#یادداشت_ها l #پیامبر_رحمت
📚 طبیب قلوب
طبیبالقلوب کتاب کمبرگ کهن دلاویزی است. ابوالفتح محمدبن محمد الخزیمی الفراوی ( درگذشته ۵۱۴)، واعظ و محدث، چهل حدیث از پیامبر برگزیده و به پارسی ترجمه کرده و آیۀ قرآنی را که مٰؤید این حدیث باشد نقل و ترجمه کرده و حکایتی از زاهدان و صوفیان در همان حال و هوای حدیث و آیه آورده است. طبیبالقلوب کهنترین کتاب شناختهشده در نوع اربعیننویسی (چهل حدیث) به زبان فارسی است. در سال ۵۰۰ تألیف شده است. هم نمونهای از ترجمۀ قرآن و حدیث به نثر قدیم و خوب و استوار فارسی است و هم فوایدی دربارۀ تصوف دارد. بهیکمعنا این کتاب را شاید بتوان یک متن صوفیانه به حساب آورد. انتخابی از حدیث نبوی که از پرویزن عقاید و تمایلات صوفیانه گذشته است. با همان تساهل صوفیان در امر حدیث. خزیمی شاگرد امام ابوالقاسم قشیری بود. قشیری هم شاگرد و داماد استاد ابوعلی دقاق عارف درجهیک خراسان بود. طبیبالقلوب از لحاظ نقل سخنان و حکایات ابوعلی دقاق هم سودمند است. واقعا کتاب خوبی است (تصحیح مجتبی مجرد، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار،۱۳۹۸).
چند سطری از این کتاب... حدیث معتبر و مشهوری را نقل میکند . شاید حکایت معروف بوستان سعدی (تصحیح استاد یوسفی، ص۲۸۰) هم ناظر به چنین روایاتی باشد: یکی در بیابان سگی تشنه یافت... ترجمۀ روایت این است:
«ابوهریره روایت میکند که رسول گفت،علیهالسلام، که مردی اندر راهی میرفت. تشنگی بر وی غلبه کرد. چاهی یافت. بدان چاه فرورفت و آب بخورد. چون از چاه برآمد سگی را دید که از تشنگی زبان را از دهان بیرون افکنده و از آن خاک که به دهان رسیده بود میخورد. این مرد بر آن سگ رحمت کرد. گفت: این سگ را همان رسیده است که مرا رسیده بود. به چاه فرورفت و آن سگ را آب داد. سگ از وی به خدا شکر کرد. خدای آن مرد را بیامرزید.»
و سپس این حکایت را از استاد ابوعلی دقاق نیشابوری نقل میکند:
«خواجه ابوعلی،قدّس الله روحه،گفت: اگر موری را حرمت داری فردا آن مور در حقّ، زبان شفاعت بیرون کند. چنانکه آمده است که فردا در قیامت یکی را به دوزخ فرستند. زبانیان[=دوزخبانان] اندر وی آویزند و او را به دوزخ میکشند. موری پدید آید. گوید: بارخدایا این مرد را که به دوزخ میبرند، روزی در دار دنیا مرا پیش آمد، پای در سر من درننهاد و راه بگردانید تا من زیر قدم وی نیایم. امروز او را در کار من کن. جواب آید که کردم. آن مرد شاد گردد. مور گوید: ای مرد شاد گشتی؟ گوید:آری. مور گوید: تو را شرم بادا که چندین سال در میان مسلمانان حجره داشتی و اگر امروز شفاعت موری نبودی دمار از تو برآوردندی» (صص۱۰۸-۱۰۹).
نقل این حکایت پس از حدیث پیامبر یعنی سخن دقاق نیشابوری در پرتو روایت نبوی است. استمرار سنّت پیامبر است. این یعنی قرائتی از سنّت نبوی هست که رحمتآوردن بر سگ و حرمت داشتن مور را موجب نجات و سبب سعادت ابدی میداند تا چه برسد به نیکی به انسان. همانکه سعدی فرمود:
یکی با سگی نیکوی گم نکرد
کجا گم شود خیر با نیکمرد؟
✍ میلاد عظیمی، نور سیاه: یادداشت های ایران شناسی
@alfavayedolkoronaieh🌱
#یادداشت_ها
☑️ ماهیت فرهنگی یمن و عربستان سعودی
🖋 حسن انصاری*، @azbarresihayetarikhi
یمن بعد از اسلام سهم مهمی در فرهنگ و تمدن اسلامی داشته و دارد. بسیاری از صحابه و تابعین و علمای صدر اول از مفسران و فقیهان و محدثان از یمن بوده اند. در یمن البته مذاهب مختلف فقهی و کلامی همواره حضور داشته، از مذهب شافعی که همینک نیز در جنوب یمن مذهب فقهی غالب است تا مکتب اشعری. با این وصف فرهنگ مذهبی و فکری و تمدنی یمن را باید در زیدیه یمن جستجو کرد. دولتی که الهادی الی الحق یحیی بن الحسین در یمن پایه گذاری کرد بیش از هزار سال دوام آورد، گاه در کل یمن و گاه در صنعاء و یا برخی نقاط دیگر یمن. بعد از آنکه عثمانی ها یمن را تصرف کردند اتحاد دوباره یمن مرهون زیدی ها بود. زیدیه تنها یک مکتب فقهی و مذهبی نیست. زیدیه بستر تشیع در یمن است و فرهنگ شیعی یمن سابقه اش حتی از دولت زیدی هم بیشتر است. زیدیه یک مکتب فکری و فرهنگی است، فرهنگی شیعی و تفکری بر پایه خردگرایی معتزلی و شیعی. عمده فرهنگ مکتوب یمن بعد از اسلام مرهون علمای زیدی آنجاست. اصلا یمن را نمی توان بدون این فرهنگ شناخت. مدارس، آموزشگاهها، سنت های آموزشی، ادبیات مکتوب و شفاهی و فرهنگ عمومی یمن یا از زیدیه است و یا متأثر از زیدیه است. حتی شافعیان یمن هم از زیدیه تأثیر گرفته اند. بخشی مهم از فرهنگ شافعی در یمن و جنوب آن مرهون علمای سادات و اشراف است که با فرهنگ شیعی و صوفیانه پیوند خورده. اسماعیلیان در یمن هم که معلوم است شیعی اند و بخشی از فرهنگ این کشورند.
عربستان سعودی و وهابیت همواره در دوران کوتاه شکل گیری هویت سیاسی دولت نوپای سعودی مخالف این وضع در یمن بوده و دست کم از نقطه نظر فرهنگی نمی تواند فرهنگ شیعی و معتزلی یمن که بن مایه اش با وهابیت و تفکر سلفی گری و غیر معتزلی مخالف است را تحمل کند. گاه البته در دهه های میانی سده بیستم عربستان از دولت امامت در یمن به دلائل سیاسی گذرا حمایت می کرد اما همه همت فرهنگی و فکری خود را همیشه برای رد و سرکوب و پایان دادن به تفکر شیعی و معتزلی زیدی در یمن مصروف داشته است. در همین جنگ کنونی بر علیه یمن شاهدیم که چگونه فرهنگ و میراث فرهنگی و کتابخانه ها و آثار باستانی و قدیم یمن حاقدانه ویران شد. قبل از این جنگ، سعودی ها با تجهیز و سرمایه گذاری در یمن و حتی در شهر صعده تلاش می کردند تفکر سلفی خردسوز خود را جای تفکر معتزلی و زیدی شیعی تبلیغ کنند. صدها کتاب بر علیه زیدیه منتشر می کردند و مدارسی در شیعی ترین نقاط یمن برای تبلیغ سلفی گری و وهابیت برپا کردند و داعیه ها و مبلغان آنها فرهنگ طائفه گری و تفرقه برانگیزی مذهبی و تکفیری و تفسیقی و ضد شیعی خود را از طرق مختلف در یمن پمپاژ می کردند.
عربستان چه بخواهد و چه نخواهد یمن با فرهنگ زیدی و میراث معتزلی و شیعی و زیدی خود شناخته است. هزار سال تاریخ و فرهنگ این کشور را نمی توان با تخریب و کشتار پایان داد و یا نادیده گرفت. سلفی گری راهی به سرزمین اعتزال و تشیع ندارد.▫️
* حسن انصاری: پژوهشگر و عضو هیئت علمی مدرسه مطالعات تاریخی مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، عضو شورای مشاوران دانشنامه ایرانیکا
#یک_حرف_از_هزاران
@yekhezaran
@alfavayedolkoronaieh🌱