حاج کاظم دو
🔹فیلم پانزده دقیقه ای محمدرضا شهبازی به اعتقاد من دو اثر داشت. یک اثر همان بود که درباره اش زیاد گفتگو شد؛ جلوگیری از آمدن چهره هایی که انقلابی ها نمیپسندند، به صحنه صدا و سیما. من هم با اینکه هم با انفعال نسبت به سلبریتیها مخالفم و هم اساسا با این افراد مشکل دارم، اما مخالف این حرکت بودم. دلایل خودم را هم داشتم. از جمله اینکه اگر از بین سلبریتی ها کسانی که در کشاکش اغتشاشات سکوت کرده اند یا خطای کمتری دارند، به صدا و سیما بیایند و تحت مدیریت باشند، فضایی که بین خود این جماعت شکل گرفته شکسته میشود و یک شکست برای جریان پر مدعای سلبریتیها خواهد شد. الان را نگاه کنید ببینید در مجموع چه تصویری ساخته شد. یک رشیدپور مظلوم از خودگذشته برای مردم و یک جمع انقلابی نق نقوی بسته ی انحصار طلب. خوب شد واقعا؟ ما خیلی وقتها سیاستمان ، نگاهش به مردم نیست حزب اللهی مردم نیستیم بلکه خود را در قوطی کبریت یک جریان و حزب موازی با بقیه پنهان کردیم. همین روحیه باعث میشد اقدامات حاج قاسم را نتوانیم بفهمیم. حتی رفتارهای رهبری بعد از اغتشاشات را چه در عفو گسترده و چه بحثهای دیگر نمیتواند توجیه کند. این مسیر خطا است. اما این حرف را مدتها است میزنیم. آنچه در این واقعه رخ داد اتفاق مهمتری بود. قهرمان سازی.
🔹من این خطر را جدی و جدید یافتم. محمدرضاشهبازی بعد این اقدامش تبدیل شد به یک قهرمان. اشکالی دارد؟ بله.
من با خود او هم کاری ندارم، در او متوقف نشویم. او یک نشانه است.
کسی که رفتاری میکند که جگرها خنک شود. با یک بروز احساسی، با حرف زدن به شهدا با درگیری با خرپولهای مفت خور همیشه مدعی که هزینه نمیکنند و لگد هم میزنند. بچه پایین شهر، خوش مشرب و منتقد و خلاصه به تعبیر امیرحسین ثابتی، آژانس شیشه ای دو و حاج کاظم دو و ....
🔹اشکال کار کجا است. اشکال کار در این سبک قهرمان سازی است.
قهرمان امروز باید چگونه باشد؟ شاید همه تلاش رهبری برای معرفی الگوها و قهرمانها برای این است که بدنه انقلابی ما به خطا نیفتد.
محمدرضا شهبازی یک رفیق مومن دوست داشتنی است اما اگر بنا باشد قهرمانش کنیم یعنی او را در جهت دادن به نوجوان و جوان انقلابی بنشانیم آن وقت سوالهایی باید پرسید.
آیا جریان احساسی که مدتها است «نقد ها را تبدیل بی اعتمادی به نظام میکند» میتواند قهرمان نوجوانان ما باشد؟ در همین فیلمش، ببینید در نهایت حستان نسبت به نظام و مدیرانی که لابد پشت پرده اش هستند، چه میشود؟ دستهایی قوی که همیشه این جماعت سلبریتی را میآورد و انقلابی ها را کنار میزند و ما را «اسکل نظام» میکند. این تصویر شما را به انسداد و ناامیدی و خالی کردن صحنه سوق میدهد.
🔹 آیا جریانی که مدتها است پشت دست اشتری ها را با حمایتها و گفتمان سازیش پر میکند و برایشان آتش تهیه میریزد میتواند قهرمان ما باشد؟ آیا جریانی که اهل باندبازی و رفیق بازی و امثالهم هم هست به گونه ای که نه تنها بعد از تهمت پرچم سوزی و قرآن سوزی اشتری به نظام، باز تمام قد پشت او قرار میگیرد بلکه نظام را هم متهم میکند، میتواند قهرمان ما باشد. جریانی که تنفسش اساسا در دو قطبی است حالا یا نسبت به هاشمی و لاریجانی یا به قالیباف و حداد یا هر کس دیگر (که البته هر یک از اینها هم هزار و یک جور خطا و اشتباه دارند) آیا میتواند قهرمان ما باشد. این جریان احساسی انقلابی است که به دلیل کاستی هایش همیشه جریان ناامیدی و بی اعتمادی انقلابیون و متدینین را مدد کرده است.
🔹رفقا! قهرمانهای کوتوله، جبهه را کوتوله میکنند. نگاه کنید ببینید قهرمان سازی دیروز ما از احمدی نژاد امروز چه بلایی سر جبهه انقلاب آورده. شهبازی رفتاری کرد، غلط یا درست، میشود نقدش کرد، اما فوت کردن در این گونه بادکنکها آخر سر باعث میشود آدرس غلط بدهیم و انحراف ایجاد کنیم. پیشروی انقلابی که در چشم همه است باید بیشتر قرابت را با رهبری و عقلانیت و تدبیر او داشته باشد.
باز هم خود دانید.
@ali_mahdiyan
پاسدار شدن؛ راه درمان و راه رشد
🌹همانطور که یک فرد میتواند نماد هویت یک ملت شود، یک سازمان هم میتواند.
سپاه اینگونه است.
سپاه نشان داد روش تقابل با راهبرد «بحران پی در پی» که در ایران به شوخی به نام «موقعیت حساس کنونی» شناخته میشود ، چگونه است. تقابل با روش شیطان:
🌹لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیم * ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أكْثَرَهُمْ شَاكِرِین
تقابل دشمن سیصد و شصت درجه است و تا وقتی در مسیریم دائمی است تا اینکه ناامید شود. او خود البته مایه رشد جبهه حق است.
الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون
شیطان باعث میشود جبهه حق رشد کند. پیشرفت در بستر مبارزه با او رخ میدهد. چگونه؟
🌹این همان نکته ای است که سپاه به عنوان یکی از نمادهای مردم به ظهور و بروز بکشد.
پاسداری دائمی از خود، از حق و حقیقت، از مسیر تحول یعنی انقلاب، پاسداری اساسا (الذین اتقوا ) ، بیدار بودن مقابل دشمن و سستی نکردن و شش دنگ بودن (اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا) ، این همان است که در الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلا هم یاد میگیریم. این ها باعث رشد و توسعه جبهه حق میشود. سپاه وسط دشمنی ها یک نهال کوچک بود در مدت دو سال به سرعت رشد کرد رشد ایمانی.
🌹سپاه جایی بود که از ابتدای انقلاب زیر نظر سیدعلی خامنه ای عزیز و حکیم قد کشید او در جایی میگوید من و شهید بهشتی تقسیم کار کردیم سپاه زیر نظر من و جهاد سازندگی زیر نظر او باشد.
بیست و چند سال بعد از شهادت شهید بهشتی جهاد سازندگی را سر بریدند اما خامنه ای حکیم ، دوباره آن را کنار هویت بسیج پیوند زد و دوباره آن را جوشاند. سپاه اهل خدمت هم شد.
🌹جنس جبهه حق این است وسط جنگ میجوشد رشد میکند توسعه میابد. این قاعده را بلد باشیم در میانه درگیری با شیطان با امیدی عمیق و ایمانی میجنگیم. و پیشرفت میابیم.
🌹مسیر پیشرفت غیر از مسیر توسعه غربی است. او با دزدی رشد میکند و ظلم. این با قیام رشد میکند و مقاومت. با جهاد.
انقلاب را هنوز نشناخته اند هنوز کار دارد با این عالم مادی ضال و گمراه و مغضوب خدا.
مسیر مردان خدا را باید شناخت، چشم در چشم دشمن ظالم، گوش به فرمان امام، خاکسار و عاشق مردم و تکریم کننده بشر.
🌹آنانکه با استشمام بوی قدرت حواسشان را از دشمن متوجه هم میکنند، عقبند.
🌹آنانکه تن صدایشان را از ترس این حزب و آن حزب با خوش آمد این و آن یا به امید طرفداری عده ای تنظیم میکنند، عقبند.
🌹آنانکه نزدیک انتخابات که میشود برای خود دشمن میسازند و ملت را سر کار میگذارند، عقبند.
🌹آنانکه مثل آب خوردن تهمت میزنند و هو میکنند و دروغ میگویند که به جایی برسند، عقبند.
🌹آنها که اهل باند بازی و «رفیق بازی» و کشتی گرفتن هستند که قدرتی کسب کنند، عقبند.
🌹سپاه شاخص است. شهیدان شاخصند. مسیر تعالی و پیشرفت را اینگونه باید طی کرد و لاغیر.
کاش همه ما پاسدار باشیم، پاسدار خودمان، پاسدار حق و حقیقت، پاسدار انقلاب اسلامی.
پاسدار شدن راه درمان دردهای فردی و اجتماعی ما است
@ali_mahdiyan
الگوی تمام نشدنی
❤️جذابیت و زیبایی واقعیتی دارد که جوشیده از بروز و ظهور یافتن اوصاف و صفات خداوند است. در عالم خلقت که «نظام احسن» است همه زیبایی ها در همه موجودات نهفته است «فاینما تولوا فثم وجه الله» هر سوی که چشم بچرخانیم زیبایی میبینیم.
دل هر ذره را که بشکافی
آفتابیش در میان بینی
❤️ اگر کسی بتواند آن وجه الهی را در عالم ببیند یعنی موحدانه نگاه کند حتی تلخترین صحنه ها به لحاظ ظاهری برایش مظهر «ما رایت الا جمیلا» خواهد بود.
اما انسانها و سازمانها و نهادهای اجتماعی و جوامع و تمدنها میتوانند، محل بروز و ظهور بیشتر جذابیت در عالم باشند. انسانها میتوانند با عبودیت خود، کاری کنند که «تخلقوا باخلاق الله» شوند. یعنی ظهور دهنده «و علم الادم الاسماء کلها» باشند. اسمها و ویژگیهایی که مظهر زیبایی و جذابیتند «و لله الاسما الحسنی» این زیبایی است که چشم را خیره میکند چون «کلمه الله هی العیا» است. این زیبایی که هر چه بیشتر ظهور و بروز پیدا کند در عالم دیگران را جذب خود میکند.
«اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنْ بَهائِكَ بِأَبْهاهُ وَكُلُّ بَهائِكَ بَهِيٌّ، اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهائِكَ كُلِّهِ . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنْ جَمالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَكُلُّ جَمالِكَ جَمِيلٌ، اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِجَمالِكَ كُلِّهِ»
❤️این بهاء و حسن و جمال چیزی است که انسان موحد و جامعه توحیدی دنبال میکند تا به آن دست یابد. این زیبایی و جذابیت مخصوص موحدین است.
هویت انسانی دارای شعور و اراده چه در قامت فرد انسان چه در قامت تشکیلات و سازمان و نهاد و چه در قامت جامعه میتواند به این جایگاه برسد. اما دو سوال:
این ویژگی چگونه است و چگونه بدست میآید؟
❤️جذابیت توحیدی اولین ویژگیش «جامعیت» است. هم لطافت دارد هم قدرت، هم اشداء است و هم رحماء. هم با مردم با کرامت و صفا و صلح و سلم برخورد میکند و هم با دشمنان و ظالمان در اوج شدت و حدت و عزت.
اگر اهل احساس است، اهل عمل است، اهل عقلانیت هم هست نگاه عمیق و راهبردی دارد.
اگر اهل ایمان و عقیده دینی است اهل اقامه و حاکمیت و سیاست توحیدی هم هست.
❤️همه اینها با هم در چنین هویتی جمع است و همین ریشه جذابیت و زیبایی آن است. امام ره جمع اوصاف متعارض بود ، امت او نیز چنین بود. سرداران و مجاهدین او نیز. حاج قاسم و حججی و ابراهیم هادی و دیگران چنین بودند.
مجمع اضداد بودن و جامع بودن از ویژگیهای مشترک آنها است.
اگر به توصیف رهبری درباره سازمان سپاه پاسداران نیز دقت کنیم به همین نکته میرسیم.
جمع علم و عمل، جمع قدرت سخت و نرم، جمع واقع گرایی و آرمانجویی و ....
❤️اما راه دستیابی به چنین جامعیتی چیست؟ چگونه یک فرد یا سازمان یا جامعه میتواند به چنین جایگاهی برسد؟ چگونه همه اینها به وحدت و جمعیت در یک انسان جمع میشوند؟
راهش اتصال به انقلاب و حفظ این اتصال است. انقلاب را یک پدیده سیاسی صرفا نباید دید. بلکه یک هویت ایمانی دارد. انقلاب یک تحول است در جان امت به تعبیر رهبری یک «بعثت درونی» است. یقظه و بیداری است. قیام است.
❤️غرور و خودشیفتگی ضد آن است. رها کردن و پاسداری نکردن ، ضد آن است. تنبلی و کسالت ضد آن است. باید پاسدار این سلوک معنوی بود یعنی تقوا داشت ، این عبودیت و این تقوا و آن سلوک و قیام که در اندازه امت نامش مقاومت و استقامت جامعه است و در جان فرد نیز ثبات قدم و تقوا و مراقبت است، انسان را قدم به قدم به چنان جایگاهی میرساند که در دنیای پر از جذابیتهای دروغین و پر از سخنان اعجاب آور ولی سر کاری شما را تبدیل به مظهر کلمه الله هی العیا میکند مظهر و لله الاسماء الحسنی، مظهر جذابیت برتر و اینگونه است که الگویی ماندنی خواهیم شد برای همه .
همشهری
@ali_mahdiyan
هویت زن۱ ۲۰۲۳۰۸۱۹_۲۰۲۱۲۳.mp3
51.04M
هویت زن در مکتب امام ره
بخش اول
شیخ علی مهدیان
@ali_mahdiyan
هویت زن۲ ۲۰۲۳۰۸۱۹_۲۰۲۸۵۷.mp3
51.65M
هویت زن در مکتب امام ره
بخش دوم
شیخ علی مهدیان
@ali_mahdiyan
هویت زن۳ ۲۰۲۳۰۸۱۹_۲۰۳۶۲۸.mp3
48.59M
هویت زن در مکتب امام ره
بخش سوم. آخر
شیخ علی مهدیان
@ali_mahdiyan
هدایت شده از خانه طلاب جوان
⏳ثبت نام آغاز شد...
📚 سیر مطالعاتی صراط (منظومه فکری مقام معظم رهبری)
💻 از طریق سایت خانه طلاب جوان🔻🔻
https://khanetolab.ir/serat-study-form-sabtenam/
🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
هدایت شده از خانه طلاب جوان
9.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠از فطانت تشخیص تا ذکاوت برخورد
💠از رسالت مرزبانی تا مسولیت هدایت
💠از حضرات مطهری و مصباح تا حضرات بهشتی و خامنه ای
💠از بلندای عقلانیت نظری تا پهندشت عقلانیت عملی
چند خطی برای شروع...
در باب این کلیدواژه ها
#مهدیان
#عدالتخواهان
#خوارج
🔻از خدا توفیق فرصت و قلم و زبانی را میخواهم که قدری از عظمت فطانت دانشمند و اندیشمند متالّه مکتب امام، و استاد کم نظیر مردمسالاری ولایی، حجت الاسلام حاج علی مهدیان در کشف فساد بی بدیل عدالتخواهان بنویسم و شرحی باشم بر نگاره های ایشان تا روشن شود چرا امروز انقلاب اسلامی دشمنی بزرگتر و موثرتر از عدالتخواهان موجود ندارد و چگونه امروز عدالتخواهی جمع تجدد و تحجر است و نقشی جز کُند کردن شمشیر ولیّ حق ندارد
و نقش تاریخی شان دقیقا همان نقش خوارج است.
پینه بسته هایی حق طلب که با تکیه بر حق نابجا ، شمشیر علی در زدن معاویه را کند کردند و جمهوری اسلامی علی را به بن بست و اضمحلال کشاندند.
آن قدر که دیگر هیچ وقت کار به مدار خود بازنگشت و زدن معاویه شد خواب و خیالی دور و دراز.
فتنه نهروان خاموش شد ولی دیگر علی نتوانست عزم و رمق این جامعه ناامید پراکنده را برای جنگ با معاویه همراه کند و شد آنچه شد
البته فهمش خیلی سخت نیست ، به شرط آنکه کمی در باغ باشیم و از باندبازی خارج بشویم.
مثلا اگر امروز ابتدایی ترین جهاد در کنار ولیّ خدا، جهاد امید است برای تحقق اراده پیشرفت، بگردیم ببینیم دورترین طیف انسانی از امید را در کدام دار و دسته امروز ایران میتوان یافت.
و یا مثلا اگر برنده ترین سلاح دشمن ، جنگ شناختی در بدبین کردن مردم به جمهوری اسلامی و شکستن اراده ملی پیشرفت است ، ببینیم نزدیک ترین طیف به برآورده کردن آرزوی دشمن کیست و کجاست؟
خوب است ، باری دیگر بیانیه جنبش عدالتخواه در دیدار دانشجویی رمضانیه امسال را از نظر بگذرانیم و در بند اول ببینیم که چگونه نقش دشمن انکار و ناامیدی مردم محصول جمهوری اسلامی معرفی میگردد.
🔻و البته همچنان از خدا فرصت و قلم و زبانی میخواهم که بر این برادر محبوبم و استادعزیزم ، شیخ علی مهدیان بشورم و او را زنهار دهم از روش منفعل ، کم ثمر ، تهدید محور و مرزبانانه دو علامه دردمند، دو پاسدار غیور مرزهای توحید و ولایت ، شهید سعید حضرت آیت الله مطهری در مواجهه با مجاهدین خلق و حضرت آیت الله مصباح یزدی در مواجهه با شریعتی چی ها و دوم خردادی ها و صدالبته یادآور شوم روش فعال ، موثر ، فرصت گرا ، مسئولانه و هدایتگرانه دو راهبر سیّاس، دو حکیم فقیه امت ساز ، شهید عاشق آیت الله سید محمد حسین بهشتی و طبیب شفیق حضرت آیت الله خامنه ای را
و عاجزانه عرض کنم ، فطانت فهم انحراف و جسارت بیان انحراف ، غیر از رشادت فهم نحوه مواجهه با انحراف و ذکاوت طراحی و تدبیر درگیری با انحراف است.
خوب است به این تفاوت تلاش ها و تفاوت نتیجه ها نظری بیندازیم و بیندیشیم که آیا در کنار عقلانیت نظری مکتب امامی ، به قدر کافی از عقلانیت راهبردی این مکتب در مواجهه با جریان های حزب اللهی یا انقلابی منحرف بهره برده ایم؟
🔻و کماکان فرصت و قلم و زبانی که نشان دهم ، تخم حیات عصیانگر اصلاحی خمینی در هیچ جریانی به قدر عدالتخواهان به شکوفایی نرسیده است و هیچ جریانی به کمیت و کیفیت عدالتخواهان در تحکیم عملی ولایت فقیه و بسط اجتماعی آرمان هایش نقش نیافریده است و اگر نبودند ایشان که به ندای آرمان خواهی رهبر انقلاب در ابتدای دهه هشتاد لبیک بگویند، کثیری از خطوط هویتی انقلابی و افتخار آمیزامروز حزب الله مثل دهه هفتاد مفقود میماند و هیچ گاه فرصت طرح آرمان تمدن اسلامی و مواجهه پیشرفتی با جریان توسعه پدید نمی آمد، اما همین حیات عصیانگر خمینی خواه، همین لبیک ولایی عدالتجوی دهه هشتاد مادامیکه نو به نو از شعور مکتبی امام تغذیه نکند میشود قوی ترین نیروی دهه نود برای برهم زدن جمهوری اسلامی علی.
و اینجاست که علی دردمندانه عمار ها را فرامیخواند و مجاهدانه بابی از تبیین به روی خوارج میگشاید و اینگونه شصت درصد ایشان را به خیمه هدایت بازمیگرداند.
و اینجاست که شمشیر برنده مالک ها و مطهری ها و مصباح ها و مهدیان ها در مواجهه با مارقین به تنهایی نمیتواند کاری از پیش ببرد.
🍀امروز همگی مان محتاج عقلانیت راهبردی مکتب امام و تکیه بر آن برای طراحی میدان ها و مواجهه ها هستیم
خوب است که این نیاز مشترک، عطشی مشترک گردد و ما را به هم اندیشی و هم طراحی بکشاند
تا از به خط زدن های جسور و غیور اما بی طرح و بی یاور و بی ثمر نجات یابیم.
🇮🇷حمزه وطن فدا
عدالتخواهی مرید حاج علی مهدیان
@ali_mahdiyan
امید ایمانی.mp3
16.84M
خیلی ها متوجه نیستند امیدی که از سر ایمان باشد با امیدهای متداول تفاوتهای جدی دارد.
در بیست دقیقه تلاش کردم در این باره توضیح دهم.
@ali_mahdiyan
داستان شیب تند و قله
🔹چند سال قبل از پیروزی انقلاب، سیدعلی خامنه ای حکیم جوان قاعده پیشرفت یک امت را در مسجد امام حسن ع مشهد توضیح میداد. خلاصه مسیر این بود:
۱.کلا سبک رشد، با اراده الهی انجام میشه. منتظر اراده او باید بود. اراده او ورق را بر میگرداند، فتح و پیروزی که ایجاد میکند خیره کننده است.
۲. محصول این اراده الهی آن است که اتفاقی انفسی در جان شما رخ میدهد به نام «بعثت»، یا همان «انقلاب». و سپس همه عالم هماهنگ با خواست شما میشود.
۳.راه دستیابی به این معجزه الهی چیست؟ «صبر» و «توکل». «صبر» اوج «ایمان» است «راس الایمان» است و «توکل» به اراده خدا «امید» حقیقی ایجاد میکند. «ایمان» و «امید».
۴.راه ایجاد این «ایمان» و آن «امید» چیست. اینکه همه وجودتان را مزین کنید به ایمان و امید. در عمل نشان دهید، در زبان محقق کنید. بگویید و بگویید. عمل کنید و عمل کنید. همانکه در سوره والعصر میخوانید.
۵.خدا در فشار و بلا یتان میگذارد. از جانب دشمن فشارهای سخت پیش میآید، ضعفهایتان هم جلوی چشمتان میآید. ولی تلاش کنید صبر کنید. ناامید نشوید. ادامه دهید.
خوب؟
حالا برگردید اتفاقات یک دهه گذشته را مرور کنید.
🔹الان اراده «بریکس» و «شانگهای» و عربستان و فسقلی های زیر خلیج فارس و بالای خزر با شما همراه شده. با آسیای شرق و آسیای غرب و آفریقا و آمریکای جنوبی وارد معاملات با رویکرد حذف دلار شدید. آمریکا پولهای بلوکه شده را دارد پس میدهد. بدنه مدیرانتان جوانان آرمانجوی پر کارند. صحنه رسانه مجازی تحت مدیریت آمریکا فیلتر شده. حضور مردم در پیام رسانهای داخلی چندین برابر شده. اهالی هنر و رسانه الک شدند. شیب تورم کم و کنترل شده، بانکهای دولتی از وضع ضرر خارج شدند. شیب نزولی جمعیت تغییر وضعیت داده و وضعیت رشد گرفته. خوب؟ ثم ماذا؟
صبر کنید. باز تصویر چند سال قبل ترش را به سرعت مرور کنیم. توضیح میدهم. عجله نکنید.
🔹صدها نفر در روز کشته کرونایی یعنی هزاران نفر روزانه عزادار میشدند. دولت وقت گرفتن دارو و واکسن را منوط به پذیرش اراده غرب و فتف کرده بود. مدیران رسما دروغ میگفتند در قصه بنزین در قصه بورس. روحانی دم از رفراندوم میزد. تا فشار ها را به گردن رهبری بیندازد. جمع زیادی از جریانات ظاهرا انقلابی ناامیدی را در فضای رسانه ای پمپاژ میکردند و جهاد امیدآفزایی را که رهبر یک تنه پیش میبرد مسخره میکردند. کارخانه ها و کارگاه ها به اسم اصل ۴۴ فروخته میشد به سوداگران، دولت توان تصمیم نداشت نه اقتدار داشت و نه مدیران پیر و فرتوت و کم کارش توان عمل داشتند. همه رسانه ها و جریانها هم خوان با دشمن مردم را ترغیب میکردند به قهر کردن با صندوقها. فرمانده راهبردی و فوق العاده ایران در منطقه و سپس یک مدیر دانشمند مهم و کلیدی ،ترور شدند. نفوذ جدی بود. وزیر خارجه وقت که در هنگامه جشن مقاومت استعفا داده بود، بعدها درگیری ایران با تهدید میدانی را مانع طرح خود میدانست. او بعدها اعتراف کرد که ما متمرکز به ارتباط با غرب بودیم و بقیه دنیا را رها کرده بودیم. جمع زیادی از مردم زیر خط فقر قرار میگرفتند. این سیاهه را بنویسید و تکمیل کنید.
🔹در این میان رهبر یک تنه جهاد تبیین و امید انجام میداد. دعوت به صبر و مقاومت میکرد. داشته های اصلی مردم را یادآوری میکرد. مردم هم حضور معنا دارشان خیره کننده بود چه در تشییع «شهید هویت»شان، چه در دو رای گیری عجیب و غریب در اوج فشارها، چه با رشد سی درصدی راه پیماییها، چه با حضور در مراسمات دینی و معنوی و ....
🔹حالا برگردیم به قاعده ای که سیدعلی خامنه ای حکیم ابتدای دهه پنجاه در مسجد کوچکی در مشهد یاد میداد. صبر راس ایمان است و امید ثمره توکل و ایندو را وقتی یک جامعه بروز میدهد، ورق بر میگردد اراده الهی میآید.
🔹انقلاب پنجاه و هفت همینطور پیروز شد. جنگ در دهه شصت همینطور پیروز شد. غربگرایان کثیف داخلی در دهه هفتاد همینطور پس زده شدند و گفتمان عدالت جایگزین شد. انقلاب علمی همینطور در دهه هشتاد محقق شد. حالا در جنگ بی سابقه اقتصادی هم همینطور از شیب تند عبور کردیم و نزدیک قله ایم.
🔹یادتان هست وسط مشکلات که دریای خروشان مشکلات پیش رو بود و لشکر فرعون پشت سر، رهبرمان گفت «کلا ان معی ربی سیهدین» ؟ حالا همه پیروزیهای امروز تلولو همان صبر و پایمردی است. نوبت «فبشر الصابرین» است و «فاذا هم مبصرون».
@ali_mahdiyan
نشانه شناسی رسیدن به قله
مهدی محمدی
روزنامه وطن امروز، 4 شهریور 1402
از یک نظرگاه روزمره نگر، تاکتیکی و خبرزده، این سخن که نزدیک قله قرار داریم ممکن است غیرواقع بینانه به نظر برسد. چطور با وجود این همه مشکلات نزدیک قله قرار داریم؟ از یک منظر توجیه گر و سطحی نیز، اینکه نزدیک قله قرار داریم به جای اینکه یک واقعیت عینی در نظر گرفته شود که باید روی آن ایستاد و بر اساس آن برنامه ریزی کرد، به یک شعار فروکاسته می شود که می توان آن را روی بیلبورد های شهری نصب کرد بی آنکه واقعا تبیینی صورت گرفته و حقیقت آن آشکار شده باشد.
آنچه جامعه ایرانی در این مقطع از تاریخ خود به آن نیاز دارد از قضا واقع بینی مضاعف است. همین که به اندازه کافی واقع بین باشیم و به قول آن فیلسوف اروپایی «سر خودمان را از پنجره بیرون بیاوریم» آن وقت خواهیم دید که این جمله تا چه حد واقع بینانه و از قضا سخت گیرانه است. مهم ترین ویژگی رهبر انقلاب در این مقطع نیز همین واقع بینی حیرت آوری است که به جامعه و جهان ما تزریق می کند اما عموما در سطحی بحث ناشده باقی می ماند و حقایق مهم نهفته در پس این سخنان مکتوم نگه داشته می شود.
این سخن اکنون چه معنا دارد که ما نزدیک قله قرار داریم؟ یک شیوه بسیار راهشگا برای ارزیابی این این مسئله این است که ببینیم در رویارویی مستمر و عمیقی که میان ایران و دشمنانش در جریان است، آنها می خواسته اند ایران را از رسیدن به چه چیزهای بازدارند و اکنون آن چیزها در چه وضعیتی هستند.
برنامه هسته ای مثال خوبی است. بیش از دو دهه است که دشمنان ایران تلاش کرده اند ایران را از داشتن یک برنامه هسته ای صنعتی شده منصرف کنند نه به این دلیل که فکر می کردند ایران روزی سلاح هسته ای خواهد ساخت، بلکه به این دلیل که می دانستند برنامه هسته ای به عنوان یک صنعت مادر کشور را رشد خواهد داد، عزت ملی را افزون تر خواهد کرد و از همه مهم تر وضعیت ژئوپلتیکی ایران به نحو جهشی ارتقا خواهد داد. اکنون ایران از یک مسیر بسیار غیرمعمول (که نه شامل ساخت سلاح می شود و نه شامل اعانه گرفتن از قدرت های بزرگ) یک قدرت هسته ای نوآور است که هر تصمیم سیاسی بگیرد، قدرت فنی دست یابی به آن را دارد و جهان نیز با این حقیقت کنار آمده است. این از گام اول.
دومین گام رسیدن ایران به قله را زمانی می توان درک کرد که به برنامه منطقه ای ایران نگاه کنیم. شهادت شهید سلیمانی از دید غربی ها باید کمر این برنامه را می شکست اما اکنون خود معترفند و روزانه با این حقیقت زندگی می کنند که سطح لایه اجتماعی، در ایجاد دوقطبی اقتصاد- مقاومت در کشورهای منطقه شکست خورده اند و تمایل اجتماعی بی سابقه ای در منطقه به مبارزه با اسراییل و امریکا ایجاد شده است. در سطح سیاسی هم تعداد دولت های حامی مقاومت در منطقه از هر زمان دیگری در چند دهه گذشته و حتی اوج دوران نقش آفرینی شهید سلیمانی بیشتر است. زمانی این یک رویا بود که امریکا تصمیم به ترک منطقه بگیرد اما حالا این یک پروژه سیاسی است که امریکایی ها خود روزانه فکر می کنند بهترین فرمنول برای محقق کردن آن چیست.
سومین گام در نزدیکی قله، مربوط به برنامه دفاعی ایران بویژه برنامه موشکی و پهپادی است. گرچه دورنمای هیچ جنگی در منطقه وجود ندارد لیکن امروز دوست و دشمن معترفند که ایران یک قدرت نظامی متعارف در ابعاد فرامنطقه ای است که برنامه دفاعی آن هم بسیار موثر و قابل صادرات، و هم بسیار ارزان و بصرفه است. دفاع در ایران هم بومی و هم کارآمد است و تلفیق ایدئولوژی شیعی با قدرت دفاعی میزانی از بازدارندگی برای کشور ایجاد کرده که در طول تاریخ چند هزار ساله ایران بی سابقه است. غربی ها تا دیروز گمان می کردند فقط باید نگران سلاح هسته ای ایران باشند اما امروز فهمیده اند که حتی پهپادهای چند هزار دلاری و گلوله های توپ چند صد دلاری ایران هم می تواند معادلات آنها را به هم بزند.
اینجا جای تفصیل نیست اما اگر از منظر همین برنامه های راهبردی به صحنه نگاه کنیم که امریکا می خواسته آنها را متوقف کند اما ایران بر آنها پای فشرده، خواهیم دانست که ما به بهترین شکل ممکن به آنچه از آن منع شده بودیم دست یافته ایم. گاهی برای اینکه موفقیت خود را ارزیابی کنید و ببینید کجای راه هستید، باید از برهان خلف استفاده کنید. به جای اینکه دنبال آن باشید که دریابید داشته های شما چقدر می ارزد، ببینید دشمن می خواسته چه چیزی را از شما سلب کند و آیا موفق شده است یا نه؟