eitaa logo
الفقه و الاصول
1.2هزار دنبال‌کننده
325 عکس
28 ویدیو
211 فایل
با ارائه #تحقیقات_فقهی_اصولی_رجالی با دغدغه #فقه_حکومت با نظری به #فلسفه_اصول ✍️مدرس_پژوهشگر فقه و اصول؛ محمد متقیان تبریزی ♨️مطالب این کانال تولیدی است، لطفاً با #لینک نقل کنید. مسیر گفتگو؛ @mmsaleh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
الفقه و الاصول
#مقاله ✅نظام مسائل و فناوریهای کاربرد هوش مصنوعی در اجتهاد 📝روح الله شمس کوشکی 🔸پژوهشگر دفتر مطالعا
✅ به این عبارت از مقاله مذکور توجه کنید: «آنچه امروزه مهم به نظر می‌رسد، این است که باتوجه به سرعت شگفت آور تولید علم و دستیابی بشر به فناوریهای نوین، سیستم‌ها، ماشین‌ها، ربات‌ها و گجت‌های هوشمندی با «دقت»، «سرعت» و «قدرتی» بسیار بالاتر از دقت، سرعت و قدرت ذهن بشر طراحی شده‌اند که می‌توانند به جمع‌آوری اطلاعات و تحلیل آنها در حوزه استنباط و احکام شرعی بپردازند؛ ماشین‌ها و ربات‌هایی که مجهز به فناوری «هوش مصنوعی» هستند و عملکردی شبیه به عملکرد هوش و ذهن انسان دارند.» 🔸این عبارت گویای آن است که، نویسنده با از قدرت هوش مصنوعی، ابایی از این ندارد که، استقراء اطلاعات، تحلیل و اصدار حکم را به هوش مصنوعی واگذار نماید. زیرا به نظر او آنچه که مجتهد در این فرآیند سه گانه لازم دارد، و ذهن اوست و روشن است که هوش مصنوعی در این ویژگی از هوش انسانی بسیار قوی‌تر است. پس اگر اینگونه تعبیر شود که، این مقاله در مقام تجویز است، چندان بیراه نیست. ✅ به عبارت دیگری دقت کنید: «فناوری هوش مصنوعی در نوع عملکرد انفعالی خود، علمکردی صرفاً «واکنش‌گرا» دارد و اتفاقات و فعل و انفعالات پیرامون خود و تقاضاهایی را که از او می‌شود درک می‌کند و سپس با جستجو در داده‌های از قبل پیش‌بینی شده، به تحلیل آنها می‌پردازد و بهترین واکنش را در قبال اتفاق خارجی برمی‌گزیند، اما این فناوری در نوع عملکرد فعال خود، عملکردی «خودآگاه» دارد؛ به گونه‌ای که افزون بر قابلیت‌های نوع اول، دارای احساساتی شبیه به احساسات انسان و نیز قابلیت درک احساسات و حالات دیگران است» 🔸 آنچه در این عبارت آمده است، انعکاسی است از تحقیقات موجود در هوش مصنوعی دنیا و خرده‌ای بر نویسنده نیست. هم اکنون سودای دستیابی به در بشرغربی وجود دارد که از طریق هوش مصنوعی به آن دست یابد. اما سخن بر سر این است که، اولاً؛ آیا به لحاظ فلسفی تطبیق قوه ادراکی انسان باهوش مصنوعی امکان‌پذیر است؟ و آیا نویسنده این مسئله فلسفی را حل نموده است؟ ثانیاً؛ آیا موضوع حجیت شرعی همانا است که، با دستیابی به هوش مصنوعی این موضوع محقق شده و حجیت پیدا کرده باشد؟ یا اینکه، آنچه که حجت است علم و یقین مجتهد است که، منتجه تعامل دو بعد وجودی انسان (قلب و ذهن) اوست نه فقط محصول ذهن و قدرت محاسباتی او باشد؟ با بیان این نکته، می‌خواهیم به مبنایی در حوزه اشاره نماییم که، معرفت انسانی محصول چه فرآیندی است؟ آیا نویسنده به این مبنا تفطن دارد؟ ادامه دارد... @alfigh_alosul
✳ به مناسبت همایش مباحثی پیرامون رابطه «هوش مصنوعی و اجتهاد» مطرح شد. دیدگاه های مختلفی که از ابزاری و مشورتی بودن هوش مصنوعی در امر اجتهاد و تفقه سخن می گفتند تا نظر کسانی که، استنباطات فقهی هوش مصنوعی را نیز دور از حجیت نمی دانستند. از جهات مختلفی به این موضوع میتوان نگریست، اما در این یادداشت با تمرکز بر نسبت میان هوش مصنوعی و اجتهاد، به برخی از نکات متعرض می شوم؛ 1⃣ هوش مصنوعی در دنیای غربی تاریخچه ای را پشت سرگذرانیده، موافقان و مخالفانی دارد. موافقان آن عمدتاً و مدیران ارشدی هستند که گسترش قدرت هوش مصنوعی، موجب توسعه دامنه فعالیت‌ها آنها خواهد شد. این موضوع و آینده آن، از اهمیت بالایی برخوردار است به گونه‌ای که محتوای بخشی از تولیدات رسانه‌ای هالیوودی را نیز به خود اختصاص داده و آرزوهای بلند مدت بشر غربی را نیز به نمایش میگذارد. در کنار توجه به قدرت و امکانات هوش مصنوعی، باید به نظرات مخالفین آن در درون جامعه غربی نیز نگریست. آسیب‌های آن را در نظر گرفت و هوشمندانه با آن مواجهه پیدا کرد. رفتار هوشمندانه در برابر هوش مصنوعی، آن خلئی است که، متأسفانه در مواجهه برخی از دیدگاه ها ملاحظه نمی شود. شوقی که در این نظرات نسبت به هوش مصنوعی مشاهده می شود مانع از آن شده است که آسیب های پیرامونی و تبعات غیرقابل جبران آن، مورد توجه قرار بگیرد. عدم توجه به انتقادات بنیادین به هوش مصنوعی، عدم آسیب شناسی آن، استقبال بدون قید و شرط از آن در حوزه علوم اسلامی، جای نقد و ایراد اساسی دارد. به عبارت دیگر، موضوع شناسی از هوش مصنوعی، و واگذاری امر موضوع شناسی به صورت مطلق در اختیار کارشناسان امر، سبب می گردد فقیه و مستنبط دچار خطای در تحلیل گشته و مسیری نادرست را پیموده و سبب انحراف در امر مقدس اجتهاد گردد. او خود باید بتواند با طرح سؤالات مختلف از منظرهای گوناگون به موضوع شناسی کاملی از هوش مصنوعی دست یابد. نباید دامنه سؤالات او از هوش مصنوعی، محدود به امکانات تکنولوژیکی آن شود بلکه باید از منظرهای فلسفی، روان شناختی، جامعه شناختی به این مسئله نیز نگریست تا به تحلیل کاملی از آن دست یافت. 2⃣ شاید بتوان مهمترین عامل توسعه هوش مصنوعی و طرح ایده جایگزینی آن به جای انسان را عنوان نمود. یعنی از آنجایی که فکر انسانی در حد محاسبات ریاضی تنزل داده می شود، امکان قدرت یابی هوش مصنوعی و جایگزینی آن مطرح می شود. و یکی از اساسی ترین انتقادات برخی از فلاسفه غربی به داستان هوش مصنوعی از همین ناحیه است که، اساساً فکر انسانی امری فراتر از محاسبات و معادلات ریاضی گونه است و تقلیل آن، در حقیقت نادیده گرفتن امکانات فکری و ذهنی انسان است. البته نباید از نظر دور داشت که، علومروان شناختی خود بسترساز و زمینه ساز طرح چنین ایده هایی هستند، آنجایی که، تحلیل فکر انسانی را با ملاحظات نوروسایکولوژیک در مرتبه سلسله اعصاب مغز تنزل می دهند که این امر نیز ریشه در انکار بعد غیبی وجود انسان دارد. با پذیرش بعد غیبی در وجود انسان بخش مهمی از عوامل تأثیرگذار بر اندیشه انسانی در مرتبه عالم غیب تفسیر می شود و بخش دیگر آن به عنوان بسترها و زمینه های مادی فکر تحلیل می گردد. تنزل حقیقت فکر از ارتباط و اتصال با عالم غیب به سطح سلسله اعصاب مادی قابل مشاهده، زمینه شکل گیری مفهوم را فراهم می سازد. ادامه دارد.... 👇👇👇