eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
833 ویدیو
111 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
امام کاظم(ع) - شهادت سبزی جسم تو تاراج زمستان میشد بودنت فیض کثیر شب زندان میشد اشک شبهای مناجات تو در خلوت ها بر سر مردم قحطی زده باران میشد دل تاریک اگر حرف تو را میفهمید پا برهنه همه عمر پریشان میشد هر کسی سجده طولانی تان را میدید زن بدکاره اگر بود مسلمان میشد یا من ارجوه تو در خلوت زندان هایت بارها باعث تغییر نگهبان میشد چارده سال ز شرمندگی ات ای خورشید افتاب از افق چشم تو پنهان میشد جای یک قوم غم و درد و مصیبت دیدی پیری ات قیمت ازادی انسان میشد درد ناگفتنی مردم بی پشت و پناه از همان گوشه زندان تو درمان میشد به کدامین گنه ای مظهر صبر ملکوت گاه و بی گاه تنت طعمه طوفان میشد دست تاراج یهودی به تنت افتاده مثل یک تکه عبایی بدنت افتاده زخم ها روی تنت جلوه نمایی میکرد سلسله بر بدنت جلوه نمایی میکرد دست و پای پر دردت به تنت بند نبود سال ها بود که خون بدنت بند نبود افتابی و سیه چال سزاوارت نیست پاره پیرهن این حال سزاوارت نیست پسرت حسرت اغوش شما را دارد صبح و شب روی لبش ذکر خدایا دارد دخترت چشم به راه است کجایی اقا؟ روز او بی تو سیاه است کجایی اقا؟ بی تو در قلب پر اهش هیجانی شده است نیستی تا که ببینی چه جوانی شده است @aleyasein
امیرالمومنین(ع) - شهادت کوچه در کوچه دلم ریخته بر دور و برت چقدر خون جگر میرود از فرق سرت پیش من راه برو بی کمکِ از حسنین باورم نیست چنان تا شده امشب کمرت ناله ی سوخته ی فزت و رب الکعبه پرده بر داشته از راز دل خون جگرت چشمت از ضربه شمشیر چه کم سو شده است مثل زهرا شده دستان تو چشم دگرت پنجه بر شانه ی دیوار نکش راه برو پهلوی زخمیِ یاس است مگر در نظرت؟ مجتبی باز عصای دگری گردیده خوب در کار عصا تجربه دارد پسرت حتم دارم که در ان لحظه تیغ و محراب اتش و داغی مسمار شده جلوه گرت @aleyasein
تقدیم به کریم اهل البیت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام خانه ی فاطمه از عشق منور شده است عرش در گوشه ی این خانه مصور شده است امد از سمت خدا انچه مقدر شده است به علی گفت ملک فاطمه مادر شده است جبرئيل امده از شوق خبردار شده حضرت حیدر کرار پسردار شده رمضان ماه رخت دید و پریشان گردید علی افطار به لبخند تو مهمان گردید حُسن تو رونق بازار کریمان گردید شمه ای از کرمت سوره ی انسان گردید حاصل جمع دو دریای کرم امده است نسخه ی اصلی اقای کرم امده است دشمن و دوست پریشان شده را می بخشید همه زندگی اش را به گدا می بخشید بهترین نعمت خود را به خدا می بخشید مهربانی دلش را به جذامی بخشید حالتش وقت کرم چون جبل الرحمت بود سفره اش ناب ترین بخشش بی منت بود لحظه ای از تو دل فاطمه دل کند نبود نقطه ضعفی به سراپای تو سوگند نبود کرم هیچ کسی با تو همانند نبود بر لبت حرف برو نیست نوشتند نبود نیمه ی ماه، خدا میل تغزل دارد چشم هر ذره به دست تو توسل دارد ذولفقار است و یا تیغ دو ابروی حسن شب قدر است و یا سلسله موی حسن قبله مایل شده در ماه خدا سوی حسن هر چه حسن است فراهم شده در روی حسن سائلت وقط کرم حال تماشایی داشت نوکر خانه تو منصب اقایی داشت تا ابد دست به دامان حسن دارم و بس نوکرم چشم به احسان حسن دارم و بس پیشکش جان به قربان حسن دارم و بس زنده ام تا به کفم نان حسن دارم و بس من و دل کندن از شغل گدایی سخت است هر که از عشق تو دیوانه نشد بدبخت است جوهر مدحیه ام در شُرُف زر شدن است با تو هر لحظه مرا روی به بهتر شدن است بنویسید مرا قابل نوکر شدن است بنویسید که اماده ي قنبر شدن است سکه ی مهر حسن نقش دل و خاطر ماست یا الهی به حسن حرف دم اخر ماست نمک سفره تو طعنه به دنیا میزد خنده هایت به گدا زود بفرما میزد دل جبرییل به نام تو به دریا میزد بر سر خوان تو خود جای گدا جا میزد دل سائل به سر خوان تو جا می اید چقدر لفظ کریمی به شما می اید پسر شیر خدا مثل علی کرار است مجتبی امده و دشمن او فرار است کربلا دید که عبدلله او سردار است قاسمش روح اشداءُ علی الکفار است طرز جنگ اوری ات به که به حیدر رفته بنویسید که سقا به برادر رفته زیر پاهای تو میدان جمل میلرزید جنگ در قبضه شمشیر شما می چرخید افرین های علی جان به تنت می بخشید یاد زهرا شتر فتنه گران پی گردید شتر سرخ که سر بر قدم خاک نهاد همه ی ارزوی اهل جمل رفت به باد وقت معراج حسن دوش نبی را دارد مادری طاهره چون حضرت زهرا دارد یوسف هاشمیان بس که تماشا دارد کوچه از حُسن حسن بند شود جا دارد نور پیشانی او روشنی افاق است غم به پابوسی چشمان حسن مشتاق است صبر حیرت زده ی صبر تماشایی تو زخم خورده است غرور دل دریایی تو اسمان مرد ندیده است به تنهایی تو دشمن و دوست گذشتند ز اقایی تو غم اگر هست در عالم غم تنهایی توست کوچه و اشک فقط محرم تنهایی توست لحظه لحظه همه ی زندگی ات ماتم بود محرم خانه ات افسوس که نا محرم بود غالبأ قوت دلت سفره به سفره غم بود چشم های تو پذیرای غم عالم بود اخر این خاطره ها کشت تو را اقا جان کوچه و مادر و طوفان خدا نشناسان @aleyasein
اغفرلنا ربنا یا ربنا ربنا نفس بده تا بگم از نفس افتاده ام عطر دعا رفته از صفای سجاده ام اغفرلنا... خسته شدم از خودم از این پریشونی ام برای شیطان خود حریف آسونی ام جونم به لب اومده حالم وخیمه وخیم همش میگم با خودم خدا کریمه کریم حال دعایم کجاست؟ عوض شده زندگیم خیلی خجالت زده م خدا از این بندگی م می ترسم از روزی که رسوای عالم بشم میخوام که هر طوری هست این دفه آدم بشم حال و هوام بد شده هم رنگ مردم شدم منم تو شهر گناه مثل همه گم شدم به حق شاه نجف به حق نعم الامیر خدای بنده نواز دست منو هم بگیر اغفرلنا ربنا یا ربنا ربنا @aleyasein
کوفه امشب به پریشانی من می گرید به شب بی سر و سامانی من می گرید دوستانم همه یک پارچه دشمن شده اند سکه ها برق زدند و همه روشن شده اند ای تو،تنها نفس دین خدا مولا جان دین فروشی شده در کوفه نیا مولا جان چونکه صد رنگ ترین مردم دنیا باشند هر کجا سفره ی نان است همان جا باشند نه نگاهی نه پناهی که شود تسکینی می فروشند مرا در عوض بی دینی رسم جنگ اوری کوفه فقط نامردی ست خنده بر گریه ی مهمان عوض هم دردی ست طوعه امشب کمکم کرد شبیه یک مرد کوفه اشباح رجال است بیا و برگرد شهرت مردم این شهر به کودک کشی است اینکه این حرف دروغ است فقط دل خوشی است کعب نی های عجیبی ست به دست مردم حرف سوغات بود بر لب مست مردم دست این طایفه اماده ی سیلی زدن است شاهد این قضیه گونه ی مجروح من است تا که بر نیزه سرت خطبه نخواند برگرد تا که انگشتر و انگشت بماند برگرد @aleyasein
سـربـاز سـربـار: مناجات با امام زمان عج ویژه عرفه دلواپسِ منی و حواس من به تو نیست فریاد رس منی و حواس من به تو نیست دست منو فشردی سنگ جفام و خوردی نذاشتی ول بگردم منو توو راه اوردی خیلی بدهکارتم کلاغ سر بارتم داغون ترین جنسی ام که توی بازارتم چش به غریبه دوختم تو رو به نون فروختم نگات با من بود اگه توی گناه نسوختم تو نیستی خیلی تنهام بهم پیچیده دنیام خرابه حال دینم برس به دادم اقام درسته که مثه شب سیاهه حال و روزم هنوز شبیه اسفند تو روضه ها می سوزم من به دل خرابم قولِ عرفه دادم من كه زبون ندارم تو حرف بده به يادم نزار بره عرفه سياه بمونه قلبم بزار عوض بشم تا نيومده محرم دلواپسم مبادا بهم محل نزاری پس یه قسم می دم تا که دیگه نه نیاری به حق اونکه امروز سیرابه شیر و ابه سه هفته دیگه اما شرمنده اش ربابه اونکه براش تو محمل مادر لالالا خونده تا سنِّ قربوني اش سه هفته دیگه مونده بگید عمو ابالفضل مشکا رو پر کن از اب سه هفته دیگه این اب نایاب میشه نایاب @aleyasein
مرثیه عاشورایی دلت می لرزد از فریادهای آخرم برگرد دلم می لرزد از خون گریه های خواهرم برگرد مرا بگذار در گودال با سر نیزه ها تنها نبینی نیزه کاری تا شود بال و پرم برگرد برو جان تو و جان صلابت های معجرها تویی بعد از من و عباس امید حرم برگرد نگاهت را بگیر از چشم های من خداحافظ ببین که شمر پرسه می زند دور و برم برگرد نفس هایم به آخر میرسد طاقت نداری تو ببینی کُندی خنجر به زیر حنجرم برگرد برایت سخت خواهد بود از نزدیک این صحنه چه خواهد کرد تاب پنجه با موی سرم برگرد هنوز از ضربه هایش چند تای دیگری مانده شده وقت حسینم وا حسین مادرم برگرد گلی گم کرده بودی گر که امشب در دل صحرا بیا گودال دنبالش بیا با دخترم برگرد @aleyasein
زمزمه شام غریبان لشکر نامرد هر کار میخواست کرد دنیایی از درد شد سهم زینب بعد از جسارت شد وقت غارت حالا اسارت شد سهم زینب یکی تو فکر خلخالِ و یکی به فکر گوشواره کاشکی قانع به گوشواره شن امون ز گوش های پاره ۲ قلب شکسته یک تن خسته دستای بسته خونین جگر شد کودک عطشان خواهر گریان ناقه ی عریان وقت سفر شد زینبِ علی و اسیری کی باورش میشه خدایا کجایی حسین جان ببینی خواهرتو تنهای تنها ۳ خدانگهدار میر و علمدار یار وفادار عباس زینب از غصه پیرم دارم می میرم ببین اسیرم عباس زینب منو دستای در سلسله عباس من چشم تو روشن منو همسفر حرمله عباس من چشم تو روشن @aleyasein
بعد از غروب سرخ که جان ها مذاب شد آنجا که هتک حرمت گل ها ثواب شد تا جیب های غارتی کوفه پر شود دنیای درد بر سر زینب خراب شد خلخال های سوخته در بهت کودکان بعد از ظفر غنیمت جنگ انتخاب شد سرباز ها که تاجر بی رگ شدند و بعد روی تمام زینت طفلان حساب شد وقتی که خوب فاتح سوغات ها شدند وقتی حرم ز آتش غم بی حجاب شد پای فرات سمت حرم باز شد ولی اهل حرم به آب چشیدن عذاب شد ناگاه با صدای جگر سوز مادری در قلب داغدار حرم انقلاب شد حالا رباب هست و علی اصغری که نیست حالا که آب هست امیدش سراب شد در جستجوی بال و پر سینه سرخ خود قبری که خالی است نصیب رباب شد @aleyasein
مولای ما کریم ولیکن غریب بود او دست گیر خلق ولی بی حبیب بود با او مدینه شد وطن بی نیازها بعد از خدا سخاوت او بی رقیب بود غیر از نمک به زخم دل خود دوا نداشت با آنکه بر تمامی عالم طبیب بود از دشمنان که کینه ی بسیار دیده است در بین دوستان خودش هم غریب بود در کوچه زخم خورده ی لبخند قنفذ و... در خانه هم اسیر زنی نانجیب بود شرحش هزار روضه ی مکشوفه می شود در محضر امام مغیره خطیب بود کابوس کوچه موی سرش را سفید کرد از کودکی ز حادثه ای بی شکیب بود دستی سیاه زندگی اش را سیاه کرد دستی که از مروت دل بی نصیب بود دل خونِ روزگار که در آخرین نفس پیش حسین راویِ شیب الخضیب بود @aleyasein_ir
مرثیه امام حسن مجتبی علیه السلام زهری پلید بر جگرش کارگر شده آقای غصه ها نفسش مختصر شده کم کم تمام حجم تنش آب میشود مانند فاطمه بدنش آب میشود خواهر رسید و فاجعه را در نظاره شد از شعله های خون لبش در شراره شد میدید زخم کوچه دهان باز کرده است راز مگوی کوچه زبان باز کرده است از عهد کودکی جگرش پاره پاره است "او کشته ی شکستن یک گوشواره است" در کوچه دست سنگ دلی از سرش گذشت یادش نمیرود که چه بر مادرش گذشت از ضرب کینه چادر مادر به گل نشست همراه گوشواره غرور پسر شکست دیوار را هنوز به یادش می آورد مسمار را که هیچ ز خاطر نمی برد سم را بهانه کرد که راحت شود مگر از خاطرات کوچه و کابوس میخ و در @aleyasein_ir
اولین بار علی گفتم و جانم دادند با علی در رگ غیرت ضربانم دادند یا علی گفتم و معیار نشانم دادند با تماشای نجف جان جهانم دادند لب من تا که به انگور ضریح تو رسید لرزه افتاد به جان و ز سرم عقل پرید اسم اعظم همه جا نام علی بود علی مظهر لطف خداوند جلی بود علی در شب جهل چراغ ازلی بود علی به خدا در همه افاق ولی بود علی قبل از ایجاد علی نقش به دلها می زد بر گِل شیعه چه با حوصله امضا می زد هر که از جام تو نوشید خدا باور شد هر که سودای جهان داشت تو را نوکر شد رند ان بود که دنباله روی قنبر شد حرف سلمان شد و دیدم ز ملک سرتر شد حب حیدر شده مبنای مسلمانی ما از علی بوده مسلمانی ایرانی ما نوکرت نزد تو ارامش فردا دارد بی نیاز است هر ان کس که علی را دارد ملکوت نجفت ارزش دنیا دارد هر که از عشق تو دیوانه شود جا دارد معنی دست خدا دست توانای علی ست بهترین نام جهان نام دل ارای علی ست بی علی هیچ نمازی به خدا واصل نیست قبله یک لحظه به بدخواه علی مایل نیست جز علی شیعه امیری به جهان قائل نیست بی علی دعوت یک عمر نبی کامل نیست نفسی از تو اگر وقت حسابش برسد به همه خلق خداوند ثوابش برسد دم تو معجز عیسای مسیحا میشد روشنایت ید بیضایی موسا میشد به خلیل عشق تو بردأ و سلاما میشد گره نوح به یک ناد علی وا میشد یار شبهای حرایی محمد بودی مثل زهرا ز همه خلق سرامد بودی مظهر قهر خدا تیغ دو ابروی علی می وزد از شب معراج نبی بوی علی تکیه زد پرچم اسلام به بازوی علی اُحد انگشت به لب مانده ز نیروی علی ذولفقار تو خدا را به تغزل اورد جبرییل ایه برایت عوض گل اورد @aleyasein
زمزمه یا شور امام حسین علیه السلام یا حسین_اگر تو از خودت برانی ام دیگه تموم زندگانی ام اگر که_ یه روز تموم شه اشک و سوز من بهم می ریزه حال و روز من ای خدا_بی زارم از جهانِ بی حسین از هر چه مردمانِ بی حسین چه فایده ای از جانِ بی حسین روزنه نور توو زندگیمه حسین نقطه ی قوتِ بندگیمه حسین 2 حال من_فقط تو روضه هاتو خوب میشه با اسم کربلاتو خوب میشه راه تو_ادامه داره توی روضه هات خیر منه توو نوکری برات چی میشه_ مِس وجودمو طلا کنی مثه زهیر بهم نگاه کنی منو مقیم کربلا کنی با نگاهت میشم بی خبر از خودم افتخاره منه نوکر تو شدم یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین @aleyasein
غزل تقدیم به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید فراوانی رزق محرم ان شاءالله زنده ام جان بدهم بر سرِ پیمان حسین عبدم و نوکرم و گوش به فرمان حسین من همین آن که فدایش بشوم هم دیر است پیش از اینها نشدم حیف به قربان حسین کاش در دایره ی قسمت ما بنویسند از ازل تا به ابد بی سر و سامان حسین نزنم دست به دامان کسی تا هستم در همه عمر فقط دست به دامان حسین عاقلان واله و حیران غم دنیایند منِ دیوانه فقط واله و حیران حسین من گدا بودم و آقا شده ام از لطفش برکت زندگی ام هست فقط نان حسین بین یک شهر گرفتار و پریشان، صد شکر همچنان این دل ما هست پریشان حسین کربلا کعبه ترین قبله گه آزادی ست هر که حُر گشته بدان هست، مسلمان حسین شب معراج حرم زائر بارانی او عرش را دیده که افتاده به ایوان حسین @aleyasein
تقدیم به حضرت قمر منیر بنی هاشم خدا بخشیده بر رویت جهانی از لطافت را هنرمندانه طرحی نو زده، این قد و قامت را الا بالا بلندِ سر به زیرِ محضر خورشید که کامل کرده چشمانت، نشانی نجابت را تو آن ماهی، که یک ایل عاشقانه خیره ات می شد به رخسارت خدا گویا، تراشیده ملاحت را کدامین واژه ات را شرح باید داد ای ساقی ولایت یا اصالت یا شجاعت یا شرافت را؟ دعای خسته گان قوم را، آمین بگو ای مرد که با نامت عجین کردند نام استجابت را به قلب تشنه ام ساقی، به غیر از تو که می بخشد چنان باران، به جای جرعه، دریای کرامت را؟ کنار نام تو آیینه بگذارند شاعر ها به جای آنکه بنویسند اوصاف شهامت را قیامت محشری خواهد شد از حظِ حضورت، پس به عشق دیدنت من عاشقم، صبح قیامت را چنان شد پیشکش پای برادر دستهای تو که اخلاصش عوض کرده ست تعریف سخاوت را کنار علقمه، سقا ترین تشنه، حسینت خواند از آن خون گریه های زخم چشمانت، خجالت را علم افتاد و دست خیمه از دستت جدا افتاد و زینب دید از آن لحظه به چشمانش اسارت را @aleyasein
من که چون روح امامم اینجا بی جواب است سلامم اینجا هر چه در بود به رویم بستند کوفیان هر چه بگویی هستند عشقِ کشتن به دل و جان دارند من ندانم به چه ایمان دارند کودکانش همه پر نیرنگند فکر سوغاتی بعد از جنگند سنگ در دست به فکر محک‌اند فکر خندیدن بعد از کتک‌اند شهر از مرگ نشان‌ها دارد خولی و شمر و سنان‌ها دارد کوفه تمرین علی کشتن کرد تازه این است شروعش برگرد لشکری تشنه‌ی جانت شده است اشک من نامه رسانت شده است هیچ کس منتظرت نیست نیا کوفه شهر پدرت نیست نیا نیزه‌ها بر تو ولی منتظرند نیزه‌ها از همه خون خوارترند دخترت تا که نلرزد برگرد سرت از نیزه نیافتد برگرد پسر حضرت زهرا برگرد حرف ناموس شد اینجا برگرد آتش افتاد و سرم را سوزاند فکر فردا جگرم را سوزاند آسمان روی سرم گشت خراب می‌کِشد قلبم از این فکر، عذاب چه عذابی‌ست به جانم افتاد دَخَلَتْ زینب علی ابن زیاد؟ @aleyasein
🏴آجَرَکَ الله یَا صَاحِبَ الزَّمان فِی مُصیبَتِ جَدِّک... سری به نیزه بلند است عصر عاشورا زبان مرثیه بند است عصر عاشورا @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ میلادیه حضرت سیدالشهدا علیه السلام ای عشق آمدی و تسلای ما شدی روح و روان و راحت جان های ما شدی پایان ترسِ روزِ مبادای ما شدی از عرش نور آمدی آقای ما شدی حبل المتین اهل ولایت، خوش آمدی سر سلسله، به خط شفاعت خوش آمدی قلب بهشت با تو تپیدن گرفته است فطرس دوباره بال پریدن گرفته است جبریل وحی نوبت دیدن گرفته است در شهر، شور عشق وزیدن گرفته است از روشنای نام تو جنت سراج داشت دنیا فقط به چون تو کسی احتیاج داشت تازه شده هوای بهشت و ترنّمش افتاده است آتش دوزخ تلاطمش زیباست روی صورت زهرا تبسمش حالا کسا شناخته خورشید پنجمش بر طاق عرش نام تو در اهتزاز شد پرونده ی شفاعت از این لحظه باز شد شب بودم و به مهر تو اکنون سپیده ام حالا که آمدی قدمت روی دیده ام حُسن حسین بوده هر آنچه شنیده ام عمری فقط به سمت حرم پر کشیده ام پروانه ایم و حضرت خورشید آمده است جان دوباره ای به مأذن امید آمده است عاشق تر است آنکه به تو مبتلا تر است چشمش به هر چه غیر تو بی اعتنا تر است هر کفتری به گنبد تو باوفا تر است در آسمان کرببلایت رها تر است جنت زمینی است به پاسِ ضریح تو من زنده می شوم به تماسِ ضریح تو ای تربتت شراب ترین باده از ازل کار دلم به دست تو افتاده از ازل حتی خدا به نور تو دل داده از ازل ما بوده ایم کرببلا زاده از ازل دردی دوا نکرده کسی غیر تو ز ما ما را دوباره پر بده در راه کربلا بگذر ز کوچه های دلم جان من فدات تا گل دهد کویر تنم زیر ردِّ پات اردیبهشت می وزد از پشت پلک هات با من چه کرده ای تو به دوری ز کربلات این لطف توست مثل منی از تو دم زده این شعر را نگاه تو بی شک رقم زده چشمم ز هر کسی به ضریحت دخیل تر نام تو هست از همه عالم جمیل تر باران بزن به آتش نفسم، خلیل تر دلتنگ کربلام، ز اشکم دلیل تر؟ خوشبخت آنکه پلک دلش خیس روضه هاست چشمان او تجسم تندیس روضه هاست نشنیده است جز تو کسی التماس ما وقف تو بوده است تمام حواس ما از تو جدا شدن شده تنها هراس ما بوی حسین می دهد عطر لباس ما نوکر شدم که رو نزنم من به هر کسی غیر از تو من نگفته ام ارباب بر کسی گهواره ات که منبر پیدای روضه شد... لب های تشنه ات که الفبای روضه شد... میلاد تو تولد زیبای روضه شد چشمان خیس فاطمه امضای روضه شد ای دانه دانه اشک غمت بی بدل ترین حی علی العزای تو خیرالعمل ترین ای که ذبیح کرببلایی حسین جان جسمِ مُرَمَّلٌ البِدمایی حسین جان زخمی سنگ و چوب و عصایی حسین جان زیبای سر جدا ز قفایی حسین جان ای کشته ی فتاده به هامون عزیز دل ای صید دست و پا زده در خون عزیز دل @aleyasein
4_5780394607338591518.mp3
1.13M
‌‌﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ای نور بــی پایان ای شاه مظلومان ای شاَن و تفسیرِ هر آیــه ی قـرآن ثــانــیِ قــرآنی شرط مسلمانی من دست خالی و تو دست یزدانی اگــر با تــو باشم در جزا در بهشتم آقا،‌ عشق تو سرنوشتم * یا مرتضی(علی جانم ۳) ۲ من دل به کف دارم شــوق نـجـف دارم در سینــه ام مهرت مثـل صــدف دارم صوم و صلات من راه نـــجـــات من یا مــرتضی گوید حَیُّ و ممات من نوشتم به قلبم ‌نام زیبای حیدر "حیدر"، شافع روز محشر * یا مرتضی(علی جانم ۳) ۲ شد حیــدر کــرار از فتنه ها خونبار با فرق خونین هست یــادِ در و دیــوار بــا زانـــوی لرزان با جسم نیمه جان دلـواپـس زینــب با دیـــده گریــان سرش بــر روی نــی پیکرش گشته پامال ای وای، ‌بی کفن بین گودال * یا ثارالله(حسین جانم ۳) ۲ @aleyasein