eitaa logo
الفقه و الاصول
1.2هزار دنبال‌کننده
327 عکس
28 ویدیو
212 فایل
با ارائه #تحقیقات_فقهی_اصولی_رجالی با دغدغه #فقه_حکومت با نظری به #فلسفه_اصول ✍️مدرس_پژوهشگر فقه و اصول؛ محمد متقیان تبریزی ♨️مطالب این کانال تولیدی است، لطفاً با #لینک نقل کنید. مسیر گفتگو؛ @mmsaleh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
💥مشکله موضوع‌شناسی در «افساد فی الارض» 1⃣ توفیق حاصل شد در گعده فقهی که با موضوع برگزار شد شرکت کرده و از بیانات فضلای حاضر بهره ببرم. این گعده در یک گفتگو-مناظره‌ای میان طرفین با مشارکت سایر اعزه برگزار شد و نکات برجسته‌ای از آن به دست آمد. آنچه که برای بنده در این میان برجستگی خاصی داشت، چالش «موضوع‌شناسی» در مسئله افساد فی الارض بود. قبل از ورود در تبیین این چالش به این نکته اشاره کنم که؛ عنوان افساد فی الارض، از عناوین فقهی سابقه‌دار در متون فقهی نیست، بلکه عنوان است که گویا حضرت امام موافق طرح آن در کنار سایر عناوین نبوده‌اند و آقای منتظری آن را در کنار عنوان قبول داشتند و بعدها از نظر خویش برگشتند. مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی نیز موافق با آن نبوده و مرحوم آیت الله مؤمن آن را قبول داشته و در کتاب «کلمات سدیدة» با استناد به دو آیه شریفه ۳۴ و ۳۴ سوره مبارکه مائدة، آن را به عنوان مستقل پذیرفته‌اند که حکم آن نیز اعدام است. گویا حضرت آیت الله سیدمحمدرضا مدرسی - عضو کنونی شورای نگهبان- نیز از موافقین با نظر آیت الله مؤمن هستند. آنچه که از تحقیقات ارائه‌کنندگان محترم استفاده شد این مطلب بود که، طرفین نزاع در این مسئله پرچالش آیات هاشمی شاهرودی و مؤمن قمی هستند. 2⃣ گفته شد که، آنچه که به نظر حقیر در مباحث مطرح شده برجستگی داشته و به عبارتی تحقیق و تأمل در آن - به نظر بنده - اولویت نسبت به سایر موضوعات مسئله افساد فی الارض را دارد، آن است. به نظر می‌رسد در موضوع شناسی نیز باید دو کار انجام شود؛ اول؛ افساد فی الارض؛ مقصود از فساد و افساد چیست؟ از کدام عبارت آیات مذکور معنای افساد به دست می‌آید؟ مقصود از قید «فی الارض» چیست؟..... اول کاری که در این عرصه انجام می‌شود این است که، بامراجعه به فهم عرفی معنای افساد و فساد و فی الارض به دست آید. لیکن سخن بر سر این است که، آیا شارع اقدس خود برخوردار از نظام ادبیاتی که بتوان از آن با استفاده از قرائن مختلف، مفهوم افساد فی الارض را به دست آورد، است؟ یعنی آیا می‌توان با ملاحظه سایر آیات مانند آیه شریفه ۲۰۵ سوره مبارکه بقره؛ «وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَساد» به مفهوم افساد فی الارض در نظر شارع دست یافت؟ البته روشن است که، این توجه به معنای التزام به حقیقت شرعیه بودن افساد فی الارض نیست بلکه به این معناست که، شارع براساس همان معنای عرفی، سطحی از افساد و فساد را لحاظ کرده و موضوع حکم خویش قرار داده است که، می‌توان به قرینه سایر آیات به آن سطح معنایی دست یافت و از دامن شبهه مفهومی بیرون آمد. دوم؛ افساد فی الارض؛ روشن است که، تطبیق مفاهیم بر مصادیق نیز توسط عرف صورت می‌گیرد و همین امر نیز مشکل جدی در چنین مبحثی است. زیرا هرکسی که در مقام تطبیق برمی‌آید - علی الخصوص که دست اندرکار امر قضاء یا مؤثر در مباحث حقوقی باشد- براساس تلقی خاص خود از ارتکاز عرفی، عملیات تطبیق را انجام می‌دهد. برای اینکه اختلاف فاحش و بینی در این تطبیقات وجود نداشته باشد نیاز به داریم و رهاکردن آن به ناکجاآبادی به نام عرف، نه تنها خلاف واقع است زیرا هر فقیهی عرف ذهنی خود را ملاک قرار می‌دهد، بلکه موجب تشتت در امر قضاء و تبعات جبران‌ناپذیر اجتماعی است و این در حالی است که، شارع اقدس در امور مربوط به دماء بیشترین اهتمام و احتیاط را لحاظ کرده است. خلاصه اینکه، فاصله میان درک ذهنی از مفهوم افساد با تطبیق آن بر عینیت و مصادیق عینی با چه چیزی پر می‌شود؟ اگر این فاصله براساس یک منطق و ضابطه مشخصی پر نشود، هرکسی بشخصه و با ارتکاز شخصی خود آن فاصله را پر خواهد کرد. 🆔https://eitaa.com/monir110
💥اشاره‌ای به معنای «قبض» نزد فقها ✳ در ضمن انجام تحقیقی ذیل مباحث عام «فقه العقود» به بررسی کلمات فقهای متقدم و متأخر و معاصر پیرامون ماهیت «قبض» پرداختم. نکات بسیار جالبی به دست آمد که آنها را در یک فهرست ابتدایی با عناوینی تجمیع کرده و تقدیم پژوهشگران فقه می‌نمایم. بدیهی است که، تحقیق پیش‌روی برای کسانی که، توجهی خاص به سیر تاریخی مباحث دارند، افاده بیشتری خواهد داشت..... 👇👇👇 http://monir110.blogfa.com/post/17/ 🆔https://eitaa.com/monir110
💥پیرامون نامه 35 تن از اساتید دانشگاه به آیت الله اعرافی. 1⃣حوزه علمیه قم در چند سال اخیر، تحولات مبارکی را به خود دیده است. تحولاتی که نشان از عزم جزم حوزه علمیه برای ورود در ساحت مدیریت اجتماعی از طریق «پژوهش در موضوعات حکومتی» دارد. در پی این تحولات است که زیر نظر آیت الله اعرافی(دام عزه) تشکیل شده و به تنظیم و تدوین دروس فقه معاصر که توسط اساتید مبرز فقه و اصول حوزه ارائه می‌شود می‌پردازد و با اقدامات مختلف سعی دارد مسیر آینده تحقیقاتی حوزه علمیه را کارآمدتر سازد. گزارشی تلویزیونی از این دروس در اخبار صداوسیما پخش شده و واکنش‌هایی را برانگیخته است که در نوع خود پریمن و برکت خواهد بود. یکی از آن واکنش‌ها مربوط به جمعی از اساتید و مدیران علمی دانشگاهی در رشته‌های مختلف انسانی و غیرانسانی است که، در نامه ای به مدیریت حوزه، اعلام آمادگی کرده‌اند که در رویکرد نوین حوزه می‌توانند مشارکت جسته و توان علمی خود را در راستای تولیدات مشترک فاخر علمی مصروف بدارند. این اعلام آمادگی در پی تهیأ و ورود حوزه علمیه به ساحات نوین اجتماعی و حکومتی مبارک است لیکن نیازمند عطف توجه به نکته‌ای بسیار اساسی و مهم می‌باشد و آن اینکه؛ 2⃣چنین اقبال و استقبالی از ناحیه حوزه و دانشگاه، یادآور اقدامی دیرین در ابتدای انقلاب اسلامی است که بعد از انقلاب فرهنگی و با تأیید حضرت امام و ورود جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و حضور برخی از اساتید دانشگاهی در رشته های مختلف علوم انسانی در قم، با تأسیس به منصه ظهور رسید و این دفتر در تحولات مختلف خود به «پژوهشگاه حوزه و دانشگاه» منتج شد. قطعاً زحماتی که در این سالیان پیرامون موضوعات انسانی و اجتماعی صورت گرفته است و سعی بر آن داشته که مرزهای میان حوزه و دانشگاه را کمتر کرده و علوم دینی را به علوم انسانی نزدیکتر نماید، قابل تحسین و تجلیل است. لیکن تمام سخن آن است که، آن اقدام به چه نتیجه و محصولی منتهی شد و چه دستاوردی داشت که، نامه اخیر و ارتباط جدید بتواند به بیشتر از آن دست یابد؟ آیا آن اقدام دیرین موفق بود و چنانچه تصور می‌شد توانست در مدتی کوتاه به علوم انسانی اسلامی دست یابد؟ یا اینکه موفق نبوده و ضعفی اساسی دامنگیر این نوع مواجهه با موضوعات نوین و دانشگاهی بود که گویا آن عامل از بین نرفته و در ارتباط جدید نیز به آن توجه نمی‌شود و قرار است که دوباره چنین تجربه‌ای تکرار شود؟ 3⃣نقش پژوهشی اساتید دانشگاه در فرآیند تحقیقاتی دروس فقه معاصر مانند فقه بانک، فقه بیت کوین، فقه تقنین و..... چیست؟ آیا صرفاً در مقام توضیح موضوعات برخواهند آمد و با ارائه کاملتری از موضوع بانک، بیت کوین و قانون گذاری و.... موجبات تسلط و اشراف بیشتر اساتید حوزوی را فراهم خواهند ساخت؟ آیا آنچه که در دفتر همکاری حوزه و دانشگاه رخ داده بود، مگر غیر از این بود؟ اگر آری، پس چرا آن همکاری به تولد منتهی نگشت؟ آیا اساتید دانشگاه با تحفظ بر مبانی و روش تحقیق خود و اساتید حوزه نیز با تحفظ بر مبانی و روش تحقیق فقهی می‌خواهند با همدیگر در موضوعات مواجهه پیداکنند؟ در این صورت نقطه اشتراک و پیوند ایشان در یک پژوهش مشترک چیست؟ با وجود بینونت میان دو نظام علمی که فقط در اهداف و دغدغه ها با همدیگر مشترکند، آیا می.توان از سخنی گفت؟ 4⃣به نظر می‌رسد، زمان آن فرارسیده است که پیرامون مسائلی مهم و اساسی چون تأملی دوباره صورت بگیرد و سهم کارشناسی دانشگاهی در فرآیند موضوع شناسی روشن گشته و نحوه مواجهه دستگاه اجتهاد با آن موضوع شناسی و کیفیت بهره‌برداری از آن تحقیقات در یک مورد ملاحظه و توجه قرار بگیرد. فقدان روش تحقیق جامع که روابط میان تحقیقات حوزوی_دینی با تحقیقاتی علمی_دانشگاهی را به صورت منطقی نه عرفی ملاحظه کند سبب بروز تحقیقات آشفته‌ای شده است که، نه می‌توان آن‌ها را دینی خواند نه علمی. 🆔https://eitaa.com/monir110
✳ به مناسبت همایش مباحثی پیرامون رابطه «هوش مصنوعی و اجتهاد» مطرح شد. دیدگاه های مختلفی که از ابزاری و مشورتی بودن هوش مصنوعی در امر اجتهاد و تفقه سخن می گفتند تا نظر کسانی که، استنباطات فقهی هوش مصنوعی را نیز دور از حجیت نمی دانستند. از جهات مختلفی به این موضوع میتوان نگریست، اما در این یادداشت با تمرکز بر نسبت میان هوش مصنوعی و اجتهاد، به برخی از نکات متعرض می شوم؛ 1⃣ هوش مصنوعی در دنیای غربی تاریخچه ای را پشت سرگذرانیده، موافقان و مخالفانی دارد. موافقان آن عمدتاً و مدیران ارشدی هستند که گسترش قدرت هوش مصنوعی، موجب توسعه دامنه فعالیت‌ها آنها خواهد شد. این موضوع و آینده آن، از اهمیت بالایی برخوردار است به گونه‌ای که محتوای بخشی از تولیدات رسانه‌ای هالیوودی را نیز به خود اختصاص داده و آرزوهای بلند مدت بشر غربی را نیز به نمایش میگذارد. در کنار توجه به قدرت و امکانات هوش مصنوعی، باید به نظرات مخالفین آن در درون جامعه غربی نیز نگریست. آسیب‌های آن را در نظر گرفت و هوشمندانه با آن مواجهه پیدا کرد. رفتار هوشمندانه در برابر هوش مصنوعی، آن خلئی است که، متأسفانه در مواجهه برخی از دیدگاه ها ملاحظه نمی شود. شوقی که در این نظرات نسبت به هوش مصنوعی مشاهده می شود مانع از آن شده است که آسیب های پیرامونی و تبعات غیرقابل جبران آن، مورد توجه قرار بگیرد. عدم توجه به انتقادات بنیادین به هوش مصنوعی، عدم آسیب شناسی آن، استقبال بدون قید و شرط از آن در حوزه علوم اسلامی، جای نقد و ایراد اساسی دارد. به عبارت دیگر، موضوع شناسی از هوش مصنوعی، و واگذاری امر موضوع شناسی به صورت مطلق در اختیار کارشناسان امر، سبب می گردد فقیه و مستنبط دچار خطای در تحلیل گشته و مسیری نادرست را پیموده و سبب انحراف در امر مقدس اجتهاد گردد. او خود باید بتواند با طرح سؤالات مختلف از منظرهای گوناگون به موضوع شناسی کاملی از هوش مصنوعی دست یابد. نباید دامنه سؤالات او از هوش مصنوعی، محدود به امکانات تکنولوژیکی آن شود بلکه باید از منظرهای فلسفی، روان شناختی، جامعه شناختی به این مسئله نیز نگریست تا به تحلیل کاملی از آن دست یافت. 2⃣ شاید بتوان مهمترین عامل توسعه هوش مصنوعی و طرح ایده جایگزینی آن به جای انسان را عنوان نمود. یعنی از آنجایی که فکر انسانی در حد محاسبات ریاضی تنزل داده می شود، امکان قدرت یابی هوش مصنوعی و جایگزینی آن مطرح می شود. و یکی از اساسی ترین انتقادات برخی از فلاسفه غربی به داستان هوش مصنوعی از همین ناحیه است که، اساساً فکر انسانی امری فراتر از محاسبات و معادلات ریاضی گونه است و تقلیل آن، در حقیقت نادیده گرفتن امکانات فکری و ذهنی انسان است. البته نباید از نظر دور داشت که، علومروان شناختی خود بسترساز و زمینه ساز طرح چنین ایده هایی هستند، آنجایی که، تحلیل فکر انسانی را با ملاحظات نوروسایکولوژیک در مرتبه سلسله اعصاب مغز تنزل می دهند که این امر نیز ریشه در انکار بعد غیبی وجود انسان دارد. با پذیرش بعد غیبی در وجود انسان بخش مهمی از عوامل تأثیرگذار بر اندیشه انسانی در مرتبه عالم غیب تفسیر می شود و بخش دیگر آن به عنوان بسترها و زمینه های مادی فکر تحلیل می گردد. تنزل حقیقت فکر از ارتباط و اتصال با عالم غیب به سطح سلسله اعصاب مادی قابل مشاهده، زمینه شکل گیری مفهوم را فراهم می سازد. ادامه دارد.... 👇👇👇
💥اشاره‌ای به تطورات معنای "حجیت" در علم اصول ✅موضوع «حجیت» یکی از اساسی ترین موضوعات علم اصول است که سهم تأثیر بالایی در عملیات استنباط و تفقه دارد. در بیان نقش بی بدیل این موضوع همین مقدار کافی است که بدانیم، احراز مشروعیت یک نظر و استناد فتوایی به شارع، متوقف بر تعریف مختار ما و تفسیر گستره و دامنه حجیت است. به عنوان مثال، یکی از منازعات روز که میان نخبگان فقهی مطرح می شود مسئله «طب اسلامی» است. این مسئله از زوایای مختلفی بررسی شده و پاسخ های متعددی پیدا می کند. یکی از پاسخ‌های متداول از زاویه حجیت داده می شود:«حجیت به معنای «تنجیز و تعذیر» نمی تواند بر «علم طب» تطبیق کند، پس باید از دایره استنباطات فقهی بیرون گذاشته شود، فلذا نمی توان از «فقه الطب» سخن گفت». این امر نشان از وزن خاص «حجیت» در نظام مسائل علم اصول و تأثیر آن در فقاهت دارد. نگاهی به تطورات تاریخی این موضوع، زاویه دیدی روشن از آن به دست پژوهشگر اصولی خواهد داد و بسیار احتمال دارد که بتواند زمینه ساز تحول مفهومی در موضوع حجیت و مسائل پیرامونی آن باشد. آنچه ارائه می شود چکیده‌ای است از یک پژوهش تفصیلی که سیر تطوری معنا و مفهوم حجیت را در متون اصولی از کتاب شیخ مفید تا دوران معاصر ملاحظه کرده و طبقه‌بندی کرده است. 👇👇👇 http://monir110.blogfa.com/post/20/ 🆔https://eitaa.com/monir110
2.jpg
54.7K
💥مفتون غیرعمیق مدرنیته ✳ آقای مهدی نصیری، درباره برنامه دیدار آیت الله سیستانی(دام‌ظله‌الوارف) با پاپ رهبر کاتولیک های جهانی، توئیتی را نوشته که واکنش‌های متعددی را برانگیخته است. متن خوبی نیز توسط دوستان سایت مباحثات نگاشته شده است که مطالعه آن خالی از فایده نخواهد بود. می‌خواهم در این یادداشت، آن توئیت را فارغ از نگارنده آن مورد بررسی قرار دهم و نکاتی که به دست می‌آید را گزارش کنم..... 👇👇 http://monir110.blogfa.com/post/24/ 🆔https://eitaa.com/alfigh_alosul
💥مفتون غیرعمیق مدرنیته ✅آقای مهدی نصیری، درباره برنامه دیدار آیت الله سیستانی(دام ظله الوارف) با پاپ رهبر کاتولیک های جهانی، توئیتی را نوشته که واکنش‌های متعددی را برانگیخته است. متن خوبی نیز توسط دوستان سایت نگاشته شده است که مطالعه آن خالی از فایده نخواهد بود. می‌خواهم در این یادداشت، آن توئیت را فارغ از نگارنده آن مورد بررسی قرار دهم و نکاتی که به دست می‌آید را گزارش کنم. 1⃣اولین نکته‌ای که در این توئیت برجستگی پیدا می‌کند، و اندازه‌ای است که نگارنده آن به دیدار مرجعیت نجف با پاپ داده است. در وراء ذهن او این دیدار، متفاوت از سایر دیدارهاست، نه از جهت منزلتی که مرجعیت نجف دارد بلکه بدان خاطر که مرجعیت قرار است با مقامی بالاتر مواجهه پیدا کند که رهبرکاتولیک‌های جهان است. اهمیت این دیدار به بازگشت می‌کند نه آن که دیپلماسی الهیاتی باشد. چرا که اگر موضوع این دیدار فارغ از طرفین آن مهم باشد، از این گفتگوها در حوزه قم فراوان صورت می‌گیرد و دامنه روابط بین الملل حوزه قم از جهات مختلفی گسترده و روبه افزایش است. پس آنچه که مهم است توجه به طرفین دیدار است و در این میان نیز مرجعیت در موقعیتی بالاتر قرار نگرفته است بلکه ادنی از مرتبه پاپ است، زیرا به حوزه قم طعنه زده می شود که، چرا نمی‌تواند با پاپ دیدار کند. 2⃣نکته دیگری که برجستگی دارد، تلقی ماتن از حوزه قم است. او نزاع موجود در حوزه قم را درگیری دوگانه انقلابی و سکولار می‌داند. از آنجا که این نزاع را در کنار اقدامات بین المللی حوزه نجف قرار می‌دهد، به آن نمره مردودی می‌دهد. پس نشان می‌دهد که دوگانه انقلابی و سکولار یا برای ماتن و مهم نیست یا اینکه او هیچ دوگانه مورد نزاعی را در حوزه به رسمیت نمی‌شناسد. خروج از هرگونه تقابل و نزاع، و ورود در عرصه‌ای که هیچ تقابلی نباشد نشان از نظام فکری دارد که اولین درگیری چنین تفکری با است که دوگانه‌های مختلفی را بنیان گذاشته است از جمله؛ مؤمن و کافر. تقابل انقلابی و سکولار نیز ریشه در همان اندیشه فقهی دارد که متعهد به امتدادیابی تعبد و ایمان در مرتبه عمل و عینیت است که در برابر اندیشه قرار می‌گیرد و نافی آن است. و از قضا یکی از کسانی که در این ایام دغدغه اندیشه جهانی پیدا کرده است و سوابقی هم در حوزه فقه و حقوق دارد، دائماً به این نکته اصرار می‌ورزد که باید از دوگانه مومن و کافر رفع ید کنیم و انسانها را به دو بخش تقسیم نکنیم. و اینها تعبیری دیگر از    که به عنوان پروژه‌ای مهم در حال جریان است و در بیان و بنان برخی از اهل سیاست و اندیشه ابراز می‌شود. 3⃣تعبیری که در متن درباره حوزه نجف و حوزه قم آمده است، نظر مخاطب را نیز به خود جلب می‌کند؛ حوزه سنتی نجف، حوزه مدرن، فربه و رسمی قم. این تعابیر در درون متن حاوی نکاتی است. اینکه؛ حوزه نجف با وجود سنتی و غیررسمی بودن اندیشه‌ای جهانی دارد، اما حوزه قم مدرن است و فربه و رسمی و لیکن درگیر منازعات خرد و درونی است. تلقی ماتن از و که اصلی‌ترین وصف دو حوزه نجف و قم در این متن است، نه تنها عمیق نیست بلکه ریشه در پایگاه فکری مدرنیته نیز دارد. یعنی اینگونه نیست که این تقابل از درون اندیشه اسلامی برخاسته باشد، بلکه تقابلی ریشه‌دار در منازعات داخلی است. در اندیشه اسلامی، قدیم و جدید اولویت ندارد و اصلی نیست بلکه جهتگیری افکار و افعال انسان‌ها مهم است، یعنی تقابل ایمان و کفر. در امتداد این تقابل اصلی و اصیل می‌توان از دوگانه قدیم و جدید نیز سخن راند که عبارت دیگری از اقتضائات زمانی و مکانی است. ↩️نهایت اینکه؛ با التفات به متن و قرائنی که در آن وجود دارد، میتوان گفت نویسنده متن مفتون غیرعمیق مدرنیته است و لایه‌ای روئین از غرب را دریافت کرده و دلبسته آن گشته است. و پرواضح بود که ، انسان را به می‌کشاند. @alfigh_alosul
💥نگاهی به ایده فقه‌مقاصد و نقد آن ✳ یکی از مباحث مطرح در عرصه فقه معاصر، موضوع توجه به اهداف شریعت در عملیات استنباط است که از آن به فقه‌ مقاصد تعبیر می‌شود. عمدتاً جناب (زیدعزه) در زمان حاضر متکفل طرح این بحث هستند و درباره آن تحقیقات متعدد در قالب کتب، مقالات و نیز سخنرانی‌هایی داشته‌ و دارند. آنچه در ادامه می آید شامل گزارشی مختصر از دیدگاه ایشان و نقدی کوتاه برآن است. این نوشتار نه به عنوان مقاله، بلکه در قالب یادداشت نگاشته شده بود و طبعاً نیاز به تکمیل و افزونه دارد و ارائه آن به عزیزان، جهت مشارکت در فرآیند بحث و نقد نقد می‌باشد.... 👇👇 http://monir110.blogfa.com/post/25/ 🆔https://eitaa.com/alfigh_alosul
هدایت شده از خبرگزاری رسا
غفلت از مبنا و جفای قلم؛ نقد بیانیه مرتضی جوادی آملی | 🔹️جناب آقای مرتضی جوادی آملی، در بیانیه حمایت از یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری، نکاتی را نیز در نسبت با «حکومت اسلامی» بیان داشته که، نه تنها خالی از اشکال نبوده، بلکه کاملاً مخالف تفکرات والد ایشان، حضرت آیت الله جوادی آملی (مدظله) می باشد. در دو بخش به بیانیه ایشان پاسخ داده میشود: 🔸️بخش اول: ولایت عامه فقیه، رأی غالب فقها 🔸️بخش دوم: جفای قلم به جمهوری اسلامی 📎مشاهده کامل یادداشت_کلیک نمایید ،،،_____________________،،، 》ما صدای رسای حوزه‌ایم 》  ✔️👇 🆔 @rasanewsagency   👈