#ارسالی_مخاطب #کاشت_ناخن #خاطره در دفتر پاسخگویی احکام نشسته بودم خانمی حدودا ۵۵ ساله وارد شد و در مورد نماز و روزه قضا سوال داشت. حدود یک ربعی با هم حرف زدیم و من به سوالات ایشان جواب می دادم. بعد چند لحظه سکوت گفت: خانم من یک جوری نیستم. من متعجب از سوالش گفتم نه منظورتون چیه؟ گفت:چون آرایش ندارم. گفتم:من الان آرایش ندارم یک جوری هستم؟ گفت:نه گفتم :چرا این سوال را کردی؟ گفت: من اهل تهرانم و از خانواده پولدار و بی اعتقاد به مسائل دینی . من دائم آرایش داشتم و انواع آرایش های روز را استفاده می کردم و حجابی نداشتم. تا اینکه در اثر بیماری من فوت کردم. من تمام مراحل بعد فوت را دیدم خیلی سخت بود. من مراحل غسل میت و کفن کردن را دیدم مراسم تشییع ام را دیدم خیلی وحشتناک یود. برایم قبری کنده بودند تا مرا دفن کنند. ناگهان اطرافیان دیدن که پلاستیک روی صورت من بخار کرد و فهمیدن که من زنده ام مرا به بیمارستان انتقال دادن و بعد از گذشت روزها در بیمارستان بالاخره من خوب شدم. بعد فهمیدم که من راه را در این دنیا اشتباه رفتم. توبه کردم و شروع به جبران عباداتم کردم. اما چون همیشه آرایش داشتم اطرافیانم اذیتم می کنند که صورت یک جوریه .چرا آرایش نمی کنی؟ بهش گفتم:تو پاسخ خودت را دادی. تو رفتی و مراحل پس از مرگ را دیدی و می گویی که چقدر سخت بود . آن مراحل بعد از مرگ سخت تر است یا نیش و کنایه مردم. گفت: اصلا قابل مقایسه نیست.هر وقت به آن لحظات فکر می کنم لرزه بر اندام می افتد. گفتم:تازه برو بررسی کن ببین در زندگی چه کار خیری انجام دادی که خدا فرصت جبران بهت داده. انگار از این تشویش های ذهنی آرام شد و با چهره ای شاد خدا حافظی کرد و رفت. 🌺❤️🌹❤️🌺❤️🌹 ما را به دوستان خود معرفی کنید 👇👇👇 کانال (سالم و زیبا بمان) ╭┅──── 🦚 ────┅╮ 🪴@salemozibabeman🪴 ╰┅─── 🍃🌺🍃 ────┅╯