eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
833 ویدیو
111 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ مرا وصل کرده نیازم به تو رسیدم در اوج نمازم به تو سراپا نیازم، بنازم به تو بفرما! که جان را ببازم به تو تویی قلبم و بی تو سنگم حسین بدان که بدون تو لنگم حسین شرف بر عقیق یمن می دهی مِی از باده ی پنج تن می دهی سبو را، ز دست حسن می دهی به من اذن نوکر شدن می دهی در خانه ی تو ادب میکنم فقط گریه از تو طلب میکنم شود کوثر، اشکِ گران قیمتت شفا میدهد چای با تربتت مرا رد نکن با زر و ثروتت منم رعیتِ رعیتِ رعیتت عبای خودت را به چشمم بکش به این پیکر زخم، مرهم بکش درست است سنگین شده پوشه ام... درست است بی زاد و رهتوشه ام... هنوز از نجف، مست آن خوشه ام به دنبال بوسه به شش گوشه ام به شوق تو پَر از قفس میکشم به دور ضریحت نفس می کشم به روی رکابم نگین می زنم رویش نقش عرش برین می زنم علم را به روی زمین می زنم درِ بیتِ ام البنین می زنم می و بادهء ناب مان آمده علمدار ارباب مان آمده صفا داده اشکش به جریان نیل ز لعلش طلب میکند سلسبیل اسیر نگاهش شده جبرئیل به قنداقه اش جان عالم دخیل فدای دو تا چشم او نشئتین بقربان دستان ذخر الحسین رجزهاش از الان همه حیدری شده کار شمشیر او صفدری ابالفضلیَ است و علی اکبری زند گردن اولی آخری به رگهای او غیرت زینب است قدش سایه ی قامت زینب است جهنم بپا میشود با تبش بهشت است مدهوش جام لبش علی جلوه ها کرده در یا ربش به زهرا رسید از نماز شبش زیارت که با زمزمه می روم همان اولش علقمه می روم علی را ببین و هوالهو بزن گدا باش و صرفاً به او، رو بزن فقط پیش پاهاش، زانو بزن دم از زاده ی شهربانو بزن جهان، مست عطر سه سردار شد حسین بن حیدر پسردار شد چه عشقی است ذکر و وضو داشتن در این دست خالی سبو داشتن امید فراوان به او داشتن درِ خانه اش آبرو داشتن دمش گرم! سینه زدن رزق اوست محرم صفرهای من رزق اوست خریدارِ آه گرفتارهاست شفابخش آلام بیمارهاست دعای سحرگاهِ بیدارهاست غمش کاسه ی آب افطارهاست قنوتش مناجات شعبانیه است همه روضه ها را خودش بانی است دلش ابری از آسمانِ حسین بلا دیده در کاروانِ حسین کجا می رود در امانِ حسین؟ چه دارد به سر، ساربانِ حسین؟ صدا زد به این حج، پریشان برو عقیق خودت را بپوشان برو @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ میلادیه حضرت سیدالشهدا علیه السلام ای عشق آمدی و تسلای ما شدی روح و روان و راحت جان های ما شدی پایان ترسِ روزِ مبادای ما شدی از عرش نور آمدی آقای ما شدی حبل المتین اهل ولایت، خوش آمدی سر سلسله، به خط شفاعت خوش آمدی قلب بهشت با تو تپیدن گرفته است فطرس دوباره بال پریدن گرفته است جبریل وحی نوبت دیدن گرفته است در شهر، شور عشق وزیدن گرفته است از روشنای نام تو جنت سراج داشت دنیا فقط به چون تو کسی احتیاج داشت تازه شده هوای بهشت و ترنّمش افتاده است آتش دوزخ تلاطمش زیباست روی صورت زهرا تبسمش حالا کسا شناخته خورشید پنجمش بر طاق عرش نام تو در اهتزاز شد پرونده ی شفاعت از این لحظه باز شد شب بودم و به مهر تو اکنون سپیده ام حالا که آمدی قدمت روی دیده ام حُسن حسین بوده هر آنچه شنیده ام عمری فقط به سمت حرم پر کشیده ام پروانه ایم و حضرت خورشید آمده است جان دوباره ای به مأذن امید آمده است عاشق تر است آنکه به تو مبتلا تر است چشمش به هر چه غیر تو بی اعتنا تر است هر کفتری به گنبد تو باوفا تر است در آسمان کرببلایت رها تر است جنت زمینی است به پاسِ ضریح تو من زنده می شوم به تماسِ ضریح تو ای تربتت شراب ترین باده از ازل کار دلم به دست تو افتاده از ازل حتی خدا به نور تو دل داده از ازل ما بوده ایم کرببلا زاده از ازل دردی دوا نکرده کسی غیر تو ز ما ما را دوباره پر بده در راه کربلا بگذر ز کوچه های دلم جان من فدات تا گل دهد کویر تنم زیر ردِّ پات اردیبهشت می وزد از پشت پلک هات با من چه کرده ای تو به دوری ز کربلات این لطف توست مثل منی از تو دم زده این شعر را نگاه تو بی شک رقم زده چشمم ز هر کسی به ضریحت دخیل تر نام تو هست از همه عالم جمیل تر باران بزن به آتش نفسم، خلیل تر دلتنگ کربلام، ز اشکم دلیل تر؟ خوشبخت آنکه پلک دلش خیس روضه هاست چشمان او تجسم تندیس روضه هاست نشنیده است جز تو کسی التماس ما وقف تو بوده است تمام حواس ما از تو جدا شدن شده تنها هراس ما بوی حسین می دهد عطر لباس ما نوکر شدم که رو نزنم من به هر کسی غیر از تو من نگفته ام ارباب بر کسی گهواره ات که منبر پیدای روضه شد... لب های تشنه ات که الفبای روضه شد... میلاد تو تولد زیبای روضه شد چشمان خیس فاطمه امضای روضه شد ای دانه دانه اشک غمت بی بدل ترین حی علی العزای تو خیرالعمل ترین ای که ذبیح کرببلایی حسین جان جسمِ مُرَمَّلٌ البِدمایی حسین جان زخمی سنگ و چوب و عصایی حسین جان زیبای سر جدا ز قفایی حسین جان ای کشته ی فتاده به هامون عزیز دل ای صید دست و پا زده در خون عزیز دل @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ امشب خبر از عالم بالا رسیده است روشن‌ترین ستاره‌ی دنیا رسیده است این بارِ دوم است که شاعر نوشته است خورشید خانواده‌ی زهرا رسیده است دیروز نور شَبَّر و امروز هم به خاک نور شُبیرِ حضرت مولا رسیده است بیراهه رفته‌اید اگر ای رودهای اشک! راهی شوید، حضرت دریا رسیده است دنبال کاروان ملائک پریده بود جا مانده بین راهْ دلم یا رسیده است؟ شوق دلم نه شوق شِفا مثل فُطرس است ميلش در آن هوا دو سه جرعه تنفس است در آن هوا که بوی خدا می‌رسد از آن در خانه‌ای که نور دعا می‌رسد از آن اطراف گاهواره‌ی طفلی که نیمه‌شب لالای جبرئیلِ خدا می‌رسد از آن در آن هوا که فاطمه در آن نفس کشید آنجا که عطر آل عبا می‌رسد از آن ما را دخیل بَر پَرِ قنداقه‌اش کنید قنداقه‌ای که شوق شفا می‌رسد از آن در پشت درب خانه‌ی زهرا نشسته‌ایم نجوای چند مرد گدا می‌رسد از آن این خانه‌ی علی‌ست پسردار گشته است آخر صدای گریه چرا می‌رسد از آن شاید صدای گریه‌ی... نه کودکانه نیست جز "یا حسین" زمزمه‌ی اهل خانه نیست دنیا به دام نام شريفش فتاده است دل نیست آن دلی که به او دل نداده است روشن شده‌ست طبق رواياتِ اهل بيت کار خداست؛ عشق به او بی اراده است هرکس سوار کشتی عشقش نمی‌شود سوگند می‌خورم که قیامت پیاده است ما رعیتیم؛ رعیت باغ ولایتیم امشب شب تولد ارباب‌زاده است شیرین شده‌ست با قدمش کام اهل بیت هرچند این پسر، نمکِ خانواده است معراج جبرئیل شبی بوده است که در پای گاهواره‌ی او سر نهاده است یک شب مرا مجاور گهواره‌اش کنید چون جبرئیل، زائر گهواره‌اش کنید جز آبِ چشم، آب حیاتی نخواستم جز شورِ اشک، شهد نباتی نخواستم جز معرفت به ساحت خاک قدوم او من از خدای خود عرفاتی نخواستم تنها کرامت قفسِ عشق، اوست او كه من از کسی مسیر نجاتی نخواستم یک شب که سخت تشنه شدم از خدا به جز گریه کنار نهر فراتی نخواستم بی حسِّ عطرِ سیبِ شبِ جمعه‌ی حرم هرگز زیارت عتباتی نخواستم امشب مدینه آمده پابوس کربلا امشب حسین آمده "حَیَّ علی العزا" @aleyasein
1_9676005871.mp3
4.27M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🤲 کلام اول | 🔸 و اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ ⏰ 02:57 👌کوتاه و بسیار دلنشین : وقتی میخواند کسی رو وصل کنند کاری سرش میارند که از صمیم قلب دعا کنه.... @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ♦️ بخشی از شعرخوانی میثم مطیعی در مراسم ۲۲ بهمن۱۴۰۲ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔹ما صفوف محکم عشقیم، عمّاریم ما از صف اول نشینان، پرسشی داریم ما 🔹رونق تولید و شوق کاردانی‌ها چه شد؟ وعده ی پی‌درپی رفع گرانی‌ها چه شد؟ @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ اعمال مشترک ماه مبارک شعبان ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ تقدیم به حضرت شهربانو سلام الله علیها همسر امام حسین علیه السلام و مادر امام سجاد علیه السلام ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ اگر چه در ره حق صدهزار دشواریست میان حادثه ها کار حق نگهداریست اگر چه جنگ، اگر چه اسارت است ولی همیشه کار خدا یاری و مددکاریست خوشا اسارت اگر آخرش حسین بُوَد که بی حسین شدن اول گرفتاریست سخن به مدح زنی می کنم شروع، که شعر به مدح و منقبتش متهم به کم کاریست سخن به مدح زنی می کنم شروع،‌ بلی که از گناه، تمام وجود او عاریست همان‌ که چشم و دلش رو به عالم بالاست که قصر در نظرش جلوه ی دل آزاریست همان که جلوه صد قصر غافلش ننمود همان که چشم و دلش، پُر ز نور و هشیاریست زبان و مرز به درگاهِ نور بی معناست یگانه محور و معیارِ حق سزاواریست به خاستگاری او فاطمه به خواب آمد "زهی مراتب خوابی که به ز بیداریست"* به هر کسی نرسد اینچنین مقام رفیع که این نتیجه ی یک عمر خویشتن داریست خدا برای حسین آفریدش از اول جواب او به حسین از همان ازل آری ست شرافتیست بلی مادر امام شدن ز عشق بو نبرد آن دلی که زنگاریست همین که دامن او مهد حجت الله است نشان رفعت شان و بلندمقداریست " دهد ثمر ز رگ و ریشه درخت خبر"* که خُلق مادر در خُلق بچه ها جاریست بُراق عشق تو را تا خود مدینه رساند که در مسیر خدا مرکبت سبکباریست که خواستی وطنت خانه‌ی حسین شود کجای قصه هجرت ز جبر و ناچاریست؟! تو آمدی که به زن شأن دیگری بدهی به نُه امام نشان تو جاری و ساریست "هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب" هنوز از تو سرودن کمال دشواریست شعبان ۱۴۴۵ *حافظ *صائب @aleyasein
288.6K
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ سرود ولادت امام حسین علیه السلام به سبک سرود ولادت امام جواد و امیرالمؤمنین علیها السلام ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می یارن از عرش خدا فرشته ها نقل و نبات خبر خبر خبر خبر اومده کشتی نجات هلهله آزاده، دل پیمبر شاده به زمین خورده ها، خدا حسینو داده امشب شب مهتاب، امشب شب بارونه فطرس سلام ما رو، به آقا می رسونه یا سیدالشهدا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رسیده از راه یکی از قشنگ ترین شبای سال بیا که امشب اولِ عاشقیه برا یه سال رو لبامون ذکرِ، حسین حسین می شینه طعم شور عشقش، خداییه که شیرینه روایته این جمله، از پیمغبر خدا قالَ اَحَبَّ اللهُ، مَنْ اَحبَّ حُسَیْنٰا یا سیدالشهدا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به برکت امام حسن حسینی بوده خلقتم غلام این دو سیدِ شباب اهل جنتم بهترین احوالم، با نوکریش خوشحالم اربعین ایشالا، توو کربلام امسالم جنت الاعلای ما، کربلا یا کربلا خونه ی آقا ما، کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا وحید محمدی ۲۲ بهمن ۱۴٠۲ @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 💠 (علیه‌السلام) مَنْ نَفَّسَ كُرْبَةَ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اللهُ عَنْهُ كُرَبَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ کسی که اندوه و گرفتاری مؤمنی را برطرف سازد، خدا غم‌های دنیا و آخرتش را می‌زداید. 📗 نزهة الناظر، ص۸۲ 🔹یاری مؤمن🔹 ای موجِ صفا، روانۀ ساحل تو ای مهر و وفا، سرشتِ آب و گل تو رنج و غم اگر از دل مؤمن ببری اندوه دو عالم، ببرند از دل تو @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔹ماه عشّاق🔹 ماه عشق است، ماه عشّاق است ماه دل‌های مست و مشتاق است در میخانهٔ کرم شد باز اَلدَّخیل! این حریمِ رزّاق است ریزه‌خوارش فقط نه اهل زمین جرعه‌نوشش تمام آفاق است بی‌حساب است فضل این ساقی شب جود و سخا و انفاق است بین دل‌های بیدلان امشب با سر زلفِ یار میثاق است «قبره فی قلوب من والاه» حرمش قبله‌گاه عشّاق است ماه شعبان رسید! ماه سه ماه کربلا می‌رویم! بسم الله :: السلام ای پناه مُلک و مکان در یدِ قدرتت عنان جهان رفته قنداقه‌ات به عرش خدا تشنهٔ پای‌بوسی‌ات همگان در طوافت قیامتی شده است می‌رسد هر فرشته با هیجان پَر قنداقهٔ تو می‌بخشد پر و بالی به فطرس نگران از سرانگشت پاک مصطفوی جرعه جرعه بنوش شیرهٔ جان خواند جدّت «حسینُ منّی» را «وَ أنا مِن حسین» را تو بخوان با تو جود و شجاعت نبوی‌ست ای شکوه حماسه‌های عیان در نمازت شبیه فاطمه‌ای بین میدان علی‌ست جلوه‌کنان چشم‌های تو مرز خوف و رجاست قَهر و مِهر تو آتش است و امان رحمت محض! یا ابا الأیتام! پدری کن برای عالمیان ای که آقایی تو بی‌حد است باز ما را به کربلا برسان شب جمعه شمیم سیب حرم منتشر می‌شود کران به کران روضه‌هایت بهشت اهل ولاست چشم ما چشمه‌های کوثر آن «وَ... مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَیّ» اشک‌ها از غمت همیشه روان اَلسّلام ای شهید روز دهم اَلسّلام ای امام تشنه‌لبان تا ابد در فراز، پرچم توست خون سرخت همیشه در جَرَیان کربلای تو از ازل بوده‌‌ست مبدأ حرکت زمین و زمان شب سوم رسیده‌ای، ای ماه اَلسّلام علیکَ ثارالله :: اَلسّلام ای نگین عرش برین سروِ بالا بلند اُمّ بَنین جذبه‌های نگاه هاشمی‌ات ماه را می‌کشد به سوی زمین عبد صالح! مُواسِیاً لِلّه! پدر فضل! روح حق و یقین! به حضورت گشوده دست، فلک به قدوم تو سوده عرش، جبین وقت هوهوی ذوالفقار علی‌ست به روی مرکب حماسه نشین می‌شود با اشارهٔ‌ تو دو نیم هر کسی آید از یسار و یمین زینبت «إن یکاد» می‌خواند آسمان محو هیبت تو! ببین کاشف الکرب اهل‌بیت نبی! بازوان تواند حصن حصین ماه من! بازوی رشید تو را که برافراشته‌ست بیرق دین - - زده بوسه علی به گریه، چنان چیده از آن حسین بوسه، چنین سائلان تو بی‌شمارند و... گوشه چشمی به ما! بس است همین شب جود و کرامت و بذل است شب چارم شب اباالفضل است :: اَلسّلام ای حقیقت جاری روح تقوا و زهد و بیداری سَیّدُالسّاجدینِ شهر رسول عبد مسکینِ حضرت باری روزهایت مجاهدت، ایثار نیمه‌شب‌هات بخشش و یاری در مناجاتت ای صحیفهٔ نور آیه آیه زبور می‌باری همه مجذوب ربّنای تواند محوِ این سِیْر و این سبک‌باری گوش کن این صدای داوود است که به شوق تو می‌شود قاری پا برهنه به حجّ که می‌آیی کعبه را هم به وجد می‌آری خطبه‌های تو تیغِ برّان‌اند ثانی حیدری و کرّاری در مصاف تو سهم دشمن تو چیست غیر از مذلّت و خواری؟ وارث عزت و سخای حسین ای که بعد از عمو، علمداری به محبان خود نظر فرما بیشتر موقع گرفتاری رو سیاهی من گذشت از حدّ تو برایم مگر کنی کاری در نماز شبت دعایم کن تو عزیزی تو آبروداری دلم از بند هر غم آزاد است شافع من امام سجاد است @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ علیه‌السلام 🔹آفتاب و باران🔹 تو را این‌گونه می‌نامند مولای تلاطم‌ها و نامت غرش آبی آوای تلاطم‌ها تو را این‌گونه می‌فهمند مجذوبان كه اربابی و نامت مونس هموارهٔ شب‌های بی‌خوابی تو را پیغمبر بی‌سرترین پیغام می‌دانند تو را بنیان‌گذار اصلی اسلام می‌دانند و تو تكثیر حق در جان هفتاد و دو پیغمبر كه پیغام تو را بردند از لاهوت آن‌سوتر تو میلادت شروع جنبش خونین آزادی‌ست تو میلادت برای عاشقان غم، عارفان شادی‌ست... تو را بر محملی از دل، از آن بالا فرستادند تمام آسمان و اهل آن در پایت افتادند... تو را كه مصطفی همواره از جبریل می‌پرسید علی در قاب چشم فاطمه هرشب تو را می‌دید برایت قبل از آنی كه بیایی گریه می‌كردند برای تو شهید كربلایی گریه می‌كردند... زمین می‌ماند و تو ظهر شورانگیز عاشورا و یک روز حماسی و غرورانگیز عاشورا به پیش بادها استاده‌ای، ای روح طوفانی نگاه تو عمیق و ساده چون آیات قرآنی خدا را هرچه با اثبات خود اثبات می‌كردی تمام عقل‌ها و روح‌ها را مات می‌كردی كنون من مانده‌ام بین سرود و مرثیه حیران منم یک لحظه زیر آفتاب و لحظه‌ای باران... قلم از عشق تو آقا زیارت‌نامه می‌خواند و فطرس در جوار تو برایت نامه می‌خواند یكی از نامه‌ها خیس است همراهش سلام ماست و تو با مهربانی می‌نویسی این غلام ماست @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ علیه‌السلام 🔹احرام شوق🔹 آن شب که باغ حال و هوای دعا گرفت هر شاخه‌ای قنوت برای خدا گرفت شعر علیل و واژهٔ بی‌اشتهای آن با اشک‌های شوق تشرّف شفا گرفت در گرگ و میش صبح، در انبوه خیر و شر دل بیدلانه حالت خوف و رجا گرفت اما پس از طلوع فراگیرِ آفتاب بی‌اختیار دامن مهر تو را گرفت مهر تو شرح روشن اشراق ناب بود خورشید با تبسم تو روشنا گرفت عالم قرار بود پس از تو شود خراب مهرت قدم نهاد که عالم بقا گرفت با فطرت اویس، دل آمد به سوی تو از عطر مصطفای وجودت صفا گرفت باغ از شکوفه هر سحر احرام شوق بست اذن طواف در حرم کربلا گرفت بی‌شک سراغ رایحهٔ گیسوی تو را حافظ هزار بار ز باد صبا گرفت با شوق تو مشارقِ الهام جلوه کرد با عطر تو عوالمِ ایجاد پا گرفت دیدم چگونه شاهد بزم شهود شد آن عاشقی که رخصت «یا لیتنا» گرفت :: از داغ تو که در دل افلاک جا گرفت آدم به ناله آمد و خاتم عزا گرفت فیض عظیم با «وَ فَدَیْناهُ» موج زد این جام را خلیل به لطف شما گرفت حتی پیامبر به پیامت امید داشت آن روز که تو را به سر شانه‌ها گرفت عُمّان درست گفت: خدا در دم نخست وقتی که امتحان ز همه اولیا گرفت قلب تو بیشتر ز همه درد و داغ خواست جانِ تو بهتر از همه جام بلا گرفت ای دم به دم حماسه! ببخشا که شعر من از حد گذشت و حال و هوای رثا گرفت در حیرتم «کمیت» چگونه میان شعر از دشمنان خون خدا خونبها گرفت؟! «آنان که در مقام رضا آرمیده‌اند» دیدند «دعبل» از چه امامی قبا گرفت من درخور عطای شما نیستم ولی باید دهان شاعرتان را طلا گرفت وقتی خروش کرد که «باز این چه شورش است» آری، چه شورشی که جهان را فرا گرفت @aleyasein
Azizam Hosein2(2).mp3
9.92M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | عزیزم حسین ۲ حاج‌عبدالرضا ؛ کربلایی‌محمد         🌺 ایام ولادت @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ غیر از تو را زبان من املا نمی کند جزگفتن از تو را قلم انشا نمی کند شاعر تو را نوشته و حاشا نمی کند جز در سرودن از تو زبان وا نمی کند هر کس نگفته از تو حسینی نمی شود جز نام دلربای تو بر لب نمی رود آدم ابوالبشر شده اما حسین نیست از او خلیل سر شده اما حسین نیست موسی پیامبر شده اما حسین نیست عیسی گزیده تر شده اما حسین نیست در جان محمد است که با او برابر است آری حسین بوده که جان پیمبر است گیرم پیمبر است که فرقی نمی کنند همتای حیدر است که فرقی نمی کنند زهرای اطهر است که فرقی نمی کنند مثل برادر است که فرقی نمی کنند فرقی نمی کنند و مرا شور در سر است آخر حسین فاطمه یک چیز دیگر است بین حسین و شیعه صمیمیت است و بس همراهی حسین به سنخیت است و بس شیعه به یک مرام و به یک نیت است و بس اسلام بی حسین مسیحیت است و بس اسلام ما که ثبت شده با شهادتین کامل نمی شود مگر از ذکر یا حسین در دین ما خدا یکی و مصطفی یکی است احمد یکی است پس به یقین مرتضی یکی است حیدر یکی و حضرت خیرالنسا یکی است زهرا یکی است پس حسن مجتبی یکی است این جمع بی حسین که معنا نمی گرفت یعنی اگر نبود کسا پا نمی گرفت غیر از خدا نبود و حسین آفریده شد ارض و سما نبود و حسین آفریده شد جز کربلا نبود و حسین آفریده شد قالو بلی نبود و حسین آفریده شد قالو بلای ما به الست از حسین بود اصلا هرآنچه بوده و هست از حسین بود بی اشک ، خاکِ خلقتمان گِل نمی شود تنها مجسمه است دل و دل نمی شود دل بی حسین این همه قابل نمی شود انسان بی حسین که کامل نمی شود غیر از حسین را به دل خویش حک نکن ما از اضافه ی گل اوییم ، شک نکن ای معنی نهفته ی در هل اتی حسین ان الذین آمنوی سوره ها حسین حتی خدا برای تو شد خونبها حسین ماییم و حسرت حرم کربلا حسین از ما بگیر این همه درد فراق را اما نگیر از دل ما اشتیاق را @aleyasein
289K
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ شــور ولادت امام حسین علیه السلام و ولادت حضرت ابالفضل علیه السلام ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ هوا رو ببین هوای عشقه شبا رو ببین شبای عشقه صدا رو ببین صدای عشقه آقا رو ببین خدای عشقه سرمستی فرواوونه جبرائیل غزل خونه عرش حق چراغونه شب تولد حسینه و دیگه غمی، نمی مونه گوشواره: (شاه اومده با گل پسرش ارباب اومده با برادرش خورشید اومده با ستاره و قرص قمرش) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ابالفضلی ام آره مجنونم ابالفضلی ام نم بارونم ابالفضلی ام همش می خونم ابالفضلی ام بهش مدیونم عالم بش بدهکاره هر کس که گرفتاره هرکی حاجتی داره می دونه راه حل مشکلش توو دستای، علمداره من عاشقتم ای صنما آقای همه ی باجنما آخر اونی که می میره برات آقا منما* وحید محمدی *الهامی از شعر آقای طلاجوران @aleyasein
شده عالم آباد حسین - @Maddahionlin.mp3
10.35M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ حسین طاهری 🌺 (ع) 💐هلهله آزاده شب مبارک باد @aleyasein
سرود ذکر جهانی - @Maddahionlin.mp3
6.04M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🌺 (ع) 💐فقط حسین آی دنیا 💐این ذکر جهانی شده الحمدالله 🎙 @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ الحمدلله الذی خلق الحــــسـین❤️ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ امام صادق(ع) آنکه خدا خیرش را بخواهد، عشق حسین را به قلب او می اندازد... 🌱 @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ دلی برده از دستِ ما جانِ ما را  دلی شعله‌ور کرده سامانِ ما را دلی داده بر باد از روز اول دل و دین و عقلِ پریشانِ ما را دلی که کشیده به سوی مزارش عنایاتِ شاهِ خراسانِ ما را دلی که ربوده به گنبد طلایش نجف در نجف قلب سلطانِ ما را ببینید آن چشم و آن زلف و اَبرو نبینید چاکِ گریبانِ ما را که است آنکه در خون نشانده به چشمش ؟ همیشه دو چشمانِ حیرانِ ما را دلم کرده امشب هوای نجف را ببینم مگر کربلای نجف را تویی قصه‌ی عشقِ طولانیِ ما  تویی چتر شبهای بارانیِ ما شده روشن این خاک ، حتی بهشت از این ریسه‌های چراغانیِ ما نوشتند روز ازل قسمتِ هم غبارِ تو با خطِ پیشانیِ ما رفیق قدیمی همانی که  بودی همینی تو  یار دبستانیِ ما به سجاده‌ی سبزِ سجادِ تو  شُکر  که خورده گره نسلِ ایرانیِ ما  به فطرس سپردیم ما را بِبَر تا به دردی خورَد شغلِ دربانیِ ما به سیلاب دادیم ما خانه‌ی خویش نگاهی کن آقا به دیوانه‌ی خویش اگر دل نماده است تقصیرِ ما نیست که جز تابِ زلف تو زنجیرِ ما نیست طبیبم نوشته حرم لازم است این که دیوانه دربندِ تدبیرِ ما نیست وصیت نمودیم پیشت  بمیریم مبادا بگویی که تقدیرِ ما نیست کسی غیرِ تو راهمان که نداده کسی جز تو در فکرِ تطهیرِ ما نیست دو سال است گفتیم شبهای جمعه چرا کُنجِ شش گوشه تصویرِ ما نیست   نه عرش و نه کُرسی  جنان هم به قدرِ تماشای صحنت نفسگیرِ ما نیست من از کودکی گفتم ای جانِ عالم عزیزم عزیزم عزیزم عزیزم نشسته است عالم به حیرت لبالب که حتی خدا هم حسینی است مذهب نه که پیش تو ، پیش یاران یارت همه انبیا ایستاده مؤدب حبیب و بُریر و زُهیر و جُناده شبیب و حَتوف و سلیمان و شوذب سعید و جُوین و بشیر و انیس و عباد و وهب ، عابس و جون و جُندَب نعیم و رُمَیث و سُوَید و کِنانه و حُر و عُبَید و ابابکر و قَعنَب همه زیرِ دستِ امیرِ علمدار همه تحتِ امرِ فرامینِ زینب همه غرقِ فریاد با سر به زیری امیری حسین و نعم الامیری غمت گر نباشد  که بر دل نشیند در این سینه زهرِ هلائل نشیند شبیه شرابِ بهشتی است وقتی به چای عراقیِ تو هِل نشیند اگر سنگ بارد و اگر تیغ و تیر و گر پای ما باز در گِل نشیند حرم می‌رویم و حرم می‌شویم چو موجی که آخر به ساحل نشیند "بنازم به بزم محبت که آنجا گدایی به شاهی مقابل نشیند" تمام عوامل همه سر به زیرند که تا خواهرِ تو به محمل نشیند شب جمعه زهراست باید بمیریم به لبها که اشعار مُقبِل نشیند تو شاهی و باید که بالا نشینی که باید به دامان زهرا نشینی نمی‌شد که اینقدر عطشان نباشی به دنبال یک جرعه باران نباشی نمی‌شد که در پشت خیمه خمیده برای رُبابت پریشان نباشی چرا دورت از قاتلانت شلوغ است چرا یاوری نیست  بی جان نباشی کنارِ تو زهرا نشسته عزیزم نمی‌شد که اینگونه عریان نباشی   نمی‌شد که این‌سو و آن‌سو نگردی که در بازی نیزه‌داران نباشی نمی‌شد که از روی نیزه شبانه به‌دنبالِ یک آهِ سوزان نباشی چه می‌شد که زینب سرت را نمی‌دید  کنارِ سَرَت مادرت را نمی‌دید (حسن لطفی ۴۰۰/۱۲/۱۳) @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ تکه به تکه دلم حکایت عشق است شعله به شعله پُر از حرارت عشق است دست مزن بر دلم وگرنه بسوزی در جگرم آتش محبت عشق است هیچم و از هیچِ هیچ ، هیچ نمانده هرچه که مانده ظهورِ حضرت عشق است هرچه که پروانه داشت شمع  از او برد غارت عشق است این و ‌عادت عشق است کاش خلائق ببیند آنچه که دیدیم حیِ علی‌العشق که قیامت عشق است حضرت عشق آمده است کیست حسین است آنکه شبیه‌اش نبود و نیست حسین است سوخته دل ، در  بساط آه ندارد خرمن آتش زده نگاه ندارد آه که تقصیر آن حُسنِ حسینیست عاشق بیچاره که گناه ندارد زندگیِ بی حسین تلخی محض است چون غم آن برکه‌ای که ماه ندارد «شُکر خدا را که در پناه حسینیم عالم از این خوبتر پناه ندارد» نام مرا هم در آن صحیفه نوشتند رحمتِ عشق است کوه و کاه ندارد  گفت پیمبر که  سینه چاکِ حسین است بیشتر از ما خدا هلاکِ حسین است چشم اگر این است و تابِ زلف اگر این است آنچه نماند برای ما دل و دین است نظم کواکب ببین بهم زده زین بعد گردش خورشید در مدار زمین است شیشه آن عطرسیب اگر که شود باز  کوچه‌ی ما بهتر از بهشت برین است محمل لیلی گذشت باز ندیدش قسمت مجنون نوشته‌اند چنین است با حرم و بی حرم همیشه اسیریم عاقبت عاشقی همیشه همین است دست خودم نیست اگر که عاشق اویم آنکه سیه کرده روزگار من این است بسته به زنجیر آن دو  زلف دوتائیم شکر که دیوانه‌های کرببلاییم مثل حسین علی بجان علی نیست هیچ کسی اینقدر نشان علی نیست عاشق او هم شدن به برکت مولاست بر سر هر سفره‌ای که نان علی نیست کرببلا را به ما هوای نجف داد راه حرم جز از آستان علی نیست جز حسنینِ علی هیچ دو خورشید لایق جلوه در آسمان علی نیست کرببلا گفت که هیچ نیرزد شکل نمازی که با اذان علی نیست فاطمه گفتا بگو با دل آگاه اشهد ان علی .... علی ولی الله خانه خرابیم اگر خراب حسینیم شُکر دعاهای مستجاب حسینیم فاطمه ما را به نام کوچکمان خواند گفت بیایید  انتخاب حسینیم قوتِ این مِی ، اگرچه هستی ما بُرد جرعه‌ی لاجرعه‌ی شراب حسینیم خانه‌ی ما کربلاست شارع العباس معتکف بارگاه باب حسینیم با ملک الموت هم که کار نداریم فاطمه فرموده  در حساب حسینیم لطف حرم شامل کبوتر ماشد مادر سادات باتو  مادر ما شد زخمی لب تشنه در برابر زینب آه که کشتی مرا برادر زینب تیغ و سنان تا نشست بر تن زخمیت خاک دوعالم نشست بر سر زینب داد زدی بسکه روی سینه ی اکبر حنجر تو خون شده است وحنجر زینب روبه یتیمان نگاه آخر تو بود رو به شریعه نگاه آخر زینب آمده پایین پای جسم تو خواهر آمده بالاسرتو مادر زینب جُون تو هستم که غیر آه ندارد «خواجه مگر بنده سیاه ندارد» حسن لطفی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ شراب آلوده می‌داند تَهِ پیمانه می‌چسبد خمارِ باده می‌فهمد شبِ میخانه می‌چسبد گداییِ در این خانه تشریفی به ما داده... که تنها بر لبِ ما ساغرِ شاهانه می‌چسبد حرم شد خانه‌ام وقتی ، سلامت کردم و دیدم زیارت‌هایِ ما حتی میانِ خانه می‌چسبد سرِ سال است رو بر تو زیارت‌نامه می‌خوانم زیارت‌نامه خواندن با دلِ دیوانه می‌چسبد سلام‌الله ای دل   آتشِ صبح اَزَل آمد مبارک باد یازهرا که اَحلی مِن عسل آمد اگر شعریم اگر شوریم ؛ مُرَکب یا قلم هستم اگر با شهریار و مُقبِلیم و مُحتشم هستیم همه از آستان آسمانی نجف داریم که هر دَم ؛ دَم به دَم با صاحبِ تیغِ دودَم هستیم دمِ ما یاعلی و بازدم‌هامان حسین است و... اسیرِ این دَم و دیوانه‌ی این بازدم هستیم  پس از یک عمر فهمیدیم این دل بارگاهِ توست در این قابی که میبینم حرم را ؛ در حرم هستیم خدا را شُکر بختِ روز و ماه و سال مایی تو همیشه تا همیشه حالِ حَوِل حالِ مایی تو تو گوشه گوشه در دل  شُعله شُعله در جگر هستی تو از پیراهنم حتی به من نزدیکتر هستی الف با میم  و با عینی و با فایی و با حایی چگونه اینهمه هستی چگونه اینقدر هستی تو با منظومه‌ی هفتاد و دو خورشیدی‌ات عمریست مدارِ چرخش دیوانه‌های دربدر هستی «اگر غم لشگر انگیزد که خونِ عاشقان ریزد» دعا هستی دوا هستی قضا هستی قَدَر هستی چنان روشن شده عالم بگو خورشید برگردد محال است از حریم تو کسی نومید برگردد نگاهی کُن به دامانت دخیلِ تو خلیل اینجاست کنارِ سجدگاهِ ما جبینِ جبرئیل اینجاست  جلال‌الله در چشمت جمال‌الله در رویت جمال اینجا جمیل اینجا جلال اینجا جلیل اینجاست نه از سینایِ موسایم  نه از اَنفاسِ عیسایم کفایت می‌کند ما را کَرَم تا که کَفیل اینجاست گِره خورده است با نامت سرِ مژگانِ ما یعنی... که آبِ سلسبیل اینجا که یک شعبه زِ نیل اینجاست خدا را شُکر قلبِ ما صدای کربلا دارد فقط حال و هوایم را هوای کربلا دارد حسن لطفی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ اگر پنج نوبت اذانم علی است اگر خاکم و آسمانم علی است اگر قبله‌ی آستانم علی است اگر روز و شب بر زبانم علی است علی دردِ عشق است و درمان حسین علی گفت و گفتیم ای جان حسین مرا آفریدی که حیران شوم مرا چشم کردی که باران شوم مرا جذبه دادی غزل خوان شوم مرا آینه کردی ایوان شوم زدم نعره در زیرِ ایوان حسین که ای جانِ من جانم ای جان حسین همانکه دلم شعله‌ور آفرید همانکه مرا در به در آفرید همانکه به شوقِ تو پَر آفرید به عشقت برایم جگر آفرید کسی نیست ما را به قرآن حسین خدا گفت و گفتیم ای جان حسین تو هستی محمد محمد تویی وَ حَی و علی هم به اَبجَد تویی براتِ نجف لطفِ مشهد تویی فقط آرزویِ مجدد تویی مدینه شد امشب چراغان حسین نبی گفت با تو که ای جان حسین اگر لطف زهرا مسلمان شدیم اگر ما سلیمان و سلمان  شدیم اگر در حسینیه درمان شدیم اگر عاشقیم از حسن جان شدیم حسن جان نوشتیم و جانان حسین حسن گفت و گفتیم ای جان حسین نشسته است موسی عصایش دهی رسیده است یوسف که جایش دهی دویده است یحیی عطایش دهی به خاک است عیسی عبایش دهی حرم شد قُرقُ از گدایان حسین حرم پُر شد از ذکر ای جان حسین شبی که حرم مادرم رفته بود پُر از یادِ تو هر قدم رفته بود شبی که پُر آه و غم رفته بود شبی که برایم حرم رفته بود مرا نذر او کرد گریان ، حسین که قربان سَنَ طفلیم ای جان حسین اگر رود یا که کویرت شدم جوانم ولی زود پیرت شدم اگر کنج شش گوشه گیرت شدم من از نانِ بابا اسیرت شدم تو آبی تو نانی تو سامان حسین تویی برکتِ خانه ای جان حسین اگر آمدم عشق یادم دهید اگر خواستم کم ، زیاد دهید مرا منصبِ خانه زادم دهید به بادم دهید و به بادم دهید منم کاهِ ناچیز و طوفان حسین مرا می‌کُشی آخر ای جان حسین سه شب آمدم تا که چیزی بَرَم بهاری پیِ برگ ریزی بَرَم دعایی برای عزیزی بَرَم شفایی برای مریضی بَرَم سه شب آمدم زیر باران حسین که هرشب بگویم که ای جان حسین تو بی‌انتها‌... نقطه چین میدهی که از پشتِ در بیش از این میدهی چنان میدهی و چنین میدهی که حتی به قاتل نگین میدهی نگینت چه شد ای سلیمان حسین که نالید زینب  که ای جان حسین رسید و صدا زد پَرَش را مَبَر زِره را که بُردی سرش را مَبَر از انگشتش انگشترش را مَبَر براین ناقه‌ها دخترش را مَبَر صدا زد به لبهای سوزان حسین که عریان حسین و که ای جان حسین حسن لطفی @aleyasein