eitaa logo
الفقه و الاصول
1.2هزار دنبال‌کننده
327 عکس
28 ویدیو
212 فایل
با ارائه #تحقیقات_فقهی_اصولی_رجالی با دغدغه #فقه_حکومت با نظری به #فلسفه_اصول ✍️مدرس_پژوهشگر فقه و اصول؛ محمد متقیان تبریزی ♨️مطالب این کانال تولیدی است، لطفاً با #لینک نقل کنید. مسیر گفتگو؛ @mmsaleh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
۴ 🔹آیت الله شب زنده دار(زیدعزه): در کامل الزیارات حداقل پنج مبنا وجود دارد: 1⃣یک مبنا این است که تمام کسانی که در سند کامل الزیارات واقع شدند این‌ها ثقات هستند که این فرمایش صاحب وسائل است که محقق خوئی هم این فرمایش را تا این اواخر قبول داشتند و این اواخر از این مبنا عدول کردند. 2⃣ و مبنای دیگر این است که این توثیق فقط برای مشایخ بلاواسطه‌ ابن قولویه هست. 3⃣مبنای سوم این است که این توثیق نه برای تمام افراد است نه خصوص مشایخ، بله مقصود این است که ما در این کتاب، هر بابی یک حدیث صحیحی داریم یک حدیث معتبری داریم، مقصودش این است؛ یعنی هر بابی که ما در کامل الزیاراة منفتح کردیم این عنوان باب ثابت است، چرا؟ چون یک روایت معتبر لااقل در ذیل آن باب ما آوردیم. این ما ذهب الیه شیخ الاستاد آقای شیخ جواد تبریزی قدس سره بعد ما کان متّبعاً لاستادهِ شدیداً. آن‌وقتی که ما خدمت ایشان مشرف می‌شدیم شدیداً همان حرف آقای خوئی را می‌زد ایشان، و اصلاً تاب این را نداشت که کسی مناقشه‌ی در این مطلب را، اینقدر برای ایشان مسلّم بود که من خودم گاهی بحث می‌کردم که آقا این چه هست؟ ایشان ناراحت می‌شد اصلاً. ولی بعدها که دیگر ما مشرف نبودیم خدمت‌شان در کلمات‌شان و این‌ها می‌دیدیم که ایشان عدول کردند از آن مبنا و قائل به این مسلک شدند. این هم یک مسلک. 4⃣ و مسلک آخر این است که اصلاً ‌آن عبارت ابن‌قولویه در اول کتاب معنای آن این نیست که این‌ها ثقات هستند، معنای آن این است که این روایاتی که من این‌جا نقل کرده‌ام عند نقّاد الخبر این‌ها در کتاب‌های‌شان آوردند بزرگان علم حدیث در کتاب‌های‌شان آوردند و از این جهت من آوردم نه این که این‌ها حالا همه ثقه هستند یا نه، چون در کتاب‌های معتبر مسلّم مهم وجود داشته این‌ها را آوردند. این هم ظاهراً‌ یک مبنایی است که محقق سیستانی دام ظلّه قائل به این مبنا هستند این‌ها مبانی مختلف است. 5⃣و ما آن‌چه که تقویت کردیم و قبلاً‌ بحث از آن کردیم و دیگر باید به آن مباحث قبل آقایان مراجعه کنند، این است که؛ این مقدمه می‌خواهد بگوید رجال بین من و منبعی که من این خبر را از او دارم نقل می‌کنم این‌ها ثقات هستند، از ناحیه‌ی من تأمین است از آن به بعد را دیگر باید خودتان ملاحظه بفرمایید. پس دارد توثیق می‌کند وسائط بین خودش و منابع را، قهراً حتماً مشایخ بلاواسطه همه‌جا هم واسطه هستند دیگر، آن‌ها را مسلّم است مازاد بر آن هم بله توثیق می‌شوند. گاهی بین خودش و آن منبعی که دارد از او نقل می‌کند دو واسطه هست سه واسطه هست گاهی یک واسطه هست. این وسائط بین خودش و منابع را دارد توثیق می‌کند. مثلاً من می‌گویم آقا من هر چه که از کافی نقل می‌کنم من از آدم‌های ثقه نقل می‌کنم دیگر کافی به بعدش را باید خودت ملاحظه بکنی. از ناحیه من تا کافی که منبع من است خیالت راحت، این‌ها ثقات هستند من این‌ها را توثیق می‌کنم، این حرف را دارد میزند. ✳️خارج فقه امر به معروف/ استاد شب زنده دار/ جلسه 205 @alfigh_alosul
۵ 🔹 آیت الله سید احمدمددی (زیدعزه): 1⃣یک ورقه‌ای منسوب بود به مرحوم استاد، یعنی آقای خوئی. (در سال 1409، 1408) که ما سابقاً می‌گفتیم کامل الزیارات جمیع رواتش ثقه هستند، لکن بعداً دیدیم در برخی روایات آن، وضاعین و کذابین هستند، ضعفا هستند! لذا نمی‌شود این مطلب را قبول کرد که ابن قولویه تمام روات را توثیق کرده. فحملاً للّفظ «علی خلاف الظاهر» می گوییم مراد ایشان، خصوصِ مشایخ است. 2⃣بحث علمی این جاست که اگر لفظی ظاهر در یک معنا بود ولی با «اخذ به ظاهر» به مشکل برخورد کنیم، خلافاً للظاهر، حمل بر معنای دیگر می‌شود کرد یا نه؟ مرحوم آقاضیاء حرفش این است که ظهورات باید منعقد بشود. به مجرد این که آن ظهور منعقد نشد، ظهور دیگری نمی‌توان درست کرد. 3⃣ بالفرض که عبارات ابن قولویه، ظاهر در توثیق جمیع روات باشد (البته این فرض، باطل است. ما معتقدیم چنین نیست) اما بالفرض که چنین باشد، حالا اینکه بگوییم ما این ظاهر را نمی توانیم قبول بکنیم، چون در روایات این کتاب، کذابین وجود دارند. پس بیاییم بگوییم خلافاً للظاهر عبارات ابن قولویه در خورد خصوص مشایخ و اساتیدشان است، این از کجا؟! انعقاد ظهور، شرط است. نه این که حالا که ظهور در آن معنای دیگر منعقد نشد، پس این جا منعقد بشود. 4⃣یک راه سوّمی وجود دارد. میگویند: کسی روی منبر رفته بود، مطالب را یادش رفته بود. هِی می‌گفت صلوات بفرستید! گفت: راه دیگری ندارم، گفتند: یک راه دیگر هم هست، از منبر بیا پایین! این‌جا هم خب راه دیگر وجود دارد. آن راه هم این است که بگوییم عبارات ابن قولویه مجمل است. کأنما قسم خورده‌اند که باید این کلام را حمل بر یک معنایی بکنند و حالا مثلاً به معنای ظاهرش که نشد، پس به معنای غیر ظاهر حمل بکنیم! همچین چیزی نداریم! چنین سیره عقلائی ما نداریم! 5⃣من عرض کردم عبارت کامل الزیارات مرادش توثیق جمیع روات نیست. نه عبارتِ کامل الزیارات این است و نه عبارتی که در اول تفسیر مرحوم علی ابن ابراهیم آمده. مضافاً به این که معلوم نیست آن عبارتِ تفسیرِ قمی برای کیست! تفسیر قمی مشکلات فراوان دارد. ولی حالا بر فرض {که این ها را نادیده بگیریم، باز هم دلالت بر توثیق جمیع روات ندارد} 6⃣راه علمی به نظر ما در باب ظهورات، انعقاد ظهور است. خوب دقت بکنید. ما باید برویم دنبال انعقادِ ظهور. اما این که بگوییم: «این کلام ظاهر در این معناست لکن این معنا نمی‌تواند مراد او باشد، پس یک معنای غیر ظاهر، مراد است» این راه درست نیست. من می خواهم این را بگویم. ⁉️پرسش: از راه قدر متیقن که می‌شود. 🔹 پاسخ: نمی‌شود. ✅ به نقل از کانال نردبان فقاهت @alfigh_alosul
▪️اطلاعیه 👇👇👇
🔹إن شاء الله به یاری خداوند متعال، دو درس در مؤسسه انصارالمهدی (عج) توسط حقیر (متقیان) برقرار خواهد شد. ۱- درس «فلسفه اصول» ▫️با محوریت موضوعات ذیل: حجیت، زبان شارع، عرف و‌ سیره، حکم، موضوع شناسی ▫️با سرفصلهای ذیل‌در هر موضوعی: گزارش دیدگاه اصولیین در طول تاریخ اصول گزارش تفصیلی دیدگاه اعلام بعد از شیخ انصاری گزارش تفصیلی دیدگاه اساتید معاصر نقد و ارزیابی ▫️تعداد جلسات: دو‌ جلسه در هفته. چهارشنبه‌ها بعد از نماز ظهر و عصر و پنجشنبه‌ها ساعت ۷ صبح. ▫️پیش نیاز: گذراندن مقطع سطح / یا اتمام کفایتین یا حلقات ثلاث ۲- درس «رجال» (بر محور کتاب درسنامه رجال استاد غنوی) روزهای زوج_ یکساعت به اذان ظهر 🔹عزیزانی که تمایل به شرکت حضوری در هرکدام از این دو درس دارند، به خصوصی بنده پیام بدهند. @alfigh_alosul
♻️به درخواست برخی اعزه، فایل صوتی جلسه فقه حکومتی آیت الله استاد سیداحمد مددی(زیدعزه) به همراه تقریر نوشته شده از این جلسه بازنشر می‌شود. https://eitaa.com/alfigh_alosul/1219
گعده فقه حکومتی با استاد مددی.mp3
39.27M
🔊 ✳استاد: آیت الله سیداحمد مددی(زیدعزه) ✳موضوع: گعده فقه حکومتی @alfigh_alosul
🔸جلسه ای که در محضر استاد آیت الله سیداحمد مددی(زیدعزه) تشکیل شد، دارای موضوعات اصلی و فرعی بود. جلسه ای که پربار بوده و بسیار برای رشد ذهنی طلاب محقق در عرصه فقه و اصول، مفید و مؤثر می باشد. 🔸شاید به دلایلی برخی از دوستان وقت و فرصت کافی برای استماع این جلسه را نداشته باشند، جهت تحریض و تحریک اعزه، نکاتی از این جلسه را تقریرگونه در اختیار عزیزان قرار میدهم به امید آنکه در فرآیند آموزشی و پژوهشی ایشان تأثیرگذار باشد. 🔸موضوع محوری این جلسه، تبیین تئوری از منظر استاد مددی بود. پیرامون این موضوع و مرتبط با آن، موضوعات فرعی دیگری نیز مطرح شد، که به مقدار نیاز گزارش خواهد شد. @alfigh_alosul
۱ ▫️فقه‌ولایی‌‌_فقه‌استنباطی 🔸استاد سید احمد مددی(زیدعزه): 🔺در میان اهل سنت با توجه به اطیاف مختلف ایشان، به استثنای خوارج و زیدیه، باقی اهل سنت این اندیشه را داشتند که مسند به حاکم واگذار شده است و همه در بیعت او هستند و فقیه متصدی ولایت امر و حکومت نیست. مانند ابوحنیفه که هرچند به حسب ظاهر با منصور مخالف بود اما اعتقادی به ولایت و حاکمیت فقیه نداشت. این اندیشه در علم اصول ایشان نیز جریان یافته و صبغه اصول فقه آنها گردیده است. 🔺عالم تشیع نیز به دلیل آنکه در اقتباس از اصول فقه اهل سنت، متأثر از آنها بوده اند، همان اصول فقه استنباطی را اخذ نموده و ممشای علمی خویش قرار داده بودند. این در حالیست که، اساساً فقه شیعه فقه ولایی و استنباطی بوده است نه فقط استنباطی. تمام کتب اصول ما در این نقص مشترکند که بیگانه از هستند. حتی در کتاب اجتهاد و تقلیدی که شئونات فقیه را طرح می کنند، به شأن ولایی فقیه اشاره ای نمی کنند. 🔺عنوان بحثی که من طرح کردم، فقه ولایی است نه فقه حکومتی. یکی از شئون فقه ولایی همین حکومتداری فقیه است. گاهی اوقات فقه ولایی ناظر بر شأن شخصی افراد است نه شأن نوعی ایشان. مانند آن دستوری که امام کاظم(سلام الله علیه) به علی بن یقطین در دادند. روشن است که این دستور، حکم ولایی شخصی بوده است نه نوعی. حال سؤال این است که، آیا در مثل مسئله علی بن یقطین که حکم ولایی شخصی داده شده است، آیا این ولایت فقط برای امام است یا برای فقیه نیز ثابت است؟ به نظر می رسد بله برای فقیه نیز ثابت است. اجمالاً فقیه این حق را دارد که مستحبی را برای فردی واجب سازد. البته این به معنای «کل ما للإمام فهو للفقیه» نیست که آن را قبول نداریم. 🔺از مجموع ادله می توان برای اثبات ولایت فقیه در حد نیابت از امام استفاده کرد. اینکه گفته می شود، ولایت فقیه مختص به عصر غیبت است یعنی معنای فقه ولایی فهمیده نشده است. مقصود از ولایت فقیه، یعنی در هر موقعیتی که امام حضور نداشت مثلاً در مدینه بود و شیعیان در کوفه یا نیشابور یا جای دیگری بودند نیاز به سرپرستی و ولایت دارند که، نائب عام امام شخص فقیه است. و این تئوری از زمان امام بوده است زیرا ماهیت فقه شیعه، فقه ولایی و استنباطی با هم است. @alfigh_alosul
۲ ۱ 🔸استاد سیداحمد مددی(زیدعزه): 🔺تمام کتب اصول ما در این نقص شریکند که در آنها طرح نشده است. حتی در کتاب اجتهاد و تقلیدی که شئونات فقیه را طرح می‌کنند، به شأن ولایی فقیه اشاره ای نمی‌کنند. و به همین دلیل است که در خاتمه اصول کفایه هم نیامده است. کتب اصول ما بسیار در هم ریخته است. مباحث مهمی حول «منبع کتاب» است که در اصول طرح نشده است. 🔺 در میان اهل سنت یک به معنای مصدر تشریع است و یکی هم طرق اثبات. در فرهنگ شیعه حجت بیشتر به معنای طرق اثبات به کار می رود. حجت به معنای مصدر تشریع زیربنایش به عهد صحابه بازگشت می‌کند. بعد از رحلت پیامبر با موضوعات جدیدی روبرو شدند که حکم نداشتند و حدود 20 مصدر تشریع را برشمرده‌اند که از جمله آنها و است که از زمان خلیفه دوم وارد جهان اسلام شد. 🔺یکی از مهمترین آثار فقه ولایی در کیفیت رفع تعارضات بروز پیدا می‌کند. چهره جدید اصول که اصول متأخر شیعه است متأثر از وحید بهبهانی است. اصولیین گفتند تنافی میان دو دلیل یا به مقام جعل بازگشت می کند که همان تعارض است یا به مقام امتثال که همان تزاحم است. تزاحم در میان اهل سنت و قدمای شیعه مطرح نیست و در میان اصول متأخر شیعه ظهور کرده است. فقه ولایی توسعه ای دارد و مختص به رفع تعارض و تزاحم نیست. 🔺اصول فقه موجود کارش استنباط است و خروجی آن فقه استنباطی است نه فقه ولایی. ولایت مقدم بر مناسک است. در کتب فقهی سه شأن برای فقیه گفته اند؛ افتاء، قضاء و ولایت. افتاء ولایت نیست اما در میان اهل سنت افتاء ولایت است. @alfigh_alosul
۳ ۲ 🔸 استاد سید احمد مددی(دام ظله): 🔺درباره می‌گویند تمثیل منطقی است اما در حقیقت قیاس است. روایت معروف ابان تمثیل منطقی نیست که به آن قیاس گفته می شود. قیاس در حقیقت معنای جامعی است که شامل تمثیل منطقی هم می شود که در حقیقت فضاسازی در فرآیند تشریع است. هم حقیقتش این است که آن دومی یک مجمع مشورتی از ۳۰ نفر داشت، ۱۵ نفر از صحابه که مهاجرین بودند و ۱۵ نفر دیگر از بزرگان اوس و خزرج. او گاهی اوقات مسائلی را در آن مجمع طرح می‌کرد و نظرسنجی می‌کرد و سپس به نظر واحد خودش که می‌رسید می‌آمد در مسجد مدینه اعلام می‌نمود. اجماع از اینجا شروع شد و قیاس هم از این دوران شروع شد. 🔺اصل قیاس این بود. بعدها هم اضافه شد. استصحاب در احکام کلیه البته مدنظر است. این استصحاب نزد اصحاب ما ابتدائاً حجت نبود اما علامه تمایلی پیدا کرد و استصحاب وارد علم اصول شد و اخباریین هم یکی از نقاط تعارض ایشان با اصولیین در مورد استصحاب در شبهات حکمیه است. در قیاس بحث این بود که یک موضوعی داریم که حکم ندارد و یک موضوعی داریم که حکم دارد، می‌آمدند یک جامع تصور می‌کردند و حکم را از یکی به دیگری سرایت می‌دادند. اما در استصحاب می‌گفتند، موضوع یکی است ولیکن دو حالت دارد، یک حالتش حکم ندارد و یک حالتش حکم دارد. به لحاظ اصولی با قیاس یکی است. در معالم نگاه کنید؛ القیاس و الاستصحاب. اهل سنت به جای استصحاب می گفتند؛ الیقین لایزول بشک. مجموعه احتمالاتی که درباره استصحاب و الیقین داده شده است ۱۶-۱۷ مورد است که فقط دو احتمال در رسائل آمده است. 🔺آنچه بیشتر در فضای اصول شیعه و سنی تأثیر دارد، فضای است و آنچه در دوران کنونی بیشتر مطرح می‌شود بحث قانونی است که یکی از آنها است. آسیدمحمدتقی خوانساری به این بحث خیلی ورود کرده اند. @alfigh_alosul
۴ 🔸استاد سید احمد مددی(دام ظله): 🔺ماهیت این است که، خلیفه دوم یک مجمع مشورتی داشت که همان شورا است و از 30 نفر تشکیل می‌شود، 15 نفر از اصحاب مکه که مهاجرین و 15 نفر از بزرگان اوس و خزرج. گاهی اوقات برخی از مسائل را در این مجمع طرح می‌کرد و نظرسنجی می‌نمود و سپس به نظر واحد خودش که می‌رسید در مسجد مدینه اعلام می‌کرد. یکی از این مسائل، مسئله بود که مجموع این اراضی را اندازه‌گیری کرده و در دیوان ثبت کردند. در این مجمع هم بعد از مشورت، در نهایت نظر امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) را تصویب کردند که این اراضی زیربنای بیت المال مسلمین باشد. 🔺 یک ماهیت فردی دارد یعنی انسان قبل از ورود به عمل نسبت خطا را پایین بیاورد و نسبت اصابه را بالا ببرد. این نظام حقوقی نیست (و شاورهم فی الامر) نظام حقوقی نیست. اما (امرهم شوری بینهم) اصطلاحاً است که در مقابل نظام ولایی است. مدینه تفکر شورایی داشتند و مکه تفکر ولایی. آیه امرهم شوری بینهم، درباره انصار است نه مسلمین، ولیکن شاورهم مطلق است که به معنای مشورت است. آیات قبل از این آیه مربوط به اوضاع انصار در مدینه است. آنها مسائل اجتماعی خودشان را به شورا می بردند مثل جنگ و صلح و معاملات قبیله ای، اما اینکه شورا وارد دین شود مطرح نشده بود. مهاجرین با ولایت انتخاب خلیفه کردند اما انصار می خواستند با شورا انتخاب کنند. 🔺شورا در میان شیعه جا نیافتاد. الآن هم که مجلس شورای اسلامی مطرح است، دعواست که مشورت است و تشریع نیست اما در دنیای اسلام و میان عامه حدود ۲۰ طرح شده است که یکی از آنها شورا است‌ @alfigh_alosul
۵ 🔸 استاد سید احمد مددی(دام ظله): 🔺یکی از مباحث اصلی فقه حکومتی، مبحث خمس و زکات و است که متأسفانه علمای شیعه به آن نپرداختند. اما در میان اهل سنت از زمان امام کاظم(سلام الله علیه) نگارشهایی شروع شد. یکی از مباحث علم اقتصاد، منابع مالی است. ما یک روایتی داریم منحصراً در و در هیچ مصدر دیگری نیامده است. این روایت اصناف اموال را شرح داده است. این روایت، تنها روایتی است که در دنیای اسلام داریم که هم منابع مالی را در 4 قسمت قرار داده است و هم مصارف زندگی را در 25 قسمت ذکر کرده است. خیلی هم حرفهای لطیفی دارد. 🔺یکی از نکات ، این است که نبوت و وحی دارد وارد شده است. این نکته از تفکرات اهل بیت است. یکی از خصائص شریعت خاتم این است که تمام نیازهای بشر را با استفاده از وحی مرتفع کند. و از لوازم این امر است. یعنی پیغمبر دو شأن دارد؛ شأن تلقی وحی که از آن به دست می آید و شأن تشریع و جعل است که از آن به یاد می شود. شما در حکومت اسلامی مشکلاتی پیدا می کنید آیا حکم را باید بردارید یا خیر یک راهکاری پیدا کنید؟ احکام تابع مصالح واقعیه هستند، آیا مثل دومی متعه را برمی دارید؟ یا اینکه متعه را محدود کرده و برای آن راهکاری پیدا می‌کنید؟ 🔺مسئله اجماعش ضروری شیعه است. در اهل سنت هیچ فقیهی شأن ولایی ندارد و کسانی که ولایت را قبول کردند تشکیل خلافت دادند. مثل که تشکیل حکومت می دهد برخلاف که اهل ترور است و تشکیل حکومت نمی دهد. تشکیل حکومت دادند و همچنین . اما آنچه که امام صادق(سلام الله علیه) در نظر داشت، قیام مسلحانه نبود و بود. ولایت فقیه هم مبنایش این است که هرجای که معصوم نبود، فقیه همان شأن را دراد و این مختص به زمان غیبت نیست. طرح ولایت فقیه در اصطلاح سیاسی یعنی حکومت در حکومت. طرح ولایت فقیه یعنی با اینها قیام مسلحانه نکنید اما خودتان امورات خودتان را اداره کنید و قاضی را برای خودتان منصوب کنید. @alfigh_alosul