نو سروده
شعر مناجات با امام حسین(ع)
ما در این درگاه دنبال مقامی نیستیم
ما پی چیزی به غیر از این غلامی نیستیم
با تو ما را می شناسند ای کریم مهربان
بی تو ما نزد کسی اصلا گرامی نیستیم
ما کبوترهای جلد کنج باب القبله ایم
خاک درگاهیم ما، دنبال بامی نیستیم
دست ما پیش کسی جز تو نمی گردد دراز
در گدائی پخته ایم و غرق خامی نیستیم
از ازل مُهر غلامی علی بر ما زدند
ما به جز نام علی دنبال نامی نیستیم
این دهه یاد لبت ما آب کمتر خورده ایم
این دهه ناآشنا با تشنه کامی نیستیم
عاقبت از روضه ی روز دهم دق می کنیم
در رفاقت با تو اهل بی مرامی نیستیم
وحید محمدی
#امام_حسین_مناجات
#مناجات
@aleyasein
مناجات با امام حسین(ع)
گریز به روضه حضرت علی اصغر(ع)
پای این سفره به پایت چقدر افتادیم
ما از آن روز که در بند توایم آزادیم
ما همه گوشه نشینان خرابات توایم
از غمت خانه خرابیم، ولی آبادیم
ما محال است که از عشق تو دلسرد شویم
ما ندیدیم تو را، باز به تو دل دادیم
از تو جز خوبی بسیار ندیدیم حسین
خودمانیم ولی ما که پر از ایرادیم
ارث اجدادیِ ما نوکری این خانه است
تا ابد جیره خورِ خیرِ همان اجدادیم
یادی از ما بکنی یا نکنی حرفی نیست
ما به این نوکرِ دربار تو بودن شادیم
پشت ما که همه جوره به تو گرم است حسین
ما بدهکار شما در همه ی ابعادیم
جز همین اشک نداریم برایت چیزی
با همین گریه به غم های تو، از عُبّادیم
به خدا نام تو هم دیده ی ما را تر کرد
مادرت خواست که در گریه به تو استادیم
تا ابد گریه ی آرام حرام است به ما
سالیانیست که در روضه پر از فریادیم
آب خوردیم به یاد جگر سوخته ات
یاد خشکی لب اصغر تو افتادیم
حرمله خیر نبیند که تو را حیران کرد
بیش از آن تیر و کمان، دلخور از آن صیادیم
وحید محمدی
۳۰ شهریور ۱۴۰۲
#مناجات
#امام_حسین_مناجات
#حضرت_علی_اصغر_مرثیه
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
غزل ابتدای جلسه و گریز به
روضه شب عاشورا، محرم ۱۴٠۳
ابتدا گریه انتها گریه
می کُشد آخرش مرا گریه
گریه گریه، همیشه می چسبد
در علن گریه در خفا گریه
مدتی هست دائم الاشکم
بی صدا گریه،با صدا گریه
(زخمی ام التیام می خواهم)*
مرهمِ دردِ بی دوا گریه
غزل و اشک، یار دیرینند
به غزل می دهد صفا گریه
غزل است این؟بعید میدانم
واژه واژه هجا هجا گریه
از ازل، از همان نخست خدا
ناف مارا بریده با گریه
آخرش بی بهانه، بی علت
می رود سمت کربلا گریه
حرف گودال شد، چه باید کرد؟
در دو راهی مرگ یا گریه
شاه از روی زین زمین افتاد
شد تمامیِ ما سوا گریه
تا که افتاد، مادرش غش کرد
خواهرش ناله زد و ما گریه
چقدر کار شمر طول کشید
از سرِ ظهر تا عشا گریه
می کند کندیِ سرِ خنجر
به سری که شد از قفا... گریه
حامد محمدی
وحید محمدی
*این مصرع از آقای برقعی است.
#محرم_الحرام
#امام_حسین_مناجات
#غزل_ابتدای_جلسه
#امام_حسین ع
#امام_حسین_شهادت
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
مناجات با امام حسین علیه السلام و
گریز به روضه ی حضرت رقیه (س)
محرم ۱۴٠۳
مُهر کرده روی قلب ما خدا اسم تو را
از همان اول بلد بودیم ما اسم تو را
هر زمان در کارمان گیر و گره افتاده است
یا ابوفاضل مدد گفتیم یا اسم تو را
رزق و روزی همه ایل و تبارش می رسد
می بَرد هر لحظه، هر ساعت گدا اسم تو را
راهمان کوتاه شد، درها به رومان باز
هر زمان گفتیم بعد از ربّنا اسم تو را
آن زمانی توبه ی آدم قبول افتاد که
در میان گریه هایش زد صدا اسم تو را
پا به پای گریه کن ها خواهرت هم گریه کرد
کربلا شد هر کجا بردیم تا اسم تو را
ای فدای آن شهیدی که کنار علقمه
بعدِ یا زهرا صدا زد ابتدا اسم تو را
خوش به حال زائر صاحب دلی که می شنید
از در و دیوارهای کربلا اسم تو را
هر شب آوردیم به دستور"فابک للحسین"،
دست کم بین گریز روضه ها اسم تو را
بارهای بار در متن مقرّم دیده ام
پاره پاره قطعه قطعه زیر پا اسم تو را
حا و سین و یا و نونَ ت نامرتب شد حسین
پس مرتّب گریه کردم هر هجا اسم تو را
قسمتش یا کعب نی میشد وَ یا سیلیِ زجر
دخترت می بُرد آقا، هر کجا اسم تو را
وحید محمدی
#محرم_الحرام
#محرم_۱۴۰۳
#غزل_ابتدای_جلسه
#امام_حسین_مناجات
#امام_حسین ع
#حضرت_رقیه س
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
غزل ابتدای جلسه و گریز به
روضه شب عاشورا، محرم ۱۴٠۳
ابتدا گریه انتها گریه
می کُشد آخرش مرا گریه
گریه گریه، همیشه می چسبد
در علن گریه در خفا گریه
مدتی هست دائم الاشکم
بی صدا گریه،با صدا گریه
(زخمی ام التیام می خواهم)*
مرهمِ دردِ بی دوا گریه
غزل و اشک، یار دیرینند
به غزل می دهد صفا گریه
غزل است این؟بعید میدانم
واژه واژه هجا هجا گریه
از ازل، از همان نخست خدا
ناف مارا بریده با گریه
آخرش بی بهانه، بی علت
می رود سمت کربلا گریه
حرف گودال شد، چه باید کرد؟
در دو راهی مرگ یا گریه
شاه از روی زین زمین افتاد
شد تمامیِ ما سوا گریه
تا که افتاد، مادرش غش کرد
خواهرش ناله زد و ما گریه
چقدر کار شمر طول کشید
از سرِ ظهر تا عشا گریه
می کند کندیِ سرِ خنجر
به سری که شد از قفا... گریه
حامد محمدی
وحید محمدی
*این مصرع از آقای برقعی است.
#امام_حسین_مناجات
#غزل_ابتدای_جلسه
#امام_حسین ع
#امام_حسین_شهادت
#صلےاللهعلیڪیااباعبدلله
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
مناجات و گریز به روضه حضرت علی اصغر علیه السلام
تا گناه آمد زمینم زد، دلم را غم گرفت
مادری از راه آمد، دست من را هم گرفت
روزگاری چشم هایم زمزمی از اشک بود
از دو چشمم اشک را، این معصیت کم کم گرفت
توبه ام توبه نشد، اما تو راهم داده ای
بین خوبان خدا، چشم تو من را هم گرفت
مطمئنم آدم از گریه به جایی می رسد
اشک ارثی بود که ذریه ی آدم گرفت
من به شوق دیدن روی تو ای حسن تمام
مرگ را در لحظه ی مردن بغل خواهم گرفت
دست شستم از همه دنیا و دل بستم به تو
دست عباس آمد و روی سرم پرچم گرفت
گم نخواهد کرد راه بندگی را هر کسی
یک نخ از پرچم سیاه روضه را محکم گرفت
مطمئنا مادرت زهرا دعایش می کند
هر کسی اسم تو را یک بار حتی دم گرفت
عاقبت یک روز از داغ تو من جان میدم
چند خط از مقتلت را خواندم و قلبم گرفت
ناگهان تیر آمد و زیر گلو را ناز کرد
ناله از عرش خدا آمد، دل عالم گرفت...
وحید محمدی
اسفند ۱۴۰۳
#مناجات
#غزل_ابتدای_جلسه
#امام_حسین_مناجات
#حضرت_علی_اصغر
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
غزل مناجات ابتدای جلسه
و گریز به روضه حضرت رقیه (س)
دوست دارم هرچه دارم خرج این ماتم کنم
چشم هایم را دخیل گریه ی نم نم کنم
زودتر می آیم آقا پای کار روضه ات
تا بساط چای بعد از روضه ات را دم کنم
حق بده آقا به عشق پرچمِ بر گنبدت
دور تا دور اتاقم را پر از پرچم کنم
شکل اعمالم به تو اصلا نمی آید... قبول
باید این بار گناهان خودم را کم کنم
گریه ی من که به درد زخم های تو نخورد
اشک می خواهم به زخم پیکرت مرهم کنم
دست من جز دامنت آقا به جایی بند نیست
جا بده من را کنارت، تا دلی مُحکم کنم
در میان گریه ها زهرا صدایم را شنید
مادرت داده اجازه گریه بر این غم کنم
من اگر عمرم شود خرج سه ساله بهتر است
آمدم پای همین دختر قدم را خم کنم
با خودش می گفت: بابایم می آید، کاش که
دست کم فکری برای این سر و وضعم کنم
وحید محمدی
محرم ۱۴۴۷ ه.ق
#امام_حسین_مناجات
#امام_حسین ع
#غزل_ابتدای_جلسه
#محرم
@aleyasein