مناجات با خدا
وقت استغفار حال زار را از من مگیر
حس و حال گریه بسیار را از من مگیر
چند قطره اشک مانده از همه دارایام
پس عنایت کن همین مقدار را از من مگیر
من همین یک ماه را در خواب غفلت نیستم
بعد از این هم چشم شببیدار را از من مگیر
با وجود معصیت، بر توبه هایم دلخوشم
یاغفور این حال استغفار را از من مگیر
جرم، کمتر میشود با اعترافِ بر گناه
یا اله المذنبین اقرار را از من مگیر
بهر درمان دلم گاهی به تو سر میزنم
ای طبیب اصلا دل بیمار را از من مگیر
روز مشحر بر دهانم مهر خاموشی مزن
در قیامت فرصت گفتار را از من مگیر
هرکه را خواهی بگیر از من ولی جان علی
اهل بیت حیدر کرار را از من مگیر
حب حیدر شاخص تشخیص حق از باطل است
راه را گم میکنم معیار را از من مگیر
هفته ای یک بار هیات میروم در طول سال
تا قیامت هفته ای یک بار را از من مگیر
کاری از من بر نمیآید بجز سینه زدن
التماست میکنم این کار را از من نگیر
لحظه افطار حالم کربلایی میشود
حال خوب لحظه افطار را از من مگیر
#آرش_براری
#مناجات_با_خدا
@aleyasein
مناجات با خدا - امام حسین(ع)
با صدای ربنا هردم به هنگام وضو
نام زیبای تو را آهسته نجوا می کنم
بعد مغرب وقت افطار و زمان عاشقی
با زیارت نامه ات سجاده را تا می کنم
روزه ی بی ذکرتواصلا نمی چسبد به من
طول روزم کربلایت راتمنا می کنم
بانگاهت برمن سائل کرامت داده ای
قطره ی ناچیزم وروسوی دریامی کنم
سفره پهن است وکریمان منتظربر یک گدا
کاسه ام را می برم تقدیم زهرامی کنم
در سحرها هم به فکرروضه هایت بوده ام
درمیان سینه ام یک تکیه برپامی کنم
دور تسبیحم شد آقا `یاغریب فاطمه”
من خودم رابین عشاق شما جا می کنم
#مرتضی_عابدینی
#مناجات_با_خدا_ماه_رمضان
@aleyasein
کجایید ای شهیدان خدایی ...
مردانِ حماسه کم نمیآوردند
یک بار نشد که قدمی برگردند
آزاد نمیشد به خدا #خرمشهر
آنها هم اگر #مذاکره میکردند
#رضا_قاسمی
@aleyasein
مناجات با خدا - حضرت عباس(ع)
لال و مبهوت شدم، ناله ی شبگیرم کن
شده ام خوابِ پر از واهمه، تعبیرم کن
ای نم اشک که از چشم ترم می افتدی
نزد الله، پشیمان شده تصویرم کن
راه درمان شدنم دست خودم نیست، طبیب
شده ام دردِ معما شده، تدبیرم کن
یا مرا زود بغل کن جلوی چشم همه
یا بیا پیش نگاه همه تحقیرم کن
ننگ بر من به کسی غیر علی رو بزنم
از همه جز اسد الله، خدا سیرم کن
سر و پا معصیتم، باز به دستان علی
به مناجاتِ شب فاطمه تطهیرم کن
از همان کودکی ام نذر حسینیه شدم
بین دربار حسین بن علی پیرم کن
گر دلم نیّت طوفِ حرمی دیگر کرد
پای من را بشکن، در غل و زنجیرم کن
پا برهنه ببرم کرب و بلا، بعد از آن
وسط صحن ابالفضل زمینگیرم کن
***
مَشک من را زده اند آبرویم ریخته است
دست تقدیر بیا زود پُر از تیرم کن
من قمر بودم و مُنشَق شدم از ضرب عمود
آسمان، روی سنان سوره ی تکویرم کن
#محمد_جواد_شیرازی
#مناجات_با_خدا
#حضرت_عباس_ع_مرثیه
@aleyasein
حضرت عباس(ع) - مرثیه
این دو چشم است که ماننددو دریا شده است
آه برخیز و ببین خیمه چه غوغا شده است
جرأت دست زدن بر تن تو نیست مرا
چقدر تیر در این پیکر تو جا شده است
به ... چه شق القمری کرده عمود آهن
فرق تو تا وسط ابروی تو وا شده است
قد و بالات به هم ریخته، چشمت زده اند
چه شده پیکر تو مثل معما شده است
به گمانم که تو از جای نخواهی برخاست
آه ... حالا به سرم خاک دو دنیا شده است
تیر را می کشم از چشم تو بیرون عباس
تا ببینی که ز داغت کمرم تا شده است
من هنوز از سر نعش تو نرفتم اما
بینشان با طمع رأس تو دعوا شده است
#وحید_محمدی
#حضرت_عباس_ع_مرثیه
@aleyasein