﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
ای قبلهٔ حاجات من ای باب مراد!
دستم ز عنایات تو کوتاه مباد!
هشتَم گِرو نُه است و با اذن دخول
پابوس رضا میروم از باب جواد...
#زهرا_سادات_جعفرنیا
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
زهر...
هرچه جوان از دست و پا افتاده باشد
زشت است پیش چشمها افتاده باشد
ای کاش با افتادنش طشتی نکوبند
روی زمین بی سر صدا افتاده باشد
تلخ است همسر زهر همسر را بنوشد
مردی ز ظلم آشنا افتاده باشد
انصاف اصلا نیست در بیرون برقصند
در حجره اش آقای ما افتاده باشد
در راه پشت بام می بیند مصیبت
پیکر که بین پله ها افتاده باشد
هرجا بیفتد روزگارش کربلایی ست
فرقی ندارد که کجا افتاده باشد
ای وای اگر در ازدحام سخت گودال
روی تنی سرنیزه ها افتاده باشد
این آبرودار قبیله است و روا نیست
عریان دراین صحرا رها افتاده باشد...
#سید_پوریا_هاشمی
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#امام_محمد_تقی
#حضرت_زهرا
#امام_حسین
#جوادالائمه
#باب_المراد
#امام_جواد
#امام_رضا
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
غریب خانه...
تویی که جود و عطا بر امام ها داری
چقدر لطف و سخاوت برای ما داری؟!
جواد فاطمه ارث از کریم او بردی
غریب خانه شدن را ز مجتبا داری
اگر که زهر زمینت زده است، می دانم
به سینه مثل حسن داغ کوچه را داری
صدای هلهله و رقص و پایکوبی ها
نمی گذاشت بگویی به دل چه ها داری
شرار زهر لبت را چقدر خشکانده!
به حجره روضه ی عطشان کربلا داری
تنت رها شده است پشت بام خانه، بناست
سه روز روضه ی ارباب را به پا داری
سلام ای تن بی سر، سر بدون بدن
چرا درون تنور و به نیزه جا داری؟
تو روی نیزه حواست به عمه ها بوده
تو سایه بر سر بی سایبان ما داری...
#امیر_عظیمی
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#امام_محمد_تقی
#حضرت_زهرا
#امام_حسین
#جوادالائمه
#باب_المراد
#امام_جواد
#امام_رضا
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#شهادت_حضرت_جوادالائمه_علیهالسلام
یا جواد الائمه ادرکنی
جز عطش جز درد جز آتش بجز ماتم نداشت
آه، زهرِ امفضل از زهرِ جعده کم نداشت
مجتبای دیگری در حجرهای اُفتاده بود
غیر وا اُما خدایا سینهاش مرهم نداشت
آن حسن دورش شلوغ است از عزیزان این حسن
خواهری حتی برای گریه کردن هم نداشت
ای جوانِ خانه با این زهر پیرت کردهاند
ای بهم پیچیده قدتت شانههای خم نداشت
واجوادِ فاطمه دارد رضا را میکُشد
داغ این است این جوان جز قاتلش محرم نداشت
پشت در کِل میکشند و پای میکوبند تا...
گم شود دادش که دیگر قوتی از سم نداشت
خوب شد بابای او بالاسرش امروز نیست
خوب شد پیش پدر خون نالهای مبهم نداشت
گرچه بر سینه کشیدندش به سمت پشت بام
جای شُکرش هست دیگر سینهای درهَم نداشت
بوی نان میآمد اما دخترک این روزها
چند وعده جای نان جز سیلی محکم نداشت
حسن لطفی ۴۰۳/۰۳/۱۷
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
گر "هشت" رضا و "نه" جواد است چه غم؟
بگذار که هشتم گرو نه باشد...
#شب_جمعه
#شهادت_حضرت_جوادالائمه_علیهالسلام
@aleyaswin
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
چه غبطه ها که نخوردم به حال اهل عراق
ز هجر یار چه داند، ندیده آنکه فراق
#شب_جمعه
#صلےاللهعلیڪیااباعبدلله
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
کارد که به استخوان رسید
جوادش را صدا بزنید ...
دل کدام پدریست که برای جوانش نلرزد💔
#یاجوادالائمهأدرکنی
#یاأبالجوادأغثنی
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🔹قرائت سوره یاسین، هدیه به امام جواد و امام رضا و حضرت نجمه خاتون(علیهم صلوات الله)
🔹به نیت سلامتی و فرج امام زمان و طول عمر پربرکت رهبر عزیزمون، امام خامنه ای و عاقبت بخیری و سرافرازی ملت شریف ایران در انتخابات آینده.
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
گاه تنها راه آدم میشود "باب المراد"
وقت مستأصل شدن هنگام حاجت داشتن...
#سید_محمدحسین_حسینی
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#امام_محمد_تقی
#جوادالائمه
#باب_المراد
#امام_جواد
#امام_رضا
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
صدای به هم خوردن بال و پر بود
گمانم که جبریل آن دور و بر بود
نگاهش به در بود مهمان بیاید
صدای در آمد، علی پشت در بود
علی بود امّا نه مثل همیشه
که رخسارش از شبنم شرم، تر بود
گُل افتاد بر گونۀ حیدر امّا
مگر خواستگاری از او خوبتر بود؟!
علی خواست لب وا کند، لب فرو بست
نگفت و محمّد خودش باخبر بود
«فداها ابوها»، نگاهش به زهراست
به نوری که در خانهاش جلوهگر بود
به زهرا که قالوا بلی خواند و خندید
به زهرا که شاد از قضا و قدر بود
علی رفت و زهرا جهیزیّه میخواست
علی مردِ میدان و جنگ و خطر بود
زره داشت، شمشیر و اسب و دگر هیچ
که داراییِ او همین مختصر بود
زره شد جهیزیّۀ عشق اما
از آن روز زهرا برایش سپر بود
#محسن_ناصحی
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
@aleyasein
enc_1698842536263864839133 (1).mp3
3.45M
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
امید دل
حاجسیدرضا #نریمانی
▫️#امام_رضا
@aleyasein
سرود سید ابراهیم.mp3
4.05M
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
سید ابراهیم
احمد #محمدی_پور
🏴 به یاد شهادت آیتالله سیدابراهیم رئیسی و همراهانشان ؛ ۱۴۰۳
@aleyasein
نماهنگ کشتی نجات.mp3
4.46M
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
کشتی نجات
کربلاییمحسن #عرب_خالقی
▫️#امام_حسین ؛ ۱۴۰۳
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
💚 #ایده_های_غدیر:
«یک پرس غذا به عشق مولا🪴»
@aleyasein
نماهنگ جان جانانم.mp3
4.03M
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
جان جانانم
کربلاییعلی #کوهکن؛ کربلاییحمید #آبروزن
▫️#امام_رضا ؛ ۱۴۰۳
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#امام_باقر علیهالسلام
#قصیدهواره
🔹چشمانداز فردا🔹
بیابان بود و صحرا بود آنجایی که من بودم
هزاران خیمه بر پا بود آنجایی که من بودم
شمیم یاس یاسین دشت را پر کرده بود اما
گلاب اشک زهرا بود آنجایی که من بودم
قیام عاشقان راستقامت بود عاشورا
قیامت آشکارا بود آنجایی که من بودم
تمام سورۀ ایثار و آیات جوانمردی
به هفتاد و دو معنا بود آنجایی که من بودم
پیام روشن «اَلموت اَحلی مِن عسل» یعنی
شهادت هم گوارا بود آنجایی که من بودم
چرا آتش بگیرند از عطش گلهای داودی
اگر بین دو دریا بود آنجایی که من بودم
کسی از اسب میافتاد پشت نخلها، آری
علم در دست سقا بود آنجایی که من بودم
صدای بت شکستن در فضا پیچیده بود اما
خلیلالله تنها بود آنجایی که من بودم
شعاع آفتاب از مشرق گودال سر میزد
که ثارالله پیدا بود آنجایی که من بودم
عدالت زیر سم اسبها پامال شد، آری
ستم در حد اعلا بود آنجایی که من بودم
شدم محو نگاه عمهام زینب که در چشمش
تمام دشت زیبا بود آنجایی که من بودم
چرا آن روز تل زینبیه اوج عزت شد
که چشمانداز فردا بود آنجایی که من بودم
چه گلهایی که زیر بوتههای خار پرپر شد
مگر پاییز گلها بود آنجایی که من بودم؟
هلال ماه نو وقتی نمایان میشد از محمل
فقط یک نیزه بالا بود آنجایی که من بودم...
#محمدجواد_غفورزاده
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#امام_باقر علیهالسلام
#مثنوی
🔹طبیب عالم🔹
ای پنجمین امام که معصوم هفتمی
از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی»
بر درد جهل خلق، ز عالم طبیبتر
نامت غریب و قبر، ز نامت غریبتر
وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش
باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش
آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت
دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت
گلدستهای نداشت حرم، مرقدی نبود
صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود
این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟
غمهای عهد کودکی از یاد کی رود
آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود
یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود
از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه
اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه...
تو طفل روی ناقۀ عریان نشستهای
بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشستهای
تو طعم تازیانه و سیلی چشیدهای
بر روی خار، همره طفلان دویدهای
دیدی تو خیمههای به آتش کشیده را
داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را
#علی_انسانی
@aleyasein