eitaa logo
کانال رسمی شعر آل یاسین
6.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
131 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
19.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یا زهرا اندام گسستۀ تو «یا زهرا» گفت حتی لب بستۀ تو «یا زهرا» گفت وقتی در آسمان به رویت وا شد پهلوی شکستۀ تو «یا زهرا» گفت | @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ دو راهی... حرّ است دلم؛ حرّ شهادت‌جویی حرّ است دلم که دارد از او بویی هر روز مرا به سوی خود می‌خوانند دنیا از سویی و حسین از سویی ✍🏻 🏷 @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ گیرم که بمانیم بر آن پیمان هم گیرم برویم تشنه در میدان هم دِینی دارد حسین بر گردن ما دِینی که ادا نمی‌شود با جان هم @aleyasein
🔹اسرار پایداری🔹 به دست غیر مبادا امیدواری ما نیامده‌ست به جز ما کسی به یاری ما به رنجِ راه بیامیز تا بیاموزی به مشق آبله، اسرار پایداری ما به دوش نعش جوان برده‌ایم و در تشییع ندیده است کسی اشک سوگواری ما به سربلندی سرویم و استواری کوه به رودهای جهان رفته بی‌قراری ما نمانده جای شکایت که در پیِ هر زخم بلندتر شده طومار بردباری ما بهار آمده اما برای پیروزی خوشا که سرخ شود جامۀ بهاری ما @aleyasein
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یحیی شد داغی نو، بر ما آوار یحیی السّنوار... یحیی السّنوار... مردی وصفش: طوفان... طوفان... نامش:گمنام، کارش پیکار مردی چون رعد، حرفش کوتاه مردی چون کوه، عزمش بسیار مردی چونان: لشکر لشکر هم بی‌مانند، هم بی‌تکرار از خشم او، از چَشم او دست صهیون افتاد از کار در قربانگاه، چون اسماعیل خلوت کرده‌ست، با یار انگار باید خون شد در راه قدس باید رد شد از این دیوار ای دل ما را، همچون یحیی بی‌سر با دوست تنها بگذار 🏷 🇮🇷 @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ دشت‌های شعله‌ور شامات آن بزدلان سوار به ارّابه -بی‌ زحمت مقاتله- برگشتند تا بچه‌شیر باخت قمارش را کفتارها به هلهله برگشتند شد دُور، دُور چرتکه‌اندازان بازیچهٔ محاسبه شد میدان پس صفرهای از عدم آویزان از نو به این معادله برگشتند از بطن گاو شیرده جدّه گوسالهٔ طلا متولد شد تا دوستان یکدلهٔ چوپان با گرگ‌های این گَله برگشتند از دشت‌های شعله‌ور شامات خون هزار یوسف ما جوشید تا نابرادران برادرکش مست از سر معامله برگشتند پس صبح کو؟ کبود شد این دنیا در چنگ فتنه ماند بشر، تنها قابیلیان به صحنهٔ جرم اما بعد از هزار سلسله برگشتند تقویم، شرمسار ورق می‌خورد تاریخ، کنج کافه عرق می‌خورد خیل سیاسیونِ کم‌آورده با روزنامه‌باطله برگشتند بستند باز بی‌شرفان با هم خون‌خوارها و خوش‌علفان با هم هم‌سو شدند بی‌طرفان با هم... شمر و سنان و حرمله برگشتند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ پاییز من امشب شده بارانی‌تر از اشک من آسمان چراغانی‌تر در دیدهٔ من که از تو دورم، یلدا رنجی‌ست که یک دقیقه طولانی‌تر 🇮🇷 @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ سلام سردار زمان! ‌به هوش آ، زمین! خبردار که صبح برخاست، صبح دیدار چه صبح نابی! چه آفتابی! چقدر روشن، چقدر سرشار قسم به والشمس‌های قرآن قسم به فانوس‌های بیدار قسم به از بندِ خویش رَستن قسم به مردان خویشتن‌دار قسم به والعادیات ضبحا قسم به آیات فتح و ایثار قسم به بامرگ‌زیستن‌ها به ایستادن میان رگبار چه فرق دارد دمشق و غزه عراق و ایران؟ یکی‌ست پیکار بلند بادا همیشه نامت سرت سلامت سلام سردار به جز تو این‌سان، به جوهر جان که داده پاسخ به أینَ عمّار اگرچه بالاتری از آنان به سرو می‌مانی و سپیدار به یار می‌مانی و سپاهش به سیصد و سیزده علمدار خوشا اگر چون تو، هرچه سرمست خوشا اگر چون تو، هرچه دیندار نه دینِ در شب گریختن‌ها نه دینِ دنیا، نه دینِ دینار تو سیف‌الاسلام روزگاری ولی نه از دینِ خود طلبکار به خویش می‌پیچی از لطافت به پای طفلی اگر رَوَد خار... تو اهل اینجا نه! از بهشتی تو اهل پروازی و سبکبار نه اهل آن سجده‌های سطحی نه اهل آن روزه‌های شک‌دار قسم که «مَن ینتظر...» تویی تو قسم به این زخم‌های بسیار بلند بادا همیشه نامت سرت سلامت سلام سردار 🇮🇷 @aleyasein
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یا اشک شده زبان حالم یا اشک با دوست سخن نگفتم الا با اشک پرسیدم از او راز شهادت در چیست؟ فرمود قسم به حضرت زهرا اشک أللَّـھُــمَ ؏َجـِّلْ لِوَلیِـڪْ الفَرَج🌱 @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ برخیز که راه رفته را برگردیم با عشق به آغوش خدا برگردیم در عرش، صدای «اِرجعی» پیچیده‌ست یا اَیَّتُها النَّفس! بیا برگردیم ‌ @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ سبکبال بر موجی از مه به قاف تماشا رسیدند به صبحِ تشرف به خورشید به دیدار فردا رسیدند.. «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ...» که دنیا شب قدرشان بود شنیدند «مَن یَنتَظِرْ...» را به قرآن، به احیا رسیدند به تاریکِ شب، هدیه دادند درخشیدن اشکشان را از آن تیرگی‌ها گذشتند به این روشنی‌ها رسیدند به دل، زخم و بر لب، تبسم... همه دردشان درد مردم به آغوش گرم شهادت برای مداوا رسیدند پس از سال‌ها رنج دنیا نیفتاده بودند از پا مقام رضا رزقشان شد به لبخند زهرا رسیدند دریغا و دردا که ماندیم عجب سهمگین است ماندن چه جانانه از جان گذشتند شگفتا چه زیبا رسیدند نه از مدعی‌ها نبودند گرفتار دنیا نبودند ببین این صف اولی‌ها به آغوش مولا رسیدند @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ غزلی خطاب به آن دسته وسیع از حاجیان- بی‌طرفان و خاموشان-: هنگام قیام است، بیایید، بیایید! «ای قوم‌ به‌ حج‌ رفته! کجایید کجایید؟» حج نیست به‌جز مشق تولّا و تبرّا تا چند به کُنجی شده مشغول دعایید! چون باد که در بی‌طرفی مانده، مبادا با گردش خود راه به آتش بگشایید هنگامه رمی جمرات آمده، ای قوم! جنگ است! چنین عافیت‌اندیش چرایید؟ سنگی بزنید آی! به چشم بت غفلت سنگی بزنید از قفس خویش درآیید لبخند هزاران گُل نوخاسته خون شد فریاد نشد سنگِ سکوتی که شمایید بر جان شما جامه احرام حرام است از خویش اگر رنگ تغافل نزدایید در خیل به حج رفته اگر بت‌شکنی هست هنگام قیام است، بیایید بیایید | | @aleyasein