غزل ابتدای جلسه
شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
(وامی از شعر دکتر حسن لطفی)
هم گرفتار حسینم هم گرفتار حسن
هم هوادار حسینم هم هوادار حسن
با شفا بیگانه ام این درد من را خوش تر است
چونکه بیمار حسینم چونکه بیمار حسن
ای خدا را صد هزاران شکر که لبریز از
عشق سرشار حسینم عشق سرشار حسن
نیستم میثم ولی لب تر کند جان می دهم
در پی دار حسینم در پی دار حسن
شیر پاک مادرم تاثیر خود را داشته
تعزیه دار حسینم، تعزیه دار حسن
هر چه دارم از کرامات حسین است و حسن
هم بدهکار حسینم هم بدهکار حسن
جور ما را می کشد گاهی حسن گاهی حسین
دائما بار حسینم دائما بار حسن
هر زمان که غصه دارم می روم سر می نهم
روی دیوار حسین و روی دیوار حسن
کار ما را حضرت زهرا مشخص کرده است
در پی کار حسینم در پی کار حسن
بر تنم رخت عزای بچه های فاطمه است
هم عزادار حسینم هم عزادار حسن
اسمشان وقتی می آید پلکمان تر می شود
هم گهربار حسینم هم گهربار حسن
این یکی شد بی حرم آن دیگری شد بی کفن
روز و شب زار حسینم، روز و شب زار حسن
....
آتش و مسمار و سیلی و در و دیوار بود
روضه ی ناگفته ی قلب شرر بار حسن
وحید محمدی
۲۸ شهریور ۱۴٠۱
#امام_حسن علیه السلام
#امام_مجتبی علیه السلام
#شهادت_امام_حسن علیه السلام
@aleyasein
#امام_مجتبی علیه السلام
#سروده_ای_نامرسوم
چند #تضمین به تربیت از #حافظ، نمیدانم، #صائب، #شاطر_عباس_صبوحی، #عماد_خراسانی، #حافظ، #محمد_سهرابی،
#فاضل_نظری
قلم عشق گرفتم که در این موسم عید
صفحهْ مشکی کنم و نامه ی اعمال سفید
ناگه از خامه ی دل این سخن پخته رسید
(آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی فال به نام منِ دیوانه زدند)
بی خود از خود شدم افتاد به قلبم تپشی
گفتم ای خسرو جان، ای که سخاوت منشی
خود نشان ده به دل غم زده راه و روشی
(تا که از جانب معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بی چاره به جایی نرسد)
رو گرفتم سوی آن مظهر رحمان و رحیم
خواستم تا که بگویم سخن از حال وخیم
ناگهان حال دلم و خوب شد و گفت نسیم
(ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم
گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است)
تا که قنداقه ی او فاطمه آورد به دست
گل لبخند به لب های علی دایره بست
ذکر این حال به روی ورق اینگونه نشست
(روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آری افطار رطب در رمضان مستحب است)
چه شود گر که نگاهت به گدایی گذرد
چشم پوشی کند و حال مرا هم بخرد
تو نظر کن که خدا از گنه ما گذرد
(ای که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد)
کن نگاهی به من ای آینه ی "یاستار"
قبل از آن روز که بر ما گذرد کار از کار
وای اگر وعده ی دیدار بیفتد به مزار
(آبرو می رود ای ابر خطا پوش ببار
که به میزان عمل نامه سیاه آمده ام)
جز دُر مهر علی نیست در این بسته صدف
خدمت حضرت او بوده مرا اصل و هدف
تا کمی نور بگیریم از آن شاه شرف
(نام ما را بنویسید به ایوان نجف
نشد از نام سگ کهف کتاب آلوده)
عرش بوسند به خاک حرمت زائر ها
مومن چشم تو هستند همه کافر ها
گل فشان است به توصیف رخت خاطر ها
(خواستند از تو نویسند شبی شاعر ها
عاقبت باقلم شرم نوشتند نشد)
#سید_روح_الله_مؤید
#من_امام_حسنی_ام
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
غزل ابتدای جلسه
شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
(وامی از شعر دکتر حسن لطفی)
هم گرفتار حسینم هم گرفتار حسن
هم هوادار حسینم هم هوادار حسن
با شفا بیگانه ام این درد من را خوش تر است
چونکه بیمار حسینم چونکه بیمار حسن
ای خدا را صد هزاران شکر که لبریز از
عشق سرشار حسینم عشق سرشار حسن
نیستم میثم ولی لب تر کند جان می دهم
در پی دار حسینم در پی دار حسن
شیر پاک مادرم تاثیر خود را داشته
تعزیه دار حسینم، تعزیه دار حسن
هر چه دارم از کرامات حسین است و حسن
هم بدهکار حسینم هم بدهکار حسن
جور ما را می کشد گاهی حسن گاهی حسین
دائما بار حسینم دائما بار حسن
هر زمان که غصه دارم می روم سر می نهم
روی دیوار حسین و روی دیوار حسن
کار ما را حضرت زهرا مشخص کرده است
در پی کار حسینم در پی کار حسن
بر تنم رخت عزای بچه های فاطمه است
هم عزادار حسینم هم عزادار حسن
اسمشان وقتی می آید پلکمان تر می شود
هم گهربار حسینم هم گهربار حسن
این یکی شد بی حرم آن دیگری شد بی کفن
روز و شب زار حسینم، روز و شب زار حسن
....
آتش و مسمار و سیلی و در و دیوار بود
روضه ی ناگفته ی قلب شرر بار حسن
وحید محمدی
#امام_حسن علیه السلام
#امام_مجتبی علیه السلام
#شهادت_امام_حسن علیه السلام
@aleyasein