eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
8.6هزار ویدیو
235 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
او گفت: شماره پلاک  AJ-511-223  در تاریخ 19/7/73 به تهران انتقال داده شده است . خدایا چه میشنوم ؟ پیکر برادرم 14 ماه پیش به تهران رفته آن هم با این همه مشخصات واضح و دقیق ؟ پس چه شده است ؟ برادر ... مسئول ایثارگران فوری شماره تلفن ستاد معراج شهدای تهران را گرفت. امّا با اینکه چندین بار به جاهای مختلف تلفن کردیم آن روز هیچ نتیجه ای نگرفتیم . شب را با سختی به صبح رساندم و صبح که به محل کارم رفتم ، بعد از راه اندازی مقداری از کارهای روزمره ، ساعت 10 صبح چهارشنبه با برادر ... تماس گرفتم . ایشان گفتند : بله پیکر شهید در ستاد معرا شهدای تهران است . سرم گیج رفت ، اتاق دور سرم چرخید . خدایا چه میشنوم؟ چه عاملی باعث شده که عزیز ما 14 ماه در گوشه ستاد معراج تهران باشد . واقعا که عجیب است چرا که این شهید ، شهادتش ، مفقود شدنش پیدا شدنش همه و همه راز و رمز بود . گوشی را گذاشتم و چون آن لحظه کسی در اتاق نبود ، کمی گریستم و از طرفی خدا را شکر کردم که بالاخره این انتظار به پایان رسید . بسیار منقلب و مضطرب بودم و پنهان کردن احساسات برایم بسیار مشکل بود . ظهر که به منزل آمدم به همسرم گفتم که پیکر شهید در تهران است، پرسید: حالا باید چه کنیم ؟ گفتم : صبر کن و مسئله را با کسی مطرح نکن تا پیکر شهید که به شیراز آمد ، یکی دو روز قبل از تشییع با اقوام در میان میگذاریم. پیکر شهید همان شب به شیراز و به ستاد معراج شهدای لشکر انتقال یافت. روز جمعه و شنبه را صبر کردم و روز یکشنبه برای برنامه ریزی مراسم تشییع و رویت پیکر مطهر شهید به لشکر رفتم و بعد از نماز پیکر منوّر شهید را رویت کردم و وسائل شخصی همراه او را بازدید نمودم . لحظه بسیار سختی بود : برادری پس از ده سال میخواست برادرش را زیارت کند و با او تجدید دیدار نماید. تنها سلاح من گریه بود پس از گریه گفتم : خدایا تو را شکر میکنم این قربانی را از ما بپذیر . گفتنی است : حاج مهراب جانبازی در حین بیان خاطرات و ماجرای شهید معزز(کرامت یک خواب) سیّد محمد حسین جانبازی از علاقه و ارادت وصف ناشدنی شهید نسبت به ساحت مقدس و مطهر و با عظمت بی بی دو عالم حضرت صدیقه طاهره (س) میگفت ، به طوری که بارها در جمع دوستان و همسنگرانش گفته بود که اگر توفیق شهادت نصیبش شود دوست دارد همچون مادر سادات حضرت زهرای مرضیه (س) مفقودالاثر گردد ، که به دلیل اظهار ناراحتی و نگرانیها و ابراز احساسات و عواطف مادرانه مادر معظم شهید در فراق فرزند عزیزش و توسّلات مکرر ایشان به اهل بیت (ع) خاصه بی بی دو عالم حضرت زهرا (س) این چشم انتظاری و دوری به بیش از ده سال نینجامید ، هر چند که این معمّا همچنان باقی خواهد ماند که چرا با توجّه به پیدا شدن شهید در سال 72 و انتقال آن به ستاد معراج شهدا در تهران و با عنایت به اینکه مشخصات ایشان نیز از قبیل نام و نام خانوادگی ، نام پدر ، محلّ اعزام ، و ... مشهود بوده ولی گویی اینکه اصلا وجود این بزرگوار از یاد و خاطر آن عزیزان زحمتکش ستاد معراج بیرون رفته و اصلا انگار بنا نبوده که ایشان را بعد از شناسایی به وطن خود منتقل نمایند ... و شاید هم به اعتقاد این حقیر ، دور شدن و دل کندن از سفره با برکت معنوی خانم حضرت زهرا (س) که مشهورند به مادر شهدا و خاصه مفقودین برای این عزیز شهید خیلی سخت بوده که اینگونه آرام آرام و با تامل قصد وطن میکند و شاید هم در زمان مراجعت ، زبان حال شهید به مادر بزرگوارشان این بوده ... از چه داری مادرا اینگونه هول و واهمه کرده بر ما مادری ، مادر جناب فاطمه(س) کاش میشد تا بمانم بر سر خوانش هنوز ای دل امشب از غم هجران بسوز و یا اینکه گفته باشند: کاش میشد قطره ای از آب دریا میشدم کاش مادر ، تا ابد مهمان زهرا میشدم
از زبان همسر شهید 👇👇 یک شب خواب دیدم در قایقی که با پارو هدایت می شد، نشستم، شهید محمد حسین اومد کنارم نشست و لباسی پوشیده بودند که خیلی بهشون می اومد؛ دست یک نفر را گرفت و گفت پسرتو تحویل بگیر، گفتم من که پسری ندارم، بعد از 5 سال همون پسری رو که در خواب دیدم با همون لباس، به خواستگاری دخترم آمد در واقع این خواستگار رو خودش فرستاده بود.
همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.(امام خمینی-ره-) شادی روح همه‌ شهدا خصوصا شهید با کرامت از ذریه حضرت زهرا سلام الله علیها ❣️سیدمحمد حسین جانبازی❣️صلوات محمدی 💐اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣🕊 ازهوایی تنفس می کنیم که بوی خون شهدا می دهد، در زمینی راه می رویم که از خون شهدا گلگون است و این شهیدان بر همه اعمال ما ناظرند 🍃🌹خدایا توفیق بده به همه ما که به سبک شهدا زندگی کنیم وبا شهادت به سوی تو باز گردیم 🍃🌹 🕊اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک🕊 بزرگواران💐 این کانال در خدمت شهدا ست🌷🌷🌷🌷 همه ی ما خادم الشهدا هستیم امروز روزبیستم از چله ی شهدا ی سادات با کرامت هست
هدایت شده از خبرگزاری رسا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | روایت متفاوت محمد احمدیان از ماجرای 🔸نامه ای که گویا شهدا در سال 61 برای امروز ما (سال 97) نوشتند ... 🆔 @rasanews_agency
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چادرش و دو تیکه آجر! کمی خورد و خوراک 🍱وخرما و گلابدان وعکس #شهیدش یعنی ⇜ #خونه_مادری😍 فقط! یه #مادر می تونه خونه ی مادری🏡 رو برداره ببره #سر_خاک .
حسین حسین غریبا.mp3
825.8K
🎙السلام علیک یا ابا عبدالله... صوت زیبای سلام به سید الشهدا علیه السلام ☑ @ostadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ سلام علیکم بیست ویکمین روز از🌷چله نهم🌷 اعمال مستحبی امروزمان را به از شهید با کرامت از ذریه حضرت زهرا سلام الله علیها. 👇👇 🌷شهید مستجاب الدعوة 🌷 ❣️سید مهدی غزالی❣️ می کنیم محضر نورانی ☀️ حضرت جوادالائمه علیه السلام☀️ و از حضرتش می نماییم تا با نگاه کریمانه خود؛ ✅ما و تمام جوانان ایران اسلامی را گردانند و ✅زندگی ما را به سمتی سوق دهند که ، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه گردیم ان شاء الله
#شهیدےڪه_مادرش_راصدامےزند 🔊 هرهفته پنجشنبه‌هابرسرمزارش مےروم وهنگامے که قبرش رامےشویم ناگهان از دِل قبرسیدمهدی مراصدامےزندوچند بار مےگوید: مامان مامان مامان #شهید_سید_مهدی_غزالی
شهید «سیدمهدی غزالی» فرزند سیدحسن در تاریخ 6 شهریورماه 1341  سیدمحله قائم‌شهر به دنیا آمد. این شهید بزرگوار از شهدای لشکر ویژه 25 کربلاست که در 5 اسفندماه 1362 در عملیات والفجر 66 به شهادت رسید. سیدمهدی مستجاب‌الدعوه بود و بسیاری از مردم، متوسل به جدش شده و حاجت‌شان ‌روا می‌شد. 🌹🌹🌹🌹🌹 نیمه شعبان متولد شد، او را به همین مناسبت "سیدمهدی" نامیدیم. بسیاری از افراد محل اگر حاجتی داشتند و یا اگر گره ای به کارشان بود، جدّ سیدمهدی را نذر می کردند و حاجت روا می شدند. روزی حسابدار کارخانه نساجی به بیماری سختی دچار شده بود، از آنجائی که شنیده احوال سیدمهدی را شنیده بود، متوسل به جد سیدمهدی شد و نذر کرد که اگر شفا پیدا کند، سیدمهدی را در کارخانه استخدام نماید. او شفا گرفت و سیدمهدی چندین سال کارگر کارخانه نساجی شد. در تمامی مراسمات مذهبی و روضه خوانی ها سیدمهدی را با خودم می بردم. بسیار به این مراسمات و روضه خوانی ها علاقه مند بود. روزی به من گفت: - مادرجان! خواب دیدم که دارم به سوی خدا پرواز می کنم. آن زمان سیدمهدی کوچک بود و من زیاد حرفش را جدی نگرفته بودم. علاقه زیادی به امام (ره) داشت، حتی یکبار هم موفق شد به دیدار امام (ره) برود، بعد از آن دیدار بسیار متحول شده بود و بدجوری عاشق امام (ره) و روحانیت شده بود تا جایی که عکس های امام (ره) را به صورت کلیشه درست می کرد و با اسپری در و دیوار شهر و همچنین دیوار کارخانه را پر از عکس امام (ره) کرده بود. عاشق و شیفته روحانیت بود، زمانی که شهید دستغیب به شهادت رسید خیلی گریه می کرد و می گفت: - ای کاش من بجای او تکه تکه می شدم و فدایش می گشتم. روزی سید مهدی از جبهه آمد و گفت: - مادرجان! بازهم جدّم به دادم رسید. در حال انجام عملیات بودیم؛ در محوری که ما بودیم تمامی نیروها شهید شدند و من در آنجا تنها ماندم، راه را گم کرده بودم و نمی دانستم به کدام سمت باید بروم. آنقدر جدم حسین(ع) و اربابم ابالفضل را صدا زدم که به طور تصادفی و غیر ممکن نیروهای خودی مرا پیدا کردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سید احمد غزالی (برادر شهید) می گوید: آخرین باری که می‌خواست اعزام شود. با همه خداحافظی کرد و من آخرین نفر بودم که باید با سیدمهدی خداحافظی می کردم، با هم روبوسی کردیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. سیدمهدی گفت: – داداش! این آخرین باری ست که می بینیمت و در آغوشت هستم. من دیگر برنمی گردم؛ حلالم کن. خیلی ناراحت شدم و گریه کردم. هیچ وقت سیدمهدی را اینقدر نورانی ندیده بودم. شب بعد، خواب دیدم که سید مهدی شهید شده است. دقیقاً یک هفته بعد خبر شهادت سیدمهدی را هم شنیدم.
🌹سلام و صلوات خداوند بر 🕊️ارواح شهدا ی اسلام ،ویژه شهید با کرامت از ذریه حضرت زهرا سلام الله علیها ❣️ سید مهدی غزالی❣️ 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
هدایت شده از [ خبرگزاری عَمّار ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
...به مادر قول داده بود بر می گردد چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد لبخند تلخی زد و گفت : بچه م سرش می رفت ولی قولش نمی رفت •.•《⚘🕊》•.• . ما سینه زدیم، بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند ما مدعیانِ صفِ اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند. #لبیک_یا_خامنه_ای_لبیک_یا_حسین_است #لبیک_یا_امام_خامنه_ای_حفظه_الله #زنده_نگهداشتن_یاد_شهدا_کمتر_از_شهادت_نیست #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات #شهدای_غواص #شهداشرمنده_ایم #شهید_گمنام #شهدا #شهید #شهید_ابراهیم_هادی #شهدا_زنده_اند #حضرت_زهرا #کانال_کمیل 🔻به #خبرگزاری_مردمی_عَمّار بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/2044657664C50ccd48f34
هدایت شده از کانون
آیت الله بهجت: وقتی شما برای ظهور حضرت مهدی (عج) دعا میکنید، بلافاصله برای خودتان هم دعا کنید! وقتی می گوئید: (اللهم عجل لولیک الفرج ) بلافاصله بگوئید: (و فرجنا به)👆
‼️ 👈كاری كنيم هر روز "شهيد" شويم ... 🌺آیت الله جاودان : کسی از من خواست که برایش دعا کنم شود به او گفتم یک چیزهایی هست که شما اگر آن بشوی صد هزار مرتبه بالاتر از شهادت است ....🌹🍃 👆 @shohadavamahdawiat|🌸🍃
فوری... 🔴 هشدار رییس ستاد پشتیبانی جبهه مقاومت به مردم رییس ستاد پشتیبانی جبهه مقاومت در اطلاعیه‌ای به مردم نسبت به اقدام برخی سودجویان برای اعلام شماره حساب بانکی برای کمک به مردم سوریه و یمن، هشدار داد. 🔴 به گزارش خبرگزاری برنا، رییس ستاد پشتیبانی جبهه مقاومت، با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد: به اطلاع مردم شریف ایران اسلامی می رساند اخیرا مشاهده شده افرادی برای کمک به مدافعان حرم و مردم مظلوم سوریه به ویژه شیعیان نبل، الزهرا، فوعه و کفریا و مردم مظلوم یمن، شماره حساب شخصی در فضای مجازی منتشر کرده اند که این کار خلاف قانون و مقررات می باشد. ستاد پشتیبانی جبهه مقاومت از مردم شهیدپرور و حامی جبهه مقاومت دعوت به عمل می آورد کمک های غیرنقدی را به مراکز بسیج و سپاه در سراسر کشور تحویل نموده و برای کمکهای نقدی از دو شماره حساب زیر اقدام نمایند. 1-  شماره حساب ۰۱۱۱۰۷۷۰۰۷۰۰۷ و شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۱۸۹۹۸۶۶۸۸۷ بانک  ملی به نام ستاد  جمع آوری کمکهای مردمی به سوریه. 2-  شماره حساب ۰۱۱۰۲۱۲۷۷۵۰۰۱ و شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۱۸۹۹۹۵۸۷۹۱ بانک ملی به نام ستاد پشتیبانی مردم یمن. ستاد پشتیبانی جبهه مقاومت ✅ کانال رسمی ستاد پشتیبانی در ایتا و سروش : sapp.ir/moghavematt eitaa.ir/moghavematt
#پلاک حاج حسیـن یکتـا: رفقــا.. حواستـون باشــه! دارنـد بـراے ظهـور اما‌م‌عصـر(عج) یـارگیـرے میکننــد..😍 #جانمــونید_از_قافــله😇 #شبتون_شهدایی
هدایت شده از آقا تنها نیست
"بسیجی ِواقعی همت بود وباکری!" ✅این شعاریست که عده ای برای تخطئه"بسیج فعلی"به زبان میاورند،غافل از اینکه حقیقت چیز دیگریست. شهیدهمت:در زمان غیبت اطاعت محض از ولایت فقیه داشته باشید. #هفته_بسیج 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ سلام علیکم بیست ودومین روز از🌷چله نهم🌷 اعمال مستحبی امروزمان را به از شهید با کرامت از ذریه حضرت زهرا سلام الله علیها. ❣️سید مهدی یحیوی❣️ می کنیم محضر نورانی ☀️ حضرت جوادالائمه علیه السلام☀️ و از حضرتش می نماییم تا با نگاه کریمانه خود؛ ✅ما و تمام جوانان ایران اسلامی را گردانند و ✅زندگی ما را به سمتی سوق دهند که ، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه گردیم ان شاء الله
نام و نام خانوادگی: سيد مهدي يحيوي نام پدر: عبد الحسین نام خانوادگي مادري: - تاریخ تولد: 1341/1/12 محل تولد: کرج-البرز آخرین محله سکونت: - دسته بندی شهید: ، پاسداران وسربازان ، سرداران و امیران تاریخ شهادت: 1362/1/23 محل شهادت: فکه - شرهانی
زندگي‌نامه سردار شهيد سيدمهدي يحيوي در سال 1341 پا به دنيا گذاشت، او سومين پسر و پنجمين فرزند خانواده بود. از كودكي در دامان پر مهر مادر و توجهات پدر كه همراه با آموزشهاي مذهبي بود، بزرگ شد. از همان سنين كودكي با جلسات مذهبي و مسجد اُنس گرفت. اولين باري كه پا به كلاس گذاشت، در سن 6 سالگي بود. كه همراه با مادرش در كلاسهاي پيكار با بيسوادي شركت ميكرد. بعد از سن 7 سالگي در دبستان مسلم بن عقيل (نورالحكما سابق) مشغول درس شد و تا كلاس پنجم در اين مدرسه درس خواند. پس از اتمام دورة راهنمايي به هنرستان صنعتي كرج رفت. اما به علت ضعفهايي كه در اين دبيرستان بود راهي اصفهان شد و در يكي از هنرستانهاي صنعتي اصفهان مشغول به درس شد. بعد از دورة دوم هنرستان به علت برخي مشكلات مجدداً به كرج برگشت. بازگشت او مصادف بود با شروع انقلاب در ايران، اين دوران با قبل فرق ميكرد. چون دوراني نبود كه فقط به درس فكر كند. او به همراه دوستانش هنرستان را سنگر مبارزه عليه رژيم كردند و به هر نحوي كه بود با توزيع اعلاميههاي امام، پخش كتاب و عكس و نوار امام ايجاد بينظمي در شهر، رفتن به تظاهرات چه در تهران و چه در كرج، روزها پشت سرهم ميگذشت. در اين ايام با ايجاد درگيريهايي بين مردم و رژيم و نابوديها به دست رژيم، حال ديگر زمان سازندگي بود. با فرمان امام با تشكيل جهاد سازندگي در آن مشغول به كار شد و به روستاها ميرفت. در اين زمان بود كه دشمنان در غرب كشورمان با آهنگ خودمختاري كُرد شورش كردند. او با عدهاي از دوستان خود بدانجا رفت و براي دفاع از اسلام و انقلاب مشغول به نبرد شد. مدت 4 ماه در تكاب ديگر برادران با دشمنان جنگيد و بعد به كرج برگشت و به عضويت سپاه پاسداران در آمد. با شروع جنگ تحميلي در آبان سال 59 عازم جبهة جنگ شد و بعد از 2 ماه نبرد در آبادان و خرمشهر به كرج بازگشت
. پس از چندي مجدداً عازم جبهه جنگ شد. او بارها دنبال فرصتي بود تا عازم جبههها شود. چون خودش بارها گفته بود كه در خواب ائمه را ديده و به او گفتهاند به جبهه بيا تا ما را زيارت كني. در همين ايام بود كه به عنوان محافظ و پاسدار بيت امام انتخاب شد. او جزء اولين گروه بود كه عازم لبنان شد. بعد از 4 ماه در لبنان و با تلاشهاي بيوقفه خود در راه صدور انقلاب و نابودي كفر و آمرزش رزمندگان لبناني به ايران بازگشت و مجدداً در شهر مشغول فعاليت شد. تا اينكه در اسفند ماه سال 61 بعد از عمليات والفجر مقدماتي مجدداً عازم جبهة جنگ شد. آري مهدي اين بار تصميم خود را گرفته بود. بايد به معبودش و معشوقش ميرسيد و با اين تصميم عازم جبهههاي جنگ شد. او قبل از حركتش وعدة وصال يار را گرفته بود و قبل از رفتنش وصيت نامة خود را نوشته بود و به روي نوار پياده كرده بود. او خودش به يكي از دوستانش گفته بود من چگونه و در كجا شهيد ميشوم. و بالاخره زمان موعود فرا رسيد و با شروع والفجر (1) او آماده وصال شد و در همين عمليات به ملكوت اعلا پيوست.