#یادداشت_وارده_1
✔ یکی از دوستان بزرگوار، بنده را رهین منت خویش ساختند و نکاتی را پیرامون کلام بنده درباره آقای #صادقیتهرانی بیان داشتند که خدمت عزیزان ارائه می گردد؛
👇👇👇
🔺 بنده یکسالی هست که با اندیشه و آرا آقای صادقی تهرانی آشنا شده ام و تا کنون ندیده ام کسی ایشان را آنچه هست به میدان نقد بکشد نه با برچسب قرآن بسندگی.
لازم است چند نکته را تذکر بدهم :
1_ آنچه شایسته یک محقق است اینست که زوایای یک مکتب و ادعا را به صورت کامل و همه جانبه بنگرد و به گفته ها و به خواندن یک مقدمه و یا یک فتوا از این مکتب اکتفا نکند.
2_آنچه در مورد روش تفقهی ایشان گفته ايد که از قرآن شروع می شود و به قرآن ختم می شود نشان از بی اطلاعی کامل شما از این روش است.شایسته تقوا نیست که مولف تفسیر الفرقان را که بیش از همه ی کتب تفسیری از روایات بهره جسته قرآن بسنده معرفی کنیم.
3_و نکته آخر اینکه صادقی تهرانی ارايه دهنده یک فقه منسجم از قرآن و روایات است که رابطه قرآن با روایات در آن روشن و شفاف است به خلاف مبنای برخی که معیار روشنی برای ما خالف الکتاب و ما وافق الکتاب ندارند.
اگر برای تان سوال شده باشد که معیار چیست می توانید به فتاوای ایشان رجوع کنید که به چهار دسته تقسیم می شوند.
1_ فتاوای موافق با کتاب و روایات (موافق مشهور است)
2_ فتاوای جمع کننده بین قرآن و روایات که معمولا در این مورد آيات مورد غفلت مشهور قرار گرفته است
3_ فتوا به ظاهر و نص قرآن موافق با آنچه مفسران پیش از او ذیل آیات مطرح کرده اند که ایشان فقط بخلاف مشهور به آن فتوا داده اند و بس مثل حکم روزه مسافر
4_ فتوا به ظاهر و نص قرآن موافق با برداشت های خود ایشان.
با تشکر از دوست گرامی.🌹🌹
@alfigh_alosul
#پاسخ_به_اشکال
✔ اشاره به روش تفقهی آقای #صادقیتهرانی از جهت دفع دخل مقدر بود که شاید به ذهن برخی اهل تحقیق خطور می کرد و در مقام شرح و بسط آن روش نبود. اما حال که چنین یادداشتی وارد شده است فرصتی مناسب است که کوتاه سخن درباره چرایی تحلیل نگارنده، نکته ای معروض گردد.
1⃣ قبل از بیان، باید به این نکته توجه نمود که، مقصود از #قرآنبسندگی چیست؟ آیا استفاده از ادله روایی در مسیر استنباط به معنای مراجعه به سنت در #مقامتشریع است؟ سخن بر سر این است که، امر تشریع با تکیه بر چه عناصری محقق می شود. اگر کسی معتقد باشد که، تمام تشریع و تقنین الهی فقط با قرآن صورت میگیرد و سنت تنها تأییدیه ای بر قرآن است و هرجا مخالفت با قرآن داشته باشد کنار گذاشته می شود، این اندیشه #قرآن بسنده است. پس بحث پیش روی، ریشه های #کلامی دارد و باید تکلیف خود را در تعریف از #تشریع روشن سازیم.
2⃣ اگر بگوییم که، تشریع و تقنین الهی با تقوم میان کتاب و سنت صورت میگیرد، هیچ گاه فرض #تعارض میان این دو عنصر، طرح نخواهد شد، زیرا معتقدیم که، امر تشریع از تقوم میان این دو شکل گرفته است و هر کدام سهمی در تحقق تشریع دارند و نمیتوان فرض تعارض و تخالف داشت. و همچنان که گفته شد، سهم کتاب در این تقوم #بیانالتشریع است و سهم سنت نیز #تفسیرالکتاب است. نحوه تفسیر کتاب هم یا به تخصیص و تقیید است یا به توسعه و تأیید عام قرآنی.
3⃣ در حالیکه در کلام مصرح آقای #صادقیتهرانی در مقدمه رساله نوین ایشان آمده است: «.... درنتیجه اگر حدیثی متواتر هم باشد، مخالف با نص و ظاهر قطعی قرآن باشد، مردود است» عرض بنده این است که، فرض تخالف میان سنت و کتاب، فقط برپایه این اندیشه می تواند شکل بگیرد که این دو را جدای از هم بداند نه اندیشه ای که این دو عنصر را به همدیگر پیوند خورده میداند به گونه ای که، از هر کدام از این دو عنصر برای تأیید و تفسیر و کشف از معنای دیگری استفاده می شود. فلذا ریشه این مباحثه را باید در کلام و معنای کامل تشریع پیگیری نمود. از سایر کلمات این بزرگوار نیز مشهود است که، سنت برای ایشان به منزله تأییدیه ای بر ظواهر کتاب است، و هیچ گاه نمی تواند کتاب را تخصیص و تقیید بزند یا حتی آن را توسعه دهد، در حالیکه اگر سنت جایگاه تفسیری داشته باشد که قرار است کاشف از معانی کتاب باشد، می تواند مخصص، مقید و معمم کتاب باشد.
✔نکاتی دیگر درباه «الرد إلی الکتاب و السنة» مطرح می شود که، اطاله کلام نمیگردد.
@alfigh_alosul