#پرونده_علمی_1
#روش_شناسی_تفقه_5
✍محمد متقیان
🔸 #مبدئیت_تشریعی_قرآن
🔸 #استمرار_در_سنت
1⃣ خداوند متعال رب العالمین است، و ربوبیت او در ناحیه #مناسک_عملی به معنای تشریع و تقنین است. شارعیت الهی در #قرآن تجلی می کند و نمود می یابد. پس کلام الهی نقطه آغاز تشریع و تقنین است. اما آیا قرآن برای #تحقق_شریعت و اتمام و اکمال #تشریع و #تقنین کافی است؟ امامیه معتقد است که قرآن کافی نیست.
2⃣ تشریع الهی از قرآن آغاز می شود ولی در قرآن بسنده نمی شود بلکه #استمرار می یابد. از آنجا که شریعت مقدسه اسلام، باید تمام انسان ها را در طول تاریخ هدایت و سرپرستی کند نیازمند عنصر دیگری است که بتواند متمم تشریع الهی باشد و آن عنصر #سنت است. سنت ادامه کتاب است. سنت فرع است و کتاب اصل است. سنت از درون کتاب میجوشد. در کلام الهی #ریشه و #اصل بیان می شود و سنت عهده دار استمراربخشی و توسعه آن است. فلذا هیچ گاه تعارضی میان کتاب و سنت پیدا نمی شود. و به همین دلیل است که یکی از مرجحات را «موافقت با کتاب» گفته اند.
3⃣ به نظر میر سد، مجموع کتاب و سنت را باید #وحی بدانیم که فرمود: و ما ینطق عن الهوی، إن هو إلا وحی یوحی. و چون چنین است استنباط از کتاب بدون نظر به سنت و استنباط از سنت بدون نظر به کتاب ناقص میباشد. اینکه گفته شود هر کدام دلالتی منحاز و مستقل دارند و باید جداگانه بررسی شود خلاف مبانی است. امر تشریع از قرآن آغاز می شود و در سنت توسعه و استمرار می یابد. و باید مجموع این دو را باهم ملاحظه نمود تا به قاعده و اصل دست یافت.
🔺بهترین نمونه ای که می تواند این ایده را توضیح دهد روش فقهی آیت الله بروجردی و منهج حدیثی ایشان در کتاب جامع احادیث الشیعه است.
🔺 مقصود از "سنت" در این متن همانا معنای عام آن یعنی قول، فعل و تقریر معصوم است. چون اعتقاد داریم که همه افعال، اقوال و تقریرات و امضائات و سکوتهای معصوم دال و مرشد به معانی وحی هستند.
@alfigh_alosul
#یادداشت
💥مفتون غیرعمیق مدرنیته
✅آقای مهدی نصیری، درباره برنامه دیدار آیت الله سیستانی(دام ظله الوارف) با پاپ رهبر کاتولیک های جهانی، توئیتی را نوشته که واکنشهای متعددی را برانگیخته است. متن خوبی نیز توسط دوستان سایت #مباحثات نگاشته شده است که مطالعه آن خالی از فایده نخواهد بود. میخواهم در این یادداشت، آن توئیت را فارغ از نگارنده آن مورد بررسی قرار دهم و نکاتی که به دست میآید را گزارش کنم.
1⃣اولین نکتهای که در این توئیت برجستگی پیدا میکند، #وزن و اندازهای است که نگارنده آن به دیدار مرجعیت نجف با پاپ داده است. در وراء ذهن او این دیدار، متفاوت از سایر دیدارهاست، نه از جهت منزلتی که مرجعیت نجف دارد بلکه بدان خاطر که مرجعیت قرار است با مقامی بالاتر مواجهه پیدا کند که رهبرکاتولیکهای جهان است. اهمیت این دیدار به #رتبهطرفین بازگشت میکند نه #موضوع آن که دیپلماسی الهیاتی باشد. چرا که اگر موضوع این دیدار فارغ از طرفین آن مهم باشد، از این گفتگوها در حوزه قم فراوان صورت میگیرد و دامنه روابط بین الملل حوزه قم از جهات مختلفی گسترده و روبه افزایش است. پس آنچه که مهم است توجه به طرفین دیدار است و در این میان نیز مرجعیت در موقعیتی بالاتر قرار نگرفته است بلکه ادنی از مرتبه پاپ است، زیرا به حوزه قم طعنه زده می شود که، چرا نمیتواند با پاپ دیدار کند.
2⃣نکته دیگری که برجستگی دارد، تلقی ماتن از حوزه قم است. او نزاع موجود در حوزه قم را درگیری دوگانه انقلابی و سکولار میداند. از آنجا که این نزاع را در کنار اقدامات بین المللی حوزه نجف قرار میدهد، به آن نمره مردودی میدهد. پس نشان میدهد که دوگانه انقلابی و سکولار یا برای ماتن #مقبول و مهم نیست یا اینکه او هیچ دوگانه مورد نزاعی را در حوزه به رسمیت نمیشناسد. خروج از هرگونه تقابل و نزاع، و ورود در عرصهای که هیچ تقابلی نباشد نشان از نظام فکری #صلحکلی دارد که اولین درگیری چنین تفکری با #اسلامفقاهتی است که دوگانههای مختلفی را بنیان گذاشته است از جمله؛ مؤمن و کافر. تقابل انقلابی و سکولار نیز ریشه در همان اندیشه فقهی دارد که متعهد به امتدادیابی تعبد و ایمان در مرتبه عمل و عینیت است که در برابر اندیشه #سکولار قرار میگیرد و نافی آن است. و از قضا یکی از کسانی که در این ایام دغدغه اندیشه جهانی پیدا کرده است و سوابقی هم در حوزه فقه و حقوق دارد، دائماً به این نکته اصرار میورزد که باید از دوگانه مومن و کافر رفع ید کنیم و انسانها را به دو بخش تقسیم نکنیم. و اینها تعبیری دیگر از #اسلامرحمانی که به عنوان پروژهای مهم در حال جریان است و در بیان و بنان برخی از اهل سیاست و اندیشه ابراز میشود.
3⃣تعبیری که در متن درباره حوزه نجف و حوزه قم آمده است، نظر مخاطب را نیز به خود جلب میکند؛ حوزه سنتی نجف، حوزه مدرن، فربه و رسمی قم. این تعابیر در درون متن حاوی نکاتی است. اینکه؛ حوزه نجف با وجود سنتی و غیررسمی بودن اندیشهای جهانی دارد، اما حوزه قم مدرن است و فربه و رسمی و لیکن درگیر منازعات خرد و درونی است. تلقی ماتن از #سنت و #مدرنیته که اصلیترین وصف دو حوزه نجف و قم در این متن است، نه تنها عمیق نیست بلکه ریشه در پایگاه فکری مدرنیته نیز دارد. یعنی اینگونه نیست که این تقابل از درون اندیشه اسلامی برخاسته باشد، بلکه تقابلی ریشهدار در منازعات داخلی #جهانتجدد است. در اندیشه اسلامی، قدیم و جدید اولویت ندارد و اصلی نیست بلکه جهتگیری افکار و افعال انسانها مهم است، یعنی تقابل ایمان و کفر. در امتداد این تقابل اصلی و اصیل میتوان از دوگانه قدیم و جدید نیز سخن راند که عبارت دیگری از اقتضائات زمانی و مکانی است.
↩️نهایت اینکه؛ با التفات به متن و قرائنی که در آن وجود دارد، میتوان گفت نویسنده متن مفتون غیرعمیق مدرنیته است و لایهای روئین از غرب را دریافت کرده و دلبسته آن گشته است. و پرواضح بود که #افتتانبهغرب، انسان را به #عصرحیرت میکشاند.
@alfigh_alosul