eitaa logo
الفقه و الاصول
1.2هزار دنبال‌کننده
350 عکس
28 ویدیو
224 فایل
با ارائه #تحقیقات_فقهی_اصولی_رجالی با دغدغه #فقه_حکومت با نظری به #فلسفه_اصول ✍️مدرس_پژوهشگر فقه و اصول؛ محمد متقیان تبریزی ♨️مطالب این کانال تولیدی است، لطفاً با #لینک نقل کنید. مسیر گفتگو؛ @mmsaleh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
الفقه و الاصول
#مقاله ✅نظام مسائل و فناوریهای کاربرد هوش مصنوعی در اجتهاد 📝روح الله شمس کوشکی 🔸پژوهشگر دفتر مطالعا
✅ به این عبارت از مقاله مذکور توجه کنید: «آنچه امروزه مهم به نظر می‌رسد، این است که باتوجه به سرعت شگفت آور تولید علم و دستیابی بشر به فناوریهای نوین، سیستم‌ها، ماشین‌ها، ربات‌ها و گجت‌های هوشمندی با «دقت»، «سرعت» و «قدرتی» بسیار بالاتر از دقت، سرعت و قدرت ذهن بشر طراحی شده‌اند که می‌توانند به جمع‌آوری اطلاعات و تحلیل آنها در حوزه استنباط و احکام شرعی بپردازند؛ ماشین‌ها و ربات‌هایی که مجهز به فناوری «هوش مصنوعی» هستند و عملکردی شبیه به عملکرد هوش و ذهن انسان دارند.» 🔸این عبارت گویای آن است که، نویسنده با از قدرت هوش مصنوعی، ابایی از این ندارد که، استقراء اطلاعات، تحلیل و اصدار حکم را به هوش مصنوعی واگذار نماید. زیرا به نظر او آنچه که مجتهد در این فرآیند سه گانه لازم دارد، و ذهن اوست و روشن است که هوش مصنوعی در این ویژگی از هوش انسانی بسیار قوی‌تر است. پس اگر اینگونه تعبیر شود که، این مقاله در مقام تجویز است، چندان بیراه نیست. ✅ به عبارت دیگری دقت کنید: «فناوری هوش مصنوعی در نوع عملکرد انفعالی خود، علمکردی صرفاً «واکنش‌گرا» دارد و اتفاقات و فعل و انفعالات پیرامون خود و تقاضاهایی را که از او می‌شود درک می‌کند و سپس با جستجو در داده‌های از قبل پیش‌بینی شده، به تحلیل آنها می‌پردازد و بهترین واکنش را در قبال اتفاق خارجی برمی‌گزیند، اما این فناوری در نوع عملکرد فعال خود، عملکردی «خودآگاه» دارد؛ به گونه‌ای که افزون بر قابلیت‌های نوع اول، دارای احساساتی شبیه به احساسات انسان و نیز قابلیت درک احساسات و حالات دیگران است» 🔸 آنچه در این عبارت آمده است، انعکاسی است از تحقیقات موجود در هوش مصنوعی دنیا و خرده‌ای بر نویسنده نیست. هم اکنون سودای دستیابی به در بشرغربی وجود دارد که از طریق هوش مصنوعی به آن دست یابد. اما سخن بر سر این است که، اولاً؛ آیا به لحاظ فلسفی تطبیق قوه ادراکی انسان باهوش مصنوعی امکان‌پذیر است؟ و آیا نویسنده این مسئله فلسفی را حل نموده است؟ ثانیاً؛ آیا موضوع حجیت شرعی همانا است که، با دستیابی به هوش مصنوعی این موضوع محقق شده و حجیت پیدا کرده باشد؟ یا اینکه، آنچه که حجت است علم و یقین مجتهد است که، منتجه تعامل دو بعد وجودی انسان (قلب و ذهن) اوست نه فقط محصول ذهن و قدرت محاسباتی او باشد؟ با بیان این نکته، می‌خواهیم به مبنایی در حوزه اشاره نماییم که، معرفت انسانی محصول چه فرآیندی است؟ آیا نویسنده به این مبنا تفطن دارد؟ ادامه دارد... @alfigh_alosul
ادامه از پست قبل..... حال سؤال این است که؛ اگر گفته می شود که، علم و یقین پایگاه حجیت نظرات دینی و اجتهاد است، آیا مقصود آن علمی است که از هوش انسانی با تعریف عصب شناختی، به دست می آید و یا اینکه مقصود، یقینی است که از اتصال و پیوند روحی انسان به عالم غیب و عملکرد ذهنی او به دست می آید؟ کدام یک مدنظر است؟ روشن و واضح است که، اگر هوش به معنای عصب شناختی آن پایگاه تولید علم و یقین باشد، هیچ منعی در جایگزینی هوش مصنوعی به جای فقیه و تولید و تکوین وجود ندارد. و چه بسا به زعم برخی از نویسندگان حوزوی که در این زمینه مقالاتی نیز نگاشته اند، آن خطاها و اشتباهاتی که هر انسانی امکان وقوع در آنها را دارد، هوش مصنوعی نداشته باشد، از پیش داوری و قضاوت در یک مسئله ای بری و عاری باشد و اینها سبب گردد که نتیجه حاصله از استنباط فقهی هوش مصنوعی از حجیت لازم برخوردار باشد. در همین موضع لازم است که به نکته ای بسیار مهم تذکر داده شود و آن اینکه، یکی از مهمترین مسائلی که در مباحث علم اصول یا فلسفه اصول ذیل باید مورد توجه قرار بگیرد «مبانی معرفت شناختی» است و اتخاذ مبنا در تعریف علم و یقین. اگر این مسئله بسیار مهم مورد غفلت و اهمال قرار بگیرد و درباره آن عرفی گرایی شود، اثرات سوء عدم توجه عمیق به آن، در برخی مواضع از جمله در مواجهه با هوش مصنوعی، بروز خواهد کرد. 3⃣ یکی از نکاتی که موافقان استفاده از هوش مصنوعی در علوم اسلامی به آن تصریح داشته و بسیار بر آن تأکید دارند، حیث هوش مصنوعی است. ایشان باید درباره این حیث به چند سؤال اساسی پاسخ دهند؛ آیا درباره هوش مصنوعی احراز کرده اند که، هوش مصنوعی صرفاً به عنوان ابزار در اختیار فقیه قرار می گیرد و فراتر از ابزار عمل نمی‌کند؟ یعنی احراز کرده اند که، هوش مصنوعی کاملاً در اختیار پژوهشگر فقه قرار می گیرد و هرگونه که او اراده نماید عمل می کند یا اینکه، امکانات هوش مصنوعی به گونه ای است که می تواند بر فرآیند استنباط او تأثیرگذاشته و او را به مسیری خاص سوق دهد؟ آیا ماهیت ابزاری تکنولوژیهایی که تاکنون وارد جهان اسلام شده اند، به همان تلقی ساده ابزاری خود باقی مانده اند یا اینکه، چرخه استنباط فقیه را نیز متأثر ساخته و آنها متبوع و فقه تابع آنها گشته است؟ چه تحلیلی از ماهیت تکنولوژی دارند؟ چرا در میان تحلیلهایی که از ماهیت تکنولوژی ارائه می شود، فقط ایده ابزاری بودن را برگزیده اند؟ چه نقد و ردیه ای بر سایر ایده ها مانند جهتداری تکنولوژی صورت گرفته است؟ آیا آنها را براساس مبانی فلسفی رد و انکار نموده اند؟ بسیار واضح است که نگارنده، اصرار بر مبنایی خاص در تحلیل ماهیت تکنولوژی ندارد، بلکه تمام سخن بر سر این است که، چرا مواجهه ای نقادانه و از موضعی بنیادین با تکنولوژی و از جمله هوش مصنوعی صورت نگرفته و فقط ایده ابزاری بودن آن مورد توجه ایشان قرار می گیرد؟ همه حرف آن است که، چرا بدون طرح تحلیلهای بنیادین و یکسویه نگرانه، هوش مصنوعی را در حد ابزار تصور نموده اند؟ 4⃣ برخی از اساتید حوزه، اینگونه می‌اندیشند که یکی از موضوعات مهمی که در امر اجتهاد باید مورد توجه قرار بگیرد است. این دغدغه بسیار مبارک است و آثار و برکات خوبی در تربیت طلاب و انگیزه سازی برای آنان و جلوگیری از اتلاف عمر آنها دارد. لیکن این امر مبارک تا آنجایی می تواند ثمرات خوبی داشته باشد که، اجتهاد را به قابل محاسبه کمی تبدیل نکند. اگر فرآیند اجتهاد تبدیل به حرکت قدم به قدمی شد که در آن همه جزئیات، مکان ها و زمان ها مشخصند و به صورت خودکار بعد از طرح مسئله، این فرآیند آغاز می شود و به صورت خودکار نیز به نتیحه می‌رسد، در این صورت تنزل مجتهد در منزلت هوش مصنوعی و ارتقاء هوش مصنوعی به جای فقیه و مستنبط صورت خواهد پذیرفت. به زعم ایشان، اگر فرآیند اجتهاد قابل محاسبه کمی و امری است، پس نباید ابایی از جایگزینی هوش مصنوعی به جای فقیه در امر اجتهاد داشته باشند، چرا که هوش مصنوعی در دستیابی به چنین ویژگی، پیشرفته تر از انسان میتواند عمل کند. مع الاسف باید گفت، تعریف ایشان از اجتهاد و روش‌شناسی آن، بسان مواجهه روان شناسان غربی با تفکر در وجود انسان است که زمینه تکوین مفهوم هوش را فراهم ساخته و بستر ساز شکل‌گیری هوش مصنوعی گردیده است. @alfigh_alosul