eitaa logo
الفقه و الاصول
1.2هزار دنبال‌کننده
311 عکس
29 ویدیو
209 فایل
با ارائه #تحقیقات_فقهی_اصولی_رجالی با دغدغه #فقه_حکومتی با نظری به #فلسفه_اصول ✍️مدرس_پژوهشگر فقه و اصول؛ محمد متقیان تبریزی ♨️مطالب این کانال تولیدی است، لطفاً با #لینک نقل کنید. مسیر گفتگو؛ @mmsaleh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ محمد متقیان 🔺 1⃣ با توجه به مطلبی که گذشت، شاید اینگونه ایراد شود که، ممکن نیست در میان فقهای امامیه «منبعیت قرآن» در فرآیند اجتهاد، جدی گرفته نشود. پاسخ این است که؛ آنچه درباره گفته شد، به این معنا نیست که از قرآن بهره ای نمی گیرند بلکه سخن بر سر آن است که، تمام بهره خود را از قرآن نمی برند و منبع اصلی ایشان در استنباط «اخبار» است و به همین دلیل، تشنگی استنطاق از قرآن در ایشان بسیار کم است. 2⃣ اما در این باور وجود دارد که، است. یعنی از آنجا که خالق متعال، ربوبیت بر عالم دارد (رب العالمین) و یکی از ابعاد ربوبیت او عباد است. و او تنظیمات خود را در لسان و لباس در کلام خود (کتاب) به واسطه نبی مکرم اسلام به بشریت عرضه میکند. یعنی قرآن نقطه آغاز تقنین و تشریع الهی است. و از آن منبع است که مُشرِّعیت الهی شروع می شود و در اخبار اهل البیت استمرار و امتداد می یابد. زیرا جریان تشریع از ربوبیت حق تعالی آغاز می شود و نبی مکرم اسلام باذنه تبارک و تعالی تشریع و تقنین دارند. 3⃣ چنین باوری، لوازمی هم دارد. از لوازم باور به مبدئیت تشریعی قرآن، آن است که، مُستنبِط با مراجعه به کتاب، تمام سعی خود را دارد که با استنطاق از قرآن به و اصل اولیه ای دست یابد، زیرا شارع اقدس بنای قانونی خود را در کتاب خویش تأسیس کرده است و لسان او در موضوعات فقهی لسان تشریع و جعل است. این سعی در تأسیس اصل از قرآن مانند تلاش برخی مدارس فقهی است که سعی وافر دارند که، فرآیند استنباط را با تأسیس اصلی عقلائی آغاز نمایند. ↩ و پرسش نهایی؛ آیا می توان بر صحت ادعای مذکور ادله ای اقامه نمود؟ علاوه بر مطلب مختصری که گذشت و داشت، ادله روایی که دال بر صحت ادعای مواجهه حداکثری باشد فراوان است. در مطلب بعدی به ادله روایی اشاره خواهد شد. @alfigh_alosul
✍ محمد متقیان 🔸 🔸 ✔ روشن شد که امر تشریع یک واقعیتی است که شروع و بدو آن در قرآن است و استمرار و امتداد آن در سنت. و برهمین اساس باید مجموع این دو را که می نامیم باهم ملاحظه نماییم تا به دلالت ها و معانی وحیانی دست یابیم و بتوانیم اصول و قواعدی را تأسیس کنیم. یکی از نمونه های موردی که می توان برای چنین ایده ای عرضه نمود، است. میدانیم که یکی از تکالیف الهی که متوجه عباد است مسئله تخمیس اموال است. درباره این تکلیف نیازمند یک قاعده عام هستیم آیا می توان به آن دست یافت؟ 1⃣ آیه شریفه خمس اقتضای دلالت بر اینکه موضوع خمس «مطلق الغنیمة» است دارد؛ وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَه. اما برخی تردیدها در این میان وجود دارد؛ مانند سیاق آیات، عدم استظهار این معنای عام از ناحیه دیگران و .... که سبب شده است تا مقدار استفاده برخی از اعاظم از این آیه، محدود به گردد، اگر فقط به دلالت آیه اکتفا کنیم. 2⃣ اما اگر تشریع خمس را از قرآن آغاز کردیم و امتداد آن را در سنت پیگیری نمودیم، میتوانیم با ارشادات و قراینی که در وجود دارد به قاعده عام دست یابیم. اخباری مانند خبر طولانی علی بن مهزیار؛ فَأَمَّا الْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ فَهِيَ وَاجِبَةٌ عَلَيْهِمْ فِي كُلِّ عَامٍ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَه..... در این خبر حضرت در ضمن بیان احکام الخمس، آیه را استشهادی قرار می دهند برای بهره برداری معنای عامی از خمس. و غنائم و فوائد را در کنار هم ذکر میکنند که خود قرینه ای می شود بر اینکه، مطلق الغنیمة یا مطلق الفائدة موضوع خمس در آیه است. 3⃣ و برهمین اساس است که، صحیحه عبدالله بن سنان معنای خودش را می یابد که فرمود:ٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَيْسَ الْخُمُسُ إِلَّا فِي الْغَنَائِمِ خَاصَّةً. مقصود از غنائم همان معنای عام غنیمت است که حضرت به عنوان یک قاعده عام در این روایت فرموده اند. 4⃣ اگر چنین باور داشته باشیم که، تشریع خمس از قرآن آغاز می شود، پس حتماً آیه دلالتی بر این تکلیف الهی خواهد داشت، و میتوان از آیه خمس استظهار نمود و به اجمال نرسید و با ملاحظه مجموع "کتاب و سنت" در نهایت به دست یافت. 5⃣ نکته نهایی اینکه؛ وقتی باور به این مسئله وجود دارد که، امر تشریع از قرآن آغاز می شود و در سنت استمرار می یابد، لازمه آن در اعتبارسنجی اخبار نیز متفاوت از مشی برخی مکاتب فقهی خواهد بود. درچنین ملاحظه ای که مجموع ادله را باهم می بیند مبنای عام حدیثی قرار می گیرد و از این روی، مشکلاتی که برخی از فقهای معاصرین در مواجهه با روایات مفسره مذکوره داشتند، وجود نخواهد داشت. @alfigh_alosul