eitaa logo
آیت الله سید کمال حیدری
1.5هزار دنبال‌کننده
282 عکس
242 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ فایده و ثمرۀ بحث پیش از پاسخ به مسألۀ فوق، شایسته است به فایده و ثمرۀ عملی این بحث اشاره نماییم تا هم اهمیت آن نزد خوانندگان گرامی مشخّص و برجسته شود، و هم آثار و نتایج این موضوع و همچنین رویکرد صحیحی که در قبال آن باید داشته باشیم، آشکار گردد. 1⃣ فایدۀ اول: محور دانستن قرآن و فرع قرار دادن روایات (محوریة القرآن و مداریّة السنة) 🔹 وقتی ثابت شد که روایات «نقل به معنا» هستند و در انتقال آن ها به دیگران، برداشت و ذهنیّت راویان – غلط یا درست – نیز اثر گذاشته و ما نمی دانیم که فلان عبارت، واقعاً سخن امام معصوم (ع) است یا فهم نادرست و تلقّی ناقص راوی، در اینجا به ناچار رجوع می کنیم به کتاب الله، و قرآن را میزان و معیار اصلی قرار می دهیم برای ارزیابی نقل قول مورد نظر؛ همان طور که خود اهل بیت (ع) - از طریق روایات عَرض - ما را به این روش توصیه و ترغیب نموده اند؛ ضمن اینکه جدای از دلیل نقلی و تعبّدی، دلیل عقلی هم - که نقل به الفاظ (قرآن) را معتبرتر و ارزشمندتر از نقل به معنا (روایات) می داند – ما را بدان رهنمون می شود. بدیهی است وقتی روایات «نقل به الفاظ» باشند، به دلیل عصمت اهل بیت (ع)، عرضه به قرآن دیگر معنا پیدا نخواهد کرد؛ چرا که ایشان به تَبَع رسول اکرم (ص)، خود مفسر و مبیِّن قرآن اند و محال است چیزی بر خلاف قرآن بگویند: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»؛ نحل/ 45 (قرآن را بر تو نازل کردیم تا آنچه را که بر مردم نازل شده، برایشان بیان کنی و باشد که بیندیشند)؛ اما وقتی ثابت شود که اخبار «نقل به معنا» شده اند و ذهنیّت و برداشت شخصی راویانِ غیر معصوم در آن ها اثر گذاشته، در اینجا مسألۀ عرضه به قرآن و نقد محتوایی حدیث مطرح می شود. 👈 بدین ترتیب آنچه که اصل و اساس دین شناسی قرار می گیرد، «قرآن کریم» خواهد بود و روایات از حالت متن و محور بودن خارج شده و در جایگاه حقیقی خود که همان «در طولِ قرآن بودن» است، استقرار خواهند یافت. قرآن کریم به این دلیلی که بر خلاف روایات، اولاً جعل و کذب و تحریف در آن راه ندارد، و ثانیاً نقل به الفاظ است و نه نقل به معنا، بر احادیث حاکم است و اخبار باید در ذیل و فرع آن جای گیرند (اسلام القرآن) و نه بالعکس؛ کما اینکه هم اکنون غالباً در حوزه های علمیه و محافل علمی مشاهده می کنیم! (اسلام الحدیث). 👉 لازم به ذکر است در جای خود بحث نموده ایم که مراد ما از روایات که باید فرع بر قرآن در نظر گرفته شوند، «سنّت مَحکیّه» یا همان «سنّتِ نقل شده و گزارشی» است، و نه «سنّت واقعیّه» که عِدل و همسنگ قرآن است. https://eitaa.com/alhaydari
2⃣ فایدۀ دوّم: جلوگیری از یکسان پنداری مقصود امام معصوم (ع)، و برداشت افراد غیر معصوم! 🔹 یکی دیگر از آثار و ثمرات این بحث، تمایز قائل شدن بین کلام معصوم و غیر معصوم، به نحو جدّی و پررنگ است؛ به این معنا که عمدۀ اهل علم، در نگاه اولیه و بدوی، اخباری را که در منابع روایی مشاهده می کنند، سخن پیامبر (ص) یا امام معصوم (ع) می پندارند و مثلاً می گویند امام صادق (ع) چنین فرمود! حال آنکه فلان عبارت، نقل به الفاظ نیست تا به راحتی بتوانیم آن را به اهل بیت (ع) نسبت دهیم، بلکه نقل به معناست و راوی فهم و برداشت شخصی خودش را – که ابتدائاً معلوم نیست درست باشد یا غلط – برای ما نقل کرده و نه عین مراد و مقصود اصلی ائمه (ع) را! وقتی به طور تفصیلی و جدّی توجه داشته باشیم که عمدۀ این روایات، نقل به معنا و فهم الرّاوی هستند، به راحتی به خودمان جرأت نمی دهیم هر آنچه که در مصادر روایی نقل شده را، بلافاصله به ساحت مبارک اهل بیت (ع) نسبت دهیم و از این طریق، چه بسا فهم نادرست یک انسان غیر معصوم و ممکن الخطا را به حساب امام معصوم بگذاریم و ناخواسته چهرۀ نورانی ایشان را مکدّر جلوه دهیم! کسی که تفصیلاً و با استدلال دریافته که تقریباً همۀ احادیث – جز معدودی – نقل به معنا هستند، بین برداشت راوی – که امکان خطا در آن وجود دارد - و مقصود اصلی امام معصوم خلط نمی کند و تا احراز نکند که فلان نقل قول، از اهل بیت (ع) صادر شده، بدان اعتماد نمی کند، آن را به این ذوات مقدّسه نسبت نمی دهد و اساس شناخت و عمل خود را بر پایۀ سست آن نمی نهد! آنکه روایتی را می بیند و بدون تحقیق کافی دربارۀ سند و محتوای آن به منظور احراز صحّت صدور، بلافاصله می گوید امام (ع) فرمود!، مشخص است که به تمایز و شکاف بین «نقل به الفاظ» و «نقل به معنا» عنایت نداشته و برداشت یک راوی غیر معصوم را با مراد اصلی امام معصوم یکی گرفته است!! ✔️ همچنین وقتی کسی یک روایت نقل به معناشده را مورد ارزیابی و نقد قرار داده و حتی - در صورت مخالفت با قرآن یا سایر میزان های سنجش روایات - طرد می کند، نمی توان به او گفت شما چرا کلام امام معصوم را زیر سوال برده ای؟! زیرا وی اصل سخن و قول المعصوم را حجت می داند، اما فهم راوی غیر از قول امام (ع) است! و ناقد، برداشت ناصحیح و محرف راوی از فرمایش امام را نقد می کند؛ در حالی اگر اثبات شود روایتی نقل به الفاظ بوده، - برای کسی که به عصمت اهل بیت ع قائل است - دیگر نقد آن معنا نخواهد داشت! ‼️ پس رد روایتی که نقل به معنا شده، غیر از نقد خود امام معصوم (ع) است که ساحتش فراتر از دسترس نقد و اشکال است، و نباید بین این دو خلط کرد! پس از روشن شدن صورت مسأله و اشاره به اهمیت و فایدۀ طرح آن، اصل مدّعا را بیان نموده و در ادامه، بر صحّت آن، چند دلیل اقامه می کنیم. 🔘 ادامه دارد... https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش ا
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش دوم) 〽️ بیان مدّعا: عمدۀ روایات، نقل به معنا هستند و نه نقل به الفاظ! 🔹 در پاسخ به مسألۀ فوق باید گفت تقریباً همۀ اخباری که در مصادر روایی شیعه و سنّی مشاهده می کنیم – جز تعداد بسیار اندک و انگشت شماری از آنها – نقل به معنا هستند؛ یعنی ناقلان اخبار آنچه را که از سخنان معصومین (ع) متوجه شده و برداشت نموده اند را با جملات و عبارات خودشان برای دیگران نقل کرده اند. وقتی خبری نقل به معنا شد، ما دیگر عین سخن و الفاظ معصوم را در دست نداریم تا با قاطعیّت بگوییم امام (ع) چنین فرمود! بلکه صرفاً با نقل قول هایی مواجه هستیم که راویان، آنها را به اهل بیت (ع) نسبت داده اند و ما در ابتدا اصلاً نمی دانیم که آیا این إسناد صحیح است و این اخبار واقعاً از سوی امام معصوم (ع) صادر شده اند یا نه؟! یعنی باید با اتکاء به یک سلسله میزان ها و معیارها، صحت یا عدم صحتِ صدورِ نقل قول های مذکور را احراز کنیم تا نهایتاً بتوانیم با اطمینان بگوییم فلان سخن از اهل بیت (ع) صادر شده یا نشده است! 👈 اگر روایتی نقل به الفاظ باشد، از آن جهت که به عصمت اهل بیت (ع) قائلیم، باید بی چون و چرا آن را بپذیریم، اما در صورتی که یک روایت نقل به معنا باشد، به دلیل واسطه شدن ناقل، احتمال اشتباه راوی و عدم انتقال صحیح مقصود معصوم وجود دارد، و لذا در اینجاست که باب نقد و بررسی بر روی آن روایت – هم از جهت سند، و هم از حیث متن که بسیار مهمتر است - باز می شود تا مبادا فهم غلط و برداشت خلاف واقعِ راوی، به ساحت امام معصوم (ع) نسبت داده شود! 👉 در ادامه، مدّعای مذکور (نقل به معنا بودن روایات) را با چند دلیل اثبات نموده و در انتها به دیدگاه برخی از بزرگان شیعه و سنّی نیز در این باره به عنوان مؤیّد اشاره می کنیم. https://eitaa.com/alhaydari
1⃣ دلیل اول بر اثبات مدّعا: نقلِ الفاظِ متعدّد برای معنای واحد! 🔸 اولین دلیل آن است که در منابع روایی، اخبار فراوانی را مشاهده می کنیم که در عین برخورداری از یک معنای واحد، با الفاظ و عبارات متفاوت و متعدّدی بیان شده اند، در حالی که اگر خبری نقل به الفاظ شده باشد، همۀ راویان باید جملات و عبارات یکسانی را ذکر کرده باشند! یکی از واضح ترین نمونه ها و مصادیق برای نقل به معنا، «حدیث غدیر» است. همه می دانیم که واقعۀ غدیر خم در طول تاریخ یک بار بیشتر اتفاق نیافتاده است و پیامبر خدا (ص) نیز طبعاً فقط یک بار آن خطبه را ایراد کرده اند. اما با این وجود وقتی سراغ مصادر روایی می رویم، می بینیم راویان مختلف اعم از شیعه و سنّی، این خطبه را به شکل های گوناگون و با الفاظ و عبارات متفاوت نقل کرده اند. یکی چند صفحه مطلب نقل کرده، دیگری یک صفحه، فرد دیگر چند پاراگراف و برخی نیز دو سه جمله بیشتر برای ما ذکر نکرده اند! حال ما از کجا می توانیم یقین صددرصد حاصل کنیم که کدام یک از این نقل قول های متفاوت و بعضاً متهافت، عین سخن رسول خدا (ص) است؟! مگر چند فراز معدود، از جمله عبارت «من کنت مولاه، فعلی مولاه» که تقریباً همۀ راویان، آن را با یک عبارت واحد ذکر کرده اند که از این جا می فهمیم این فراز از خطبه، نقل به الفاظ است؛ زیرا عقلاً وقتی تعداد زیادی از افراد، عبارتی را به یک شکل بیان می کنند، مشخص می شود که آن خبر به همان صورت صادر شده است. قطعاً همۀ این افراد هم کذاب و خائن نبوده اند تا کسی بگوید متن خطبۀ غدیر را به عمد تغییر داده اند، بلکه عده ای از آنها صالح و موثق بوده اند اما با این حال، عباراتشان با جملات سایر ناقلان، متفاوت است. علامه مجلسی به این استدلال چنین اشاره نموده است: «ولهذا كثيرا ما يروى عنهم المعنى الواحد بألفاظ مختلفة»؛ (و به همین دلیل، در بسیاری موارد یک معنای واحد از اهل بیت ع با الفاظ و عبارات مختلف نقل شده است)، بحار الأنوار، ج 2، ص 124. 2⃣ دلیل دوم بر اثبات مدّعا: روایات ناظر به پرسش از جواز نقل به معنا 🔘 ادامه دارد... https://eitaa.com/alhaydari
5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 برای دستیابی به معنای یک آیه از قرآن، باید همه قرآن را در نظر گرفت! https://eitaa.com/alhaydari
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 با چه شرطی می توانیم روایات نقل به معنا را بپذیریم؟! آیا صرف وثاقت راوی، برای قبول نقل قول او کفایت می کند؟! https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش د
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش سوّم) 2⃣ دلیل دوم بر اثبات مدّعا: روایات ناظر به پرسش از جواز نقل به معنا 🔸 دومین دلیل که نشان می دهد در زمان اهل بیت (ع)، فرهنگ کتابت حدیث – جز در موارد استثناء – رایج نبوده، یک سلسلسه روایات است که در آنها راوی از پیامبر (ص) یا امام (ع) می پرسد آیا جایز است کلام ایشان را نقل به معنا و مضمون کند یا نه؟! رسول خدا و ائمه در پاسخ به این سؤال فرموده اند جایز است، اما به شرطی که راوی بتواند معنا و محتوای اصلی کلام را به درستی و بدون تغییر منتقل کند، در غیر این صورت جایز نیست نقل به معنا کند! البته بحث ما در اینجا دربارۀ مسألۀ جواز یا عدم جواز نقل به معنا و همچنین شرایط و معیارهای نقل آن و غیره نیست، بلکه فعلاً قصد داریم اثبات کنیم از آن جهت که راویان دربارۀ جواز نقل به معنا از اهل بیت (ع) سؤال می پرسیدند، متوجه می شویم اولاً این پدیده در آن زمان هم مطرح و شایع بوده و پیرامون آن بحث و گفتگو در می گرفته، ثانیاً فرهنگ اصلی و رایج در آن زمان، عمدتاً حفظ روایات و نقل به معنا (فرهنگ شفاهی و سماعی) بوده، و نه کتابت و نقل به الفاظ! (فرهنگ کتابی و نوشتاری)؛ 👈 زیرا اگر همۀ اصحاب اهل نوشتن و کتابتِ تمام جملات و کلمات ائمه (ع) بودند، دیگر معنا نداشت که به حفظ روی بیاورند و دربارۀ جواز یا عدم جواز آن بپرسند! 👉 مثل عصری که خود ما الان در آن زندگی می کنیم؛ یعنی چون فرهنگ کتابت و نوشتن رایج است، هیچ یک از طلبه ها و دانشجویان سخنان اساتید خود را کلمه به کلمه و خط به خط حفظ نمی کنند! کسی که همه چیز را روی کاغذ می نویسد، دیگر چه نیازی دارد به اینکه همان نوشته ها را به خاطر هم بسپارد؟! با توجه به اینکه حفظ کردن عبارات – مخصوصاً که طولانی هم باشند - اساساً کاری بسیار دشوار است و بدون تلاش و تکرار زیاد، میسّر نمی شود، اگر نگوییم اصلاً غیر ممکن است!! در ادامه، به سه نمونه از این نوع روایات اشاره می کنیم. https://eitaa.com/alhaydari
📌 روایت اول: همان طور که اشاره شد، این قبیل روایات، هم در منابع شیعه و هم در مصادر اهل سنت وارد شده اند. از میان آنها، در اینجا به دو روایت از اصول کافی و یک روایت از مجمع الزوائد هیثمی اکتفا می کنیم: - «محمد بن مسلم قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: أسمع الحديث منك فأزيد وأنقص؟ قال: إن كنت تريد معانيه فلا بأس»؛ کافی، ج 1، ص 51 (محمد بن مسلم گفت: خدمت امام صادق ع عرض کردم: حدیثی را از شما می شنوم، آن را کم و زیاد می کنم. فرمودند: اگر قصدت انتقال معنای آن است، اشکالی ندارد». این روایت، هم دلیل بر جواز نقل به معناست (البته با رعایت شروط و معیارهای آن که باید در جای خود مورد و بحث و بررسی دقیق قرار گیرد)؛ و هم نشانگر آن است که فرهنگ حفظ و نقل به معنا در میان اصحاب اصلی ائمه (ع) رواج داشته است. 📌 روایت دوم: - «وعنه، عن محمد بن الحسين، عن ابن سنان، عن داود بن فرقد قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: إني أسمع الكلام منك فأريد أن أرويه كما سمعته منك فلا يجيئ قال: فتعمد ذلك؟ قلت: لا، فقال: تريد المعاني؟ قلت: نعم، قال: فلا بأس»؛ کافی، ج 1، ص 51 (سخنی از شما می شنوم و می خواهم همان طور که شنیده ام روایت کنم، ولی به خاطرم نمی آید. فرمودند: به عمد فراموش می کنی؟ عرض کردم: نه! فرمودند: مقصودت معانی سخن من است؟ گفتم: آری. فرمودند: [پس در این صورت] اشکالی ندارد!). 📌 روایت سوّم: - «فقلنا یارسول الله، انا نسمع منک الحدیث، فلا نقدر أن نؤدّیه. فقال: «اذا لم تحلّوا حراما ولم تحرّموا حلالا واصبتم المعنى فلابأس …»؛ مجمع الزوائد و منبع الفوائد، لنور الدین الهیثمی، ج 1، ص 154 (به رسول خدا ص عرض کردیم: حدیثى را مى شنویم ولى نمى توانیم آنگونه که شنیدیم نقل کنیم. فرمود: اگر حلالى را حرام نکنید و حرامى را حلال نکنید و به حقیقت معنا رسیده باشید [و همان را نقل کنید]، منعى نیست). 🔘 ادامه دارد... https://eitaa.com/alhaydari
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 اعتقاد ابن عربی به حیات و عصمت امام زمان (ع)، و تحریف کتاب وی از سوی مخالفان! https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش س
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش چهارم) 3⃣ دلیل سوم: ناتوانی حافظۀ انسان در حفظ عین الفاظ سخنان دیگران! 🔹 جدای از دلایل فوق، هر کسی به حافظۀ خود رجوع کند، وجداناً می یابد که در بسیاری موارد، حتی در حفظ کردن جملات کوتاه هم عاجز است، تا چه رسد به عبارت های بلند! از نظر قدرت حافظه و توان به یادسپاریِ عین سخنان دیگران هم، بین ما و مردم قرون گذشته، تفاوت چندانی وجود ندارد و جایی ثابت نشده که انسان های مثلاً ده قرن پیش، حافظۀ قوی تری در مقایسه با بشر امروزی دارند. مهمترین شاهد بر صحّت این مدعا (عدم تفاوت جدّی بین حافظۀ قدما با حافظۀ مردم در عصر حاضر) همان دو دلیلی است که پیشتر ذکر نمودیم؛ یعنی 👈 راویان صدر اسلام و زمان حیات ائمه (ع)، اولاً یک معنای واحد را نتوانسته اند عیناً با همان الفاظش حفظ کنند و لذا آن را به عبارت های گوناگون نقل کرده اند، و ثانیاً در سؤال از اهل بیت (ع)، به فراموشی و ضعف حافظۀ خود اعتراف نموده و از جواز یا عدم جواز نقل به معنا سؤال پرسیده اند 👉 : «إني أسمع الكلام منك فأريد أن أرويه كما سمعته منك فلا يجيئ» کافی، ج 1، ص 51 (سخنی از شما می شنوم و می خواهم همان طور که شنیده ام روایت کنم، ولی به خاطرم نمی آید!). https://eitaa.com/alhaydari
4⃣ دلیل چهارم: شواهد قطعی تاریخی مبنی بر اختلاف قرائات قرآن 🔸 استدلال دیگری که می توان بر نقل به معنا بودن روایات اقامه کرد، یک شاهد تاریخیِ غیر قابل انکار است و آن اینکه مسلمانان نتوانسته اند برای قرآن کریم با همۀ قداست و عظمتی که دارد، یک قرائت واحد را حفظ کنند و به نسل های بعدی منتقل کنند! بلکه ما شاهد ده ها قرائت مشهور یا نادر در طول تاریخ اسلام هستیم. در اواسط قرن دوم هجری، هفت قرائت رایج اما متفاوت بین قاریان رواج پیدا کرد و در ادامه چند قرائت دیگر بر آن افزوده شد. هر کدام از این قُرّاء سبعه نیز برای خود، دو راوی مشهور داشتند. همه هم ادعا می کردند قرائت خودشان عیناً همان قرائت رسول خدا (ص) است! در حال حاضر هم از میان قرائت های متعدد، قرائت حفص از عاصم – و نه حتی قرائت ابوبکر شعبة بن عیاش از عاصم – رایج و مشهور است. ❇️ وقتی صحابه، تابعین و تابعین تابعین نتواستند از قرآن - که معجزۀ اسلام است و با وجود حجم اندکی که دارد - یک قرائت واحد که قرائت اصلی قرآن است و رسول خدا (ص) و ائمه (ع) همان را می خواندند، برای ما حفظ و منتقل کنند، چه طور می توان انتظار داشت روایات را که از نظر حجم صدها برابر قرآن است، بدون هیچ کم و کاست و با همان الفاظ برای ما نقل کنند؟! با این تفاوت که قرآن از همان ابتدا نوشته و حفظ می شد و مردم از سوی رسول خدا (ص) برای این کار ترغیب و تشویق هم می شدند، در حالی که حداقل تا یک قرن، از نگاشتن و نقل احادیث منع به عمل آمده بود! به علاوه اینکه برای نوشتن وحی، کاتبان مخصوصی بر این کار مهم گماشته شده بودند، اما برای حفظ و کتابت روایات، افراد مشخصی از سوی رسول اکرم (ص) و اهل بیت (ع) تعیین نشده بودند و هر کس با هرسطح سوادی، اقدام به نوشتن یا حفظ حدیث می کرد! بنابراین بدیهی است که روایات، نقل به معنا بوده باشند و نه نقل به الفاظ! https://eitaa.com/alhaydari