eitaa logo
بر پا
6.8هزار دنبال‌کننده
624 عکس
357 ویدیو
74 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
نشانه شناسی رسیدن به قله مهدی محمدی روزنامه وطن امروز، 4 شهریور 1402 از یک نظرگاه روزمره نگر، تاکتیکی و خبرزده، این سخن که نزدیک قله قرار داریم ممکن است غیرواقع بینانه به نظر برسد. چطور با وجود این همه مشکلات نزدیک قله قرار داریم؟ از یک منظر توجیه گر و سطحی نیز، اینکه نزدیک قله قرار داریم به جای اینکه یک واقعیت عینی در نظر گرفته شود که باید روی آن ایستاد و بر اساس آن برنامه ریزی کرد، به یک شعار فروکاسته می شود که می توان آن را روی بیلبورد های شهری نصب کرد بی آنکه واقعا تبیینی صورت گرفته و حقیقت آن آشکار شده باشد. آنچه جامعه ایرانی در این مقطع از تاریخ خود به آن نیاز دارد از قضا واقع بینی مضاعف است. همین که به اندازه کافی واقع بین باشیم و به قول آن فیلسوف اروپایی «سر خودمان را از پنجره بیرون بیاوریم» آن وقت خواهیم دید که این جمله تا چه حد واقع بینانه و از قضا سخت گیرانه است. مهم ترین ویژگی رهبر انقلاب در این مقطع نیز همین واقع بینی حیرت آوری است که به جامعه و جهان ما تزریق می کند اما عموما در سطحی بحث ناشده باقی می ماند و حقایق مهم نهفته در پس این سخنان مکتوم نگه داشته می شود. این سخن اکنون چه معنا دارد که ما نزدیک قله قرار داریم؟ یک شیوه بسیار راهشگا برای ارزیابی این این مسئله این است که ببینیم در رویارویی مستمر و عمیقی که میان ایران و دشمنانش در جریان است، آنها می خواسته اند ایران را از رسیدن به چه چیزهای بازدارند و اکنون آن چیزها در چه وضعیتی هستند. برنامه هسته ای مثال خوبی است. بیش از دو دهه است که دشمنان ایران تلاش کرده اند ایران را از داشتن یک برنامه هسته ای صنعتی شده منصرف کنند نه به این دلیل که فکر می کردند ایران روزی سلاح هسته ای خواهد ساخت، بلکه به این دلیل که می دانستند برنامه هسته ای به عنوان یک صنعت مادر کشور را رشد خواهد داد، عزت ملی را افزون تر خواهد کرد و از همه مهم تر وضعیت ژئوپلتیکی ایران به نحو جهشی ارتقا خواهد داد. اکنون ایران از یک مسیر بسیار غیرمعمول (که نه شامل ساخت سلاح می شود و نه شامل اعانه گرفتن از قدرت های بزرگ) یک قدرت هسته ای نوآور است که هر تصمیم سیاسی بگیرد، قدرت فنی دست یابی به آن را دارد و جهان نیز با این حقیقت کنار آمده است. این از گام اول. دومین گام رسیدن ایران به قله را زمانی می توان درک کرد که به برنامه منطقه ای ایران نگاه کنیم. شهادت شهید سلیمانی از دید غربی ها باید کمر این برنامه را می شکست اما اکنون خود معترفند و روزانه با این حقیقت زندگی می کنند که سطح لایه اجتماعی، در ایجاد دوقطبی اقتصاد- مقاومت در کشورهای منطقه شکست خورده اند و تمایل اجتماعی بی سابقه ای در منطقه به مبارزه با اسراییل و امریکا ایجاد شده است. در سطح سیاسی هم تعداد دولت های حامی مقاومت در منطقه از هر زمان دیگری در چند دهه گذشته و حتی اوج دوران نقش آفرینی شهید سلیمانی بیشتر است. زمانی این یک رویا بود که امریکا تصمیم به ترک منطقه بگیرد اما حالا این یک پروژه سیاسی است که امریکایی ها خود روزانه فکر می کنند بهترین فرمنول برای محقق کردن آن چیست. سومین گام در نزدیکی قله، مربوط به برنامه دفاعی ایران بویژه برنامه موشکی و پهپادی است. گرچه دورنمای هیچ جنگی در منطقه وجود ندارد لیکن امروز دوست و دشمن معترفند که ایران یک قدرت نظامی متعارف در ابعاد فرامنطقه ای است که برنامه دفاعی آن هم بسیار موثر و قابل صادرات، و هم بسیار ارزان و بصرفه است. دفاع در ایران هم بومی و هم کارآمد است و تلفیق ایدئولوژی شیعی با قدرت دفاعی میزانی از بازدارندگی برای کشور ایجاد کرده که در طول تاریخ چند هزار ساله ایران بی سابقه است. غربی ها تا دیروز گمان می کردند فقط باید نگران سلاح هسته ای ایران باشند اما امروز فهمیده اند که حتی پهپادهای چند هزار دلاری و گلوله های توپ چند صد دلاری ایران هم می تواند معادلات آنها را به هم بزند. اینجا جای تفصیل نیست اما اگر از منظر همین برنامه های راهبردی به صحنه نگاه کنیم که امریکا می خواسته آنها را متوقف کند اما ایران بر آنها پای فشرده، خواهیم دانست که ما به بهترین شکل ممکن به آنچه از آن منع شده بودیم دست یافته ایم. گاهی برای اینکه موفقیت خود را ارزیابی کنید و ببینید کجای راه هستید، باید از برهان خلف استفاده کنید. به جای اینکه دنبال آن باشید که دریابید داشته های شما چقدر می ارزد، ببینید دشمن می خواسته چه چیزی را از شما سلب کند و آیا موفق شده است یا نه؟
روش دیگر تخمین اینکه آیا قله ای وجود دارد یا نه و آیا ما به آن نزدیک هستیم یا نه، این است که ببینیم گزینه های فشار دشمن علیه کشور چه بوده و اکنون چه وضعی دارد. جمهوری اسلامی برای همیشه و به نحو پایدار، گزینه حمله نظامی به خاک ایران را از جانب همه دشمنان خود منتفی کرده است. ایران اکنون جزو معدود کشورهای جهان است که هیچ ریسک نظامی معتبری خاک آن را تهدید نمی کند و تمامیت ارضی آن وابسته به اراده هیچ قدرت خارجی هم نیست. امروز حتی دیوانه ای مانند نتانیاهو هم همه حواس خود را جمع کرده که یاوه ای مانند همه گزینه ها درباره ایران روی میز است را زیاد تکرار نکند چرا که می بیند سطح تهدید علیه آن از پشت دیوار های غزه، به پشت ساختمان های تل آویو رسیده است. مسئله تحریم ها از همه جالب تر است. کسری از تحریم هایی که علیه ایران اعمال شده کافی است تا هر قدرت سرپایی را از پا بیندازد و شیرازه هر جامعه ای را -هر چقدر هم مستقل و توانمند- از هم بگسلد. ایران تنها کشوری در جهان است که توانسته واقعا یک رژیم بسیار موثر و دقیق برای دور زدن تحریم ها ایجاد کند وبه این ترتیب اقتصاد خود را هم در مقابل فشار خارجی و هم حتی نوسانات اقتصاد جهانی تا حد زیادی مصون نگه دارد. عبور از تحریم های نفتی و بانکی یک گام بسیار بلند به سمت استقلال اقتصادی، بهره وری ملی و استفاده درست از منابع داخلی برای تولید کالا و خدمات است که در ایران قدر آن به خوبی دانسته نشده اما دشمنان ایران به خوبی می دانند چه بر سر آنها آورده است. اساسا به دلیل مقاومتی که ایران کرده است و هنرمندی که در بی اثر کردن تحریم ها از خود نشان داده، اکنون جهان به عبور از دلار فکر می کند، زیرساخت های دور زدن جهانی تحریم در حال ایجاد است و حتی کشورهای بزرگ از ایران می خواهند به آنها بیاموزد چگونه این راه را چنین به سرعت و با موفقیت طی کرده است. با عبور از گزینه نظامی و تحریم، عملیات در منطقه خاکستری یا آنچه اسراییلی ها آن را کشتن با هزاران زخم نامیده اند تنها چاره ای بود که پیش روی غربی ها ماند. پیشرفته ترین، مهیب ترین و می توان گفت هنرمندانه ترین نسخه این پروژه در آشوب های سال گذشته ایران اجرا شد و ناکام ماند. من اکنون در حال نوشتن تحقیقی بسیار مفصل در این باره هستم که به زودی منتتشر خواهد شد اما در اینجا همینقدر بگویم که آنچه در ایران اجرا شد نه تنها هیچ نمونه دیگری در جهان ندارد بله اساسا به آن شکل در هیچ کجای جهان قابل انجام هم نیست. پیشرفته ترین نوع جنگ ترکیبی درون ایران اجرا شد در حالی که ایران تحت شدیدترین فشارها هم قرار داشت و آن پروژه اکنون هم شکست خورده و هم لو رفته است. نتیجه از پا درآمدن ایران با هزاران زخم نبود اما امکان حمله به دشمن با نیش هزاران زنبور را برای ایران فراهم کرد و این چیزی است که صهیونیست ها روزانه به آن شهادت می دهند. اگر هدف داشتن یک درک واقع بینانه از این موضوع باشد که آیا واقعا نزدیک قله ای ایستاده ایم یا نه یک نگاه بسیار مختصر به نظم جهانی نیز ضروری است. روزگاری غربگرایان می گفتند ایران با راهی که می رود هم در شرق و هم در غرب منزوی خواهد شد اما حالا می بینیم در اثر مجموعه تحولات پس از جنگ اوکراین، شرق به طور دستجمعی به عمل به الگوهایی متمایل شده که اولین بار ایران آنها را ابداع کرده و توسعه داده است. در اقتصاد و سیاست، شرق در حال ایرانیزه شدن است و آنچه زمانی در ایران شعار نامیده می شد بدل به سیاست جاری بسیاری از کشورهای بزرگ شده است. تعبیری که برخی غربی ها گوشه و کنار درباره انگیزه اصلی خود از راه اندازی آشوب های سال گذشته در ایران به کار برده اند همین است که ایران وارد بازی بزرگان شده و باید آن را از درون متوقف و به مرزهای خود محدود کرد والا چه بسا همانطور که مجبور شدند ورود ایران به باشگاه هسته ای را بپذیرند، مجبور خواهند بود با بازیگری ایران در ابعاد فرامنطقه ای هم کنار بیایند. به همین علت است که اکنون امریکایی ها کاهش تنش را مهم ترین راهبرد خود درباره ایران قرار داده اند و کشورهای منطقه هم برای جلوگیری از رویارو شدن با ایران از یکدیگر سبقت می گیرند. البته آخرین گام ها برای رسیدن به قله طبعا دشوارترین آنها هم هست. هنوز اقتصاد روزمره درایران به عنوان یک چالش جدی باقی مانده که هم چون غباری غلیظ نزدیکی به قله را می پوشاند و هم کام هایی را که بابت چنین توفیقاتی باید شیرین باشد، هر دم تلخ می کند. وظیف مسئولان اجرایی اکنون از هر زمان دیگری سنگین تر است تا مبادا دشمن بتواند به توده های مردم مجددا آدرس غلط بدهد و بیغوله را با شاهراه بیامیزد. @mahdi_mohammadi61
25.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اربعین وسیله تحقق تمدن اسلامی است مقام معظم رهبری دشمن در این معرکه با سلاح رسانه و روایت، آرایش جنگی دارد نقش ما چیست ؟! میدان اربعین، میدانِ جهاد تبیین است https://eitaa.com/safiranTV @ali_mahdiyan
بررسی سخنان رهبری در سال دوم همه دولتها بخش اول 🔹همیشه وقتی از جایگاه تاریخی خود به گذشته نگاه میکنیم فهم دقیقتری از برخی ظرافتها و ریزه کاریهای تاریخی بدست بیاوریم. اگر به مناسبت سخنان رهبری در دومین سال دولت آقای رییسی، به بیانات ایشان در سال دوم همه دولتهای قبلی بپردازیم، عبرتها و نتایج مهمی بدست آوریم. بی مقدمه بیایید مرور کنیم. 🔹در سال دوم دولت روحانی یعنی سال ۹۴ رهبری چه نکاتی را در گفتگو با دولت روحانی مورد توجه قرار داد؟ 🔺« خب، کارهای مثبتی هم شده، منتها همواره در ذهن همه‌ی ماها باید باشد که آن چیزی را بیان بکنیم که وقتی مردم به واقعیّت زندگی خودشان نگاه میکنند، تصدیق کنند آن را» جالب است که در اینجا رهبری بین واقعیتی که مردم لمس میکنند و آنچه دولتمردان ادعا میکنند فاصله میبیند. 🔺نکته دیگر توجه دادن دولت به مقوله دشمن است. «اینکه بنده دارم میگویم دشمنی، نه اِخبار از غیب و نه خواب دیدن و نه تخیّلات و توهّمات است؛ نه، واقعیّتهایی است که جلوی چشم ما است. ممکن است اظهارات آنها جور دیگری باشد امّا واقعیّتهای خارجی -آنچه محسوس و ملموس ما است- همان دشمنی را نشان میدهد و شاخصهای دشمنی است؛ منتها با شیوه‌های خاصّ خودش» کمرنگ شدن گفتمان دشمنی و به تبع آن جدی شدن پدیده نفوذ از تذکرات رهبری به این دولت بود. 🔺ایشان توصیه جدی اش به دولتمردان این است که گفتمان انقلاب را غلیظ تر کنند. « به نظر من کاری که علی‌العجاله باید کرد این است که در اتّخاذ مواضع انقلابی، باید صراحت داشت؛ یعنی رودربایستی نکنیم. مواضع انقلابی را، مبانی امام بزرگوار را صریح بیان کنیم، خجالت نکشیم، رودربایستی نکنیم، ترس نداشته باشیم و بدانیم که «وَ للهِ‌ جُنودُ السَّمٰواتِ وَ الاَرضِ وَ کانَ اللهُ عَزیزًا حَکیمًا». همه‌ی امکانات عالم و سنن عالم، جنود الهی هستند، میتوان آن جنود الهی را پشت سرِ خود قرار داد و به کمک خود کشاند با توکّل به خدا، با پیمودن راه خدا.» ▪️دقت کنید با چه دولتی و چه وضعیتی روبرو بودیم و رهبری در سال دوم دولت روحانی چه تلاشی میکرد که جهت گیری گفتمانی دولت منحرف نباشد. 🔷اما سال ۸۶ و در سال دوم دولت احمدی نژاد چه نکاتی بیان شد؟ رهبری از جهت گیری دولت یعنی برداشتن پرچم عدالت استقبال میکند و میفرماید: 🔺«هم به مردم امید میدهید، هم وعده‌ی عدالت میدهید. همان امید هم به خاطر این است که شما پرچم عدالت را بلند کرده‌اید و دم از عدالت میزنید. حقیقتاً هم خلأ امروز دنیا، بیش از همه چیز خلأ عدالت است. در کشور و جامعه‌ی خود ما هم بیشترین چیزی که این جامعه تشنه‌ی اوست، عبارت است از عدالت.» ایشان در ادامه موفقیتهای دولت احمدی نژاد را بر میشمارد، تحول خواهی، تلاش، مردمگرایی و ویژگیهای دیگر که همه مهم و ارزشمندند. بعد ناگهان میپرسد: 🔺«بحمداللَّه شما این موفقیتها را داشته‌اید. حالا وظیفه‌تان در قبال این موفقیتها چیست؟» ایشان میگوید «شکر» کنید و شکر یعنی این نتایج را توفیق الهی بدانید: 🔺«مبادا غرور ما را بگیرد؛ که یکی از بزرگترین لغزشگاهها غرور است؛ که انسان بگوید منم که این کارها را کرده‌ام و منم که این چیزها به ذهنم رسید.» 🔺رهبری نگران است که آفتهای معنوی و اخلاقی و غرور باعث شود همه داشته های دولت از بین برود. خیلی جالب است جملات ایشان را ببینید:«البته انسان لغزشها و اشتباهات خودش را خیلی زود نمیفهمد؛ به‌مرور میفهمد. من امروز که به عملکردِ ده سال پیش و پانزده سال پیش خودم نگاه میکنم، اشکالاتی را در آن مشاهده میکنم که آن روز هیچ نمیفهمیدم؛ امروز میفهمم. انسان به مرور اشتباهات خودش را درک میکند؛ زود درک نمیکند. آن اشتباهات به ما درس میدهد که اگر یکجایی، موفقیتی هم از ما دیده شد و کار خوب و درستی هم اگر از ما سر زد، این جز به توفیق الهی و به کمک الهی نبوده. بنابراین در چاله‌ی غرور نیفتید که بیرون آمدن از این چاله خیلی دشوار است و کمک الهی را لازم دارد» 🔷اما خاطره دومین سال دولت خاتمی و گفتگوی رهبری با آنها نیز جالب توجه است. رهبری سه خصوصیت کار برای خدا و اخلاص و شجاعت را برای دولت در مواجهه با مشکلات ضروری میدانست و معتقد بود اگر تقوا را جدی رعایت کنید به فرقان میرسید. «فارق حق و باطل به وجود خواهد آورد . راه حق و باطل برای ما مشتبه نخواهد شد. راه باز خواهد شد.» 🔺بعد ایشان نکته ای را بازگو میکند درباره قتلهای زنجیره ای که بی ارتباط با نکته اول هم نیست. ایشان میگوید: «دومین نقطه‌ای که در آن رعایت اولویّتها لازم است، مسائل کلی جامعه است. ببینید؛ گاهی یک مسأله، مسأله اصلی ماست؛ اما بر ما یک مسأله فرعی را تحمیل میکنند که مسأله عمده‌ی ما میشود؛ کمااین‌که الان ملاحظه کنید، مسأله قتلها، مسأله عمده کشور شد. آیا واقعاً مسأله عمده کشور، این چند فقره قتلی است که اتّفاق افتاد!؟» پایان بخش اول @ali_mahdiyan
بررسی سخنان رهبری در سال دوم همه دولتها بخش دوم و نهایی 🔹رهبری در دیدار با دولت خاتمی در سال دوم در نهایت نگرانی خود را از انسجام مسوولین نظام بیان میکند: 🔺«آخرین جمله‌ای هم که در این جمع عرض میکنم و بعد هم البته میخواهم چند جمله خصوصیتر با برادران و خواهران عرض کنم، این است که برادران و خواهران سعی کنند انسجام دولت و نظام در سطح عالی حفظ شود.» اینها نشان دهنده دشواری رهبری و تعامل با دولت جناب خاتمی نیز هست. 🔷اما خاطره دولت جناب هاشمی و گفتگوی رهبری با آنها در دومین سال بسیار جالب است. 🔺ایشان ویژگیهای معنوی دولتمردان جمهوری اسلامی را بیان میکند. ویژگیهایی که در انتهای دهه شصت یعنی سال ۷۰ هنوز وجود دارد. 🔺«در جاهای دیگر هم تا آن‌جایی که من شناخته‌ام - البته ادعای شناخت کامل نمیکنم؛ چون ما از اوضاع همه‌ی دولتها اطلاع نداریم - چنین چیزی را نیافته‌ام.... خصوصیاتی را که افراد آشنای با اعضای دولت میتوانند بدانند و بفهمند، یقیناً مردم بعضی از آنها را نمیدانند، بعضی را هم باور نمیکنند. مثلاً اگر به مردم گفته شود که در بین وزرای جناب آقای هاشمی - بنابر آنچه که مسموع بنده است - وزیری هست که اگر از حقوق ماهیانه‌اش، اقساطی را که باید بدهد، کم کنند، برایش ۲۴۰۰ تومان میماند، آیا واقعاً این را تصور میکنند که در کارگزاران یک دولت - کسانی که بیت‌المال و امکانات در اختیار اینهاست - کسانی پیدا میشوند که این‌طور زندگی و این‌گونه صرف و خرج میکنند؟ اینها چیزهای باارزشی است.» 🔺در ادامه رهبری چند تذکر مهم در دو سالگی دولت آقای هاشمی به دولت ایشان میدهد: 🔺«این ماشین بوروکراسی، چیز عجیبی است. من و شما که ده سال، دوازده سال سابقه‌ی کار اجرایی داریم، هنوز بوروکراسی را نشناخته‌ایم. ما در سخنان دیگران - کسانی که بوروکراسیهای عظیم معروف پنجاه‌ساله و شصت‌ساله و صدساله را تعریف میکنند - بوروکراسی را میشناسیم؛ که در بسیاری از موارد، با وضع خود ما هم منطبق است. این ماشین اجرایی، ضمن این‌که یک دستگاه اجتناب‌ناپذیر است، اگر از آن مراقبت نکنید، چیز خطرناکی خواهد شد. » 🔺توصیه دیگر بحث تخصص و تعهد است: «سعی بشود درباره‌ی این گزینش، زیاد دقت بشود. در سطوح بالا، آن نیروی مؤمن و بااخلاص را جستجو بکنید. البته این به معنای آن دعوای معروف «تخصص یا تعهد» نیست؛ نه، بحث بر سر کارآمدها و کاردانهاست. ما نمیگوییم به یک مسجد بروید وببینید چه کسی بهتر عبادت میکند، او را بیاورید؛ نه، در بین آن کسانی که توانایی کار را دارند، دنبال عنصر تقوا و تعهد و اخلاص بگردید و او را در رأس کار بگذارید، تا آن بطانه و مجموعه‌ی نزدیک به شما، همواره بتواند اعتماد شما را جلب کند و شما بتوانید کار را انجام بدهید.» 🔺اما سومین و مهمترین تذکر رهبری به دولت هاشمی مقوله عدالت و توجه به محرومین است. «مهمترین مسأله‌ی دستگاه ما و نظام جمهوری اسلامی - که همه‌ی اینها در خدمت و در جهت آن است - همان چیزی است که همه‌ی ما به آن معتقدیم و بارها گفته‌ایم؛ یعنی کوشش برای رفع فقر و محرومیت در جامعه، و حمایت و کمک به طبقات مستضعف و محروم. واقعاً باید صحت برنامه‌ها را به این سنجید و دنبال این قضیه رفت و کارهای دیگر را در اولویتهای بعد قرار داد. کارهای مربوط به طبقات محروم و مستضعفان جامعه - که تعدادشان هم زیاد است - حقاً و انصافاً یک حرکت اساسی را میطلبد.» 🔷جالب است که در حیطه مدیریت کشور مردم ایران چه مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده اند و البته امروز میفهمیم که تذکرات رهبری در سال دوم دولتهای هشت ساله، چه اندازه برای آنها مهم و راه گشا بوده. همشهری @ali_mahdiyan
هدایت شده از 📻 رادیو روایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 ویژه برنامه پادکست حجره 🔰 ✳️ اربعین، الگوی دوران دولت سازی ✳️ 📍 پیاده روی اربعین، یک عمل سیاسی است و هر کس در این پیاده روی شرکت کند، به حاکمیت دینی کمک خواهد داد. 📚 استاد علی مهدیان نویسنده کتاب طرح کلی اندیشه مقاومت 📚 استاد مهدی شبان نویسنده کتاب طریقت جمع ❎⭕️ فردا صبح - راس ساعت ۱۰ ⭕️❎ 📻 پادکست حجره - کاری از رادیو روایت 🌀 به حجره ما خوش آمدید 🌀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایام اربعین که میشه برای ما یاد سیدمحمدساجدی و خانواده اش هم زنده میشه. رفیق پرچمداری داشتیم که جهادی بودن را یاد دوستانش میداد. با عملش و خانواده ای که داستان شان زبانزد خانواده های ما بود. اهل انقلاب بودند. اهل غیرت، اهل آزادی.... همه ما آرزو داریم در راه حسین ع جان دهیم و او و خانواده اش کاری کردند که این آرزو را فراموش نکنیم.... بعد از زیارت شان ، وقتی پاک شده بودند پاکتر از بال فرشته ها، همه شان با هم پر کشیدند. خودش و خانواده اش امسال هم بنا داریم در سالگرد رحلتشان مراسمی بگیریم. بچه ها! کربلا یاد سید محمد ما هم باشید. خودش و همسرش و سه دخترش... @ali_mahdiyan
داستان شیب تند و‌ قله ۲ 🌱این قصه «شیب و‌ قله» را رها نکنید. خیلی شاخص خوبی است. اولین فایده اش این است که جماعتی که ما را «لبه پرتگاه» میدانستند، رسوا میکند. دومین فایده اش هم این است که فاصله دو نگاه و دو تحلیل را نشان میدهد. فاصله ای صد و هشتاد درجه ای. نه کمی تفاوت، نه، بالکل متفاوت. نگاه لبه پرتگاهی خودش به دو نوع تقسیم میشود. 🌱اقتصاد دانها و تحلیلگران لیبرال و منفعل و برنامه توسعه نویسان آویزان به غرب از یک سوی و خودتحقیرهای ریشوی مثلا انقلابی از سوی دیگر. لیبرالهای یقه بسته و تکنوکرات قله شان اساسا ته دره است. قله شان غرب است. آخه بیچارگان ما اگر آنجا را میخواستیم که نیاز به تو کت شلواری غربگرای دسته چندم نداشتیم، میرفتیم سراغ اصل جنس، همون کراواتی هفت تیغه چشم آبی که مملکت دستش بود قبل انقلاب همین ها را میگفت. مردم ایمانشان را انتخاب کردند و طرز فکر لیبرالی شما را تف کردند. باورتان بشود یا نشود مردم ایران بین مسیر شما و مسیر اربعین و کربلا دومی را انتخاب کرده اند. شاخص «ایمان» این مردم فاصله شما را تا قله نشان میدهد. 🌱اما ریشوهای ظاهرا انقلابی و خودتحقیرهای عدالتخواه و سوپر انقلابی (که حقیقتا نه عدالتخواهند و نه انقلابی) اینها را با شاخص«امید» بشناسید. دهه نود خوب تازوندند. یک بازوی دشمن بودند برای نا امید کردن این مردم. میگفتند ما نه اصولگراییم نه اصلاح طلب ولی حقیقتا هم در محافظه کاری از هر اصولگرای بدخیمی بدخیم تر بودند، در غربگرایی اصلاحاتچی ها هم از هر غربگرایی غربگرا تر بودند. فکر میکردند باید همیشه «داغان کننده» بود تا انقلابی به نظر رسید. برای همین هر رفیقشان که داخل نظام میشد، دشمنشان میشد و هر رفیقی که بیرون میماند، برایش میمردند. چون سخن نو و درستی نداشتند تهش لجبازی با نظام آنها را در آغوش غرب میانداخت. به راحتی. 🌱قصه شیب تند و قله، روایت «ایمان» و «امید» است از مسیر این مردم مظلوم. این لایک بازها و رای دزدها، تکلیفشان روشن شد. آنانکه خطشان را از این دو طرز فکر جدا نکردند و با «قبیله گرایی» و «رفیق بازی»، جاده صاف کن آن لیبرال های غربگرا و این مارهای خوش خط و خال نسل بعد انقلاب شدند، اشتباه کردند و باید توبه کنند. 🌱آن دو زاویه نگاه ، شما را لبه پرتگاه میبیند و نظام اندیشه توحیدی است که «ایمان» و «امید» یعنی قوه و دارایی اصلی این مردم را توضیح میدهد و به چشم میآورد. اگر این سالهای سخت «شیب تند»، همین بینش را هم برای من و شما ایجاد کرده باشد، برایمان کافی است. @ali_mahdiyan
داستان شیب تند و‌ قله۳ 🌱محرم و‌ صفر دو ماه است که اسلام را زنده کرده. اسلام را زنده کرده یعنی چی؟ یعنی مسلمانها را زنده کرده؟ هر سال مثل یک قلب که خون پمپاژ میکند به کل بدن. زنده شدن نشانه دارد اولین نشانه اش چیست؟ امتحان، ابتلا، پیش آمدن فتنه و بلا احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لایفتنون؟ 🌱پارسال داستان اغتشاشات مهسا بعد اربعین کلید خورد، اما سالهای قبل هم وقایع ایران را نگاه کنید. کی؟ فقط دو ماه های بعد محرم و صفر 🔹سال ۱۴۰۱ فتنه مهسا 🔹سال ۱۴۰۰ حمله سایبری به جایگاه های سوخت و قصه کشاورزان اصفهان 🔹سال ۱۳۹۹ ترور فخری زاده 🔹سال ۱۳۹۸ گرانی بنزین و اغتشاشات و یک ماه بعد رسید به ترور حاج قاسم 🔹سال ۱۳۹۷ حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در اهواز 🔹سال۱۳۹۶ گسترش اعتراضات مردمی بعد سفر روحانی به مشهد 🔹سال۱۳۹۵فوت هاشمی، ماجرای پلاسکو 🔹سال۱۳۹۴ حمله به سفارت عربستان، پر شدن قلب رآکتور اراک با بتن 🔹سال۱۳۹۳ سوزاندن خلبان اردنی به دست داعش، حمله به نماینده مجلس در شیراز. 🔹سال ۱۳۹۲ ربودن پنج مرزبان توسط جیش العدل و اعدام یکی از آنها در اسارت توسط گروه مزبور 🔹سال ۱۳۹۱ یکشنبه سیاه در مجلس، حمله به رییس مجلس در قم، 🔹 سال ۱۳۹۰ ترور شهیداحمدی روشن، سوال مجلس از احمدی نژاد، کاهش دوبرابری ارزش ریال 🔹سال۱۳۸۹ پروژه سوریه سازی ایران توسط سران فتنه در بهمن ماه و آغاز حصر آنها 🔹سال۱۳۸۸ ادامه اغتشاشات فتنه سبز در بهمن و اسفند 🔹سال۱۳۸۷ اعلام حضور میرحسین، کمیته صیانت از آرا 🔹سال۱۳۸۶ انفجار حسینیه رهپویان وصال(۲۴ فروردین ۸۷ یعنی یک ماه بعد صفر) 🔹سال۱۳۸۵ قطعنامه شورای امنیت و تحریمهای تسلیحاتی ایران 🔹سال ۱۳۸۴ کمتر از دو‌ ماه بعد از ماه صفر کاریکاتور نشریه ایران جمعه و تجمعات اعتراض آمیز آذری زبانها 🔹سال۱۳۸۳ غربیها زیر همه قول و قرارهایی که با جناب روحانی بسته بودند، زدند. 🔹سال۱۳۸۲ اغتشاشات دانشجویی تهران 🔹سالهای قبل هم همینطور میتوان دنبال کرد مثل غرق شدن شش دختر دانش آموز در سال ۸۱ و انتخابات ریاست جمهوری۸۰ و روزنامه های زنجیره ای و گرفتن روزنامه نگارها۷۹، قتلهای زنجیره ای و اغتشاشات کوی دانشگاه۷۸ و همینطور و همینطور 🌱حالا یک بار کل مسیر را ببینید. امتحان پس از امتحان و بلا پس از بلا و زخم پشت زخم. ثمره این بلاها و امتحانها چیست؟ و لقد فتنا الذین من قبلهم، فلیعلمن الله صدقوا . لیعلمن الکاذبین این رشد حقیقی است. ایران بعد هر محرم و صفر پای عهد و قرارش ایستاد و رشد کرد. مسیر پیشرفت از دل بلا میگذرد و اینگونه ایران به قله ها نزدیک شد. اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و اولئک هم المهتدون @ali_mahdiyan
هدایت شده از کشکول|محسن مهدیان
به این تصویر دقت کنید همه خبرگزاری های داخلی این خبر را منتشر کردند. اما شاید خود شما هنوز این خبر را ندیده باشید. کدام خبر؟ کشتن یک زن باردار سیاه پوست در آمریکا. هم زن است و هم باردار و هم سیاه پوست. پلیس آمریکا او را به رگبار می بندد و خودش و فرزند در شکم مادر کشته می شوند. اما نه مهسا می شود و نه اسم رمز اغتشاش و نه آدم کشی و نه خیابان آتش زدن. چرا؟ چون حرامیان رسانه ای تصمیم می گیرند این اخبار دست مردم نرسد. مرگ طبیعی یک نفر در ایران باید بشود اسم رمز براندازی اما ادم کشی در امریکا در حد تصادف دو پراید در پس کوچه های تهران اما سخن اینجا نیست. دوران ترکتازی رسانه های مرجع گذشته است. اگر من و شما به عنوان فعال شبکه اجتماعی کمک نکنیم واقعیت ها به گوش مردم برسد، نمی رسد. همه باید رسانه شوند. @mahdian_mohsen
نگاه وحشی لیلی چه افسون کرد صحرا را که نقش پای آهو چشم مجنون کرد صحرا را دل از داغ محبت گر به این دیوانگی بالد همان یک لاله خواهد طشت پرخون کرد صحرا را @ali_mahdiyan
هدایت شده از 📻 رادیو روایت
ویژگی های دولت اسلامی.mp3
3.44M
✅ بخش-۱ از ویژه برنامه اربعین 📍 ویژگی های دولت اسلامی 🎙 استاد علی مهدیان ⏰ زمان : ۶ دقیقه و ۲۳ ثانیه این ویژه برنامه را به صورت کامل از اینجا بشنوید 👇👇 🎙 دومین ویژه برنامه پادکست حجره - اربعین، الگوی دوران دولت سازی 📻 پادکست حجره - کاری از رادیو روایت 🌀 به حجره ما خوش آمدید 🌀
هدایت شده از 📻 رادیو روایت
تاثیر اربعین بر دولت سازی اسلامی.mp3
4.5M
✅ بخش-۲ از ویژه برنامه اربعین 📍 تاثیر اربعین بر دولت سازی اسلامی در ایران 🎙 استاد علی مهدیان ⏰ زمان : ۸ دقیقه و ۳۶ ثانیه این ویژه برنامه را به صورت کامل از اینجا بشنوید 👇👇 🎙 دومین ویژه برنامه پادکست حجره - اربعین، الگوی دوران دولت سازی 📻 پادکست حجره - کاری از رادیو روایت 🌀 به حجره ما خوش آمدید 🌀
هدایت شده از 📻 رادیو روایت
تقریرات غلط از اربعین.mp3
3.94M
✅ بخش-۴ از ویژه برنامه اربعین 📍 تقریرهای غلط از پیاده روی اربعین 🎙 استاد علی مهدیان ⏰ زمان : ۷ دقیقه و ۲۶ ثانیه این ویژه برنامه را به صورت کامل از اینجا بشنوید 👇👇 🎙 دومین ویژه برنامه پادکست حجره - اربعین، الگوی دوران دولت سازی 📻 پادکست حجره - کاری از رادیو روایت 🌀 به حجره ما خوش آمدید 🌀
وحدت بر مدار حرکت 🔹بعضی از رفقا اشکال میکنند که چرا بیشتر نقدهایت به انقلابیون است؟ چرا وحدت شکنی میکنی؟ چه اینقدر تند و تیز نظرت را درباره «سوپرانقلابی های جناحی شده»، «انقلابی های رفیق باز»، «عدالتخواه های خوارجی» و غیره و غیره میگویی؟ 🔹 کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» مخاطبش متدینین و مومنین است و هدفش یک کلمه است: امتداد ایمان و عقیده مردم مومن تا صحنه عمل برای چه؟ برای «انقلاب» . اما «دیگری» این کتاب کیست؟ یعنی کتاب با کدام جریان درگیر است؟ با یک جریان دیگر از مومنین. با یک تقریر دیگر از دین و عقاید دینی. آنها را رسوا میکند. میکوبد. له میکند و در جبهه مقابل قرار میدهد. چرا؟ چرا آنها؟ ملاک سیدعلی جوان انقلابی در مرزبندی اش چه بود؟ چرا با چپ گرا ها مثلا به اندازه این تقریر سمی خوش خط و خال درگیر نمیشود؟ حتی جایی از کتاب ریشه مشکل ضد خدا ها را نیز به همین تقریر متحجر و این اسلام آمریکایی بر میگرداند. چرا؟ ملاک او چیست؟ 🔹شنیده اید میگویند مرحوم بهشتی خیلی اهل مدارا بود و مثلا شریعتی را تحمل میکرد ولی مرحوم مصباح یزدی نه، تحمل نمیکرد. چنانکه‌ در ماجرای مشایی هم همین سبک رفتار را از استاد مصباح عزیز دیدیم. من در ضرورت تبیین و روشنگری مرحوم مصباح و مرحوم مطهری الان نکته ای نمیگویم. اما دو نکته در نقد فهم رفقا از سبک مرحوم بهشتی دارم: اول این که نقد امام، در ماجرای شریعتی به منتقدین این نبود که اشتباه میگویند بلکه نقدش در مقام عمل و بحث «اصل و فرع» بود. چنانکه نقد رهبری هم به منتقدین مشایی و احمدی نژاد در دهه هشتاد، همین مساله «اصل و فرع» کردن بود. نکته دوم اینکه بهشتی اهل مدارا، چرا با جریان بنی صدر که سر کار بود مدارا نکرد؟ به این فکر کرده اید؟ 🔹ملاک در مقوله «به چشم آوردن وحدت» یا «صراحت در مرزبندی» چیست؟ همین «اصل و فرع»؟ خوب ملاک در اصل و فرع چیست؟ 🔹میدانستید مساله مرحوم بازرگان در کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت»، «وحدت» انقلابیها بود که بعد انقلاب به هم خورد؟ میدانستید بعد از فتنه هشتاد و هشت سخن جریان رسوا شده خاتمی و فتنه سبز مقوله «وحدت» بود؟ میدانستید در جنگ صفین، سخن جبهه ای که قرآن سرنیزه کرد، «وحدت» بچه حزب اللهی ها حول اصول و محکمات دین و کتاب خدا یعنی وحدت بچه حزب اللهی ها حول اصول انقلاب نبوی بود؟ 🔹ملاک اصل و فرع، راهبرد و اهداف حرکت جبهه حق است که از مقر فرماندهی آن یعنی مقام ولایت مشخص میشود. اگر او در انتهای دهه هشتاد مساله فتنه را ملاک جبهه بندی قرار میدهد کسانی که دم از وحدت میزدند سخنشان بوی «وحدت معاویه ای» میداد ولو حضرت آیت الله فلانی و بهمانی بوده باشند. اگر او از ابتدای دهه نود تیزترین انتقادها را متوجه گفتمان «عدالتخواهی» بدون عقلانیت و معنویت میکند و در عمده جلسات دانشجویی با این گفتمان زهرآلود درگیر میشود، سکوت و خفه خون گرفتن ما درباره این جریان و گفتمان بی معنی است. 🔹اگر رهبری در این سالهای اخیر، تقویت دولت مردمی و مجلس انقلابی را در دستور کار قرار میدهد خوب ما هم باید همین خط را پیش ببریم. اگر مدیران جوان را درباره مراقبت از قدرت طلبی های پنهانی مثل «رفیق بازی» و طایفه بازی و چه و چه تحذیر میدهد، ما هم همین خط را پیش ببریم. اگر مساله صبر و مقاومت و استقامت جوشیده از ایمان و امید برای رسیدن به قله ها را در پیشرفت و رشد امروز ما جدی میکند ،حول همین گفتمان باید مدد بدهیم. 🔹اما سخن پایانی؛ ما در عدالت عقبیم. در مردمی سازی اقتصاد عقبیم، در طراحی فرهنگ کشور بر نظام و محتوای انقلابی عقبیم، در حکمرانی مجازی و مراقبت از ذهن مردم مقابل دشمن، عقبیم و... همه این ضعفها هست اما به دو دلیل: دلیل اولش مسمومیت تاریخی ما به فرهنگ و دانش و اندیشه «توسعه» مادی غربی است. و دلیل دومش آن گفتمان و اندیشه ای است که قدرت اصلی این کشور یعنی «جوان مومن انقلابی» را دچار یاس و ناامیدی و خودتحقیری با ادبیات انقلابی میکند. موتور پیشران کشور چه آسیبها که نخورد در این سالها از این جریان. 🔹این دومی همان جریانی است که آرمانها را بدون طرح ولی و مسیر حرکت او دنبال میکند، لذا مار خوش خط و خالی است که از پشت خنجر میزند. اینها یک دوران متدینینی بودند که انقلاب کردن را هدر دادن خون مردم میدانستند، یک دوران جنگ یا ادامه جنگ را محکوم میکردند یک دوران ما را در جنگ هشت ساله شکست خورده دانستند، یک دوران تحریف امام کردند، یک دوران تحریف عدالت کردند. یک دوران در حالی که تقویت دولت مردمی و مجلس انقلابی ضروری بود مدیران جوان و مومن را به هزار طعنه با ظاهر علمی حتی، مسخره کردند و زدند و هو کردند. @ali_mahdiyan
اخلاق و سیاست بخش اول از دو بخش 🔹این سر و صدایی که بابت فلان نقل منتسب به آیت الله خوشوقت راه انداخته اند، مدتی قبل بی بی سی و روشنفکرهای خارج نشین به نقل از حضرت امام ره راه انداخته بودند. 🔹ماجرا هم بر میگردد به روایتی در کتاب کافی شریف که امام صادق ع از قول پیامبر ص نقل میکند که با اهل ریب و بدعت به گونه ای عمل کنید که اینها به لحاظ فرهنگی توان تاثیر در جامعه نداشته باشند. یعنی روایت مربوط است به درگیری در جبهه فرهنگی. بعد در مواردی که در روایت به عنوان ابزار مبارزه نقل شده کلمه«باهتوهم» آمده. البته قبلش نیز «اکثروا من سبهم» بیان شده. یعنی زیاد به آنها فحش بدهید. اما« باهتوهم» بیشتر محل بحث است که معنایش چیست؟ 🔹خیلی از فقها معتقدند که مراد «مبهوت کردن » است مثل «فبهت الذی کفر» که در مناظره حضرت ابراهیم ع و نمرود در قرآن بیان شده. با سیاق مبارزه فرهنگی هم سازگار است. اما برخی نیز معتقدند این یعنی به آنها «بهتان بزنید». بهتان زدن هم غیر از تهمت زدن است. تهمت یعنی بیانی را به دلیل سوء ظنی که به آنها دارید بهشان نسبت دهید. بهتان یعنی سخن دروغ و خلاف واقع را هم به آنها نسبت دهید. اگر این معنا را بپذیریم آن وقت اشکالات متعددی پیدا میشود. 🔹اول اینکه این سخن همان مبنای سیاسی غربی ماکیاولی است که ذبح اخلاق پیش پای سیاست و حکومت است. دوم اینکه مگر ممکن است پیامبر ص دستور غیر اخلاقی بدهد. ما که اشعری نیستیم و قائل به ذاتی بودن حسن و قبحیم. سوم اینکه این روایت با این همه از روایات که توصیه به اخلاق میکند حتی مقابل دشمن معارض میشود. با این آیه لایجرمنکم شنئان قوم علی الا تعدلوا معارض میشود و غیره. 🔹پاسخ اما پیچیده نیست. این پرسش را شما درباره دستور خدا به قتل اسماعیل ع هم میتوانید بپرسید. آنجا چه جوابی میدهند؟ بگذارید چند تا مثال دیگر هم بزنیم و بعد همه را پاسخ بگوییم. آیا کشتن بی گناه کار اخلاقی است؟ حالا اگر در جنگ دشمن بی گناهان مثل زن و بچه ها را سپر کند و گروگان بگیرد، تا به لشکر شما ضربه بزند و ضربه مهلکتری بزند شما چه میکنید؟ این بحث در کتاب الجهاد هست. در سبک مبارزه ما دستورات اخلاقی و عجیبی وجود دارد مثلا حق کشتن حیوانات یا قطع درختان و ضربه به محیط زیست را هم در جنگ نداریم. پیامبر میفرماید:«لاتقطعوا شجره» حتی یک درخت را قطع نکنید. بعد در ادامه میگوید: «الا ان تضطروا» مگر مجبور شوید. این الا فلان یعنی چی؟ باز هم اجازه دهید مثال دیگری بزنم. بحث ما تا اینجا در نسبت اصول اخلاقی و نسبتش با الزامهای سیاسی بود. اما شبیه این را در الزامات شرعی و فقهی و نسبتش با حکمرانی سیاسی هم داریم. این بحث که اگر دستور حاکم الهی با دستور شرعی تعارض کرد باید چه کنیم؟ دستور حاکم مقدم میشود. همان بحث اطلاق ولایت و حکومت. اگر این مبنا را بپذیریم، آیا معنای آن نفی قوانین شرعی است؟ 🔹پاسخ همه این موارد یک چیز است. شما در مقام عمل با مجموعه ای از دستورات و گزاره های اخلاقی مواجهید. که خیلی وقتها با هم تزاحم دارند. اگر رفتن بی اجازه به خانه همسایه کار بدی است به لحاظ اخلاقی یا حرامی است به لحاظ فقهی، اما اگر کسی در آنجا در حال غرق شدن بود مثلا معلوم است که کار اخلاقی مقدم کردن نجات آن غرق شونده است. 🔹بر گردیم به مثالها، بله کشتن اسماعیل بدون بررسی بقیه ابعاد مساله به خودی خود کار غلطی است اما اگر کسی که همه ابعاد را میداند به ابراهیم بگوید او را به قتل برسان، مثل گفتگوهای خضر ع و موسی ع در قرآن در اینجا چطور؟ این مثل همان پدر شهیدی است که فرزندش را جلوی تیر دشمن میفرستد. از چه جهت از آن جهت که امر مهم تری شکل گرفته است. در فقه در کتاب جهاد تشخیص این نکته به فرمانده سپرده شده در باب حکومت به ولی و حاکم الهی سپرده شده، او اصل اولی اش حفظ قواعد و اصول است اما ماجرا صلب و بدون انعطاف نیست،اگر همین رعایت اصل ها باعث شود ضربه بالاتری به جامعه بخورد و مثلا کلیت جامعه، هویت جامعه، فرهنگ جامعه در معرض نابودی قرار بگیرد، او میتواند در مقابل این حکم قرار بگیرد و این خودش عین عدل و انصاف است. لذا این کار با آیه لا یجرمنکم ... نیز سازگار است. یعنی از جاده عدل و انصاف به سبب دشمنی خارج نشوید. اما عدم خروج گاهی به این است که آن ضرر اصلی تر واقع نشود. بحث «تقیه» در فقه و بحث «مصلحت» و امثالهم همه به این مقوله بر میگردد. 🔹این با طرح غربی ماکیاولی هم سنخیتی ندارد. آنجا هیچ اصل و قاعده ای را نمیپذیرید به جز هدف و نتیجه ای که میخواهید. اما اینجا بحث در نحوه اخلاقی عمل کردن است که هم انعطاف وجود داشته باشد و هم اصول و قواعد رعایت شود. @ali_mahdiyan
اخلاق و سیاست بخش دوم از دو بخش 🔹با این توضیحات همانطور که میتوان جلوی آزادی کسانی که بنای بر نابودی هویت و فرهنگ و عقاید جامعه را دارند و به آن تهاجم کرده اند را گرفت، همانطور که جلوی کتاب ضاله را میگیرند، مرتد را میکشند و بسیاری از رفتارهای دیگر همانطور ممکن است ناچار باشند بهتان بزنند و سب کنند تا یک جریان به لحاظ فرهنگی نابود شود. ریشه بد بودن بهتان همان دروغگویی نهفته در آن است که در اخلاق درباره مواردی که دروغ باید گفت بحث میکنند. دروغهایی که مصلحتی در خود دارد. در آن روایت فباهتوهم بیان شده که این کار به سبب اثر کلان فرهنگی اجتماعی و عقیدتی است که در جامعه میگذارند و ظاهرا راهی جز این هم برای مبارزه با آنها وجود نداشته. اما اولا اصل این است که چنین نکنند و با رفتار اخلاقی مقابله کنند و ثانیا 🔹این ثانیا خیلی مهم است. پاسخ آن شخص طلبه نیز هست. بحث مهمی را امام در کتاب الطهاره دارد که معتقد است اکثر کسانی که اسلام ناب را نپذیرفته اند جاهل قاصرند. او این بحث را در کفار میگوید اما توضیحش همه را میگیرد. او معتقد است اکثر مردم دنیا جاهلند آن هم جاهل قاصر و نه مقصر. سبک تعامل با جاهل قاصر اساسا این دشمنی ها نیست. جمع بسیار زیادی از مخالفین نظام و ولایت فقیه جاهل قاصرند و با اینها باید با سبک «دعوت » و «جدال احسن» تعامل کرد. امام در تقریرات فلسفه اش توضیح میدهد که اکثر مردم دنیا وارد بهشت میشوند و تعداد کمی وارد جهنم میشوند. حالا با این توضیح باید دقت کرد که اصل اولی اساسا در تقابل با بسیاری از مخالفین ،رفع جهالت است. 🔹بنا بر این سبک حکمرانی شرعی و اخلاقی و البته منعطف و ناظر به هدف، دو جریان را نفی میکند یکی متصلبین بر فقه یا اخلاق که راه حرکت را میبندند که البته اینها قطعا نه فقهی اند و نه اخلاقی و یکی نفی کنندگان فقه و اخلاق. این بحث را امام در موارد متعدد در مباحث فقهی و اخلاقی و عرفانی خود توضیح داده که اینجا با اشاره عبور میکنم. اینکه در سیره امام در انقلاب اسلامی و در جنگ این دقتهای عجیب شرعی و اخلاقی را میبینید یا فتوای رهبری به عدم به کارگیری سلاح هسته ای را میبینید اینها جمع بندی آنها و نظر نهاییشان است که بر اساس اصول محکم و مسلم فقهی و اخلاقی بیان شده. در نهایت این جمله رهبری را ببینید و با فهم برخی از دوستان جاهل ما مقایسه کنید: «خدای متعال در مورد دشمنان میگوید لایجرمنک شنآن قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی اگر با کسی دشمنید این دشمنی موجب نشود که نسبت به او بی انصافی کنید، بی عدالتی کنید، حتی نسبت به دشمن»(۸۸٫۵٫۳) @ali_mahdiyan
اجتماع جهادگران گفتمان ساز یادبود مرحوم سیدمحمدساجدی که به تعبیر رهبری «هنرمند جهادگر» بود. او در بازگشت از سفر اربعین به همراه خانواده اش رحلت کرد. سخنران: حجت الاسلام و المسلمین قمی با حضور: حاج حسین یکتا و فعالان عرصه گفتمان سازی جهادی روز بیست و هشتم صفر پنج شنبه ۲۳ شهریور ساعت ۹:۳۰ قم بلوار الغدیر کوچه ۱۰ (کوچه سیدمحمدساجدی) مدرسه هدایت. این پیام را بچرخانید به دست همه رفقای جهادیمان برسد. ممنون @ali_mahdiyan
بحران سازی و افول ✍اصل اینکه آمریکا کانون بحران ساز در کشورها و قدرتهای نو ظهور ایجاد کرده نشانه ضعف او است. چرا؟ ✍هویت آمریکا یک تفاوت ذاتی با دیگر کشورهای دنیا دارد و آن اینکه او بنای حاکمیت بر کل دنیا را دارد. کشورهای دیگر هر چقدر قدرت طلب و دنیا گرا هم که باشند، در فضای سیاسی موجود در دنیا خود را در جایگاه حاکمیت و گارد برتری و استعلا قرار نمیدهند. ✍لذا آمریکا اساسا ذاتا با امثال کانادا و استرالیا و حتی فرانسه و آلمان فرق میکند. آمریکا یعنی راس حکمرانی بر همگان. در کشورهای دیگر نگاه ملی غلبه دارد و‌ رویکرد جهانی نه برای اداره عالم بلکه برای مراقبت از خود یا صرفا یک انتفاع ملی شکل میگیرد. ✍اما زیست آمریکا با گارد گردانندگی عالم مبتنی بر بحران است. یعنی اگر بنا باشد آمریکا حاکم باشد باید دنیا پر از بحران باشد. آمریکا بحرانزی است. در بحران میتواند زنده بماند. ✍ان فرعون علا فی الارض و جعل اهلها شیعا یستضعف طائفه منهم یذبح ابنائهم و یستحیی نسائهم. این سبک حکمرانی طاغوت است. در بستر بحران برای خود مشروعیت و مقبولیت میآفریند. ✍به قول تامس هابز این «وضعیت جنگی» است که ضرورت حکومت و اطلاق دایره حاکمیتش را توجیه میکند. کل ساختار و چینش هندسه امروز عالم بر بستر کلان بحران های جنگهای جهانی شمایل یافت. این است که مقوله ناامنی و هراس یک ضلع جدی سبک حکمرانی آمریکا است. ✍پس در سطح اول حیات و هویت آمریکا گره خورده به بستری به نام بحران. نادانی محض است که خیال کنیم اگر همه دنیا تابع آمریکا شوند بحران تمام میشود. آمریکا برای بودنش محتاج بحران است. بحران نیاز به قدرت بالاتر و امن کننده را شکل میدهد. رضا شاه را چطور به مردم غالب کردند در بستر بحران. ✍بحران زمینه اعمال مدیریت قدرت مادی را فراهم میکند. بحران باعث میشود عقل و اندیشه و فرزانگی دیده نشود و احساس و عاطفه کار رشد کند. شیطان در محیط جهل زیست میکند. در محیط گمان. در محیط ظلمت. لذا یخرجونهم من النور الی الظلمات. ✍اما سطح دوم بحران سازی در ساحت راهبردی است. بحران سازی بمثابه یک راهبرد پایین تر از احتیاج زیستی و هویتی آمریکا است. ✍مثلا بحران، مظلومیت میسازد و احساس مظلومیت در کسی باعث میشود توهم کنیم حق دارد. دیده اید در یک دعوا در خیابان اگر یک طرف زن باشد عموم مردم اتوماتیک حق را به زن میدهند. بستر دعوا و احساس مظلومیت زن. همانکه شما در قصه تخیلی هولوکاست مشاهده میکنید و روییدن غده سرطانی در منطقه ای دینی و مهیای قیام. ✍یا مثلا بعد از فروپاشی شوروی برای تقابل با جبهه در حال جوشش و انقلاب و مقاومت مسلمین، ایده شکل گیری دولت فراگیر اسلامی جدیدی به نام داعش ایجاد شد. حکومتی که مسلمان است اهل سنت و بازگشت به گذشته دینی و نبوی است با همان نمادها و تحقق رویای دوباره خلافت که آرزوی جریانهای اسلامی زنده در منطقه بود. اهل مبارزه و جهاد هم بود. اما قدرتهای غربی منطقه پشتیبانی اش میکردند او میتوانست آلترانتیو ایران باشد. یعنی کل جوششهای دینی مردمی را هدایت کند. کاری که سالها است ایران انجام میدهد. یک جلودار و قدرت دینی مبارز ولی آمریکایی و در زیست مسالمت آمیز با اسراییل یک خاورمیانه جدید را به تعبیرشان رقم میزد. بازی که ایران با هوشیاری عجیب و غریب رهبرش به هم زد. اینها بحران سازی در ساحت راهبردی است. درگیری های کلان منطقه ای و جهانی شکل میگیرد اما تحت مدیریت آمریکا. ✍سطح سوم بحران سازی در ساحت ساز و کار مدیریتی است. شبیه بحران آفرینی آمریکا در عراق و افغانستان برای اینکه بستر ثبات وجود نداشته باشد تا بتواند بیشتر در آن کشورها باقی بماند. یا شبیه بحرانهایی که در کشورها شکل میدهند برای فروش اسلحه و امثالهم. ✍انگیزه های بحران سازی در این ساحت متنوع است گاهی میخواهند مردم از یک مساله ای غافل شوند تا طرح دیگری پیش برود مثل بحرانهایی که بعد از دولت دوم خرداد شکل میدادند. یا اصل و فرع جایش عوض شود. یا بحران سازی برای نفع بردن مثل جنگ برای فروش سلاح یا دستکاری قیمت نفت. ✍یا بحران سازی برای توجیه یک حمله ای ماجرای المپیک ۱۹۷۲ مونیخ و گروگانگیری ورزشکاران اسراییلی که بعد معلوم شد کار خود موساد بوده تا ترور رهبران فلسطینی را با عنوان عملیات خشم خدا، توجیه کنند. یا قصه یازده سپتامبر و امثالهم. 🔹حالا وضعیت امروز آمریکا چیست؟ ✍طرحهای راهبردی کلانش برای مدیریت تک قطبی دنیا شکست خورده. قدرتهای نوپدید در حال ایجادند و او صرفا با بحرانهای مکرر تلاش میکند زمان بخرد و راه نفسی باز کند. کاری که شرورهای کوچک انجام میدهند رقیب را با خنجرهای کوچک خسته کنند. چون آن قدر قوت ندارند که وقایع کلان عالم را تحت مدیریت خود در آورند. هویتشان بحران است اما بحرانهایی در این سطح. همشهری @ali_mahdiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اجتماع جهادگران گفتمان‌ساز "یادبود مرحوم که به تعبیر رهبریِ عزیز «هنرمند جهادگر» بود." 🔻 سخنران: حجت الاسلام قمی 🔻با حضور: حاج حسین یکتا و فعالان عرصه گفتمان‌سازی جهادی زمان: پنجشنبه ۲۳ شهریور همزمان با روز بیست و هشتم صفر: ساعت ۹:۳۰ صبح مکان: قم، بلوار الغدیر، کوچه ۱۰ (کوچه سیدمحمدساجدی) مدرسه هدایت @ali_mahdiyan
امید و یاس۱.mp3
41.55M
چه زاویه نگاهی به انسداد و یأس منتهی میشود؟ شیخ علی مهدیان شب بیست و هشتم صفر۱۴۰۲ هیأت آل یاسین تهران @ali_mahdiyan