فقیه ستیزان عارف نما(۲)
✍علی محمدی هوشیار
علامه #طباطبایی(ره) درباره سخنان صوفیه و عارف نمایان پوشالی و دیدگاه آنان درباره فقهاء و فهم آنان از دین چنین میگوید:
«پیروان این مکتب معتقدند که راه به سوی کمال انسانی و دستیابی بر حقائق معارف منحصر در این است که آدمی به طریقت روی آورد و طریقت عبارت است از نوعی ریاضت کشیدن در تحمل شریعت که اگر کسی از این راه سیر کند، به حقیقت دست مییابد و بزرگان این مکتب چه شیعیان و چه سنیان سند طریقت را به علی بن ابیطالب(ع) منسوب کردهاند و چون این طایفه ادعای کرامتها میکردند و درباره اموری سخن میگفتند که با ظواهر دین ضدیت داشت و عقل هم آنها را نمیپذیرفت، لذا برای توجیه ادعاهای خود میگفتند اینها همه صحیح و درست است، چیزی که هست فهم اهل ظاهر (فقهای دین) از درک آنها عاجز است و شنیدن آن بر گوش فقها و مردم عوام از مسلمانان سنگین است و به همین جهت است که آن مطالب را انکار میکنند و در برابر صوفیه جبههگیری نموده از آنان بیزاری جسته و تکفیرشان میکنند و بسا شده که صوفیان به همین جرم گرفتار حبس و شلاق و یا قتل و چوبه دار و یا طرد تبعید شدهاند و همه اینها به خاطر بیپروایی آنان در اظهار مطالبی است که آن را اسرار شریعت مینامند و اگر دعوی آنان درست باشد یعنی آنچه آنان میگویند مغز دین و لب حقیقت بوده و ظواهر دینی به منزله پوسته رویی آن باشد». ترجمه المیزان، ج۵، صص ۴۵۷ – ۴۵۸.
@ali_m_hoshyar