eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
8.6هزار ویدیو
233 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
سیّد ابن طاووس در کتاب «اقبال» از حضرت رسول صلى الله علیه و آله براى خواندن سوره «قل هو الله احد» در ماه رجب ده هزار مرتبه، یا هزار مرتبه، یا صد مرتبه فضیلت بسیار نقل کرده، و نیز روایت کرده:  👈هرکه در روز جمعه ماه رجب ☀️ صد مرتبه سوره توحید☀️  را بخواند، در قیامت برایش نورى پدید مىآید که او را به بهشت راهنمایى کند. 
صلوات ضراب اصفهانی.mp3
11.79M
#صلوات_ابوالحسن_ضراب_اصفهانی #سيد_ابن_طاووس ميفرمايد: اگر از هر عملي در عصر جمعه غافل شدي از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهاني غافل نشو چرا كه در اين دعا سري است كه خدا ما را بر آن آگاه كرده است. متن صلوات در مفاتیح در اعمال روز و عصر جمعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تعدادی از شیعیان سؤال هایشان را در نامه ای نوشته بودند ، از محمد بن عبدالله حِمیَری نماینده امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، خواسته بودند برساند به دست ایشان . یکی از سؤال ها این بود : ❓❓❓چگونه می شود در زمان غیبت با امام 👈 ارتباط روحی و معنوی👉 داشت❓❓❓ مدتی گذشت و جواب نامه آمد: بسم الله الرحمن الرحیم ... سلام خدا بر ما و بندگان صالحش . هروقت خواستید با ما ارتباط برقرار کنید و از راه ما به خدا توجه نمایید ، همان طور که خداوند فرموده است ، شما هم بگویید : سَلامٌ عَلی آل یاسین .... السلام علینا و علی عبادالله الصالحین ، اذا اردتم التوجه بنا الی الله تعالی و الینا فقولوا کما قیل الله تعالی سلام علی آل یاسین 📚 بحارالانوار ، جلد ۵۳،صفحه۱۷۲ ✅✅ بنابراین یکی از راههای ارتباط با حضرت ، به گفته خود حضرت ، خواندن زیارت آل یاسین است .
﷽ سلام علیکم هفتمین روز از🌷چله دوازدهم🌷 تلاوت☀️ زیارت امین الله☀️ به نیابت از بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و شخصیت بابصیرت و ذوب در ولایت علوی که امیرالمؤمنین علیه السلام در وصفش فرمود جایگاه او در نزد من مانند جایگاه من در نزد رسول خدا ست : ❣️ مالک اشتر ❣️ #هدیه می کنیم محضر نورانی ☀️ امیرالمؤمنین علیه السلام☀️ 🌹🌹🌹🌹 تلاوت ☀️زیارت آل یاسین☀️ و عرض سلام و ارادت خدمت ☀️امام زمان علیه السلام ☀️ #به_آرزوی_شهادت اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
حدود ۳۰ سال قبل هجرت، در پشت ابرهای تیره و تار جاهلیت، در یکی از روستاهای یمن خورشیدی طلوع کرد، و نوزادی چشم به جهان گشود که او را به نام مالک خواندند. به راستی چه نام زیبنده ای، که بعدها روشن شد که او مالک بر خویشتن است، و مالک بر اراده و نفس و خویش است، و در پرتو همین سیطره و توان معنوی، در همه فراز و فرودها با موفقیت عبور کرده و پیروز شده است. سیره نویسان، سلسله نسب او را چنین نگاشته اند: مالک بن حارث بن عبد یغوث بن مسلمة بن ربیعه بن حارث بن خزیمة بن نَخَع بن مُذحِج.بنابراین اگر مالک اشتر را نخعی می خوانند، از این رو است که ششمین جدش، نخع نام داشت، و اگر او را مُذحِجی گویند از این رو است که هفتمین جدش به همین نام بود. دودمان نخع و مذحج در یمن می زیستند، و پس از ظهور اسلام، از پیشتازان یمن به سوی اسلام بودند، و شخصیت های بزرگی از این خاندان، از برجستگان اسلام در قرن اول اسلام شدند، و خدمات بسیار قابل توجهی به اسلام نمودند. بر همین اساس پیامبر (ص) فرمود: اکثر القبائل في الجنة مذحج؛ افراد قبیله مذحج در بهشت، از افراد همه قبیله های دیگر، بیشترند. مالک اشتر در یکی از رجزهای خود در نبرد صفین، قبیله مذحج را ستوده و چنین می گوید: و لَستُ مِن حَيِّ رَبِیعَةَ و مُضَرُ لَکِنَّني مِن مُذحِجِ الغُرِّ الغُرَرُ؛ (من از دودمان ربیعه و مضر نیستم؛ بلکه از قبیله فرزانه و برجسته مذحج می باشم.) خاندان نخع در یمن ریشه دارترین و شریفترین قبیله در آن سامان بودند، مالک اشتر یکی از درخت های تنومند و بلند باغستان این خاندان است که بر شهرت و عظمت این خاندان افزود، و تا ابد، افتخار بزرگی برای این خاندان آورده است.
آغاز اسلام مالک اشتر مالک اشتر در عصر رسول خدا (ص) در همان زادگاه خود، روستای بیشه یمن، اسلام را پذیرفت؛ ولی سال و چگونگی گرایش او به اسلام در تاریخ ضبط نشده است؛ اما از قراین به دست می آید، آن هنگام که در سال دهم هجرت، حضرت علی (ع) از طرف پیامبر (ص) به یمن رفت، و مردم آنجا را به اسلام دعوت کرد و سپس مردم دیگر یمن، گروه گروه مسلمان شدند. به احتمال قوی، یکی از آن گروهها، گروه دودمان نخع بودند، که مالک جزء آنها بود. گواهی پیامبر (ص) به ایمان مالک اشتر مالک اشتر مانند اویس قرنی پیامبر (ص) را ندید، ولی در عصر آن حضرت، در همان زادگاه خود (یمن) مسلمان شد، و در همان عصر جزء یاران پیامبر (ص) به شمار آمد. جالب اینکه: روزی در محضر پیامبر (ص) سخن از مالک به میان آمد، آن حضرت فرمود: إنّهُ لَمؤمِنٌ حقاً؛ مالک، قطعا مومن حقیقی است. علامه سید محسن امین، پس از نقل این روایت می گوید: این گواهی، معادل گواهی سراسر جهان است؛ زیرا گواهی بزرگترین انسان جهان است و صدور این سخن در آن زمان که مالک اشتر جوان بود، بیانگر آن است که مالک اشتر در سنین جوانی در جایگاه رفیعی از ایمان قرار داشته است. مالک اشتر، از زبان پیامبر (ص) به عنوان: مومن حقیقی و صالح معرفی شد. نتیجه این که: مالک اشتر چون رسول خدا (ص) را ندید، به عنوان اصحاب آن حضرت، از مهاجران و انصار نیست؛ بلکه از تابعین به شمار می آید؛ ولی در عصر پیامبر (ص) از مومنان صالح بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کنیه و لقب مالک اشتر مالک را از این رو که پسری به نام ابراهیم داشت با کنیه ابو ابراهیم می خواندند و نظر به این که در یکی از جنگ ها به پلک های چشمش آسیب رسید و آن را جابجا و دگرگون نمود، با لقب اشتر خواندند، زیرا عرب به کسی که از پلکهای چشمانش دگرگون می شود می گوید: «شتر عینُه» و گاهی او را با لقب «کبشُ العِراق»؛ قوچ عراق می خواندند، این لقب از این رو بود، که قوچ در یک گله گوسفند معمولا جلودار گوسفندها است، مالک جلودار و سردار و پیشتاز خاندان او که در کوفه می زیستند، دارای افراد برجسته ای مانند کمیل بود، و صمیمانه از او پیروی می کردند.
مالک اشتر» مردى بلند قامت و با هیبت بود و صدایى غرا و بلند داشت، و در نبردهاى بسیارى شرکت کرد و تجربه هاى خوبى در مسایل نظامى اندوخت و با تاکتیکهاى رزمى کاملا آشنا بود، دلاورى و شهامتش زبانزد موافقان و مخالفان گردید و کسى را یاراى هماورد شدن با او نبود . در هر نبردى که او حضور مىیافت، پیرزوى نصیب سپاهى مىشد که وى در آن حضور داشت و بر اثر لیاقتى که داشت، سرپرست قوم و قبیله خود به شمار آمد . در زمان خلافت «عثمان» ، «ولید بن عقبه» که برادر مادرى عثمان بود، از سوى وى فرماندار کوفه گردید، اما این حاکم به ابتذال روى آورد فساد و منکرات را از حد گذراند به نحوى که خشم گروهى از مسلمانان را برانگیخت که «مالک اشتر» در راس آنان قرار داشت، اعتراض مالک و اعزام او به مدینه براى این که گزارش خلافکاریهاى ولید را به عثمان برساند، و پیگیرى مستمر در این خصوص موجب گردید که خلیفه سوم ناگزیر گردد ولید را از فرماندارى کوفه برکنار کند. نقش مالک در جنگ جمل در زمان خلافت امیر مؤمنان على علیه السلام در غائله «جمل» که توسط «طلحه» و «زبیر» تدارک دیده شد، مالک اشتر از آغاز تا پایان جنگ همراه حضرت على علیه السلام بود . او بود که با حضور در کوفه ابوموسى (والى این دیار) را عزل و مردم آن شهر را براى جنگ با حضرت على علیه السلام همراه ساخت . زیرا ابوموسى در فراهم آوردن نیروها و پیوستن آنان به امیر مؤمنان علیه السلام کارشکنى مىنمود . حکمرانى مالک در مناطق مجاور شام پس از پایان جنگ جمل حضرت على علیه السلام به حکم عدل و انصاف براى تمامى ایالات و مناطقى که تحت قلمرو حکومت اسلامى بود، فرماندارانى لایق تعیین کرد و به این مناطق گسیل داشت، در این برنامه امام موقعیت محل را با لیاقت اشخاص مىسنجید و هرکس را به جایى مناسب مى فرستاد . منطقه خطرناکى که معاویه چشم طمع به آن دوخته و حکامى را در آنجا نصب نموده بود، در جانب شام و حوالى آن قرار داشت بدیهى است فرماندار اعزام شده از ناحیه حضرت براى این سامان، لازم بود مردى شجاع، قوى و با بصیرت باشد تا بتواند از عهده دفع حیله هاى کارساز معاویه برآید، از این روى مالک اشتر را به حکومت آنجا منصوب نمود . مالک بر تمام اوضاع آن نواحى مسلط شد و مردمان آن سامان را به ولایت و بیعت حضرت على علیه السلام فراخواند و آنچه را که رخ داده بود، ضمن نامه اى براى مولا و پیشواى خود گزارش نمود . جنگ صفین و نقش مالک در این واقعه زبانزد است. وى در این جنگ جزء نادر افرادى بود که قاطعانه تا آخر خواستار ادامه نبرد بود و توطئه هاى امویان و نقشه هاى شوم «عمروعاص» و «معاویه» را به خوبى مى شناخت، به عنوان نمونه چون حضرت على علیه السلام و یارانش براى جنگ صفین حرکت کردند، در منطقه «رقه» که اکثریت آنان از امویان حمایت مىکردند، حضرت خطاب به مردمش فرمود: پلى برافرازید تا ما از روى آن عبور کنیم . آنها از پذیرش این تقاضا امتناع کردند، مالک اشتر به مردم گفت اگر چنین نکنید، شما را با شمشیر از میان خواهم برد و اراضى این دیار را ویران مىکنم و اموالتان را مصادره مىنمایم، آنها به هم نگریستند و از بیم این تهدید که یک تاکتیک سیاسى بود، پل را ساختند، حضرت على علیه السلام و یارانش با ساز و برگ و جنگ افزارها از روى آن عبور کردند و آخرین کس که از آن گذشت مالک بود، به دلیل این لیاقتها حضرت على علیه السلام وى را به فرماندهى پیشقراولان لشگر خویش برگزید و افراد قبلى را برکنار کرد که در نهج البلاغه (نامه 13) به این موضوع اشاره شده است . این نامه، شان، مقام و کیاست مالک و نیز اعتمادى را که حضرت به وى داشت، ثابت مىکند .
شهادت مالک اشتر به وسیله مامور نفوذی معاویه معاویه یکی از غلامان آزاد شده عثمان به نام نافع را محرمانه دید، و به او گفت: خود را به مالک برسان به عنوان دوست و شیعه علی (علیه السلام) جا بزن و بعد در فرصت مناسب، او را با زهر مسموم کن. مالک اشتر با همراهان به راه خود ادامه داد تا به قریه ایله که در کنار جاده بصره قرار داشت، رسید در همانجا نافع خود را به مالک اشتر رسانید و همواره با کمال تواضع در حضور مالک اشتر بود با او مانوس شد، تا آنجا که مالک از او پرسید، تو کیستی؟ نافع: از اهالی مدینه هستم. مالک: از کدام دودمان؟ نافع: غلام آزاد شده عمر بن خطاب هستم. مالک: کجا میروی؟ نافع: به مصر میروم. مالک: برای چه به مصر میروی؟ نافع: برای تحصیل نان؛ زیرا در مدینه بر اثر بی کاری نتوانستم معاشم را تامین کنم. مالک اشتر، دلش سوخت و فرمود: همراه من باش و من معاش تو را تامین میکنم مالک اشتر از قریه ابله، به سوی مصر حرکت کرد. نافع همراه مالک به راه افتاد و به طور عجیب خود را شیعه معرفی میکرد، و مکرر از فضیلت و برتری حضرت علی (علیه السلام) سخن میگفت: و آنچنان خود را خوش چهره معرفی کرد که در قلب مالک جای گرفت و با هم به طور شدید همدم شدند، تا اینکه به شهر قلزم رسیدند. در آنجا بانویی از دودمان جهینه، از مالک اشتر استقبال کرد و او را به خانه خود دعوت نمود و احترام شایانی به مالک کرد، هنگام غذا از مالک و همراهان پرسید، در عراق چه غذایی، غذای مطبوع است تا برای شما فراهم کنم. مالک گفت: ماهی تازه آن بانو، غذای مطبوعی از ماهی تازه فراهم کرد و نزد مالک گذاشت. مالک و همراهان از آن غذا خوردند، سپس مالک به طور شدید تشنه شد، هر چه آب آشامید، تشنگیش برطرف نمیشد، در این فرصت نافع گفت: برای رفع عطش، بهترین غذا عسل است مالک درخواست عسل کرد. نافع بیدرنگ رفت و شربت عسلی را که قبلا مسموم کرده بود، آن را با تردستی خاصی نزد مالک اشتر آورد. مالک از آن خورد، طولی نکشید که آثار مسمومیت در او ظاهر گردید و حالش منقلب شده و بستری گردید، در این میان نافع از تاریکی شب استفاده کرده و از آنجا گریخت، مالک امر کرد او را تعقیب کرده و دستگیر کنند؛ ولی او گریخته بود و تعقیب کنندگان به او دست نیافتند. مالک همچنان منقلب بود تا در همان شب مظلومانه و غریبانه به شهادت رسید، و پیکر مطهرش در همان شهر قلزم به خاک سپرده شد، این ماجرا در سال ۳۸، هجری رخ داد و مالک در این هنگام، حدود ۷۰ سال عمر داشت. سخن معاویه هنگام رسیدن خبر شهادت مالک نافع خود را به شام رسانید و خبر مسموم نمودن مالک اشتر را به معاویه گزارش داد. معاویه بسیار شاد شد: او قبلا به مردم شام گفته بود: دعا کنید خدا مالک را بکشد! وقتی خبر شهادت مالک به معاویه رسید، به مردم شام گفت: الا ترون کیف استجیب لکم آیا نمیبینید که چگونه دعای شما به استجابت رسید؟! سپس از طرف معاویه اعلام شد که مردم در مسجد اجتماع کنند، جمعیت بسیار وارد مسجد شدند. معاویه سخنرانی کرد و در این سخنرانی گفت: کان لعلی بن ابی طالب یدان یمینان فقطعت احداهما یوم صفین و هو عماربن یاسر، و قد قطعت الاخری الیوم و هو مالک الاشتر 👈برای علی بن ابی طالب (علیه السلام) دو دست راست بود. یکی از آنها در جنگ صفین بریده شد و آن عمار یاسر بود، و دیگری امروز بریده گردید و او مالک اشتر بود. و نیز معاویه با شادی میگفت: الا و ان للَّه جنودا من عسل 👈همانا خدا سپاهیانی از عسل دارد.
گفتار جانسوز امیر مومنان (علیه السلام) در سوگ مالک اشتر هنگامی که خبر جانسوز شهادت مالک اشتر، به علی (علیه السلام) رسید، فرمود: اناللَّه و انا الیه راجعون خدایا او را در راه تو حساب میکنم! چرا که مرگ او از مصایب بزرگ روزگار است. خداوند مالک را رحمت کند، او به عهدش وفا کرد، و به راه شایسته اش رفت و با پروردگارش ملاقات نمود. ما با اینکه خود را آماده کرده بودیم که پس از مصیبت رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) صبر پیشه کنیم، با این حال مرگ مالک از بزرگترین مصایب بود. جماعتی از دودمان نخع به محضر امیر مومنان علی (علیه السلام) آمدند: دیدند آن حضرت سخت ناراحت است و بی تابی میکند سپس فرمود: للَّه درمالک وما مالک! و اللَّه لوکان جبلا لکان فندا، و لوکا حجرا لکان صلدا، لا یرتقیه الحافر ولا یوفی علیه الطائر. پاداش مالک با خدا باد! مالک! اما چه مالک ! سوگند به خدا اگر کوه بود، کوهی بلند مرتبه و بی مانند بود، و اگر سنگ بود، سنگی سخت و محکم بود! و هیچ مرکبی نمیتوانست از کوهسار وجودش بالا رود، و هیچ پرنده ای به اوج آن راه نمییافت. سپس فرمود: به خدا سوگند! مرگ تو جهانی (عراق) را در هم ریخت، و جهانی (شام) را شاد کرد! علی مثل مالک فلتبک البواکی و هل موجود کمالک؟. برای چون تویی باید گریه کنندگان بگریند. آیا شخص دیگری همچون مالک به وجود خواهد آمد؟! علقمه بن قیس نخعی (از خویشان مالک) میگوید: مدتی علی (علیه السلام) از مرگ مالک، محزون بود، و نشانه های اندوهی جانکاه از چهره اش دیده میشد که یقین کردیم صاحب عزا او است نه ما. مغیره بن ضبی گفت: لم یزل امر علی شدیدا حی مات الاشتر… همواره تا مالک زنده بود: شوون حکومت علی (علیه السلام) استوار و پابرجا بود. وقتی که او رفت، ارکان حکومت علی (علیه السلام) (با رخنه خوارج و منافقان) دیگر سوی آن استواری را نداشت، و آقایی مالک در کوفه، بیشتر از آقایی احنف در بصره بود. به امام عرض شد: برای شهادت مالک، سخت ناراحت و افسرده شده ای؟ امام در پاسخ فرمود: اما و اللَّه هلاکه قد اعز اهل المغرب و اذل اهل المشرق. سوگند به خدا! مرگش اهل مغرب شامیان را قدرت بخشید، و اهل مشرق (عراقیان) را خوار ساخت! و آن حضرت چندین روز از فراق با قلبی غمبار گریه کرد و فرمود: لا اری بعده مثله ابدا. بعد از او، دیگر همانند او هرگز نخواهم دید! ونیز فرمود: «خداوند مالک را رحمت کند، او برای من همانگونه بود که من برای رسول اکرم صلی الله علیه و آله بودم » . و نیز فرمود: «کاش در میان سپاه من دو نفر و بلکه یک نفر با مشخصات مالک بود که درباره مخالفان من چون او رای می داد» .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ هفتمین روز از🌷چله دوازدهم🌷 و در دومین روز از ماه مبارک رجب تلاوت☀️ زیارت امین الله☀️ به نیابت از بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و شخصیت بابصیرت و ذوب در ولایت علوی که امیرالمؤمنین علیه السلام در وصفش فرمود جایگاه او در نزد من مانند جایگاه من در نزد رسول خدا ست : ❣️ مالک اشتر ❣️ می کنیم محضر نورانی ☀️ امیرالمؤمنین علیه السلام☀️ 🌹🌹🌹🌹 تلاوت ☀️زیارت آل یاسین☀️ و عرض سلام و ارادت خدمت ☀️امام زمان علیه السلام ☀️ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🍃همیشه مقید به غسل توبه باشید، شاید بعد از آن غسل مردید. غسل نشاط را هم نیت کنید که وقتی عبادت می کنید نشاط داشته باشید دیدید آدم گرسنه ، چه با نشاط غذا میخورد؟ آدمی که خوابش می آید چه با نشاط میخوابد و لذت می برد؟ عبادت هم نشاط می خواهد، ماها برای عبادت کسل هستیم. لذا باید مقید باشید غسل نشاط انجام دهید.  💛آیت الله #مجتهدی 🍃🌹🍃🌹
شهدا سلام ✋ ✍اي كاش با شما بودم و انقدر در اين دنيايي كه شبيه مرداب است فرو نميرفتم. "شهدا خسته شدم" ما چقدر عكس شما رو ميبينيم و چقدر عكس شما عمل ميكنيم، فقط ورد زبانمان شده شرمند ه ايم همين را بلد شده ايم شهدا ما نميتونيم و نتونستيم مثل شما باشيم شهدا ما زود تغيير ميكنيم شهدا هر موقع دلمون خواست ميايم سمت شما شهدا ارامش شما خدا بود و نزديك شدن به خدا و ارام شدن ما چيزهاي پوچ دنيايي تا ديروز اهنگ جبهه هاتان ما را ارام ميكرد و حالا بعضي هايمان خواننده ها اراممان ميكنند!!!😔 شهدا چقدر تغيير ،و خودمان هم حواسمان نيست از اين تغيير! شهدا چه بگويم كه دلم پر است از ادمهاي اين دنيا همه چيز را به مسخره گرفته اند و گرفته ايم شهدا شهدا شهدا حرف ها دارم  ......💔 شهدا دعايمان كنيد..... ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ #السلام_علیک_یا_امین_الله_فی_ارضه السلام علیک یا علی بن محمد الهادی يكي از عطايايي كه از امام هادی علیه السلام به جامعه شيعه شده زيارت فوق العاده ي جامعه كبيره است که يك دوره معارف اهل بيت نسبت به مقام امامت است. زیارت یعنی سیر به سمت خدا با امام؛ انسان از طریق امام وارد وادی توحید می شود و با سیر با ولایت امام به مقامات توحیدی راه پیدا می کند. و این سیر ، اذن می خواهد. امام هادی علیه السلام گویا این زیارت را که به ما داده و اجازه دادند که از این وادی، وارد شویم. سیر در وادی ولایت با زیارت جامعه کبیره سیر به شفاعت امام هادی است. امام هادی علیه السلام این زیارت را گفتند و ابواب معرفت با زیارت جامعه کبیره به روی ما باز شد. سلام های زیارتنامه یک نوع خضوع و خشوع و قرب است و در لعن هایش یک نوع تبری و جدا شدن از ولایت باطل با شفاعت امام هادی علیه السلام است تا زائر با آن به تبری و تولی کامل برسد. امام زمان ارواحنا فداه در توصیه ای فرمودند : جامعه جامعه جامعه #ادامه_دارد #هرشب_ساعت_هشت_یک_نکته
بعضی ها میگن به چه دلیلی باید از حکم ولی فقیه و مرجع تقلیدخود تبعیت کنیم و چرا در امور زندگی مون باید با مراجع و علمای دین مشورت کنیم؟ ✔️ دلیلش رو امام هادی علیه السلام در حدیث زیر فرموده اند امام هادی علیه السلام: در زمان غيبت قائم شما، اگر اين علمایی که مردم را به سوي او دعوت ميکنند و به طرف او هدایت میکنند و با دلايل و براهين الهي از آئين او دفاع ميکنند و دست بندگان مستضعف را ميگيرند و آنها را از دام‌هاي شيطان نجات ميدهند، نبودند آنگاه همه ي مردم از دين بيرون ميرفتند و به ارتداد ميگرائيدند. ولي اين رجال دين هستند که رشته ي دل‌هاي ضعفاي شيعه را ميگيرند، آن چنانکه ناخداي کشتي سکان کشتي را ميگيرد. آنهايند که در نزد خداي عزوجل از هر طبقه اي برترند. 📚 محجة البيضا، ج۱، ص۳۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽  سلام علیکم  هشتمین روز از🏴چله دوازدهم🏴  تلاوت☀️ زیارت امین الله☀️  به نیابت از  بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و ابن الرضای ثانی 🏴❣️ حضرت امام هادی علیه السلام ❣️   #هدیه می کنیم  محضر نورانی  ☀️ امیرالمؤمنین علیه السلام☀️ 🏴🏴🏴🏴🏴 تلاوت ☀️زیارت آل یاسین☀️ و عرض سلام و ارادت خدمت ☀️امام زمان علیه السلام ☀️ #به_آرزوی_شهادت  اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴ولادت حضرت امام هادی(ع) در سال 212 هجری قمری در شهر صریا (نزدیک مدینه) دیده به جهان گشود. پدر ایشان حضرت امام محمدتقی جوادالائمه (ع) و مادرشان بانویی فاضله و عفیفه به نام سمانه بود. نام مبارک ایشان علی و به 🏴نقی 🏴هادی 🏴نجیب 🏴عالم 🏴فقیه 🏴امین 🏴و طیب ملقب بودند و به آن جناب «ابو الحسن ثالث» هم می‌گفتند. 🌴همسر و فرزندان همسر امام هادی(ع) حُدیث یا سلیل نام داشت. او کنیزی از اهالی "نوبه" بود و او مادر امام حسن عسکری(ع) است. اکثر علمای شیعه چهار فرزند پسر برای امام هادی(ع) ذکر کرده‌اند، اما در تعداد دختران او اختلاف است. خصیبی می‌نویسد: فرزندان امام هادی(ع) عبارتند از: امام حسن عسکری(ع)، محمد، حسین و جعفر (مدّعی امامت و معروف به جعفر کذاب)
🌴امام هادی(ع) و شیعیان ایران از دوران امام باقر(ع) و امام صادق(ع) به بعد، لقب «قمی» در آخر اسم شماری از اصحاب ائمه به چشم می‌خورد. اینها اشعری‌های عرب تباری بودند که در قم می‌زیستند. در زمان امام هادی(ع)، قم، مهمترین مرکز تجمّع شیعیان ایران بود و روابط محکمی میان شیعیان این شهر و ائمه(ع) وجود داشت. درست همان اندازه که میان شیعیان کوفه گرایش‌های انحرافی و غلوّآمیز رواج داشت، در قم اعتدال و بینش ضد غلوّ حاکم بود. شیعیان این دیار، اصرار فراوانی در این مسأله از خود نشان می‌دادند. در کنار قم، دو شهر آوه یا آبه و کاشان نیز تحت تأثیر تعلیمات شیعی قرار داشته و از بینش شیعی مردم قم پیروی می‌کردند. در پاره‌ای روایات از محمد بن علی کاشانی نام برده شده که در باب توحید از امام هادی(ع) سؤالی کرده است. مردم قم، رابطه مالی نیز با امام هادی(ع) داشته‌اند. در این زمینه، از محمد بن داود قمی و محمد طلحی یاد شده است که از قم و شهرهای تابع آن، خمس، هدایا و سؤالات مردم را به امام می‌رساند. مردم قم و آوه، همچنین برای زیارت مرقد امام رضا(ع) به مشهد مسافرت می‌کردند و امام هادی(ع) نیز آنها را در قبال این عمل «مغفور لهم: آمرزیده شده» خوانده است. شیعیان دیگر شهرهای ایران نیز، چنین رابطه‌ای با امامان(ع) داشتند. این در حالی بود که بیشتر شهرهای ایران، به دلیل نفوذ قهرآمیز امویان و عباسیان، رویکردهای سنی داشتند و شیعه در اقلیت بود. لقب‌های برخی از اصحاب امام هادی(ع) نشان‌دهنده ایرانی بودن آنها بوده است؛ به عنوان نمونه می‌توان از بشر بن بشار نیشابوری، فتح بن یزید جرجانی، احمد بن اسحاق رازی، حسین بن سعید اهوازی، حمدان بن اسحاق خراسانی و علی بن ابراهیم طالقانی یاد کرد که در شهرهای مختلف ایران می‌زیسته‌اند. جرجان و نیشابور به خاطر فعالیت‌های شیعیان، به مرور به صورت مراکز نفوذ شیعه در قرن چهارم در آمد.
🌴ویژگی‌های عصر امام هادی علیه السلام در این دوران که قرن سوم تاریخ اسلام است، جامعه مسلمین به سوی رشد فکری و فرهنگی در حرکت بود، با رویش اندیشه‌های کلامی و فلسفی و شبهه‌پراکنی‌های مختلف، تحت تأثیر نهضت ترجمه مواجه بود و در این عصر، مرحله جدیدی فرا روی جامعه آن روز مسلمانان گذاشته شده بود و هر یک از مکاتب و فرقه‌های مختلف علمی، سعی داشتند، فکر خویش را حاکم کنند، لذا در دوران امام هادی علیه‌السلام، نابسامانی فرهنگی دیده می‌شود ، شیوع شبهات فراوان در بین جامعه مسلمان، یکی از ویژگی‌های این عصر است، ولی شیعه در این دوران با وجود پراکندگی، ارتباط محدودشان با امام را حفظ کرده است و امام علیه‌السلام باید به گونه‌ای مهندسی فرهنگی جامعه را شکل می‌دادند تا جامعه و شیعیان را از منجلاب فرهنگی حاکم نجات دهد لذا خدمات امام هادی علیه‌السلام بسیار مهم است؛ مکتب اهل بیت(ع) با سیاست‌های امام هادی علیه‌السلام پا برجاست است و هر گاه شبهه‌ای متوجه اصل و بنیان اسلام می‌شود تنها نوری که تمام قامت در برابر امواج سهمگین این شبهات به پاسخگویی می‌پرداخت امام هادی علیه‌السلام بودند. امام هادی علیه‌السلام در چنین عصری بار خطیر امامت را بدوش داشت و در این مقطع به گونه‌ای بنیان مکتب اهل بیت را سامان داد که تا قرن‌ها پاسخگوی جامعه مسلمین و تشیع باشد امام، آینده دور را در نظر داشت و شالوده‌های مهم فرهنگی و اجتماعی را مشخص کردند .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴تنگناهای عصر امام هادی علیه السلام دشمنی متوکل با اهل بیت (ع)و علویان به حدی بود که امنیت آن‌ها را به خطر انداخته بود، لذا امام هادی(ع) فعالیت‌های سرّی و پنهانی داشتند و حمایت‌های مادی و معنوی از ایشان می‌نمودند و از طریق نامه نگاری این امور انجام می‌شد، در آن روزگار امام(ع) در مدینه بودند و محوریت علمی در آن پایگاه بود بر اساس گزارش شیخ مفید امام در ده سال آخر عمر در سامرا و تحت نظر بودند، آن هم با👈 سعایت یکی از حکام مدینه که به متوکل گزارش می‌داد که امام در حال جمع کردن نیرو و اسلحه است، لذا متوکل امام را به سامرا برد و اگر تدابیر علمی و سیاسی مدبرانه امام نبود مکتب اسلام در معرض خطر جدی بود ( ارشاد ص 312 ) اختناق شدید سیاسی، دسترسی به امام را مشکل نموده بود و در دسترس نبودن امام، خود زمینه ساز مشکلات عقیدتی در پی داشت که منجر به ایجاد فرقه‌های مختلف کلامی و ترویج عقاید سستی در جامعه می‌شد و دین اسلام در معرض شبهات شدید کلامی و.. قرار گرفته بود، از پیامدهای تلخ اختناق سیاسی، ایجاد تفرقه بین شیعیان بود و با تدابیر حضرت از این فرقه‌ها فقط نامی باقی ماند فرقه‌هایی مانند کیسانیه و اسماعیلیه و ... امام از طریق وکلای خود جامعه مسلمین را اداره می نمودند و در واقع مؤسس امر وکالت در این چارچوب، بودند و این امر در دوران غیبت به خوبی برجسته می‌شود . 20 سال از دوران امامت آن حضرت در شهر نظامی سامرا و تحت مراقبت شدید نظامی بود و متوکل بر آن حضرت بسیار سخت می‌گرفت و با آن حضرت برخورد نامناسب داشت. (شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، اول، 1413، ج 2، ص307.)
🌴وضعیت فرهنگی عصر امام هادی علیه السلام عباسیان از نظر سیاسی درگیری‌های فراوانی داشتند و تنها روش ایشان سرکوب بود و البته سرکوب نتیجه عکس می‌داد و موجب آشفتگی بیشتر ایشان می‌شد، وضع فرهنگی هم به گونه‌ای بود که جامعه مسلمین گرفتار فرقه‌های نو ظهور و ساختگی شده بود و در این ظلمتکده، اگر چراغ پر نور امامت نور افشانی نمی‌کرد مردم گمراه می‌شدند. فرقه های نوظهور در عصر حضرت صوفیه : در دوران حیات امام هادی علیه‌السلام فرقه‌های مانند صوفیه رواج یافته بودند و امام با منطق و برهان، آن‌ها را از شیعه زدود و راند و درباره آن‌ها فرمودند؛ صوفیه از دام‌های شیطان هستند و مردم را از ارتباط با ایشان برحذر می‌داشتند غلاة : در اصطلاح شیعه عبارت است از گروهی که امیر المؤمنین و امامان و فرزندان او را به اولوهیت و نبوت توصیف می‌کنند و در حق آنان از حد اعتدال تجاوز کرده‌اند. و در عین حال خود را شیعه می‌پندارند. ائمه طاهرین ـ علیهم السّلام چنین شیوه‌ای را شدیداً انکار نموده‌اند و آن‌ها را مذمت نموده‌اند ثنویان : ایشان قائل به قدیم بودن نور و ظلمت بودند و امام با ایشان نیز مقابله کرد مجسمه : این فرقه بیشتر در بین اهل سنت ، اهل حدیث و حنابله رویش یافته بود و امام به شیعیان نامه نوشتند و از هم‌نشینی با ایشان بر حذر داشتند روش امام بهره گیری از نظام وکالت و نامه‌نگاری بود و تکلیف شیعیان را مشخص می‌نمودند. جاعلان حدیث : گروه دیگری که امام با ایشان مقابله می‌نمود جاعلان حدیث بودند که درباره غاصبان خلافت و حکومت اهل بیت (ع)جعل حدیث می‌کردند و امام با آن‌ها مناظراتی داشته‌اند و حضرت با پاسخگویی به شبهات مانند پدری مهربان از موجودیت شیعه صیانت می‌نمودند و ایشان را در برابر انواع خطرات بیمه کرده بود .