•••
شاید「حسین علیهالسلام 」
میآزماید عشاق را به فراق ...
#چگونهصبرکنمبرفراقت 🥀
@aleyasein
4_6035193971670518124.mp3
7.04M
#صوتی | تنظیم #استودیویی (فارسی و عربی)
راهی کربلا شوق حرم داریم...
نذار #قطری
#اربعین
#پیشنهاد_دانلود
@aleyasein
#امام_حسین علیهالسلام
#اربعین
#غزل
🔹یا حبیبی یا حسین🔹
جابر! این خاکی که عطرش، از تو زائر ساخته
آسمانها را در این ایوان، مجاور ساخته
از قدمهایت بپرس: این راه پایانش کجاست؟
کاینچنین از عالم و آدم، مسافر ساخته
نه فقط قلب تو، قلب عالمی را سوخته
نه فقط از من که از هر سنگ، شاعر ساخته
خاک راهش مُحییَ الاموات، عطرش زندگی
از قلوب مرده هم این خاک، عابر ساخته
آن که میخوانی برایش: «یا حبیبی یا حسین»
هر نگاهش، یک حبیبابنمظاهر ساخته
هر کسی، هر جا، دم از آزادگی زد، خویش را
با امام عصر عاشورا، معاصر ساخته..
کارش از اول همین بود، آن مسیحایی که از،
فُطرس پرسوخته، مرغ مهاجر ساخته
کاش میدید، آن که رگهای گلویش را برید،
خون جوشانش، چه دلها را که طاهر ساخته
آه! دیدنها چه کرده با دل زینب؟ اگر
این شنیدنها، تو را آشفتهخاطر ساخته..
#قاسم_صرافان
@aleyasein
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#مرضیه_عاطفی
«گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم»
بُعد منزل چه بلایا به سرِ ما آورد!
@aleyasein
بدونِ چون و بدونِ چرا نمی ماندند
شبیه رود ، شبیه صبا ، نمی ماندند
چه کربلاست که عالم به هوش می آید...
پس از شنیدن چاووش ها نمی ماندند
به التماس ، به خواهش ، به هر چه که می شد
خلاصه قافله می رفت ، جا نمی ماندند
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
از اشتیاق حرم روى پا نمی ماندند
فروختند النگوى نوعروسان را
قدیم معطل این چیزها نمی ماندند
شب زیارتىِ اربعین ، دهاتى ها
به احترام تو در روستا نمی ماندند
فقط دو مرتبه باید به #کربلا بروى
بدین طریق بفهمى چرا نمی ماندند
خدا نبود اگر این ” حسین ، حسین ” نبود
و بندگان خدا ، با خدا نمی ماندند
#استاد_علی_اکبر_لطیفیان
#بر_مشامم_میرسد_هر_لحظه_بوی_کربلا
#بر_دلم_ترسم_بماند_آرزوی_کربلا
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#حسین_جان
#اربعین
@aleyasein
اشکها! فصل تماشاست امانم بدهید
شوقِ آیینه به چشم نگرانم بدهید
از شما میشنوم عطر گل یاسین را
خاکها! رنگ یقینی به گمانم بدهید
جامی از اشک فراهم شد اگر، ای مردم
به تسلایِ دل هم سفرانم بدهید
طول یک چلّه جدایی، به خدا یک عمر است
گاه خطّ و خبر از سیر زمانم بدهید
گر خبر دار شدید از گل داودی من
یک شمیم از نفسش روح و روانم بدهید
پارههای دلم افتاده در این دشت، به خاک
رخصت گریه به گلگون کفنانم بدهید
کاکل آشفته، به خون خفته، در این جا سروی
باز در سایهاش آرامش جانم بدهید
این رباب است که با لالهرخان میگوید:
ذکر لالایی گل را به زبانم بدهید
من که از عطر گل فاطمه، مدهوش شدم
خبر از حال و هوای دگرانم بدهید
سجدهها کردهام از بوسه بر این تربت پاک
طاقت از دست شد آرامش جانم بدهید
دشت لبریز گلاب است اگر امکان دارد
برگی از آن گلِ صدبرگ نشانم بدهید
اربعین نیست حدیثی که فراموش شود
شعلۀ عشق، نه آن است که خاموش شود
#اربعین_حسینی
#محمدجواد_غفورزاده
@aleyasein