از شوق جوان می‌رسد سوز صدا، بود سرگرم دعا: «رَبِّ اَنزَل مَطَرا دائماً بِالاِحسان» ابرها غریدند، آسمان در مدحش، خطبه‌ای غرا خواند، بارشی بی‌پایان با نگاهش جوشید، با دعایش نوشید آب از هر چشمه، باغ از رود روان ریشه‌هایی بی‌تاب، خوشه‌هایی سیراب بس که نوشید از آب، مست شد تاکستان بیم از خشکی نیست، چون تویی رحمت ابر بیم از طوفان نیست، چون تویی کشتیبان داشتم کنج حرم، جامعه می‌خواندم ناگهانی آمد، باز هم آن باران @aleyasein
زائر شدم نسیم ، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد ، مادرم آن قدر گریه کرد ، شفای مرا گرفت یک پارچه گره زد و تا سالهای سال « سهمیه امام رضا » ی مرا گرفت  صحن تو ، آسمان تو ، گنبد طلای تو حتی مجال کرب و بلای مرا گرفت ایمان نداشتم که ضمانت کنی مرا تا اینکه آهو آمد و جای مرا گرفت ای دستگیر صبح قیامت سرم فدات هم خانواده هم پدر و مادرم فدات علی اکبر لطیفیان @aleyasein
عجیب نیست به پای خودش به دام بیاید کبوتری که ز دست تو آب و دانه گرفته... @aleyasein
قسم به چاه که غرق عرق شده ست و خجل خم غدیر شد از گریه ی تو پای به گل چنان که سنگ به کف، مردمک به دیده یشان همان چهار که شد پشت خانه ی تو چهل وزید بخّ بخّ، چو باد، بادِ خلاف نداشت خار به چشم تو پیش از این منزل ابوفصیل و ابوحفص، غاصبان لعین فقال ثالثهم مَن؟ تجاوزَ فقُتِل چو نام آن سه نفر میبری کز انجاس اند هزار بار دهان را بشو در آن محفل در آبگیر، زنان دست شسته اند از تو! به هم به هلهله گفتند در غدیر : بِهل بگیر دست نبی کین جهاز، لغزنده ست یکی ز خیل شترهاست از تو کینه به دل همان شتر که جمل نام کرده اند او را لجامه بِید حِقدُه کحِقدِ ابل! به کربلا برسد ای امیر! بعد غدیر دریغ و درد از این اشتران، ازاین محمل توراست آینه عباس و دستِ بیعت توست همان دو دست که او را برید قوم مضل! مسعود یوسف پور @aleyasein