eitaa logo
آیت الله سید کمال حیدری
1.5هزار دنبال‌کننده
282 عکس
242 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 در هم تنیدگی علوم و معارف اسلامی، و ضرورت «جامع گرایی» در شناخت دین 🔹 «معارف دینی، روی هم رفته یک منظومۀ واحد را تشکیل می دهند. این تفصیل و جداسازی که در علوم صورت می گیرد و گفته می شود مثلاً فقه غیر از کلام است، فلسفه غیر از فقه و کلام می باشد و به همین شکل تفسیر و حدیث و رجال و عرفان و اخلاق هم، هر یک علم جداگانه ای هستند، فقط به خاطر رعایت جنبۀ آموزشی و «در مقام تعلیم و تعلّم» است؛ وگرنه «در مقام استنباط احکام» (چه در فروع دین و چه در اصول دین) همۀ آنها با هم اجزاء یک کلّ هستند که نمی توان بین آنها تفکیک قائل شد و افتراق انداخت و یکی را بدون ملاحظۀ دیگری آموخت!؛ چرا که هر یک از آن ها در دیگری تأثیر می گذارد؛ یعنی قوّت و ضعف در هر یک از علوم اسلامی، به طور مستقیم یا غیر مستقیم در نگرش انسان نسبت به سایر علوم اسلامی اثر می گذارد. بین این علوم، تبادل و داد و ستد عجیبی وجود دارد». 🎥 آیت الله حیدری، درس خارج فقه: "تأثیر الظروف الفکریة والثقافیة فی فهم النصّ الدینی"، جلسۀ اول، 1431 ق. https://eitaa.com/alhaydari
[1⃣ برای «دین شناس» و «فقیه بالمعنی الأعم» شدن، باید همۀ علوم اسلامی را بسته به استعداد خود و در حدّ ضرورت فرا گرفت؛ زیرا همۀ این علوم به نوبۀ خود در هنگام استنباط احکام دینی و بیان نظر نهایی اسلام دربارۀ یک موضوع، به کار می آیند؛ اما با این وجود، کسی که صرفاً می خواهد «فقیه بالمعنی الأخصّ» و «علم شناس» شود، مثلاً فقه شناس یا فلسفه شناس یا عرفان شناس یا کلام شناس و غیره شود، می تواند این دانش ها را به نحو مجزّا و منقطع از یکدیگر بیاموزد، اما یک چنین کسی قطعاً «دین شناس» یا «عالم دین» به معنای واقعی کلمه نخواهد بود! 2⃣ لازم به ذکر است برخی از بزرگان همچون امام خمینی (ره) نیز به همین مبنا قائل بوده، و صراحتاً بین «دین شناس» و «علم شناس» تفاوت و تمایز قائل شده و ادعای اسلام شناسی یا همان دین شناسی (فقیه بالمعنی الأعم شدن) را جز برای کسی که به مقام «جامعیت» در علوم و معارف اسلامی رسیده، جایز ندانسته اند، حتی «فقها» را از آن جهت که فقط فقیه اند، «اسلام شناس» نمی دانند!: «یکی می آید چهار تا از جنگ های اسلام را بررسی می کند، بعد می شود اسلام شناس! خوب، تو جنگ شناسی، از اسلام بگو من این ورقش را می شناسم. 👈 فقیه حق ندارد بگوید که من اسلام شناسم. فقیه باید بگوید من فقه شناسم، من فقه اسلام را می شناسم؛ 👉 آنی که از همه بهتر می داند همان است که فقه اسلام را می داند. فیلسوف حق ندارد بگوید من اسلام شناسم، این بگوید من یک قسمی از مثلاً معقولات اسلام را ادراک کردم. آن هم که حکومت اسلامی را بررسی کرده و اطلاع پیدا کرده که وضع حکومت چه بوده او حق ندارد بگوید من اسلام شناسم، بگو من حکومتِ اسلام شناسم. 👈 ادعای اسلام شناسی جز برای آن که همۀ جهات اسلام را بداند چه جوری است و همۀ مراتب معنویت اسلام و مادیت اسلام را بداند، آن می تواند بگوید من اسلام شناسم» 👉 📚 (امام خمینی، صحیفۀ امام، ج 8، ص 531 و 532). 📌 قابل توجه است که کمتر کسی همچون امام خمینی (ره) و آیت الله حیدری (حفظه الله) به این صراحت و شجاعت، به تمایز بین «دین شناس» و «فقه شناس» قائل شده و فقهایی که تخصّصشان فقط فقه است را دین شناس ندانسته!، بلکه اطلاق عنوان «اسلام شناس» و «دین شناس» به معنای واقعی کلمه را، تنها بر آن دسته از عالمانی که بین «فقه اصغر» (فروع دین) و «فقه اکبر» (اصول دین) جمع کرده اند، جایز دانسته اند!]. https://eitaa.com/alhaydari