#زمینه
#روضه_گودال
#شب_عاشورا
یه آقایی ته گودال، افتاده تشنه و بی حال
با پا تنش رو برگردوند، همه جسمش شده پامال
وای وای وای واویلا
آبش نمیدن، همه دویدن
به سمت تن و، همه زدن و، لب و دهنو، به خون کشیدن
با نیزه با تیر، با سنگ و شمشیر، آه جسمش شد درگیر
عزیز فاطمه حسین
###
رو بلندی میاد خواهر، میشینه با چشای تر
قاتل نشسته روو سینه ش، جلوی چشمای مادر
با نیزه رسید، موهاشو کشید
تیغش رو گذاشت، همونجا که خوا-هرش بوسیده،
ولی نبرید
آه قاتل اما، آه پیش زهرا، وای برید از قفا
عزیز فاطمه حسین
###
اگه مردای میدونید، معنی مردو می دونید
وایسید هنوز نفس دارم، حرمم رو نسوزونید
جلو چشه من، گلم رو نزن
نذار ببینم، که اهل حرم، توو این بیابون، آواره میشن
آه بنت العصمت، آه اخت الغیرت، آه میره اسارت
عزیز فاطمه حسین
@aleyasein
#غزل_مرثیه #عاشورا #مقتل
شمشیر می زنی و سپاهی برابرت
طوفان شده به برقِ نگاهِ دلاورت
چندین هزار نامه نوشتند و عاقبت
نا مردمانِ کوفه نبودند یاورت!
نامِ حسین وردِ زبان هایشان ولی
در قلبِ کورِ خویش، نکردند باورت
در ازدحام نیزه و باران سنگ ها
صد زخم اضافه شد به جراحاتِ پیکرت
انگار که گلویِ پُر از لَختِه های خون
بدجور بسته راهِ نفس هایِ آخَرَت
خوردی زمین، به وقتِ هجومِ حرامیان
در پیش چشم های پُر از اشکِ خواهرت
زینب، دوباره زینبِ سابق نمی شود!
تا اینکه دید، پیکرِ در خون شناورت
بی تابی رقیه امانش نمی دهد...
وقتی که می رود به سَرِ نیزه ها، سَرَت
#محسن_زعفرانیه
#مناجات_امام_حسین #روضه_گودال #مقتل
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasein