eitaa logo
آیت الله سید کمال حیدری
1.5هزار دنبال‌کننده
282 عکس
242 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسش و پاسخ 🌀 موضوع: احکام فقهی/ حکم قتل فرزند توسط پدر 📌 سوال سلام علیکم ببخشید همان طور که می دانید، فتوای مشهور فقها این است که اگر پدری، فرزندش را عمداً به قتل برساند، قصاص و اعدام نمی شود و پس از اتمام مدت حبس، باز آزاد می شود و به عنوان یک فرد قاتل و جنایتکار به جامعه و میان مردم باز می گردد و هیچ تضمینی هم وجود ندارد که یکچنین شخصی که قبح آدم‌کشی برای او از بین رفته، دوباره دست به قتل عمدیِ سایر فرزندان خود یا حتی دیگران نزند! آیا فتوای آیت الله حیدری هم همین است یا متفاوت می باشد؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖ 📌 پاسخ با سلام و احترام فتوای آیت الله حیدری این است که به حکم اوّلی و در درجه اول، هر کس انسانی را از روی عمد بکشد، حکمش قتل و قصاص (اعدام) است؛ و تفاوتی نمی کند که قاتل، با مقتول رابطه پدری و فرزندی داشته باشد یا نداشته باشد! 🔸 طبق مبنای ایشان در اصول فقه، تخصیص عمومات قرآنی توسط اخبار آحادِ مجرّد از قرائن قطعی، جایز نیست! لازم به ذکر است که مشهور فقهای متأخر و معاصر، تخصیص کتاب به خبر واحد را جایز می دانند، اما فقهای متقدم شیعه از جمله سید مرتضی، شیخ طوسی و محقّق حلّی تخصیص را جایز نمی دانند. بر همین اساس، آیات عامّی از قبیل "وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس" (و بر آنان مقرر كرديم كه جان در مقابل جان [باید قصاص شود])؛ مائده، ۴۵؛ و نیز آیه "ولکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب لعلکم تتقون" (و اى خردمندان، شما را در قصاص زندگانى است، باشد كه تقوا پیشه کنید)؛ بقره، ۱۷۹؛ بر عمومیت و فراگیری خود باقی مانده و روایات معارض، طرد می شوند. ... ✅ باید افزود از دیدگاه آیت الله حیدری در عین اینکه حکم اوّلیه قتلِ فرزند توسط پدر قصاص است، اما با این وجود طبق قانون هر کشور و از سوی نهادهای حقوقیِ دارای صلاحیت، باید هر قتلی به طور خاص و جداگانه، مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد تا مشخص شود که قاتل در قتل عمدِ خود، از توجیه قابل قبول و عقلایی برخوردار بوده است یا خیر، که در اکثر موارد، قتل های عمد فاقد توجیه معقول بوده و قاتل - حتّی اگر پدر باشد -، محکوم به قصاص و اعدام است، الا در موارد بسیار نادر که ممکن است قانونگذار، به جهت مُحقّ بودن قاتل، حکم به عدم قصاص وی بدهد. 🔹 به بیان دیگر، طبق روش اجتهادی و فقاهتی آیت الله حیدری، پیش از صدور هر حکمی باید اِطلاق اَفرادی و اَزمانی آن بررسی و اثبات شود؛ یعنی باید دید آیا فلان حکم در همه موارد و درباره همه افراد و همه زمان ها و شرایط مختلف، یکسان است یا متفاوت می باشد. حکم و فتوا دادن به طور کلی و مطلق، بدون لحاظ شرایط و اقتضائات گوناگون، نشانه ضعف و نقص نگرش اجتهادی یک فقیه محسوب می شود. ➖ تفصیل این مبنای آیت الله حیدری و سایر استدلال ها و ابعاد حکم مذکور را، باید در کتب فقهی و اصولی به ویژه دروس خارج فقه و اصول معظم له که مجموعاً بالغ بر چندین هزار درس است، جستجو نمود. https://eitaa.com/alhaydari
🔵 روش علامه حیدری در تصحیح روایات 1️⃣ اصل اوّل: توجّه به مبنای جمع قرائن اولین اصلی که ما در مواجهه با روایات و آگاهی از صحّت صدور آنها از معصومین (علیهم السلام) بدان قائلیم، مبنا قرار دادن نظریۀ جمع قرائن است. توضیح آنکه در تصحیح روایات، به طور کلّی دو روش وجود دارد: روش وثاقت سندی و روش وثاقت صدوری. در منهج سندی، ملاک صحت یا ضعف روایات، در درجۀ اوّل، سند آن است؛ یعنی اگر سند یک حدیث قوی بود، اخذ می شود و چنانچه سندش ضعیف بود، طرد می شود. اما در روش صدوری یا همان جمع قرائن، مجموعه ای از قرائن و شواهد دست به دست هم می دهند تا در نهایت، وثاقت و صحّت یک روایت را تأیید کنند و خودِ سند نیز در این میان، یکی از قرائن است، نه ملاک نهایی در تصحیح یا تضعیف روایات! چه بسا روایتی که سند آن ضعیف باشد، اما به دلیل وجود قرائن دیگر – که حاکی از صحّت صدور آنند - مورد قبول واقع شود، و از آن طرف چه بسیار روایاتی که ممکن است سند آنها صحیح یا حسن باشد، اما به دلیل فقدان سایر شروط و قرائن لازم، طرد شوند. برخی از این قرائن عبارت اند از: وثاقت راوی، متن حدیث، سند، کتابی که یک روایت در آن نقل شده است، زمان نصّ، عمل علمای عصر صدور به یک روایت و غیره. مثلاً روایتی را مرحوم کلینی در قرن سوّم و چهارم در کافی نقل می کند، اما یک حدیث را علامه مجلسی در قرن یازدهم در بحار نقل می کند و مبنعی هم برای آن ذکر نمی کند! در این میان، مشخص است که روایت کافی از وثاقت و اعتبار بیشتری برخوردار است. در روش جمع قرائن، برای هر یک از این قرائن و شواهد، مرتبه ای از امتیاز و اعتبار در نظر گرفته می شود. نهایتاً برای قبول یا ردّ یک روایات، برایند مجموع این قرائن، ملاک قرار می گیرند. 2️⃣ اصل دوّم: توجّه به مبنای تفقیر النصّ اصل دوّم در قبول روایت این است که ما بیاییم یک حدیث را فقره فقره کنیم و هر فراز آن را به طور جداگانه بررسی کنیم و ببینیم آیا شواهدی برای آن قطعۀ خاص از روایت پیدا می کنیم یا نه؟ به عبارت دیگر، ما نباید بر همۀ فرازها و فقرات یک روایت، به طور واحد و یکسان حکم کنیم. به عنوان مثال، ممکن است یک فراز از روایتِ مدّ نظر ما، با توجه به سایر شواهد و قرائن، صحیح و قابل قبول باشد، اما فرازهای قبل و بعد آن غیر قابل قبول باشند. به این مبنا، «تبعیض الروایة» یا «تقطیع الروایة» و یا «تفقیر الروایة» هم گفته می شود. 3️⃣ اصل سوّم: کثرت نقل روایت در این اصل ما تلاش می کنیم تا متوجه شویم که آیا روایت مورد بحث ما، در واقع یک روایت است یا دو روایت؟! فرضاً اگر دو یا چند روایت بوده، این چند روایت با یک سند صادر شده اند یا دو سند؟ همچین این چند روایت، از یک امام (علیه السلام) صادر شده اند یا از چند امام؟ در صورتی که از چند امام صادر شده بودند، از طریق یک راوی نقل شده اند یا چند راوی؟ همۀ این ملاک ها، در تصمیم و حکم نهایی ما در اخذ یا طرد روایت مذکور مؤثر است. به عنوان نمونه، در یک فرض، اگر چند روایت باشد که فقط توسط زراره - آن هم از یک امام - نقل شده باشد، اما در صورت دیگر، اگر چند روایات باشد که از طریق چند روای - آن هم از چند امام - نقل شده باشد، ارزش این روایات بسیار بیشتر از روایات فرض اوّل است؛ زیرا احتمال خطا و اشتباه یک نفر، بیشتر از خطای چند نفر است. 🔺 نکتۀ مهمّ: اوّلین و مهمترین ملاک در قبول یا ردّ روایات، فقط قرآن کریم است! اگرچه توجّه به این اصول در مواجهه با روایات بسیار مهم است، اما مبنای ما این است که ملاک اوّلی و اصلی برای قبول یا ردّ روایات را قرآن کریم می دانیم، و از سایر معیارها در طول قرآن و در مرتبۀ بعد از آن بهره می بریم، نه اینکه بدون توجه به هماهنگی و انطباق یک روایت، به صرف اینکه سندش قوی باشد آن را قبول کنیم، یا به مجرّد اینکه سندش ضعیف باشد آن را رد کنیم! ما از این اصول حدیثی و رجالی، به عنوان شاهدی برای تقویت یا تضعیف فهم خود از آیات قرآنی بهره می گیریم. 🔸 اصل این مباحث به طور تفصیلی و مستند، در کتاب «میزان تصحیح الموروث الروایی» آمده است. ✅ https://eitaa.com/alhaydari
🔺 اقسام و روش های فهم دین 🔹 مسألۀ این است که برای فهم دین اساساً چه روش ها و شیوه هایی وجود دارد؟ به عبارت دیگر، آیا همه باید دین را با یک روش واحد بفهمند، یا اینکه شیوه ها و مناهج متعدّدی برای شناخت دین وجود دارد؟! در پاسخ به این سؤال باید عرض کنیم از دیدگاه ما در مجموع سه روش مختلف برای فهم آموزه های دینی به وجود آمده است که در ادامه به توضیح اجمالی آنها می پردازیم. 1️⃣ روش اول: روش بیانی (ظاهرگرایی) اولین روش، «روش بیانی» است. این شیوه صرفاً به دنبال فهم منظومۀ لفظی آیات و روایات است؛ یعنی نه حکم عقل را در فرایند فهم دین دخالت می دهد و نه مقاصد و روح شریعت – به تعبیر شهید صدر - را در نظر می گیرد. در این مِتُد فقط ظاهر الفاظ، مفردات عبارات و ترکیب جمله ها مورد بررسی قرار می گیرند. می توان گفت این روش، شبیه روش اخباری ها – در میان شیعیان – و حنبلی ها و سلفیه – در بین اهل سنت – است. قائلان به «روش بیانی»، دین را فقط از راه ظواهر ادلّه فهم می کنند، اما اینکه آیا فلان مطلبی که بر اساس این منهج فهمیده شده، با قواعد قطعیِ عقلی منطبق است یا نه، اصلاً محلّ اعتنا نیست. اعتقاد به تجسیم و تشبیه هم، از نتایج همین شیوۀ بیانی در دین شناسی است. 2️⃣ روش دوم: روش عقلی معتقدان به «روش عقلی» بر این باورند که «عقل قطعی» باید بر متون نقلی حاکم باشد، تفاوتی هم نمی کند که این آیات و روایات، مربوط به اصول دین باشند یا مرتبط با فروع دین. به دیگر سخن، در این شیوه، عقل در تکوّن و شکل دهی معرفت دینی مدخلیّت بسزا دارد، بر خلاف روش قبل که برای عقل در فرایند دین فهمی هیچ سهمی قائل نبود! 3️⃣ روش سوم: روش مقاصدی این روش، همان روشی است که شاطبی در کتاب پنج جلدی خودش به نام «الموافقات» طرح و تبیین کرده است. حرف شاطبی این است که ما اول باید ببینیم روح و مقاصد شریعت چیست و سپس بر اساس آن، آموزه های دینی را بفهمیم. برخی از مطالب شهید مطهری هم بر اساس همین مبنا مطرح شده است. اگر خاطرتان باشد مباحث اقتصادی ایشان که در آن زمان نوشته شد و برخی مناقشات و اعتراض هایی را هم به دنبال داشت - و حتی از چاپ آن نوشته جات ممانعت به عمل آمد - بر پایۀ همین تئوریِ مقاصدی بیان شده بود. مرحوم شهید صدر هم تلاش می کند در مواردی از همین مبنای مقاصدی استفاده کند اما فقط اسم آن را عوض کرده تا اینکه از نظر روانی ایجاد حسّاسیت و تنش نکند و برخی نگویند که ایشان از اهل سنت تقلید نموده؛ لذا از این مبنا به روح و باطن شریعت تعبیر کرده است. ✔️ بنده الان در صدد این نیستم که تفصیلاً موضع خودم را دربارۀ سه روش فوق مشخص کنم، فقط اجمالاً باید این مطلب را متذکّر شوم که معتقدم این روش ها با یکدیگر مانعة الجمع نیستند؛ یعنی نمی توانیم به نحو قضیۀ منفصلۀ حقیقیه بگوییم یا این درست است یا آن؛ زیرا هر کدام از این سه نوع منطق فهم دین - در جای خودش - می تواند صحیح و مفید باشد.🍃🍃🍃 ✅ https://eitaa.com/alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 "دین" و "فکر دینی" یکی هستند یا متفاوت اند؟! ➖ فهم عالمان دین، لزوماً عین دین نیست؛ بلکه ممکن است مطابق با واقع باشد، و امکان دارد مخالف واقع باشد! ➖ بین صحت یک اعتقاد در مقام اثبات (عالَم ذهن و استدلال)، و تحقّق آن در مقام ثبوت (عالَم خارج و نفس الامر) ملازمه عقلی وجود ندارد! ➖ هیچ عالِمی نمی تواند ادعا کند برداشت و قرائتش از دین، فهمِ معیار و قرائتِ انحصاری است! سایت | یوتیوب | آپارات https://eitaa.com/alhaydari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آشنایی با مبانی فکری و دین‌شناختی آیت الله حیدری 📆 تاریخ: ۹۸/۱۱/۱۷ 📌 در این جلسه، مباحث بسیار مهم و بنیادینی مطرح شده اند که استماع آن به علاقه مندان اندیشه های آیت الله حیدری توصیه می شود. 🔸 عناوین برخی از مباحث جلسه مذکور عبارت اند از: ➖ تمایز بین دین و معرفت دینی ➖ تبیین نظریه مشروعیت تعدد قرائت ها از دین ➖ ویژگی های دین الهی ➖ ویژگی های معرفت دینیِ بشری ➖ معنای مقدس بودن دین ➖ ضرورت بازسازی و نوسازی مداوم معرفت دینی (از منظر درون دینی) ➖ ضرورت اجتهادهای متناسب با زمان احتراز از تقلید از علمای متقدّم ویدیو | یوتیوب | آپارت | صوتی https://eitaa.com/alhaydari
🌹 يا أبَا الحَسَنِ يا عَلي بْنَ مُوسَى أيُها الرضَا يَا ابْنَ رَسُول ِ الله يا حُجةَ الله عَلَى خَلْقِهِ يا سَيدنا وَمَوْلانَا إنا تَوَجهْنا وَاسْتَشْفَعَنَا وَتَوَسلنا بِكَ إلى الله وَقَدَمْناك بَيْـنَ يَدَيْ حاجَاتِنا ، يا ً وَجِــيهاً عِنْد الله اشْفَعْ لَنَا عَنْد الله. 💠 سالروز ولادت با سعادت ثامن الحجج حضرت امام رضا (علیه السلام) بر عموم مسلمانان مبارک باد. ✅ https://eitaa.com/alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 یک مغالطه شایعِ مخالفین، علیه آیت الله حیدری 〽️ نقد "معرفت دینی" و "اجتهادِ" مجتهدین، غیر از نقد "اصل دین" است! 〽️〽️ دین الهی معصوم و خطاناپذیر است، اما برداشت و قرائت عالمان از دین، به جهت بشری بودن، خطاپذیر و قابل نقد و ابطال است! ❗️ اگر کسی نظرات علما را مقدّس قلمداد کرد، دیگر نمی تواند به نحو آزاد و مستقل فکر کند ویدیو | یوتیوب | آپارت https://eitaa.com/alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 تفاوت روش آیت الله حیدری و دکتر سروش، در "بازسازی معرفت دینی" 〽️ من ضرورت بازسازی و نوسازی معرفت دینی را با رویکرد "درون دینی" اثبات می کنم! 〽️ در هر زمانی - در عین اعتقاد به ثابتات دین -، باید فهمی متفاوت و نو نسبت به شرایط و اقتضائات جامعه بشری ارائه داد، تا دین حضور خود را در زندگی مردم حفظ کند. سایت | یوتیوب | آپارت https://eitaa.com/alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 در "معرفت دینی" هیچ خطّ قرمزی وجود ندارد! ➖ از دیدگاه بنده، در معرفت دینی هیچ پرونده ای بسته و مختومه نیست! ➖ پرونده هر مساله ای را می توان گشود و مورد بازاندیشی و تقویت یا نقد و ابطال قرار داد، البته با دلیل. ➖ آنچه که مقدس و مطلق می باشد خود دین است، اما معرفت و برداشت های علما از دین، نه مقدس است و نه مطلق و نقدناپذیر! سایت | یوتیوب | آپارات https://eitaa.com/alhaydari
🔺 نقدهای ساختاری آیت الله حیدری به دو مکتب اصولی و اخباری ➖ غلبۀ «روایت محوری» بر «اصالت قرآن» و «حاکمیّت عقل»، در دو مدرسۀ اخباری و اصولی 🔹 نقد مشترک بر دو مکتب اخباری و اصولی گاهی در نقد مبانی اخباری گری، هدف منتقد دفاع مطلق از مدرسۀ اصولی است – چنانکه در حال حاضر در حوزه های علمیه رایج است - و این نقد به منظور مقابله با مکتب اخباری و اثبات صحّت روش اصولی و نتائج حاصل از آن است، و اما گاهی نقد متوجه بعضی از مبانی ضعیف هر دو مکتب می باشد، بدون اینکه هدف دفاع از یک روش خاص و دستاوردهای یکی از آن دو باشد. نقد ما از این سنخ بوده و ناظر به هر دو مدرسه است. 1️⃣ نقد اوّل: عدم بهره گیری از عقل به عنوان ابزاری مستقل و هم عرضِ نصوص دینی از جمله نقدهایی که به هر دو مکتب اصولی و اخباری وارد می باشد، عدم توجه ایشان به عقل به عنوان ابزاری مستقل برای فهم دین است. 🔸 نگرش اخباریون به عقل اخباریون به نتایج حاصل از دلیل عقلی توجه و التزامی ندارند، هر چند که از عقل به عنوان ابزاری برای فهم استفاده می کنند؛ و به خاطر همین عدم توجّه به عقل به عنوان ابزاری مستقل برای فهم دین، همه علومی که بر روش عقلی استوار شده و در آن ها از دلایل عقلی برای استنباط معارف استفاده می شود را باطل می دانند. از همین رو، اصول و فلسفه و کلام در نظام فکری و دین شناختی ایشان هیچ جایگاهی ندارد. ✔️ خلاصه مطلب اینکه عقیده کلی اخباری ها، بطلان همه علومی است که از عقل به عنوان دلیل مستقل برای شناخت معارف دینی استفاده می نمایند. 🔸 نگرش اصولیون به عقل این انتقاد به شکلی دیگر به مدرسه اصولی هم وارد است؛ چرا که اصولیون در مقام نظر و تئوری، نتایج حاصل از استنباط عقلی را می پذیرند - هر چند در مقام عمل - از عقل به عنوان دلیلی برای شناخت، تنها در اصول فقه بهره می برند و به نتایج معرفتیِ حاصل از عقل در علوم دیگر و به ویژه در حوزۀ اعتقادات اعتنایی ندارند و همچون اخباری ها عقل را در علوم دیگر تنها ابزاری برای فهم بر می شمرند، و نه دلیلی مستقل برای استنباط معارف دین. ❇️ دیدگاه برگزیده در مواجهه با عقل اما عقل از دیدگاه ما، علاوه بر اینکه ابزاری است برای فهم، یک دلیل مستقل بوده و در کنار و هم عرض قرآن و روایات، منبعی برای استنباط معارف دینی به شمار می رود. [به عنوان مثال، اگر به مقتضای برهان عقلیِ قطعی به مطلبی اعتقاد پیدا کردیم، ظاهر آیه و روایت نباید مخالف نتیجۀ برهان عقلیِ مذکور باشد، بلکه باید به گونه ای فهم و تفسیر شود که با آن مبنای عقلی ملائم و هماهنگ باشد. در این رویکرد، عقل در کنار آیات و روایات، به خودی خود یکی از منابع شناخت محسوب شده و علاوه بر «کارکرد تفهّمی»، «کارکرد تولیدی» هم دارد، بر خلاف رویکرد مقابل که توجهی به مقتضای براهین عقلی قطعی در تفسیر نصوص دینی ندارد]. 2️⃣ نقد دوّم: عدم اصالت و محوریّت دادن به قرآن کریم دوّمین نقدی که بر هر دو مکتب اخباری و اصولی وارد می دانیم، مواجهۀ حداقلی و نادرست ایشان با قرآن است. 🔸 جایگاه قرآن نزد اخباریون مدرسۀ اخباریگری در استنباط معارف دینی نه تنها محوریت را به قرآن کریم نمی دهد، بلکه اساساً برای ظواهر قرآن کریم حجّیت قائل نیست و اصالت و محوریت را در استنباط معارف دینی به موروث روایی می دهد. 🔸 جایگاه قرآن نزد اصولیون و اما اصولیون اگرچه برای ظواهر قرآن حجیت قائل اند، اما در مقام عمل و فرایند استنباط فقهی و عقیدتی، قرآن در روش دین شناسی ایشان جایگاه چندانی ندارد و آشکارترین مصداق عمل به قرآن نزد ایشان، به رفع تعارض بین دو خبر متعارض محدود و منحصر می شود و قرآن را به عنوان مهمترین معیار در مقام تصحیح روایات – فراتر از مقام تعارض، اعم از اینکه با هم متعارض باشند یا نباشند – در نظر نمی گیرند و قرینۀ سند و بررسی های سندی در مقایسه با معیار قرآن و عرضۀ روایات بر کتاب الهی، حاکمیت دارد. به عبارت دقیقتر می توان گفت قرآن نزد هیچ یک از دو مکتب اخباری و اصولی، محوریت و اصالت برای فهم اصول و فروع دین ندارد، بلکه اصالت از آن روایات بوده و قرآن در کنار آن به صورت حداقلی مطرح است! ❇️ دیدگاه برگزیده در مواجهه با قرآن در مقابل دو شیوۀ فوق، ما بر این باوریم که اولاً ظواهر قرآن حجّت است، ثانیاً محوریّت در جمیع علوم و معارف اسلامی از آنِ قرآن است و نه روایات، و ثالثاً قرآن محوری فراتر از یک نظریه و تئوری، در مقام عمل و فرایند استنباط فقهی و عقیدتی نیز باید نمود و ظهور عینی داشته باشد. ادامه دارد... 📚📚📚 مفاصل اصلاح الفکر الشیعی، ص ۲۱۴ و ۲۱۵. ✅ https://eitaa.com/alhaydari