تقاطع
🌱حاج عبدالله والی پرچمدار و الگوی جهادی ها است. رهبری او را یک شخصیت نه فقط منطقه ای یا ملی یا جهانی، بلکه «شخصیتی تاریخی» میداند. این گنج ناشناخته سبک مدیریت و برنامه ریزی اش در تقابل جدی با مدیریت بروکراتیک و برنامه ریزی توسعه محور غربی بود.
🌱بعد از رحلت او جمله ای را از برادرش حاج محمودوالی شنیدم که برایم بسیار مهم بود. او که از یاران همراه حاج عبدالله و از مریدان و ادامه دهندگان راه او بود به مدیران انقلابی توصیه میکرد «کار خود را با تکیه بر گروهها و جریانهای جهادی در مناطق محروم پیش ببرند». این جمله ساده و کلیدی در کنار«بشاگرد را باید بشاگردی بسازد» تقاطعی را میسازد که از رموز مهم سبک مدیریت حاج عبدالله در منطقه است.
🌱خروجی اصلی کار حاج عبدالله رشد و تعالی مردم منطقه و شکوفایی آنها است. رشد مادی و آبادانی منطقه در پرتو این رشد اعجاب آور رخ داده است. امام خمینی به حاج عبدالله گفته بود «امید است از این دیار سربازانی برای لشکر صاحب الزمان برخیزند» و این نکته رویکرد مهمی را در سبک مدیریت حاج عبدالله رقم زد. جزییات این شکوفایی را در جای خود باید گفت اما در اینجا چند نکته درباره راهبرد مهمی که حاج محمود والی به آن تاکید کرد اشاره میکنم:
🌱اولا تقابل با برنامه توسعه مادی غربی که عموما فضای ذهن کارشناسهای علوم انسانی خوانده را تسخیر کرده از عهده یک نفر و یک گروه به تنهایی بر نمیاید بلکه باید یک هویت گسترده اجتماعی را با روح و هویت انقلابی به مدد یک منطقه آورد و در تقاطع آن هویت انقلابی و جهادی با استعداد قیام لله که در جامعه محرومین موج میزند ، جریان تعالی و پیشرفت را هم طراحی و هم مشاهده کرد. فرهنگ و هویت انقلابی و جهادی مهمترین دارایی ما برای درگیری با سبک توسعه مدرن است.
🌱ثانیا این تقاطع و اتحاد راهبردی باعث ویرایش فضای عمومی و مردمی و همینطور فضای نخبگانی و حوزوی نیز میشود. کاری که حاج عبدالله در دوران حیاتش پیگیری میکرد این بود که دست طلاب و علمای انقلابی را در دست بشاگرد گذاشت که خروجی اش شد حوزه علمیه پر برکت بشاگرد. همینطور دست بازاریها و متمولین را و سپس دست متخصصین انقلابی در رشته های مختلف را در دست بشاگرد میگذاشت تا مدد کنند که مردم بشاگرد رشد کنند و توانمند شوند.
🌱ثالثا اساسا مسیر دولت اسلامی را باید با طرح «حلقه های میانی» رهبری فهم کرد. نه در مناطق محروم بلکه در همه کارهای دولت اگر هویت مردمی انقلابی پیشقراولان به مدد بیاید هم طرح پیشرفت ایران متولد میشود و هم طلیعه دوران دولت حقیقتا مردمی و اسلامی ظهور خواهد کرد.
درباره این راهبرد بسیار مهم حرفهای زیادی دارم که درباره اش خواهم نوشت.
@ali_mahdiyan
تولید علم و تحول جامعه
🌱یکی از رفقای دوست داشتنی ام جریانی که برایش پیش آمده بود تعریف میکرد که برایم خیلی دلنشین بود. میگفت از سفری جهادی تبلیغی بر گشته بودم، خواب آیت الله حسن زاده آملی را دیدم ، او مرا و دوستم که همراهم بود در آغوش گرفت و بعد گفت «تولید علوم انسانی اسلامی فرع و مترتب بر تولید انسان اسلامی است» این نکته درست و راهبردی تولید علوم دینی در کار رهبران انقلاب اسلامی است هر چند شنیدن آن به این شکل برایم جالب بود.
🌱 اندیشه امام که تزکیه را مقدم بر تعلیم میکند یک اصل اخلاقی را صرفا بیان نمیکند بلکه یک راهبرد تولید علم را معرفی مینماید. اندیشه ای که تولید علم را فرع بر تحول عالِم میداند. و دانش را شان انسان میداند. او که علوم طبیعی را کشف یک ورق نازل از هستی میداند که حقیقتی دارد در ماورای خود و فهم این ورق نازل را به عنوان مقطع آن هستی بینهایت کار انسان سالک و موحد میداند، و بر این اساس، علوم دانشگاهی را نیز شعبه ای از آیه محکمه و فریضه عادله و سنه قائمه میداند، آری او کارخانه انسان سازی (به تعبیر رهبری) میسازد تا اثاره عقول کند و دانش را در ساحتهای مختلف متولد کند. ایجاد جامعه دینی بر محور اراده و حکومت الهی را مقدم بر تولید دانش دینی میداند.
🌱هر قدمی در عینیت که بر داشته میشود از دانشی که تا این نقطه از تاریخ تولید شده است ارتزاق میکند اما «واطلب العلم باستعماله» یعنی رشد دانش، منوط به رشد جامعه مولد علم است. مرزهای علم جابجا نمیشود مگر با تلاش برای تحقق جامعه توحیدی بر اساس آنچه تا کنون روشن و هویدا شده.
🌱با این حساب هم علوم حوزوی و هم علوم دانشگاهی وقتی متحول میشوند که متصل شوند به نیازها و مساله های امروز انقلاب و نظام اسلامی. حوزه منزوی خواهد مرد و علومش نیز شامل قاعده «العلم يهتف بالعمل فإن أجابه و إلا ارتحل» میشود اگر متوجه این راهبرد مهم و حیاتی نباشد.
@ali_mahdiyan
درباره حواشی رد درخواست گفتگو با علیزاده
۱٫۱۰
یک درخواست ساده از جانب جناب علیزاده مطرح شد و یک پاسخ روشن عرض کردم. او خواست در «جدال» حاضر شوم و من نپذیرفتم اولا چون نسبت به نیت و طرح جناب علیزاده مشکوکم و دوم آنچه تا کنون انجام داده را در تقابل با جریان انقلاب میدانم
اما مگر طرح او چیست که تقویت رسانه او را غلط میدانم
۲٫۱۰
برای فهم طرح علیزاده باید مجموعه اقدامات او را به صورت کلان زیر نظر داشت. من اشکالات خاله زنکی عدالتخواهانه به او نمیکنم که پول از کجا میگیری و خرج خودت و تیمت از کجا میاید یا به سبک برخی به او تهمت معتاد بودن بزنم و امثالهم. این روشها به درد کار من نمیخورد اخلاقی هم نیست
۳٫۱۰
علیزاده رسانه را خوب میشناسد و نگرش راهبردی هم دارد. پس حق داریم درباره او بپرسیم طرح او چیست؟ علت چرخش او به عدالتخواهی ناپخته چیست؟ چون آنها همین دو ویژگی را ندارند. پس چرا علیزاده با آنها همراه شده؟
رفتارهای او را ببینیم. در مقایسه ایران با اسراییل در خراب کردن خانه ها.
۴٫۱۰
در فشار افکار عمومی به رهبری برای داستان کرونا. و در نهایت پروژه بی اعتبار کردن رسانه ها خصوصا صدا و سیما. مجموع استوری های جدال که همه با هم فحش و بد و بیراه به صدا و سیما است. همه برای این است که مرجعیت رسانه ای انقلابیون را بگیرد. جریان انقلابی سرگردان را جمع کند
۵٫۱۰
و خودش مرجع رسانه ای باشد. نفوذ در انقلابیون ناپخته با یک مرجع رسانه ای به ظاهر بی طرف کمک میکند تا پایگاه مشروعیت نظام را با جریان نادان و سرگردان پیش ببرد. پس پروژه او اساسا یک بحث علمی نیست بلکه جهت دهی انقلابیون داخل ایران در ضربه زدن به نظام است
چرا با او گفتگو نکردم؟
۶٫۱۰
چون به همه یادآوری کنم طرح او خطرناک است و او همین طرح را گام به گام و با حوصله پیش میبرد. من از گفتگو ابایی ندارم. پیش از این هم با دوستانی گفتگو کرده ام. مثلا گفتگو با جناب شریف زاده از نزدیکان احمدی نژاد در دانشگاه شریف. گفتگو با جناب وظیفه عالی باز از نزدیکان احمدی نژاد
۷٫۱۰
در خانه طلاب جوان قم گفتگو با جناب نصیری و حسن عباسی و قنبریان و نامخواه در عمار . گفتگو با میلاد دخانچی در بسیج شریف و گفتگو با نامخواه در محفل دال. پس اهل گفتگو هستم. اما نه وقتی اصل گفتگو پروژه مقابل انقلاب را تکمیل میکند. نگاه کنید به سیره اهل بیت که جایی که گفتگو تکمیل
۸٫۱۰
کننده پازل غیر است منع میکردند. دیدن اراده طرف مهم است. لذا همان امام که در برهه ای گفتگو با بیگانه میکند در برهه ای نفی میکند. بله گاهی ناچاریم مثل استفاده از این پیامرسانها که عنانش در دست دشمن است و با اراده عمومی و رشد توان داخلی میتوان از آن خلاص شد اما گاهی نه
۹٫۱۰
این ساده لوحانه است که توجه به اراده طرف مقابل نداشته باشیم.
ظاهرا این تشخیص حقیر جناب علیزاده را عصبانی کرد چون با استوری خود جماعت مخاطب خود را گسیل کرد تا حمله ور شوند با فحاشی و توهین. متاسفانه این از علایم قطعی این جریان است که توهین و فحاشی کنند. بی اخلاقی عادتشان شده
۱۰٫۱۰
بیش از هشتاد درصد کامنتهایشان چنین بود. من معمولا تحمل میکردم اما این بار حذف کردم. بد هم نشد.جناب علیزاده خط و نشان کشید و عصبانیتش را نشان داد. برای او و رفقایش شاید این ادبیات نسبت به دیگران عادی باشد.به هر حال باز کامنتها را باز میکنم تا رفقای او ادامه بدهند به توهین
@ali_mahdiyan
به نظرم نه رهبری بدون مردم معنا دارد و نه مردم بدون رهبری.
رهبری بدون مردم یعنی چی اصلا؟ بحث من قبل از این است که حق امامت را خدا میدهد یا خدا نمیدهد. مردم در محق کردن امام نقش دارند یا ندارند. من میگویم اگر امتی نبود و مصلحت او که همان تعالی او است نبود، امامتی نبود و حق امامت معنایی نداشت. عدالت که بروز و جلوه تعالی جامعه است و بستر تعالی و رشد هم هست ، سبب اصلی مشروعیت است به همین دلیل. به این دلیل که ولو حق را خداوند بدهد ملاک خدا در دادن حق امامت ، تعالی امت است ملاک او عدالت است. این همان نکته ای است که از فارابی و ابن سینا تا خواجه نصیر و دوانی و صدرا همه بر آن متفقند. پس امامت هویتش را از امت میگیرد.
اما دقیقا به همین وزان، مردم هم بدون امام چه ارزشی دارند؟ هیچ. حقیقتا هیچ. مردم بدون امام یعنی اراده عمومی واحدی وجود ندارد. یعنی یک جمع پراکنده یا حداکثر یک جمع به سمت پراکندگی. یعنی یک جمع در وضعیت جنگ. یعنی یک جمع در وضعیت استبداد و به سمت نفی آزادی.
کسی که دم از مردم بزند بدون توجه به این نکته یا نمیفهمد یا خودش را به نفهمی میزند. تکلیف مردمگرایی وقتی روشن میشود که تکلیف امامشان روشن شود. جامعه ای که هدایتش در دست رسانه و هنر و ابزارهای شیطان باشد، حرف از مردم گرایی و خواست مردم درش زدن، حرف از شیطان زدن است و اراده شیطان. مردم بدون امام کیست؟ زید و عمرو و بکر است و دعواهایشان. مردم بدون امام کیست من یفسد فیها و یسفک الدما است. مردم با امام انی اعلم ما لا تعلمون است. کسی که دم از مردم میزند و دم از امام نمیزند دروغ میگوید او دارد اراده طاغوت را پیش میبرد ان فرعون علا فی الارض و جعل اهلها شیعا. تکثر و از هم پاشیدگی و استضعاف روش فرعون ها است که برتر شوند. اینها مردم گراییشان به جعل اهلها شیعا میکشد و تقویت علا فی الارض برای فرعونها. لعنتی ها ذهن مردم را به دست رسانه هایی میدهند که عنانش در دست فرعونهای پیدا و پنهان است و بعد مردم مردم میکنند دروغ میگویند. فرعون گرا یند نه مردم گرا. جامعه موسوی و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض است این موسی است که میخواهد همه را تعالی ببخشد و همه بشوند و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین.
نه رهبری بدون مردم معنا دارد و نه مردم بدون رهبری. نه امام بی امت معنا دارد و نه امت بی امام.
@ali_mahdiyan
هدایت شده از پایگاه خبری صدای حوزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | ببینید؛ حجت الاسلام مهدیان در گفتگو با #صدای_حوزه:
حاضر به گفت و گو هستم ولی نه در جدال/ دود ناپختگی مذهبی ها در عدالتخواهی به چشم انقلاب می رود
متن کامل خبر:
v-o-h.ir/?p=31727
🆔 @sedayehowzeh
هدایت شده از مکتب امام
🔰 حجت الاسلام والمسلمین مهدیان
در مصاحبه با #مرکز_گفتمان_توحید :
در " روح توحید نفی عبودیت غیرخدا" هم #اطاعت و #عبودیت کلیدی است و هم روح آن یعنی نفی عبودیت غیر خدا.
نفی عبودیت غیرخدا حیات بخش #توحید است و از دل آن #مبارزه خارج می شود.
لذا همین که توحید به میدان می آید، شمشیرها کشیده می شود.
سخن گفتن از توحید شروع کننده حرکت است وهمه مفاهیم با آن زنده می شود.
#عکس_نوشت
#استاد_مهدیان
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیرخدا
---------------------------------------
🔰 گفتمان توحید
@goftemane_tohid
چند سوال جواب درباره سخنان این روزهای مخالفین طب مدرن و تصمیمات حکومت:
🌱۱.دانش غربی از بیخ و بن فاسد است. رهبری درباره علوم انسانی گفت «ذاتا مسموم» هستند، علم طب هم همینطور است. چون جسم انسان را نمیتوان از روح او جدا دید و...
🌹اولا مراد از ذاتا مسموم بودن یک دانش را رهبری توضیح داده که جهان بینی مسلط بر این علوم است که ذات دانش را شکل میدهد. اما چرا این علم ذاتا مسموم را درش را تخته نمیکنند؟ چرا دانشکده ها هستند، مدارس علوم انسانی هستند؟ چرا کار در دست اقتصاد دان و سیاست دان و تربیت دان و دیگران هست؟
جواب روشن است اینکه یک علم چه هویتی دارد غیر از راهبرد تغییر آن علم است. علم یک کتاب نیست که آن را کنار بیندازی. علم هویت اجتماعی دارد بر متن اعتماد نخبگان و عوام سوار است. روش خود را هم دارد. اینکه من و شما در سطح فلسفه علم چیزی را فهمیده ایم نمیتواند در سطح علم موثر باشد مگر اینکه آن فلسفه امتداد علمی پیدا کند. این به معنای آن نیست که آن بی اعتمادی و آن فهم را کنار بگذاریم بلکه باید آن را حفظ کرد اما تا وقتی این اندیشه تبدیل به علم نشده با ابزارها و روشهای خودش، قدرت تحول یا حذف یک دانش را نخواهیم داشت و سخنانی میگوییم که توان رویارویی با دانشمندان آن علم تجربی را نخواهد داشت.
از خود بپرسید و تحقیق کنید که رهبر جامعه که مسمویت ذاتی علوم انسانی را میداند و اهمیت آن را هم میداند، چه طرح راهبردی برای تحول این علوم دارد؟ و چه طرحهایی را مردود میداند؟
🌱۲. طب بر محور سودجویی پیش میرود و ابزار سیاسی و اقتصادی دنیای مدرن است. همه چیز در غرب بر بستر سوداگری پیش میرود. اصل این است مگر مخالفش ثابت شود.
🌹این حرف در اصل درست است بسیاری از رفتارها و سیاستهای رهبری در مقابل کرونا با توجه به همین سوء ظنهای اقتصادی و سیاسی است. اما برای نفی کلیت یک دانش همان اشکالات بالا را دارد.
🌱۳.فلان کلیپ و فلان مخالفت آن آقای پزشک غربی و فلان موضع آن دیگری را که همه این پروتکلها و واکسن و اصل کرونا را به چالش میکشد دیده ای؟
🌹برادران! یک اصل مهم و ساده را رعایت کنید. من و شما که از یک علم سر در نمیآوریم بگوییم نمیدانم. این درست نیست که با چهارتا کلیپ و نظر فلان آقا که خیلی از اینها هم پشت صحنه هایشان معلوم نیست، داوری کنیم و نظر بدهیم. زیاد دیده ام که برخی رفقا چهارتا کلاس طب سنتی شیخ فلان و حاج آقا فلان را رفته اند درباره سیر تا پیاز طب مدرن اظهار نظر با اعتماد به نفس میکنند.
🌱۴.مگر رهبر هر چه میگوید درست است. شاید نمکی گولش زده یا مرندی تحت فشارش گذاشته. مگر قصه فرزند کمتر نبود؟
🌹 تبعیت از رهبر نه به دلیل عصمت او است بلکه به سبب ولایت او است. کسی که حق ولایت دارد چه بسا خطا هم بکند اما من و شما موظف به اطاعتیم. این به معنای نفی نقد و امر به معروف و نهی از منکر نیست بلکه به معنای آن است که اجازه دهیم یک نفر سخن آخر را بگوید و کمک کنیم آن سخن پیش برود در جامعه. و الا هیچ اختلافی در مقام عمل در جامعه حل نخواهد شد. یک نکته حاشیه ای هم عرض کنم و آن اینکه کسانی که موقع واکسیناسیون کرونا یاد خطای نظام در تولید نسل افتاده اند، هدفشان خواسته یا ناخواسته کم کردن قدرت رهبری جامعه است. این جماعت عملا همان مبنای حجتیه ای ها را پیش میبرند که حاکمیت را به عصمت گره میزدند، اینها برای هر تصمیم رهبران یادآوری خطاهای قبلی میکنند که قدرت و توان رهبری و تصمیم گیری سلب شود. برخی از این استدلالها که اساسا رهبران را آدمهای ساده لوح و ضعیف و بی خاصیت تصویر میکند که این هم بماند
🌱۵.من میدانم یقین دارم که این کار خطا است الان چه کنم؟ چرا باید حرف رهبر را گوش بدهم؟
🌹ما دو نوع تبعیت داریم. یکی تبعیت از پزشک و دیگری تبعیت از حاکم. تبعیت از پزشک تبعیت از سنخ رجوع جاهل به عالم است. اما تبعیت از حاکم تبعیت از حکم است. مثل پیروی از قاضی ولو یقین داشته باشی اشتباه کرده. ولی فقیه صرفا دانشمندی نیست کنار بقیه که در حیطه تخصصی اش از او تبعیت کنیم. بلکه او حاکم است تا کل جامعه بر اساس یک اراده حرکت کند و اختلافات جامعه را فشل نکند. اگر قرار باشد هر کس به علم خودش عمل کند و تبعیت از او را مقدم نکند عملا وجود او بی فایده خواهد بود و هرج و مرج قطعی خواهد بود با وجود هرج و مرج، مدیریت ناکارامد میشود و هیچ امری به نتیجه نخواهد رسید.
🔻یک نکته درست در میان همه نقدها دیده ام و آن انحصار طلبی پزشکی مدرن است. تمسخر دستورات پزشکی سنتی و اجازه حضور قاعده مند اجتماعی به تجربه های پزشکی دیگر ندادن، خطای فاحش دولت قبلی بود که امیدوارم این دولت جبران کند.
@ali_mahdiyan
تقاطع ۲
🌱برای رفع محرومیت مناطق محروم آنقدری که من دیده ام چند مدل اقدام وجود دارد؛
🔻یک طرح، کار را به دست نهادهای حاکمیتی کمک رسان میسپارد. مثلا کمیته امداد، عده ای را زیر پوشش میگیرد و پول را هم از مردم خیر جمع میکند، وام یا مستمری میدهد. این سبک مشکل اقتصادی را حل نمیکند، چون قدرت یک سازمان اینقدر نیست. مردم را هم توانمند نمیکند، باعث رشد فرهنگی نمیشود. خروجیش طلبکار شدن مخاطب، شکستن کرامت نفس آنها و در نهایت عدم ایجاد حرکت در مردم و محرومین است.
🔻طرح دیگر، باز کار را به دست دولت یا نهادهای حاکمیتی میسپارد. اینها طبیعتا به امور زیر ساختی مثل راه و آب و برق و امثالهم میپردازند. این خوب است اما آویزان کردن مردم به دولت بیش از این توان اقدام او را پایین میاورد. نه سرمایه کافی وجود دارد و نه توان اجرا. سالها است کشور از سپردن همه کار ها به دولت آسیب دیده. موتور حرکت کشور در دولت باشد، قطار پیشرفت کشور حرکت نخواهد کرد.
🔻یک طرح دیگر آن است که سرمایه گذار ها را پای کار بیاوریم. این روش را خیلی ها در مناطق محروم دنبال میکنند. سرمایه گذار هم پولش را در منطقه میآورد. اما این جماعت به صورت طبیعی و عادی دنبال سود بیشترند. لذا وارد منطقه محروم میشوند، مردم را در بهترین حالت به کارگری میگیرند، که این هم نیست چون نیروی کارآمد نیاز دارند لذا کارگر هم با خود میاورند، فقط از داشته های منطقه استفاده میکنند و نفع میبرند و دیگر هیچ. حضورشان در منطقه فقط منطقه را محرومتر میکند. نگاه کنیم به خوزستان و بوشهر.
🔻برخی سعی میکنند خود محرومین را تجهیز کنند با کمک به آنها که مثلا صنایع دستی یا کشاورزی و دامداری و یا صنایع و کارگاههای کوچک راه اندازی کنند. این طرح ها هم اکثرا شکست میخورد، چرا که تولید یک حلقه است که باید کنار توزیع و فروش و تبلیغ و رقابت و امثالهم قرار بگیرد که یک مجموعه در میان محرومین نوعا این توان را ندارد و شکست میخورد.
پس راه حل چیست؟
🌱به نظرم ما نیاز به یک تقاطع و اتصال داریم. بین جریانهای مردمی جهادی انقلابی و مردم محروم منطقه. اگر این جریانها میاندار شوند، اولا پول و سرمایه خیرین و سرمایه دارها را به منطقه میآورند اما به دست این جماعت و به منظور هزینه میشود. ثانیا به توانمند سازی و رسیدگی به بدنه مردمی محرومین خواهند پرداخت و آنها را رشد میدهند، نظارت بر کار، مردمی میشود. حلقه های دیگر اقتصادی غیر از تولید را میتوانند تامین کنند، کارشان در آن واحد هم اقتصادی است هم رشد دهنده و فرهنگی و معنوی است، صحنه مطالبه گری ملی نسبت به منطقه محروم شکل داده و دولت و نهادها را به پشتیبانی برای رفع مشکلات زیر ساختی میکشند، جایی که به دلیل مشکلات زیر ساختی حضور به صرفه نیست این جریان ها حاضر میشوند و خلاصه قدرت محرومیت زدایی به نحو قیام دهنده و کرامت دهنده مردم خواهند داشت.
🌱تقاطع جریانها و حلقه های میانی انقلابی و جهادی با محرومین هم مسیر پیشرفت و هم عدالت را میتواند با هم دنبال کند. مردم محروم را پشتیبانی میکند و حرکت میدهد. شاید به همین دلیل بود که رهبری در گفتگو و پیام به جریانهای مردمی جهادی آنها را موتور پیشران عدالت و پیشرفت ، تعریف کرد.
🌱نقصهای موجود جریانهای جهادی مردمی با توجه به این ماموریت قابل رفع است اگر جایگاه و ماموریت اجتماعی و تاریخی خود را در این جهت دریابند و توسعه کمی و کیفی بیابند.
@ali_mahdiyan
نقد «جمهوری خطای ترکیب»
🌱مدتی پیش متنی دیدم از محسن رنانی، او معتقد است این که امام خمینی گفت«ما هم دنیا را آباد میکنیم هم آخرت را ...» یک «خطای ترکیب» است که در ارکان نظام تصمیم گیری ما دخالت کرده از جمله اینکه ما تصور کردیم امکان ترکیب «جمهوری» و «اسلامی» را داریم. اگر ما احکام فردی را وارد حوزه عمومی کنیم و امور اختیاری را اجباری و الزامی کنیم، اولین آسیب را به خود دین زده ایم.لذا جمع دنیا و آخرت برای یک فرد ممکن است اما برای یک ملت شدنی نیست.
🌱نکته اول آنکه قانون شریعت بروز و ظهور توحید است و توحید نفی عبودیت غیر خدا، پس کل شریعت بروز و ظهور آزادی است. اگر بشر به قانونی دست پیدا کرد که حافظ آزادی مردم باشد آیا معقول است که آن قانون لازم الاجرا باشد؟ آیا شما از قوانین جوامع غربی هم میپرسید که چرا لازم الاجرا هستند؟ لابد پاسختان این است که این اجبار برای آزادی است خوب همین ملاک آیا کافی نیست برای اجبار و الزام دستورات دین؟ مگر آنکه بگویید خروجی دین آزادی بشر نیست. یعنی شریعت بروز توحید نیست.
🌱نکته دوم اینکه فیلسوفان مسلمان معتقدند دنیا زمانی آباد میشود که همانگونه که خلق شده به کار رود. دنیا برای آخرت و به سوی او خلق شده. با این حساب وقتی دنیا آباد میشود که حرکت فرد و جامعه به سمت سعادت یعنی آخرت باشد. مگر بگوییم دنیا هویت دیگری دارد و مثلا آفریده ای بی ربط به آخرت است.
🌱نکته سوم اینکه اگر قوانین اسلام فقط فردی باشند چه چیزی حافظ همین عمل فردی خواهد بود؟ آیا حاکمان رفتارهای فردی ما را تحت تاثیر قرار میدهند یا نه؟ آیا میتوانیم عمل فردی محض در جامعه یا تحت حاکمیت را اصلا تصور کنیم؟
🌱 واقعیت آن است که ما معتقدیم مردم دنیا محتوای قانونهایی که پذیرفته اند خروجیش آزادی بیشتر نیست بلکه ظلم بیشتر است. وضعیت کشورهای دنیا و جامعه جهانی کاملا تایید کننده است که همه دنیا مجبورند باید قدرتهای مادی را به عنوان حاکمشان بپذیرند. از آن بدتر اینکه همین قانون را هم حقیقتا مردم ننوشته اند بلکه خروجی کانونهای ثروت و قدرت است.
🌱جالب است که قدرتهای دنیا فشار چند ضلعی به یک کشور میآورند و تحریمهای بی سابقه قرار میدهند بعد شاخصها و خط کشهای خود را قرار میدهند که بگویند چقدر ضربه خورده اید بعد همین ضربه را متفکرینی مثل این شخص تبدیل میکنند به تیشه تا به ریشه عقاید مردم بزنند و دین را انکار کنند. اگر واقعیات امروز دنیا درست دیده میشد شاید این تحلیلهای خودمتناقض هم متولد نمیشد.
@ali_mahdiyan
ارتداد در جاده خشم
🌱آینده تاریخ بعد از همه جنگها و درگیریها، جنگ عطش است. دعوا بر سر آب. حاکمان ظالم آب را جیره بندی میکنند. مردم را به جان هم میاندازند تا حکمرانی کنند.
🌱بر این اساس داستان «مکس دیوانه۴؛ جاده خشم» جورج میلر، محصول ۲۰۱۵ آمریکا شکل گرفته، فراری دادن چند زن که بنا است مظهر عشق و امید باشند به سوی سرزمین سبز، و سپس تغییر مسیرشان و بازگشتشان به همان نقطه حاکمیت ظالمان، شورش زنانه ای است تا همان جامعه ظلم زده پر از برده و گدا را تبدیل کند به سرزمین سبز و در نهایت مکس قهرمان در میان توده مردم محو میشود.
🌱همه چیز در داستان پر زد و خورد و اکشن جاده خشم ، حول یک نکته شکل گرفته، اینکه امید را نه با فرار از جامعه ظلم زده میشود پیدا کرد که رفتن به سمت یک نقطه تخیلی واهی است و نه با بازگشت به گذشته که یک مرداب متعفن شده است، بلکه باید ایستاد و جنگید و سرزمین سبز را ساخت. این پیام مشترک بسیاری از فیلمهای هالیوود برای مردم معترض و جامعه ملتهب آمریکا است. اما
🌱اما ایده وحید یامین پور در داستان «ارتداد» را دوست دارم با همه اشکالاتش. او فرض میکند سال پنجاه و هفت، مردم یک جا خطا میکردند آن روز تاریخ چگونه رقم میخورد؟ خمینی را میکشتند مثلا بعدش چه میشد؟ بارها دلم میخواست بگویم بیایید بعد از هر جریان اعتراضی، آینده را با این ایده بازخوانی کنیم. فرض کنیم جمهوری اسلامی با همین «شعارهای رضا شاه روحت شاد» و امثال آن نابود میشد. بیاییم قصه بگوییم. تخیل کنیم. ما بعدش چه میشد؟ چه حکومتی برپا خواهد شد؟ آیا سرزمین سبز خواهیم داشت؟ یا بیابان خشک پر از گدایان و برده ها؟ آیا بازگشت به گذشته خواهیم داشت یا آینده ای مبهم؟ آیا دوباره خواهیم ساخت؟ یا دو دستی تقدیم خواهیم کرد؟ خلاصه آنکه اینبار پازل چه کسی را تکمیل میکنیم؟ خمینی را یا محمدرضا را؟
🌱حکومت چه کسانی را در عالم تقویت خواهیم کرد؟ و حکومت چه کسانی را نابود خواهیم کرد؟ آب آن روز جیره بندی میشود یا به همه میرسد؟ گدایان و برده ها به جان هم خواهند افتاد یا کنار هم با محبت و آرامش خواهند بود، دوست دارم آن زمان جملات عدالتخواهانه جماعتی را بشنوم. دوست دارم آن زمان ببینم الواتهای مرفه ما بنا است فریاد روحت شاد را برای چه کسی سر دهند. دوست دارم ببینم اعتراضهای کور از جنس جیغ بنفش که معلوم نیست به جز بیان درد دنبال چیست، چه عاقبتی پیدا میکند؟ اما دوست ندارم آن روز مادر شهیدی زنده باشد که بخواهم ببینمش یا پای صحبتهایش بنشینم.
@ali_mahdiyan
1_1331398423.m4a
41.87M
#هویت_و_سبک_زندگی
#طلبه_عصر_انقلاب
جلسه هشتم. ۹ آذر ۱۴۰۰
مدرسه معصومیه قم
شیخ علی مهدیان
@ali_mahdiyan
هدایت شده از حجره های روضه«مدرسه علمیه معصومیه»
محفل حجره های روضه
✅ هویت طلبگی میان دو کوچ تعریف میشود، نفر و رجعت.طلبه باید علم را از وحی بگیرد و تا امتداد اجتماعی برساند. لذا سبک زندگی طلبه دو دوره دارد، دوره رشد و دوره خدمت. باید برای هرکدام از اینها برنامه داشته باشیم.
⬅️ برگرفته از مباحث هویت و سبک زندگی طلبگی | استاد مهدیان
⏰ هر هفته سه شنبه ها بعد از نماز مغرب و عشا، مسجد مدرسه علمیه معصومیه(س)
🔹 با سخنرانی استاد مهدیان
@hojrehayeroze
چگونه کوه را از جا بکنیم
بر اساس آیه ۹۳سوره بقره
🌱در قرآن آیات جذابی درباره کندن کوه از زمین آمده است. و رفعنا فوقکم الطور... کوه طور را از زمین کندیم و بالای سرشان بردیم. به این اتفاق مهم از زوایای مختلف میشود نگاه کرد.
🌱 از جمله اینکه آیا خداوند خواسته یک عده را بترساند و به اجبار از آنها تعهدی بگیرد؟ اگر اینطور باشد این تعهد اجباری چه ارزشی دارد؟
🌱بالابردن کوه برای این نبوده که به اجبار از مردم تعهدی گرفته شود نشانه اش هم این است که اصلا قوم موسی در قلوبشان بنای عصیان هم داشتند «قالوا سمعنا و عصینا ...» یعنی به ظاهر گفتند گوش دادیم و در دل گفتند عصیان میکنیم.اگر اجبار بود که همانجا نابود میشدند. علامه طباطبایی هم برداشتش از این آیه همین است که این نشان دادن اعجاز و قدرت بوده نه اجبار برای انجام یک فعل.
🌱اما حتما این بروز قدرت برای تغییر اراده مردم موثر بود. اساسا حرف حق وقتی با هویت قدرت و اقتدارش بیان میشود و به تماشا کشیده میشود، موثرتر میافتد. امروز شما در فضای رسانه ای سخنی که بیشتر اثر اجتماعی و رسانه ای دارد را بیشتر نگاه میکنید و به آن توجه کرده و درباره اش میاندیشید. با شکل گیری یک نظام و حکومت اسلامی، سخن حق اسلام بیشتر در دنیا شنیده شد و توسعه پیدا کرد. این نقش «قدرت» است در «دعوت». لذا پیامبر فرمود الخیر کله فی السیف و تحت الظل السیف... خیر همه اش در قدرت و زیر سایه قدرت است.در جهاد ابتدایی یا جهاد دعوت، این دعوت در بستر قدرت جدی گرفته میشود و مخاطب را متوجه و جذب میکند. حوزه های علمیه همانقدر که به علم مقدس میاندیشد باید به قدرت مقدس هم فکر کند.
🌱اما این آیه یک نکته مهم و ظریف دیگری هم دارد و آن اینکه چطور میتوان امور راسخ در جامعه و در نفس انسان را از بیخ و بن کند و بلند کرد. چطور عشق هایی که اسیرمان کرده و اخلاق بدی که راسخ شده را بکنیم، چطور سنتهای غلط و هنجارهای بد و غلط را از جان یک جامعه بکنیم؟
🌱 اعجاز موسی باید تناسب داشته باشد با آنچه موسی ع از مردم خواسته است، مردم کنده شدن کوه را که میبینند در میابند با بروز و ظهور اراده و قدرت الهی هر امر راسخی کنده میشود. اگر موسی ع از مردم میخواهد «خذوا ما آتیناکم بقوه و اسمعوا...» فرمان را به قوت بگیرید و اطاعت کنید. این نشان میدهد که همان طور که اراده خدا در عالم خارج کوه راسخ را میکند و بلند میکند این تبعیت و اطاعت و ولایت پذیری میتواند همه ویژگیهای راسخ فرهنگی اجتماعی را از جا بکند.
🌱حاکمیت و ولایت الهی وقتی که جامعه ای درش اطاعت رشد میکند بیشتر بروز و ظهور پیدا میکند.چرا که دین و شریعت ظهور واقعیت و تکوین است. اطاعت امت البته اطاعتی از سر اندیشه و فهم و نه تقلید کور. لذا میگوید «و اسمعوا»
🌱اما قوم موسی ع وقتی به این دستور عمل نکردند دلهایشان پر از عشق به گوساله شد و نتوانستند کوه این عشق را از جانشان بکنند. بلکه رسوخ ویژگیهای برده کننده و اسیر کننده در قالب یک عشق شدید در جانشان جدی تر شد.
و اشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم....
@ali_mahdiyan
هدایت شده از خانه طلاب جوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 بخشی از گفتگو با دکتر #موسی_حقانی پیرامون شخصیت سیاسی مرحوم #آخوند_خراسانی
📄 ادامه گفتگو را در نشریه ۷۲ عهد بخوانید🔺🔺🔺🔺
#نشریه_عهد
#عهد_هفتاد_و_دو
📢 برای مشاهده و دریافت این شماره از #نشریه_عهد به کانال این نشریه مراجعه نمایید:
🌐 کانال نشریه عهد
🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰
🆔 @Khanetolab
recording-۲۰۲۱۱۲۰۷-۱۸۰۹۱۷.mp3
2.6M
#هویت_و_سبک_زندگی
#طلبه_عصر_انقلاب
جلسه نهم. ۱۶ آذر ۱۴۰۰
مدرسه معصومیه قم
شیخ علی مهدیان
@ali_mahdiyan
تربیت و ولایت ۲۰ آذر۱۴۰۰.mp3
11.4M
برشی به مقوله #تربیت
در مکتب حضرت امام ره
جلسه اول
شیخ علی مهدیان
۲۰آذر۱۴۰۰
@ali_mahdiyan