امام کاظم(ع) - شهادت
با دستهای بسته مناجات می کند
یک گوشه ای نشسته مناجات می کند
از زخم تازیانه تنش تیر می کشد
بال و پری که بسته به زنجیر می کشد
ساقش شکسته بال و پرش درد می کند
دیوار زخم زد به سرش درد می کند
خورشید باز در ته گودال رفته است
زهرا که دیده باز هم از حال رفته است
دارند می برند تنش را غلام ها
بر روی تخته پاره چه شد احترام ها
شکر خدا تمام تنش جا به جا نشد
شکر خدا که این کفنش بوریا نشد
شکر خدا که باز تنش زیر پا نرفت
سر نیزه باز در دهنش بی هوا نرفت
شکر خدا که دور و برش ازدحام نیست
ناموستان نظاره بزم حرام نیست
#احمد_شاکری
#امام_کاظم_ع_شهادت
@aleyasein
حضرت علی اکبر(ع) - ولادت
برهم زدی بساط دل بی قرارها
خورشید و ماه مات در این بوسه زارها
هستند دور چشم تو امشب نگارها
یعنی تمام حضرت ختمی تبارها
عالم فدای این همه پروانه وارها
لیلی شدی و هر دل دیوانه سوخته
ایل و تبار این همه پروانه سوخته
از چشم مست توست که پیمانه سوخته
انگار سالهاست که میخانه سوخته
ساقی تویی به این همه چشم انتظارها
دستی بکش كه باز دلم مبتلا شود
تا این غبار پشت درت کیمیا شود
یک جور بین این همه پروانه جا شود
ارباب زاده نوکرتان رو به را شود
امشب نگاه کن به دل ما ندارها
خورشید وار در دل اين شب در آمده
دیدند اهل خانه که پیغمبر آمده
یا مرتضاست با مثلی دیگر آمده
جبریل تا که فرش شود با سر آمده
آیینه ی همند تمام نگارها
مبهوت کرده غرق تماشا حسین را
کج کرده است قبله ی حتی حسین را
لب باز کن تو ای همه ی دنیا حسین را
تا بشنویم جمله ی بابا حسین را
ای قبله گاه این همه شب زنده دارها
اصلا نه لازم است سپر در بیاورد
هنگام جنگ تیغ ظفر در بیاورد
تیر نگه بس است جگر در بیاورد
از دشمنان خویش پدر در بیاورد
مبهوت مانده اند در این تار و مارها
در بندگی مرام تو فصل الخطاب شد
نام تو آمده به میان فتح باب شد
حتی غبار کوی شما آفتاب شد
نوکر رسید بر درت عالیجناب شد
سر مي دهيم پاي قدوم تو بارها
#احمد_شاکری
#حضرت_علی_اکبر_ع_ولادت
@aleyasein